رویداد۲۴ شیوا سپهری: عبدالله مومنی فعال سیاسی و حقوق بشری در دورانی که جریان اصلاحات روی بورس بود و طرفدارانی داشت، بیش از هر زمانی دیده میشد و فعالیت میکرد، اما بعد از سال ۸۸ نام او روز به روز در لوح فعالان سیاسی کشور کمرنگتر میشد و هرچه بیشتر از یادها میرفت. او سالها خود را متعلق به جریان اصلاحطلبی دانسته و بر طبل رفرم کوبیده است، اما بالاخره در پاییز پرحادثه ۱۴۰۱ گفت اصلاحطلبی به بن بست رسیده است. شاید به این خاطر که دیگر سخنان قبلیاش طرفدار نداشت؛ شاید این نوعی از یاس سیاسی این فعال تحیکم وحدتی بود و هزاران شاید که فقط خودش قلباً پاسخ آن را میداند.
مومنی از سال ۱۴۰۱ به بعد فاصله خود با جریان اصلاحطلب دوم خردادی را افزایش داد و با این حال باز هم در لیست بازداشتیها قرار گرفته است و این سرنوشت غریبی برای یک اصلاحطلب دو آتشه بود. او در یادداشتی درباره فعالیتهای تحکیم وحدت و بنبست اصلاحات نوشته بود: «امروز اصلاحطلبی دوم خردادی پس از ربع قرن به پایان خود سلام کرده و به بنبست رسیده است، اما واکاوی دقیق روند تجربههای این ربع قرن و بازخوانی انتقادی آن، جز حسرت و آه، میتواند نقشهراهی برای گشودن راه دموکراسیخواهی نیز بیافریند.»
مومنی در سال ۵۶ در کوهدشت متولد شد. تحصیلات خود را در مقطع لیسانس در دانشگاه تربیت معلم (خوارزمی) تهران در رشته جامعهشناسی انجام داد. او تحصیلاتش را در همین رشته در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه علامه ادامه داد و رشته حقوق را هم در ایامی که در زندان اوین به سر میبرد دردانشگاه پیام نور خواند و مقطع دکتری را هم در دانشگاه علوم و تحقیقات ادامه داد؛ اگرچه فعلا از ادامه تحصیل منع شده است.
بیشتر بخوانید: کیوان صمیمی روزنامهنگار در بند
مهمترین دوران فعالیت سیاسی عبدالله مومنی حضورش به عنوان فعال دانشجویی در تشکیلات تحکیم وحدت و ریاست دفتر تحکیم وحدت و سخنگویی ادوار تحکیم وحدت بوده است. او بارها به خاطر فعالیتهای سیاسیاش به تحمل زندان محکوم شد.
آخرین بازداشت عبدالله مومنی امروز هفتم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ صورت گرفته است. بعد از فعالیتهای او در امتداد جنبش سبز و پنج سالی که به زندان محکوم شده بود، این نخستین بار است که مجدداً بازداشت میشود و هنوز از دلایل بازداشت او اطلاعی در دست نیست.
مومنی یکی از اعضای ستاد کروبی و از حامیان او در انتخابات سال ۸۸ بود. این مهمترین فعالیت ستادی و انتخاباتی است که مومنی در کارنامه خود ثبت کرده است. او انتخاب کروبی را برابر با انتخاب دموکراسی و حقوق بشر میدانست. این فعالیت ستادی برای او بسیار گران تمام شد و او به شش سسال حبس محکوم که با وجود 23 ماه حکم تعلیقی قبلی، حکم بیش از هفت سال شد که پنج سال از آن اجرایی بود و در تمام این پنج سال تنها یک بار به مرخصی آمد و چهار سال از آن را بدون هیچگونه مرخصی در زندان به سر برد.
سال ۸۶ تحیکم وحدت یکی از تشکلهایی بود که مراسمی تحت عنوان سالگرد ۱۸ تیر و حمله به کوی دانشگاه برگزار کردند. این مراسم قرار بود در مقابل دانشگاه امیرکبیر برگزار شود. نیروهای امنیتی در همان روز به دفتر سازمان دانشآموختگان رفتند و همگی اعضای تحکیم وحدت در این دوره از دستگیریها بازداشت شدند که مومنی نیز یکی از آنان بود.
بازداشت بعدی مومنی در سال ۸۲ به نظر میرسید متاثر از نگاه چپ حاکم بر دانشگاه در اعتراض به خصوصیسازی در دانشگاهها بود. خیلی از دانشجویان توان پرداخت شهریهها را نداشتند و این علتی بود که آن زمان دانشجویان به اعتراض روی آورده بودند.
عبدالله مومنی چندین مرتبه تاکنون بازداشت شده است. در آن ایام به علت حکم اعدامی که برای هاشم آغاجری از سوی قوه قضاییه اعلام شده بود، دانشگاهای کشور اعتراض سراسری و بزرگی را شکل دادند که تمام طیفها از جمله تحکیم وحدت نیز در آن حضور داشتند. در آن ایام دانشجویان حتی کلاسهای درس را نیز تعطیل کردند. عبدالله مومنی در آن زمان دستگیر شد و به بند دو الف منتقل شد. حکم اعدام هاشم آغاجری بعد از این اعتراضات لغو شد. این یکی از موثرترین فعالیتهای حقوق بشری بود که مومنی در کارنامه خود داشت.
مومنی سال ۷۵ عضو شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت شد و در مناسبات منتهی به دوم خرداد ۷۶ فعال بود. دوران حضور عبدالله مومنی برای خودش همیشه یک نوستالژی زیبا بوده است. حتی در ایامی که از نقد اصلاحطلبی دوم خردادی گفت و اصلاحات را در بن بست دانست، نیز سعی کرد از کیان این تشکیلات حقوق بشری نزدیک به اصلاحطلبی دفاع کند. یادداشتی که او در روزنامه اعتماد نوشته بود، در واقع گویای این امر بود که مومنی تلاش دارد، وجه حقوق بشری فعالیتهای تحیکم را بیش از وجوه دیگر آن پررنگ کند. در پس این دفاع تمام قد از فعالیتهای حقوق بشری تحیکم وحدت آنچه میان خطوط باید دید، شرمساری سیاسی مومنی از دفاع از جریان سیاسی است که طرفدارانش به شدت ریزش کردهاند. اگرچه در طی همین تحول او خود رابه جنبش سبز گره میزند با اینحال سکوت سیاسی او از ۸۸ تا ۱۴۰۱ به وضوح نشانههای مهمی به همراه دارد. سکوتی که نشانگر یک جدال درونی شاید باشد.
او در دفاع از تحیکم وحدت نوشته بود: «سال ۱۳۸۴، دانشآموختگانی که بهتازگی از تنور فعالیتهای دانشجویی بیرون آمده بودند، تلاش کردند در سازمان ادوار تحکیم وحدت، رویکرد حقوقبشری را در کنش سیاسی خود پررنگ کنند و با این رویکرد، به جای قرابت سنتی با احزاب سیاسی دوم خردادی، دست اتحاد به فعالان جامعه مدنی و قشرهایی چون زنان، کارگران و وکلا بدهند.»
البته او سال ۹۹ نقدهایی به ساختار تشکل دانشجویی تحکیم مطرح کرد. او گفته بود: « اینکه یک نهاد دانشجویی به مهملی برای قدرتگیری و فرصتطلبی دانشجویانی که به دنبال آتیه خود در قدرت هستند، تبدیل شود عملا مجموعه را از کارویژههای دانشجویی ازجمله نقد بیپروای ارکان قدرت دور کرد.» این شاید مهمترین اعترافی بود که درباره تحیکم وحدت صورت گرفت. اینکه تحکیم وحدت تبدیل به تخته پرشی برای رسیدن به مناصب سیاسی شده بود.
مومنی در ایام حضورش در تحیکم وحدت با حسن اسدی زیدآبادی و نرگس محمدی همدوره بود و آنان از جمله مهمترین فعالان حقوق بشری میداند. علیرضا زاکانی نیز از دیگر همدورههای او در دانشگاه بوده است که البته در طیف مقابل قرار میگرفت.
مومنی پس از آزادی موقت از بازداشت سال ۸۲ از اعمال خشونت و شکنجه در ایام بازداشتش گفته بود. او همچنین یک بار در نامهای به رهبر انقلاب اسلامی از مصائبی که در زندان بر او رفته بود، سخن گفت.