صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

دوشنبه ۰۸ خرداد ۱۴۰۲ - 2023 May 29
کد خبر: ۳۳۵۹۸۳
تاریخ انتشار: ۰۰:۰۱ - ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۲
تعداد نظرات: ۲۲ نظر
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد؛

مناظره غنی نژاد و درخشان ؛ جدال خرافات و ایده‌الیسم

مناظره موسی غنی‌نژاد و مسعود درخشان در برنامه جهان‌آرا شبکه افق بازتاب زیادی داشت. در یک‌سو دیدگاهی غیرعلمی و گاه خرافی قرار داشت که دانشمند نماینده آن بود و در سوی دیگر ایده‌الیسم اتوپیایی که غنی‌نژاد نماد آن بود. رویداد۲۴ در گزارشی جدال این دو را بررسی کرده و نشان داده چگونه هر دو در وضعیت کنونی کشور سهیم هستند.

رویداد۲۴ فرهاد فرزاد: مناظره دکتر موسی غنی‌نژاد و دکتر مسعود درخشان نشانگر وضعیت اسف‌بار فرهنگی و آکادمیک جامعه است. هرکسی با حداقلی از درک و دانش می‌تواند به عمق پوچ بودن سخنان درخشان پی برده و نسبت آن با وضعیت کنونی جامعه را ببیند. مساله دردناک آن است که او با این سطح از دانش و با چنین تفکراتی استاد تمام دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی است.

زمان عمده این برنامه صرف مباحث بی‌ربط و سطحی شد و مابقی نیز بیشتر جدال شخصی بود تا مناظره علمی. همچنین گزاره‌های مضحکی چون «لیبرال بودن نیچه»، «چپ‌گرا بودن برتراند راسل» و «نسبت لیبرالیسم با بندگی خدا» در این برنامه کم نبودند که از دو طرف طرح شدند.

طبعا مباحث و فعالیت‌های علمی دکتر غنی‌نژاد [فارغ از نقد یا پذیرش آنها] از نظر سطح علمی و عقلانی بودن حتی قابل قیاس با آثار و ادعا‌های درخشان نیستند. اما در میان این دو مشابهتی بنیادین وجود دارد که به آن اشاره خواهیم کرد. از آنجا که سنجش نظری و عملی سخنان و ادعا‌های مسعود درخشان برای اغلب خوانندگان روشن است و اینکه سخنان او اساسا ارزش نقد و بررسی ندارند، تمرکز انتقادی نوشته حاضر سخنان دکتر غنی‌نژاد است.

زمانی «ولفگانگ پاولی» فیزیکدان معروف آلمانی در واکنش به سخنان شبه‌علمی گفته با کنایه گفته بود: «این سخن درست نیست، حتی غلط هم نیست.» غلط سخنانی هستند که حتی نمی‌توان آنها را غلط خواند چراکه اساسا بی‌معنی و بی‌ارزش هستند، با این وصف اگر سخنان غنی‌نژاد غلط باشند، سخنان درخشان حتی غلط هم نیستند زیرا اساسا «ماقبل نقد» است و آنقدر «کم‌مایه» است که سخن گفتن درباره آن هم بی‌معنی است.

بخشی از مناظره غنی نژاد و درخشان


بیشتر بخوانید: مسعود درخشان کیست؟


از زمانی که اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و مناسبات سیاسی در جهان تغییر کرد، بسیاری کوشیدند «پایان تاریخ» و «پیروزی لیبرالیسم» را اعلام کنند و بسیاری دیگر لیبرالیسم را همان اقتصاد نوکلاسیک معرفی کردند و هرگونه مداخله دولتی در اقتصاد را مذموم دانستند اما با گذشت کمتر از یک دهه از اعلام پایان تاریخ مشخص شد که جهان پیچیده‌تر از آن است که بتوان چنین کلی‌گویی‌هایی درباره آن کرد و لیبرالیسم لزوما به معنی پیروی اقتصاد آزاد و مکتب نوکلاسیک نیست بلکه اشکالی مانند «لیبرال سوسیالیسم»، «اقتصاد نهادگرا»، «دولت‌های رفاهی» و «اقتصاد نوکینزی» از نوع دیگری هستند.

دوگانه سازی خیر و شر در اقتصاد

پروپاگاندای راست‌گرایان و بنیادگرایان در دو دهه اخیر همواره مبتنی بر همین دوگانه‌‎سازی‌های غیر واقعی بوده است؛ دوگانه‌ای مانند «یا جورج بوش یا اسامه بن‌لادن». در واقع پس از فروپاشی کمونیسم متفکران «دست راستی بنیادگرایی دینی» را در مقابل «سرمایه‌داری» قرار دادند و فضای بازنمایی به گونه‌ای رقم خورد که گویا انتخاب دیگری وجود ندارد. گروه‌های افراطی برای پاییدن و هویت‌یابی نیازمند نقطه مقابل خود هستند و اساسا به شکلی کین‌توزانه خود را در تقابل با دیگری تعریف می‌کنند.

«ژان پیر فی» فیلسوف و متفکر فرانسوی مفهومی دارد که آن را نظریه «نعل اسبی» نامیده‌اند. بر اساس ایده مذکور، هرقدر در مسیر راست افراطی و چپ افراطی پیشروی کنیم می‌بینیم که دو سر طیف راست و چپ هرقدر افراطی‌تر می‌شوند، مانند نعل اسب به یکدیگر نزدیکتر می‌شوند. برای پی بردن به این واقعیت کافی است که به شباهت‌های متعدد «فاشیسم» با «استالینیسم» یا شباهت عجیب «کاپیتالیسم» با «آنارشیسم» دقت کنیم.

فاشیسم و استالینیسم هر دو به کیش شخصیت و دیکتاتوری فرد راه می‌برند و با سرکوب فردیت شهروندان و نظارت گسترده، حکومت‌هایی تمامیت‌خواه می‌سازند. کاپیتالیسم و آنارشیسم نیز با حذف دولت راه را بر سلطه بی‌امان بازار و سرمایه باز می‌گذارند. این را می‌توان در آرای «رابرت نوزیک» مشاهده کرد که خود را «لیبرال آنارشیست» معرفی می‌کند.

مناظره دکتر موسی غنی‌نژاد و مسعود درخشان را می‌توان نمونه بارز نظریه نعل اسبی دانست که در آن دو طیف افراطی با یکدیگر مقابله می‌کنند اما بدون اینکه خود خود تصدیق کنند، یکدیگر را تقویت و بازتولید می‌کنند. هر دو آن‌ها از نظم سیاسی موجود دفاع کرده و خود را فقط منتقد سیاست‌های اقتصادی معرفی می‌کنند.

طبعا نسبت میان اوضاع موجود اقتصادی و سیاست‌های کلان کشور در تحلیل هر دو طرف غایب است. از طرف دیگر، هر دو از نظام‌های اقتصادی موهومی سخن می‌گویند که هنور در هیچ‌کجای جهان دیده نشده است. سخنان درخشان در حد نقد و بررسی نیستند، اما دکتر غنی‌نژاد به دلیل تعلق فکری به «مکتب اتریش» نوعی از اتوپیاگرایی در افکار خود دارد و کشور‌هایی با آزادترین اقتصاد‌های جهان را نیز اقتصاد لیبرالی نمی‌داند.

به گزارش رویداد۲۴ دکتر غنی‌نژاد ایده‌آلیسم اتوپیایی خود را در صدور احکام کلی درباره متفکران مختلف نیز دخیل می‌کند. مثلا در جایی از مناظره  «برتراند راسل» یکی از بزرگترین فیلسوفان لیبرال در قرن بیستم را «چپ‌گرا» توصیف می‌کند که این توصیف بیش از اینکه مانند دکتر درخشان ناشی از بی‌سوادی باشد، ناشی از ایده‌آلیسم دکتر غنی‌نژاد در تعریف لیبرالیسم است؛ به این معنا که غنی‌نژاد متفکران لیبرالی را که به هر نحو و هر میزانی از دخالت دولت و خدمات رفاهی در جامعه دفاع کنند، «چپ» می‌داند.

غنی‌نژاد و درخشان در خوانش ایدئولوژیک از دین و مصادره آن به نفع مکتب خود نیز با یکدیگر اشتراک دارند. در این زمینه تکلیف درخشان مشخص است، اما دکتر غنی‌نژاد که از درخشان بابت خوانش ایدئولوژیک و سطحی دین و کشیدن مباحث بی‌ربط به مباحث «علمی» انتقاد می‌کند، خود در نوشته‌هایش بار‌ها اسلام را دینی مبتنی بر کاپیتالیسم معرفی کرده و ریشه حکومت قانون در اندیشه جدید اروپایی را نیز در آموزه توحید ادیان ابراهیمی می‌داند و این تناقضی در سخنان دکتر غنی‌نژاد مشهود است.

غنی‌نژاد از طرفی اقتصاد ایران را سرمایه‌داری رفاقتی و رانتی می‌خواند و از طرف دیگر هرگونه اقتصاد دولتی را کمونیستی می‌داند و ریشه فجایع کنونی در اقتصاد کشور را تاثیر عقاید کمونیستی اعلام می‌کند. اقتصاد‌های فاشیستی نیز دولتی بودند ولی کسی آن‌ها را کمونیستی نمی‌داند. هر اقتصادی که دولتی باشد، کمونیستی و حتی سوسیالیستی نیست. اما این تناقض از کجا ناشی می‌شود؟

به نظر می‌رسد غنی‌نژاد از اشاره به علت‌العلل مشکلات امروز ایران واهمه دارد و از نقد ایدئولوژی و اسلام‌گرایی عاجز است. به همین دلیل «هیولایی» به نام کمونیسم ساخته و مشکلات کشور را به آن نسبت می‌دهد و انحراف از اصل انقلاب را تاثیر مارکسیست‌ها بر انقلابیون می‌داند.

او با فاصله گرفتن از نقد ایدئولوژی و قدرت سیاسی مسلط، تصویری معوج و تحریف‌شده از وضعیت کنونی ارائه می‌دهد و وضعیت فاجعه‌بار موجود را به تاثیر مارکسیست‌ها بر چند قاعده اقتصادی محدود می‌کند. زمانی هم که درباره تاریخ سخن می‌گوید بر اساس همین گرایش محافظه‌کارانه آن را تحریف کرده و از عدم اجازه آیت‌الله خمینی برای اشغال سفارت آمریکا می‌گوید.

دکتر غنی‌نژاد که از رفاقتی و خصولتی بودن اقتصاد ایران دم می‌زند خود در طی سالیان گذشته یکی از مدافعان خصوصی‌سازی بوده است. آیا ایشان از مناسبات قدرت و سیاست در ایران خبر نداشتند که به اصلی‌ترین تریبون خصوصی‌سازی در دهه‌های اخیر بدل شده‌اند؟ و آیا در مناسبات سیاسی و ایدئولوژیک کنونی خصوصی‌سازی می‌توانست نتیجه بهتری از رانتی شدن و رفاقتی شدن و خصولتی شدن اقتصاد داشته باشد؟

حاصل افکار مسعود درخشان و آن جریان سیاسی و ایدئولوژیکی که وی نمایندگی می‌کند وضعیت کنونی ایران و تباه شدن زندگی میلیون‌ها شهروند ایرانی است. اما دکتر غنی‌نژاد و هم‌قطارانش تنها گزینه در برابر آن نیستند و به اندازه خود در این وضعیت سهیم بوده و هستند.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲۵
مهدی
۲۰:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۶
خصوصی سازی بلای جان مردم فقیر
حسین
۰۷:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۹
چند خط اول را خواندم، دیگر ادامه ندادم
مملو از توهین به دکتر درخشان و غرض ورزانه
وقتی میتونید نقد علمی کنید چرا فرافکنی میکنید؟
ناشناس
۰۲:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۸
چه قدر بی سلیقه است این نویسنده این متن که حتی نتونسته عمق نفرت خودشو از درخشان نشون نده. شاید بالقوه درخشان اینا منحط هستند
ناشناس
۲۱:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۷
متن غرض آلود و پر از حقد و کینه است چون نگارندگان این مقاله حداقل 30 سال اقتصاد دست اونها بوده و کار را به اینجا رسوندن
اقتصاددان یا مفسد اقتصادی ؟ !
۱۹:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
اقتصاددانانی!! که مدیران کشور را تشویق به انجام خصوصی سازی کرده اند ، بزرگترین خائنین در حق جامعه و عامل اصلی سختی معیشت مردم هستند .
اینها جرمشان اخلال در نظام اقتصادی کشور است .
فولاد مبارکه نمونه بارز یک خصوی سازی سراپا فساد است .
واگذاری صنایع و معادن بزرگ دولتی در تورم بالای 40 درصد ایران خوشبیتانه حماقت و بدبینانه ، خیانت است .

اقتصاددان یا مفسد اقتصادی ؟ !
سونامی خصوصی سازی
۱۹:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
کدام دولت و مجلس عاقلی همه صنایع و معادن دلارساز و بی نظیر خود را در اختیار بخش خصوصی میگذارد و بعد برای برگشت دلارهای آنها التماس میکند ؟ !
چرا دولت باید دست خود را خالی کند ؟
موضوع تهدید تمامیت اقتصاد و کل نظام است .
خصوصی سازی یک عامل مخرب و تهدید کننده کل نظام است .
چرا عده ای به دنبال ادامه این فرایند مسموم ، فاسد ، مفسد و ویرانگر هستند ؟ !
جواب مشخص است : مناقع شخصی و سوء استفاده
خصوصی سازی = تورم
۱۹:۲۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
خصوصی سازی در تورم بالا یعنی خودکشی اقتصادی !
خصوصی سازی برای شرایط تورمی ایران یعنی حرکت به سمت تورم بیشتر .
خصوصی سازی باعث از دست رفتن صنایع و معادن بی نظیر و ثروتساز دولت و لذا باعث افزایش بیشتر کسری بودجه و تداوم تورم بوده و خواهد بود .
نتایج وحشتناک خصوصی سازی را امروز در اقتصاد و فساد کلان فولاد مبارکه ، پتروشیمی شیراز ، پتروشیمی پردیس ، خودروسازان ، دانشگاههای غیردولتی ، بانکهای خصوصی و ... مشاهده میکنیم .
برای مهار واقعی تورم ، صنایع و معادن تاراج شده دولت باید برگردانده شود تا درامدهای بزرگ دولت احیا گردد . راه پایدار و موثر دیگری نیست .
ناشناس
۱۷:۰۹ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
تنها راه نجات فقط رفراندوم.
ناشناس
۰۹:۰۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
فقط با تغییر نظام حاکم همه اینا تموم میشه. چه دوران سختی رو متحمل میشم با وجود این ادمای خطرناک وحاکم بر امورات کشور. خدایا کی این کابوس های مردم تموم میشه؟؟؟؟
پاسخ ها
ناشناس
۲۱:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۷
باشه این رژیم بره ربع پهلوی بیاد و برگردیم به عصر حجر
ناشناس
۰۸:۲۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
اصلا درخشان بیسواد اما این مدل مطلب نوشتن تو نشان از سطح پایین بودن سایتت داره..... وقتی کمترین احترامی برای نظرات درخشان که مخالف نظر تو هست نداری پس ژست روشنفکری برندار
محمود
۰۶:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
عجیبه جناب دکتر غنی نژاد تز تعاونی که منجر به توزیع ثروت در سطح جامعه میشه و از متورم شدن سرمایه داران زالو صفت جلوگيری میکنه رو برآمده از اقتصاد کمونیستی میدونه و مرحوم شهید بهشتی که حقا مظلوم بوده و با نسبت ایشان دوباره مورد ظلم واقع شد رو متأثر از کمونیسم میدونه آن هم به خاطر اصل 43قانون اساسی!!! و اما کلام دکتر درخشان اینه که همونطور که اسلام برای نظام حکومت حرف داره برای اقتصاد هم حرف های مفصلی داره که نظام اقتصادی اسلام رو بیان میکنه و امام و آقا به عنوان دو فقیه جامع آگاه به نظامات اقتصادی حاکم بر اقطاب عالم این مطالب رو هضم کرده و راهکار نشون دادند و یقینا لیبرالیسم راه ترقی عادلانه زندگی اقتصادی آحاد افراد جامعه نیست به هزار و یک دلیل ولی متأسفانه نفوذ شاگردان مکتب لیبرالیسم در جمهوری اسلامی از همان روزهای اول تاکنون مانع از تحقق و تحکیم اقتصاد اسلامی در سیستم اقتصادی دولت‌هادر این چهل و اندی سال بوده. جا داشت نویسنده محترم کمی انصاف به خرج میداد و به جای تخریب و هوچی گری کمی زحمت نقل کلمات درخشان دکتر درخشان را به خود میداد تا حداقل امانت علمی را رعایت میکرد
محسن
۰۶:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
" از آنجا که سنجش نظری و عملی سخنان و ادعا‌های مسعود درخشان برای اغلب خوانندگان روشن است و اینکه سخنان او اساسا ارزش نقد و بررسی ندارند"
دقیقا
سالاری
۰۶:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
مخالف نظر نویسنده هستم. واقعا لیبرال یک دروغ و فریب هست . در مناظره عنی نژاد می‌گوید لیبرال از کسی تقلید نمی‌کند پس،چه کسی مثل میمون دست آموز از، هایک و دیگر لیبرالها تقلید می‌کند. همین ادعای او برای خواننده و شنونده عاقل کافیست که بفهمد حقیقت کجاست
ناشناس
۰۴:۱۶ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
درخشان تاریک بی مغز هوچی گر پوپولیست
پاسخ ها
ناشناس
۱۰:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
اشتباه منفی دادم
ناشناس
۰۲:۲۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
نظر درخشان را قبول ندارید چرا به ایشان توهین میکنید ایشان بی سواد نیستند.. یعنی چی که نوشتید بی سواد بی سواد... واقعا متاسفم
ناشناس
۰۱:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
بازارهای کالا و سرمایه دنیا تحت کنترل 350 تا 380 غول مالی و صنعتی بین‌المللی است که برای حفظ سودشون با هر ایدئولوژی و سیاستی میسازن (حتی کمونیستی مثل چین!!!). با توجه به این واقعیت، دعواهایی که سر «خصوصی» و «دولتی» میشه واقعاً خنده داره.
اما از همه خنده‌دارتر انسان‌های نادان و بیسوادی چون علیرضا نجفی هستن که ایده‌آلیسم رو از موضع ایده‌آلیسم نقد میکنن و به‌خیال خودشون مشت حریف رو باز میکنن. انسان نادان! همانقدر که تو در عالم هپروت بدنبال ایدئولوژی و سیاستی هستی که سرمایه‌داری انحصاری رو اصلاح کنه و خصوصی سازی‌ها را به‌صورت «واقعی» انجام بده، غنی‌نژاد هم در هپروت خودش بدنبال راه حلی ایدئولوژیک و سیاسی است که سرمایه‌داری را به اصل انتزاعی‌اش (مطابق کتب فون‌میزس) برگرداند. ولی مردم‌فریبی تو از غنی‌نژاد بیشتره، چون تو خودت رو در یک موضع بیطرف مردمی نشون میدی.
استاد رازقی پور
۰۱:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
این آقای درخشان نمونه درخشانی ! است از همه کسانی که در این چهل و اندی سال برای به کرسی نشاندن نظر خود در مسائل سیاسی ، اعتقادی ، اقتصادی و اجتماعی و غیره همیشه از اسلام هزینه می کنند و هر جا کم می آورند بلافاصله پای رهبر و امام را به میان می کشند تا طرف مقابل را مرعوب و از صحنه بدر کنند . در این مناظره هم چندین بار از این شگرد استفاده شد که متاسفانه دکتر غنی نژاد هم نتوانست با نخواست پاسخ دندان شکنی به این جناب باصطلاح پروفسور بدهد .
پاسخ ها
M
۲۳:۱۵ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۶
این حرف ها برای ما نان و آب نمی شود. بحث دو تا آدم خود دانشمند پندار هیچ فایده ای برای مردم عادی ندارد.
ناشناس
۲۱:۱۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۷
این چهل سال اقتصاد دست مخالفان درخشان بوده پرفسور
بشارت
۰۱:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۲/۳۱
سلام

نظرات شما