رویداد۲۴ کارشناسان شورای آتلانتیک درباره توافق ایران و عربستان به عنوان یکی از مهمترین رقابتهای خاورمیانه نظرشان را گفتهاند. «ویلیام اف. وکسلر» مدیر ارشد مرکز رفیق حریری و عضو گروه برنامههای خاورمیانه شورای آتلانتیک و معاون سابق دستیار وزیر دفاع ایالات متحده در عملیات ویژه و مبارزه با تروریسم گفته «اگر کشورهای منطقه فعالانه برای کاهش تنشهای متقابل تلاش کنند، منافع ایالات متحده در خلیج فارس تامینتر خواهد شد. بعد از توافقنامه امنیتی سال ۲۰۰۱ بین عربستان سعودی و ایران که به جلوگیری از درگیری فعال به مدت ده سال منجر شد، با وجود بیاعتمادی عمیق متقابل، منطقه و منافع آمریکا امنتر شدند. امروز هم همینطور است؛ بنابراین باید از اخبار برقراری مجدد روابط دیپلماتیک بین این دو کشور پس از توافق سال گذشته میان امارات متحده عربی و ایران برای تبادل سفرا، استقبال کنیم.
بیشتر بخوانید: توافق ایران و عربستان چه تاثیری در خاورمیانه دارد؟
او گفته «ااین بار این توافق با دو اخطار همراه است که هر یک سوالات استراتژیک مهمی را برای ایالات متحده ایجاد میکند. بدیهیترین مورد این است که این چین بود که طرفین را گرد هم آورد. این اعلامیه همزمان با آغاز سومین دوره ریاست جمهوری شیجینپینگ اتفاق افتاد. پس از سالها اعلامیههای پکن مبنی بر اینکه این کشور صرفاً میخواهد روابط اقتصادی در خاورمیانه ایجاد کند و به دنبال هیچگونه نفوذ سیاسی نیست، به وضوح میتوان دریافت که چنین اظهاراتی چقدر بیربط بوده است. در واقع چین به مدت دو دهه به طور پیوسته در حال افزایش نفوذ سیاسی منطقهای خود بوده که اخیراً با سفر شی جینپینگ به ریاض در ماه دسامبر و سفر ابراهیم رئیسی به پکن در ماه گذشته، آشکار شد. چین وعده داده که منافعش در منطقه فقط اقتصادی است و نمیخواهد بازیگر اصلی سیاسی باشد. اما جهان هرگز نباید وعدههای دیروز را باور میکرد و قطعا نباید وعدههای امروز را هم باور کند.»
این اعلامیه در حالی منتشر میشود که ایالات متحده و اسرائیل در حال بررسی پاسخهای احتمالی به برنامه هستهای ایران با مانورهای نظامی مشترکاند. در حالی که کاخ سفید ممکن است از تنشزدایی استقبال کند، دولت اسرائیل از این کار استقبال نخواهد کرد، زیرا این اقدام را به عنوان اقدامی برای کاهش تهدید اقدام نظامی علیه ایران تفسیر میکند.
تعجبآور نیست اگر اعلام بعدی تجدید گفتگوهای ایران و آمریکا در مورد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) باشد که بار دیگر با میانجیگری چین انجام شود. اگرچه در مورد احتمال چنین توافقی در شرایط کنونی تردید دارم، اما این توافق در واشنگتن مورد استقبال قرار میگیرد، اما در اورشلیم این توافق راهی برای کاهش بازدارندگی آمریکا و اسرائیل علیه ایران تلقی میشود.
«جاناتان پانیکوف» مدیر ابتکار امنیتی خاورمیانه اسکوکرافت و معاون سابق افسر اطلاعات ملی در حوزه خاور نزدیک شورای اطلاعات ملی ایالات متحده گفته «تصمیم ایران و عربستان سعودی برای از سرگیری روابط دیپلماتیک و تبادل سفیران بر اساس تعامل آرامی است که در سالهای گذشته در جریان بوده و به رشد قابل توجه تجارت بین دو کشور در سال ۲۰۲۲ منجر شده است؛ با این حال، بیش از هر چیز نشان دهنده تمایل عربستان سعودی برای کاهش تنشهاست.»
با وجود همه گزارشها در مورد افزایش روابط امنیتی و تجاری و عادیسازی احتمالی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل، تمرکز اساسی و استراتژیک ریاض، تنوع بخشیدن به اقتصاد این کشور در حوزه هیدروکربنها است. برای دستیابی به این هدف، ریاض باید مطمئن باشد که امنیت حفاری، حمل و نقل و فروش نفت مختل نمیشود و اینکه این کشور مکانی امن برای سرمایه گذاری مستقیم خارجی بلندمدت است. هر دوی اینها میتوانند به راحتی توسط حملات گروههای نیابتی مورد حمایت ایران یا ایران تضعیف شوند. احتمال این حملات با این توافق کاهش مییابد.
در عین حال، این نزدیکی در زمانی صورت میگیرد که وضعیت ایران در آمریکا و اسرائیل وخیم شده است. کشف ذرات اورانیوم با غنای ۸۳.۷ درصد باعث نگرانی شدید سیاستگذاران اسرائیلی و آمریکایی است. تهران با توافقی که با عربستان سعودی انجام داد احتمالاً فرصتی برای کند کردن روابط رو به رشد بین عربستان سعودی و اسرائیل ایجاد میکند. ریاض احتمالاً به همکاری امنیتی و اطلاعاتی با اورشلیم ادامه خواهد داد، اما تهران احتمالاً به این مهم دل بسته که همتایان سعودیاش تمایل کمتری برای فعال کردن اقدام نظامی اسرائیل و یا ایالات متحده علیه ایران داشته باشند.
با این حال، جالبترین بخش این توافق، نقشی است که چین در آن ایفا کرد. بسیاری در ایالات متحده معتقدند که چین فقط به دنبال منفعت اقتصادی منفعل در منطقه است، اما روابط اقتصادی و تجاری اغلب جای خود را به تعامل سیاسی میدهد که در نهایت میتواند به همکاری اطلاعاتی و امنیتی منجر شود. اکنون ممکن است شاهد ظهور نقش سیاسی چین در منطقه باشیم و این باید هشداری برای سیاستگذاران ایالات متحده باشد: اشتباه نکنید، خاورمیانه تحت سلطه چین امنیت تجاری، انرژی و ملی ایالات متحده را تضعیف خواهد کرد.
توماس اس. واریک کارشناس ارشد مرکز اسکوکرافت گفته «واشنگتن در مورد خبر نقش چین در از سرگیری روابط دیپلماتیک بین عربستان سعودی و ایران نه واکنش اغراق آمیز نشان دهد نه کم واکنش نشان دهد. سایر کشورهای متحد ایالات متحده، به ویژه عراق، بین دیپلماتها و مقامات امنیتی ایران و عربستان سعودی میانجیگری کرده بودند. نقش چین در توافق نشاندهنده علاقه این کشور به انجام کاری است که کمتر کشور دیگری میتوانست انجام دهد: جلب اعتماد هر دو طرف.»
از سرگیری روابط دیپلماتیک بین تهران و ریاض به احتمال زیاد به تغییر عمده در وضعیت امنیتی خلیج فارس منجر نخواهد شد. به طور کلی، جهان باید کاهش تنشها بین ایران و عربستان سعودی را مشتاقانه دنبال کند. به دلایلی که بیشتر ژئوپلیتیکی است تا مذهبی، ایران و عربستان سعودی همیشه با نگاهی محتاطانه به یکدیگر نگاه میکنند؛ بنابراین واشنگتن نیازی ندارد که اعلام امروز را پایان یک دوره یا آغاز یک دوره بداند.
با این حال، این امر باید کنگره و دولت بایدن را وادار کند تا بررسی کنند که آیا رویکرد امنیتی واشنگتن در خلیج فارس برای حفظ منافع امنیتی بلندمدت ایالات متحده کار میکند یا خیر. منطقه با چهل یا حتی بیست سال پیش متفاوت است. چین مشتری اصلی نفت عربستان سعودی و ایران است. ایالات متحده هیچ نفتی از ایران نمیخرد و نفت نسبتا کمی از عربستان سعودی دریافت میکند. ماهیت بازارهای جهانی نفت به این معناست که ایالات متحده همچنان منافع اقتصادی و امنیتی در تضمین جریان آزاد نفت از کشورهای غیر تحریمی به بازارهای جهانی دارد.
گزارشهای مرتبط با پیشنهاد عربستان سعودی به واشنگتن برای عادیسازی روابط با اسرائیل موضوعی است که در حال حاضر باید در کانون توجه دیپلماسی آمریکا قرار گیرد. ممکن است شرایط ریاض جوری نباشد که واشنگتن بتواند به آن عمل کند، اما اعلام دخالت چین در احیای روابط دیپلماتیک عربستان و ایران نشان میدهد که دیپلماسی خاورمیانه زنده است و همیشه از مجرای واشنگتن عبور نمیکند.