رویداد۲۴ نازآفرین جمشیدی: ایران کشور پهناوریست که شهرها و ملل و اقوام گوناگون با فرهنگهای زیبا و ویژه دارد بنابراین هیچ دور نیست که در مورد نوروز هر یک از آنها آیینها و آداب و رسوم خود را داشته باشند. با اینکه در ایران و تمام شهرهای آن نوروز را جشن میگیرند برخی از شهرها آداب و رسوم ویژه و خاص برای نوروز دارند که هر یک با دیگری متفاوت است.
در این مطلب شما را با برخی از این آداب و رسوم زیبا آشنا میکنیم.
جالب است بدانید در تهران برای شب عید مرسوم است که رشته پلو با خرما و کشمش سرخشده پخته و خورده میشود و باورشان این است که رشتههای رشته پلو سبب میشود تا پایان سال رشته کار از دستشان خارج نشود. البته امروز بسیاری به جز این غذای عالی و خوشمزه و مقوی و گرمکننده مزاج سبزیپلو با ماهی هم میل میکنند.
رشتهپلو برای پخته و سروشدن آداب جالب و خاصی دارد که به آن اشاره میکنیم.
پس از آمادهشدن رشته پلو بانوی خانه آن را نخست برای سرپرست خانواده که مشکلی در کسب و کار خود داشت، کشیده میشد تا "سررشته کار" تا آخر سال در دستش باشد. در هنگام تهیه این غذا اگر دختری بخت بستهای در خانه وجود داشت، او ابتدا زیر دیگ را روشن و هنگام کشیدن غذا در دیگ را باز میکرد، اما باید او هنگام کشیدن پلو از خانه بیرون م رفت و پشت در میایستاد تا مادر یا مادربزرگش با یک بشقاب رشته پلو پشت در رفته و از او میپرسید کی هستی؟ سپس او باید در پاسخ میگفت باز کن و مادر پس از گشودن در به او بشقاب رشته پلو را میداد تا دو قاشق از آن را در پشت در بخورد و سپس وارد خانه شود تا بختش در سال نو باز شود.
در آذربایجان شرقی به چهارشنبه آخر سال «چرشنبه خاتون» میگویند. در روستاهای این استان، زنان در چهارشنبه سوری بالای اجاق خوراک پزی شکل زنی زیبا را میکشند و زیر آن یک آینه و شانه میگذارند تا زمان آمدن چرشنبه خاتون او بتواند موهایش را شانه بزند. این بر بارور شدن زمین در آخرین روزهای اسفند تاکید دارد.
همچنین مردم آذربایجان شرقی صبح آخرین چهارشنبه سوری بر سر آب رفته و کوزهها را پر میکردند و از روی آن میپریدند و میخوادند:
آتیل ماتیل چرشنبه (عاطل و باطل شود چهارشنبه)
بختیم آچیل چرشنبه (بختم باز شود چهارشنبه)
برخی مواقع با دامهایشان میرفتند و آنها را ازروی آب عبور میدادند و از آب چشمه که در کوزهها پر میکردند برای روشن کردن سماور، خمیر کردن نان یا پختن غذا استفاده میکردند.
در این استان برای چهارشنبه آخر سال غذایی مانند شب برنج سفید میپزند و آن را با آجیل و شیرنی بر سفره میگذارند. درست کردن هفت نوع خوراکی شیرین در این روز مرسوم است.
رسم شال اندازی نیز یکی از رسوم آذربایجان شرقیاست که در آن پسران جوان و نوجوان شالی را از سوراخ بالای بام پایین میانداختند. در گوشه شال صاحب خانه مقداری آجیل و شیرینی میبست تا پسر آن را بالا بکشد. اگر پسر، دختری را میخواست شال را پایین میانداخت و بالا نمیکشید. اگر خانواده دختر راضی بودند نشانهای به شال میبستند.
در چهارشنبه سوری همچنین خانواده داماد میوه و شیرینی برای تازه عروس میفرستادند.
برای دادن مژده فرارسیدن نوروز و بهار 'سایاچی ها' در روستاها و شهرها اجرا میشده است.
در برخی مناطق آذربایجان شرقی، مردم کوزه یا کاسهای آب را نزد روحانی میبرند تا روحانی چهل بار سوره یاسین را به آن بخواند و فوت کند تا آب تبرک شود. سپس این آب تبرک شده را برای برکت و باروی به گوشه کنار خانه و بر دامها و محصولات میپاشیدند.
از رسمهای زیبای نوروزی در آذربایجان غربی رسم "تکم چی"ها است. تکم چی، تکم (بز ساخته شده از قطعات چوب) را چند روز قبل از عید در کوچهها میچرخاندند و به ترکی اشعاری میخواندند و از مردم پاداش میگرفتند.
مردم آذربایجان غربی اسفندماه را بایرام آیئی (ماه عید) و هفته اول اسفند ماه را "چیله قووان" یعنی هفتهای که چله زمستان را فراری میدهد یا یالانچی چارشنبه "چهارشنبه دروغین" مینامیدند.
آنها به چهارشنبه هفته دوم اسفند ماه "کوله چارشنبه" یعنی چهارشنبه کوتاه میگفتند و به سومین چهارشنبه "موشتولوقچی چارشنبه "چهارشنبه پیام آور" یا قره چارشنبه "چهارشنبه سیاه یا بزرگ" یا "خبرچی چارشنبه" میگفتند.
آنها در آخرین چهارشنبه سال لباسهای تمیز و تازه میپوشیدند و کوزهای نو را در صبح روز چهارشنبه آخر سال پر آب تازه میکردند و چایی صبحانه روز چهارشنبه شان را با آن آب درست میکردند تا بختشان باز و نیکو شود.
مراسم شال اندازیاز دیگر مراسم آذربایجان غربی بوده است. برای باز شدن بخت دختران در این استان از مراسم بسیار قدیم، دختران دم بخت به دستمال یا چارقد خود گره میزدند و از اولین رهگذر میخواستند گره را بگشاید تا گره از کارشان باز شود. بیرون رفتن از خانه و پرکردن کوزه آب از مراسم مرسوم بخت گشایی بود.
فالگوش ایستادن نیز رسم دیگر مردم آذربایجان غربی است که زنان در مکانی خارج از دید پنهان میشدند و کلیدی زیر پای خود میگذاشتند و به سخنان مردم گوش میدادند و تفال میزدند.
در چهارمحال بختیاری زنان و کودکان اولین شنبه سال نو به بیرون از خانه میروند و گیاهان خوراکی تازه را میچینند تا بدی، پلیدی از مزارع و باغات آنها دور شود. به این رسم «شنبه گردی _ شنبه گردش» میگویند که بیشتر خاص زنان و کودکان است و خانوادهها بیرون نمیروند. در این رسم دختران به امید باز شدن «بخت» سبزه گره میزنند.
بیشتر بخوانید: راههای تمیزکردن آشپزخانه
مراسم شام نوروزی از مراسمات اهالی خراسان جنوبی است که در آن خانواده داماد برای تازه عروس عقدکرده خود به مبارکی سال جدید هدایایی مثل لباس، کفش و کیف و برنج، گوشت و ... میبرد و خانواده عروس با مواد خوراکی در ایام نوروز شام یا نهاری تهیه میکند و آنها را به خانه خود دعوت میکنند تا ارتباطات مستحکم شود.
در خراسان رضوی مردم چند لحظه قبل از تحویل سال «آب جوجه خروس» یا شیر میخورند، زیرا معتقدند با خوردن آب جوجه خروس در طی سال پوست بدنشان لطیف و درخشان و با خوردن شیر، پوست بدنشان سفید و نرم خواهد شد.
برخی از مردم نیز برای کسب روزی و ثروت، هنگام نشستن دور سفره سکه یا چند دانه برنج یا یک گوخدا (خرخاکی) در مشت میگرفتند یا کله جوجه خروس قرار میدادند و مردان سر مرغ و دل و جگر و سنگدان و گردن پخته شده میخوردند.
برای اینکه در طول سال رزق و روزی حلال نصیبشان شود، از کوکویی که از شب آخر سال کهنه مانده بود، مقداری میخوردند تا دیگر از کو؟ کو؟ گفتن در طول سال آسوده گردند.
در سیستان و بلوچستان مردم تمامی ظروف سفالی که در طول سال بهره برداری میشد را به بالای بام برده و میشکستند، زیرا معتقد بودند ارواح پلید که درون آنها جای گرفته اند، سبب ناخوشی خانواده و اعضای آن میشود.
به سیزده به در در بلوچستان "سفر به در" میگویند و افراد اعتقاد دارند روحهای پلید، جنها و مصیبتها که ازهر روزنهای وارد خانه مردم شده و از تمیزی و خوش بویی گریزان هستند باید در این چند روز با خانه تکانی و سوزاندن مواد خوش بویی به نام "سوچکی" از خانه خارج شوند.
کودکان پیش از سفر به صورت گروهی دور خانهها میچرخند و میخوانند "سفر خطر بلا بدر" تا پلیدیها و روحهای شیطانی از خانه دور شوند.
در روزهای پیش از سال نو زنجانیها برای رنگ کردن دیوارهای کاه گلی، گچ سفید از دشت و کوهستان آورده و آن را با آب مخلوط میکردند و با جارو بر روی دیواها میپاشیدند. سپس خاک زرد را روی آتش گذاشته تا قرمز شود و با دست بر روی دیوار نقشهایی از گل و درخت میکشیدند.
در گیلان پیش از حلول سال نو نمایش عروس گوله همراه با آواز ریتمیک برگزار میشود. بازیگران این نمایش سه نفر هستند:غول، پیربابو و نازخانم.
نقش نازخانم را پسر جوان با پوشیدن لباس زنانه اجرا میکرد. پیر بابو یا کوسه پیرمردی بود که سر تصاحب نازخانم با غول به جنگ و جدل میپرداخت. غول نیز برای خود کلاهی از کلوش (ساقه برنج) درست میکرد و خود را با زنگولهها و چماق میآراست تا عجیب به نظر برسد.
این گروه به منازل مختلف میرروند و به صاحب خانه سال نو را تبریک میگویند و از او هدایایی دریافت میکنند.
در یزد آخرین شب سال روی پشت بام آتش روشن میکردند که به آن «آتش رو بوم کردن» میگفتند و معتقد بودند با این کار سرما و سوزش زمستان را از بین میبرند.
یزدیها ۱۰ روز مانده به نوروز را پنجه کوچک و ۱۰ روز بعد از نوروز را پنجه بزرگ میگفتند و در پنجه بزرگ مراسمهای مختلفی مانند چهارشنبه سوری، کوزه شکستن، پختن آش رشته، پختن نان شیرین، آماده کردن سفره هفت سین، خانه تکانی و خریدن لباس نو انجام میدادند.
یکی از جالبترین سفرهها در میان اقوام مختلف سفرهی هفت سین بوشهریها است. آنها علاوه بر سفرهی هفت سین، یک سفرهی هفت میم دارند که متشکل است از ماهی، میگو، میوه، مرغ، مربا.
ماست و و مسقطی. از رسوم نوروزی مردم جنوب کشورمان علاوه بر شیرینیهای خانگی، تهیهی "قراپیچ” و "بی بی گلی” است.