صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

يکشنبه ۰۷ مرداد ۱۴۰۳ - 2024 July 28
کد خبر: ۳۳۵۷۱۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۱ - ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲
تعداد نظرات: ۲ نظر

جنگ‌های دوران امام حسن(ع)

امام حسن (ع) بعد از شهادت حضرت علی، از ۲۱ رمضان سال ۴۰ قمری، به مدت ۶ الی ۸ ماه خلیفه مسلمانان بود و اهل تسنن ایشان را آخرین خلیفه از خلفای راشدین دانسته‌اند. خلافت ایشان با بیعت مردم عراق و سایر سرزمین‌های اطراف شروع شد، اما مردم شام به رهبری معاویه با این خلافت مخالفت کردند.

رویداد۲۴ الهام عندلیب‌مقدم: امام حسن(ع) اولین فرزند حضرت علی و حضرت فاطمه و دومین امام شیعیان است. زندگی وی را می‌توان به سه بخش زمان حیات پیامبر، زمان حیات امام علی (ع) و زمان امامت وی تقسیم کرد.

زندگی امام حسن (ع) در دوران پیامبر (ص)

امام حسن هفت سال از عمر خود را در زمان حیات پیامبر گذراند و در این مدت در بسیاری از حوادث دوران هجرت همراه پیامبر بود، همچنین در ماجرای مباهله با مسیحیان نجران حضور داشت؛ علاوه بر آن همراه برادرش امام حسین در بیعت رضوان، بیعتی است که یاران پیامبر اسلام، پیش از صلح حدیبیه بر سر جان خود با او بستند، حاضر شد. وی یکی از اصحاب کسا است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده و شیعیان آنان را معصوم می‌دانند. امام حسن و امام حسین هنگام رحلت پیامبر کنار وی بودند.

زندگی امام حسن (ع) در دوران امامت حضرت علی (ع)

امام حسن در دوره پنج ساله خلافت علی (ع) در همه مراحل در کنار پدر حضور داشت و در جنگ‌های سه‌گانه امیرالمومنین(جمل، صفین و نهروان) شرکت کرد. امام حسن قبل از جنگ جمل با سخنرانی به نقش طلحه و زبیر در کشتن عثمان اشاره کرد. امام در این جنگ به دستور امیرالمومنین، فرماندهی جناح راست لشکر را بر عهده داشت.

در جنگ صفین، امام حسن پیش از حرکت سپاه پدر به سوی صفین، طی خطبه‌ای مردم را به جهاد ترغیب کرد. وی در جنگ صفین به همراه برادرش امام حسین فرماندهی جناح راست سپاه را بر عهده داشت. در جنگ صفین وقتی معاویه نبرد امام حسن را دید، سعی کرد وی را با وعده خلافت از میدان به در کند، اما موفق نشد. نامه سی و یکم نهج‌البلاغه که وصیت‌نامه معروف امام علی (ع) به امام حسن (ع) است، در بازگشت از جنگ صفین نوشته شد. 

طبق برخی گزارشات، حسن‌بن‌علی در جنگ نهروان نیز حضور داشته است. در زمان امامت امیرالمومنین، امام حسن قهرمان جنگ‌های صفین و نهروان بود. همچنین بر اساس برخی منابع روایت است، حضرت علی در آخرین روز‌های عمر خود که برای مقابله با معاویه لشکرآرایی می‌کرد، امام حسن را به فرماندهی سپاهی ده هزار نفری انتخاب کرد. 

دوران خلافت امام حسن (ع) و صلح با معاویه

امام حسن (ع) بعد از شهادت حضرت علی، از ۲۱ رمضان سال ۴۰ قمری، به مدت ۶ الی ۸ ماه خلیفه مسلمانان بود و اهل تسنن وی را آخرین خلیفه از خلفای راشدین دانسته‌اند. خلافت وی با بیعت مردم عراق و سایر سرزمین‌های اطراف شروع شد، اما مردم شام به رهبری معاویه با این خلافت مخالفت کردند. معاویه که از زمان مرگ عثمان خود را برای خلافت، آماده کرده بود با لشکری از شام به‌سوی عراق حرکت کرد. طبق برخی گزارشات تاریخی، امام حسن در حدود 50 روز، پس از شهادت پدر و بیعت مردم، هیچگونه اقدامی در زمینه جنگ یا صلح نکرد. اولین اقدام وی پس از بیعت، افزایش دستمزد جنگجویان بود. امام وقتی از حرکت سپاه معاویه باخبر شد، سپاهیانش را به فرماندهی عبیدالله‌بن‌عباس به سوی معاویه فرستاد.


بیشتر بخوانید: جنگ‌های حضرت علی(ع)


پس از شروع نبرد میان دو سپاه زمانی‌که شامیان در شرف شکست بودند، معاویه شبانه به عبیدالله فرمانده سپاه امام حسن، پیغام فرستاد که حسن‌بن‌علی به من پیشنهاد صلح کرده و خلافت را به من واگذار خواهد کرد. پس از آن عبیدالله با وعده‌های مالی معاویه به او پیوست و قیس‌بن‌سعد فرماندهی سپاه امام را بر عهده گرفت. پس از آن، معاویه که گمان می‌کرد با پیوستن عبیدالله به سپاهش، سپاه امام حسن ضعیف شده، دستور حمله مجدد داد، ولی سپاه امام حسن به فرماندهی قیس، شامیان را شکست داد. معاویه می‌خواست قیس را نیز با وعده‌ای از سر راه بردارد، ولی موفق نشد.

در این زمان امام حسن (ع) با لشکریان خود به ساباط رفت و طی خطبه‌ای مردم را به همدلی و وحدت فراخواند و گفت وحدت بهتر از تفرقه و جدایی است. با شنیدن این سخنان مردم چنین تصور کردند که امام قصد صلح با معاویه را دارد، به همین خاطر شمار زیادی از مردم حضرت را ترک کردند. عده‌ای هم وی را به کفر متهم کردند و پس از حمله به خیمه آن حضرت، حسن‌بن‌علی را مجروح کردند، برای همین امام برای مداوا به مدائن رفت.

در همین زمان گروهی از سران قبائل کوفه مخفیانه نامه‌ای به معاویه نوشتند و اعلام فرمانبرداری کردند. آن‌ها به معاویه قول دادند امام حسن را به او تسلیم کنند و یا به قتل برسانند. امام حسن وقتی این خبر و همچنین خبر پیوستن عبیدالله‌بن‌عباس به معاویه را شنید و از سویی سستی یاران خویش را مشاهده کرد، به این نتیجه رسید که با عده‌ای اندک از شیعیان، نمی‌تواند در برابر لشکر انبوه شام مقاومت کند. زید‌بن‌وهب جهنی از امام نقل کرده است که می‌فرمایند: «به خدا سوگند اگر با معاویه بجنگم، مردم عراق مرا تسلیم او می‌کنند؛ اگر با عزت با معاویه صلح کنم، بهتر است که در اسارت به دست او کشته شوم یا بر من منت گذارد و از کشتنم صرف نظر کند و برای همیشه ننگی بر پیشانی بنی هاشم باشد.»

به گزارش رویداد۲۴ در این میان معاویه نیز با روش‌های مختلف سعی داشت جنگ را به صلح بکشاند، بنابراین افرادی را میان سپاهیان امام حسن فرستاد تا شایعه کنند که قیس‌بن‌سعد نیز به معاویه پیوسته است و از سوی دیگر افرادی را بین سپاهیان قیس فرستاد تا شایعه کنند که حسن‌بن‌علی، صلح را پذیرفته است. همچنین نامه کوفیان در اعلام فرمانبرداری از او را برای امام حسن فرستاد و به وی پیشنهاد صلح و جلوگیری از خونریزی داد؛ معاویه صفحه‌ای سفید و مهرشده برای حسن‌بن‌علی فرستاد تا شروط صلح را در آن بنویسد. امام حسن که چاره‌ای جز صلح نداشت، از مردم خواست نظرشان را در مورد جنگ یا صلح بگویند و اینگونه حضرت با شعار «البقیة البقیة» توسط مردم یعنی «ما زندگی کردن و زنده ماندن را می‌خواهیم» صلح را پذیرفت و این جنگ به صلح و واگذاری خلافت به معاویه، ختم شد. مفاد و شروط صلح‌نامه از این قرار بود که امام حسن ولایت مسلمین را به معاویه واگذار کند به شرط آنکه:

*معاویه طبق کتاب خدا و سنت پیامبر و سیره خلفای صالح رفتار کند.

*معاویه برای خود جانشین تعیین نکند و تعیین خلیفه پس از معاویه، بر عهده شورای مسلمانان باشد.

*جان و مال همه مردم از جمله شیعیان علی در امان باشد.

*معاویه نباید در نهان و آشکار فتنه‌ای بر علیه حسن (ع) برپا کند و یا یاران او را بترساند.

دلایل امام حسن (ع) از صلح با معاویه

یکی از درخشان‌‌ترین تدابیر در دوران امامت امامان معصوم، ماجرای صلح امام حسن با معاویه و کناره‌گیری از خلافت است، هر چند اصل این واقعه از همان دوران، مورد چالش و پرسش قرار گرفت و برخی افراد کوشیده‏‌اند تا امام حسن و امام حسین را دو شخصیت کاملا متفاوت جلوه دهند، به این صورت که امام حسن مخالف جنگ‌های پدر و معتقد به صلح بود، برای همین حکومت را به‌راحتی به معاویه واگذار کرد، ولی امام حسین موافق روش پدر بوده و به صلح اعتقادی نداشت.

اما آنچه بر اساس منابع تاریخی مشخص است این است که امام حسن پس از شهادت پدر و از همان ابتدای خلافت، خواسته امیرالمونین مبنی بر جنگ با معاویه را دنبال کرد. به عنوان مثال:

*اولین کارى که امام حسن در ابتدای خلافت خود انجام داد، این بود که همانند علی‌ابن‌ابیطالب در جنگ جمل، حقوق سپاهیان را دو برابر کرد، که قطعا برای ایجاد آمادگى جهت مقابله با معاویه و شامیان بوده است.

*جاسوسان معاویه، بازداشت و اعدام شدند.

*امام ضمن پیش‌بینی نبرد، هشدار‌های لازم را به معاویه داد.

*امام طی سخنرانی مردم را به جهاد تشویق کرده و نیز دستور داد که برای جنگ آماده شوند.

*با حرکت سپاه معاویه به سوی عراق، امام حسن برای مقابله با دشمن از کوفه خارج شده و مغیره بن نوفل را به جانشینی انتخاب و به او سفارش کرد که مردم را به جنگ تشویق کند.

*امام (ع) تا آخرین لحظات و قبل از پذیرش صلح تحمیلی، صحبت از ایستادگی و جنگ با لشکر دشمن می‌کرد.

اما دلایلی از جمله سستی مردم، خیانت برخی از یاران، شرایط زمانه و حفظ جان شیعیان از مهم‌ترین دلایل امام برای پذیرش صلح بود. همچنین با نگاهی به بیرون از جامعه اسلامی، جنگ میان مسلمانان به صلاح نبود، زیرا هنگام جنگ میان امام حسن و معاویه، سپاهیان روم که دشمن مشترک مسلمانان به‌حساب می‌آمدند از این فرصت استفاده کرده و آماده حمله بودند؛ بنابراین جهان اسلام در معرض یک خطر جدی قرار داشت و چنانچه جنگ میان دو طرف ادامه پیدا می‌کرد، پیروز میدان، نه امام حسن و نه معاویه، بلکه امپراتوری روم بود، ولی این خطر با تدبیر امام (ع) از بین رفت، زیرا وظیفه و هدف اصلی امام حسن، پاسداری از دین اسلام و حفظ مرز‌های حکومت اسلامی بود، نه رسیدن به خلافت به هر قیمتی.

اوضاع پس از صلح امام حسن (ع) با معاویه 

مهمترین رویداد سیاسی در زندگی امام حسن (ع)، جنگ با معاویه است که به صلح انجامید. در منابع متعدد تاریخی آمده است پس از صلح امام حسن با معاویه، گروهی از شیعیان ابراز نارضایتی کردند و حتی عده‌ای امام را مورد سرزنش قرار دادند و وی را «مذلّ المؤمنین» یعنی «خوارکننده مومنان» خواندند.

همچنین آمده است که معاویه به مفاد صلح‌نامه عمل نکرد و بسیاری از شیعیان علی (ع) را به قتل رساند. نقل است که معاویه پس از صلح وارد کوفه شد و در خطبه‌ای به مردم گفت: «هر شرطی که بستم، پس می‌گیرم، من با شما نجنگیدم تا نماز و روزه و حج انجام دهید، بلکه جنگیدم تا بر شما حکمرانی کنم.»

امام حسن نیز پس از صلح به مدینه رفته و در آنجا مرجعیت علمی، دینی، اجتماعی و سیاسی داشت. وی در مقابله با معاویه و یارانش در مدینه و دمشق موضع گرفت.

امام علی‌رغم کناره‌گیری از خلافت، همچنان امام شیعیان به‌شمار می‌رفت و حتی شیعیانی که به صلح امام اعتراض کردند، هرگز امامت حضرت را انکار نکردند و وی تا پایان عمر، بزرگ خاندان پیامبر بود.

امضای معاهده با معاویه دوران سختی را برای امام رقم زد. سرزنش اطرافیان، رعایت مناسبات سیاسی، امامت شیعیان، از دست دادن بسیاری از یاران قدیم و شهادت وی از جمله سختی‌های این دوره بود.

نحوه شهادت امام حسن (ع)

امام حسن (ع) در سال ۵۰ قمری به شهادت رسید. با توجه به یکی از مفاد صلح‌نامه مبنی بر عدم انتخاب جانشین از سوی معاویه، او که امام حسن (ع) را سدی در برابر ولیعهدی یزید می‌دید، تصمیم به قتل امام حسن گرفت؛ بنابراین فردی را نزد همسر امام فرستاد و به او وعده پول و همسری یزید را داد، به شرط آنکه امام حسن را مسموم کند و این‌گونه امام (ع) به دست همسرش مسموم و به شهادت رسید.

بخش پایانی زندگی امام حسن دوره‌ای دشوار بود و امام تنها با درایت و شکیبایی این دوره را پشت سر نهاد و در واقع شرایط را برای امامت برادر خویش، امام حسین مهیا کرد.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۴
عجب!!!
۱۱:۵۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۳
تمام شکستهای مسلمین ،توسط مسلمین بوده است (برادر در برابر برادر ) از اول اسلام همواره مسلمین از کوفیان ضربات سخت خورده اند ،و هنوز هم ادامه دارد ،،،چرا فقط در باره جنگ ها مینویسید ،،،ایا جشنی هم در زمان های ا ول اسلام وجود داشته ،؟؟؟ایا یکی از ائمه تهداد زیادی همسر داشته است ؟؟!!
ناشناس
۱۳:۴۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۲
داشتن پوشش اسلامی از جمله احکام ضروری است که در قرآن نیز به آن پرداخته شده است. به همین دلیل هیچ مسلمانی نمی تواند در مورد فلسفه حجاب تردید کند.
خداوند در آیه 30 سوره نور می فرماید:
«قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ»
«به مؤمنان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزه‌تر است؛ خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است»
و در آیه بعد در توصیه به زنان می فرماید:
«وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ ۖ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ ۖ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ ۚ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»
«و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس‌آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم‌کیششان، یا بردگانشان [=کنیزانشان‌]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید»
همانطور که مشخص است خداوند در این آیه حجاب بانوان را در پوشاندن سر و گردن و پوشاندن زینت ها تعریف می کند.
همچنین خداوند در آیه 59 سوره احزاب در مورد حجاب به پیامبر (ص) چنین دستور می دهد:
«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا»
«ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [= روسری‌های بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.»
نظرات شما