رویداد۲۴ به گزارش فوتبال ۳۶۰، انتخاب امیر قلعهنویی به عنوان سرمربی جدید تیم ملی از برخی جهات یک ریسک از سوی فدراسیون فوتبال محسوب میشود. تیم ملی در ۱۲ سال گذشته سرمربی غیرایرانی به خود دیده بود و انتخاب یک سرمربی ایرانی شاید اتفاقی نبود که هواداران فوتبال منتظر آن باشند. امیر قلعهنویی پرافتخارترین مربی تاریخ لیگ برتر بهشمار میرود، با این وجود چالشهای مهمی سر راه سرمربی ایران در جام ملتهای ۲۰۰۷ وجود دارد. «ژنرال» در حضور دوبارهاش روی نیمکت ایران کار سادهای برای غلبه بر این چالشها ندارد.
بیاعتمادی به مربی ایرانی
از فروردین ۱۳۹۰ تیم ملی ایران با سرمربی خارجی به کار خود ادامه داد. نتایج قابل قبول کارلوس کیروش و دراگان اسکوچیچ در کنار موفقیتهای برانکو ایوانکوویچ این اعتقاد را برای خیلی از هواداران فوتبال ایجاد کرده است که ایران با حضور سرمربی خارجی تیم موفقتری خواهد بود. نتایج نه چندان قابل قبول امیر قلعهنویی، علی دایی و افشین قطبی در فاصله حضور مربیان خارجی هم این نظر را نزد مخالفان مربی خارجی تقویت کرده است. قلعه نویی برای اثبات تواناییهای مربی ایرانی جام ملتهای آسیا را پیش رو دارد. او در دومین حضورش در جام ملتها باید نتیجهای به مراتب بهتر از ۲۰۰۷ بگیرد.
کنار آمدن با ستارهها
یکی از موارد قابل اشاره در دوران طولانی مربیگری قلعهنویی در فوتبال ایران نحوه تعامل او با ستارههای تیمش بود. او در این زمینه با مشکلات قابل توجهی روبرو شد؛ فرهاد مجیدی، مهدی رحمتی، جواد نکونام، مجتبی جباری و چند ستاره دیگر استقلال در مقاطعی با قلعهنویی به مشکل برخوردند. سرمربی سابق گلگهر در زمان حضورش در تیم ملی هم نتوانست خیلی رابطه ایدهآلی با ملیپوشان شاخص آن دوره ایجاد کند. این یک چالش مهم برای جانشین کیروش است؛ آیا او میتواند رگ خواب ستارگانی که با دراگان اسکوچیچ هم به سازش کامل نرسیدند به دست آورد؟ قلعهنویی البته نسبت به دهه هشتاد پختهتر نشان میدهد و حتما به مدیریت این موضوع فکر میکند.
رابطه با رسانهها
عدم تفاهم با برخی رسانهها یکی دیگر از مشکلات قلعهنویی در دوره اول حضورش در تیم ملی بود. او برای ایجاد وفاق این بار باید رویه مناسبتری پیش بگیرد. سرمربی پیشین سپاهان به خوبی میداند که همه طرفدار او نیستند، بهویژه اینکه یک چهره استقلالی محسوب میشود و باید رابطهاش با رسانهها و هواداران را به یک رابطه متعادل برساند.
مشکلات باقیمانده از قبل
مواردی هم به غیر از سه مورد فوق وجود دارد که هر مربی دیگری هم اگر امروز سرمربی تیم ملی بود، با آن روبرو میشد. در زمان برگزاری جام جهانی مردم نگاه یکپارچهای به تیم ملی نداشتند، این عدم حمایت همه جانبه از تیم ملی، مشکلات و حواشی زیادی ایجاد کرد. حواشی دیگری هم اطراف تیم بود که شاید همچنان باقی مانده باشد.
دودستگی طرفداران تیم ملی هم در این سالها همیشه وجود داشته؛ حامیان و مخالفان کیروش شدیدا علیه هم جبهه میگرفتند حتی در زمان ویلموتس و اسکوچیچ. این دودستگیها شاید دوباره علنی شود. به غیر از این موارد باید به مشکلات پشتیبانی تیم ملی و ضعف در ترتیب بازیهای دوستانه هم اشاره کرد.