رویداد۲۴ «علی ربیعی»، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت یازدهم و سخنگوی دولت دوازدهم، از چهرههای نامآشنای عرصه کار و کارگری است. وی از پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در مبارزات حضور داشته و لیدر بسیاری از جنبشهای اعتراضی کارگری دوران ستمشاهی را برعهده داشته است.
ربیعی بعد از انقلاب اسلامی، عضو تشکلهای مختلف بوده و سخنران نخستین بزرگداشت روز جهانی کارگر بعد از انقلاب اسلامی بوده است. وی علاوه بر نقشآفرینی در عرصههای مختلف و حساس کشور، بیش از ۴ سال تصدی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را در دولتهای یازدهم و دوازدهم برعهده داشته است. ربیعی با حضور در حسینیه جماران در گفتگو با «محمدحسین رنجبران» خاطرات شنیدنی از نقش کارگران در دوران مختلف انقلاب اسلامی به ویژه دوران جنگ تحمیلی بیان کرد.
علی ربیعی با اشاره به وضعیت دشوار زندگی در گذشته و دلایل شکلگیری انقلاب اسلامی بیان داشت: ما حتی یک کتاب شعر را اگر میخواستیم بگیریم، سخت بود، ولی الآن اگر اینها را بگوییم، زود قضاوت میکنند. چون تغییر و تحولات ذهنی، فرهنگی و اجتماعی زیادی اتفاق افتاده است و واقعاً فضای قبل از انقلاب را نمیتوان با آن روزها مقایسه کرد. ولی وجوهی از آن زندگی و آن دوران را باید گفت.
وی افزود: نسل من حق داشته است براساس شرایطی که آن روزها بوده، انقلاب کند. اصلاً انقلاب ساخته نمیشود. من نمیدانم چه کسانی دنبال این هستند که بگویند انقلاب یک پروژه بوده است. انقلاب مگر مهندسی میشود؟ اصلاً مگر کسی انقلاب را میسازد؟ انقلاب یک پدیده اجتماعی است.
ربیعی بیان داشت: این انقلاب قواعد اجتماعی خودش را داشت که رخ داد. در آن بستر جامعه ما که یک جامعه مذهبی سنتی بود و قطعاً روحانیت بخش اعظمی در ذهنیت جامعه ما بود، انقلاب یک پدیده کاملاً طبیعی بود؛ به خصوص جامعهای که فقر بیشتر و نابرابری بیشتری را ادارک میکرد و به نوعی خوانش نجاتبخشی از اسلام را دنبال میکرد.
وزیر اسبق کار ادامه داد: تعلقات دینی، مذهبی بودن جامعه، به گونهای نجات بخش خواندن از یک انسان دینی و مذهبی در چارچوب اسلام و به خصوص شخصیت و عرفان و سابقه امام، ترکیب اینها باعث انقلاب شد و نباید گفت آن نسل نباید عاشق امام باشد. متأسفانه این روزها در مورد هر چیزی بحث میکنید، به سوی دیگری سوق میدهند.
وی به فعالیتهای جنبش کارگری بعد از انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: یکی از کارهای ما بعد از پیروزی انقلاب این بود که فکر میکردیم به سرعت باید تشکلسازی کنیم. من این تشکلسازی را مدیون شهید بهشتی میدانم که توصیه کرد که تشکل ایجاد کنید و تشکل کارگری شما ورای تشکلهای سیاسی مانند حزب باشد و چیز جدایی را دنبال کنید.
ربیعی که یکی از سخنرانان نخستین بزرگداشت روز جهانی کارگر بعد از انقلاب اسلامی بوده است، درباره آن روز بیان داشت: ۱۱ اردیبهشت ۵۸ مصادف با روز کارگر، ما هم به عنوان جریان کارگری مشارکت داشتیم. مراسم در میدان فوزیه سابق و امام حسین فعلی برگزار شد که جمعیت عظیمی هم آمده بود. آن روز بنیصدر به عنوان رئیس جمهور، آقای بهشتی و بنده سخنرانی کردیم.
وی درباره اینکه چرا امروز تفکرات مختلف نمیتوانند مانند دوران بعداز پیروزی انقلاب حرفهای خود را بیان کنند، اظهار داشت: میخواهم بگویم دچار انحراف شدیم. قرار بود که به گفته شهید مطهری فلسفه مارکس را یک مارکسیست در دانشگاه درس دهد. قرار بود که هر کسی اسلحه برداشت و آدم کشت و خون کسی را ریختن، این خط قرمز باشد. خب شاید این سؤال را هر کسی از من بپرسد، بگویم من به سهم خودم شرمنده تو هستم.
ربیعی گفت: شاید اگر من ۲۳ ساله آن روزها، افکاری که امروز دارد در مورد رأی افراد بیان میشود و افکاری که بیان میشود که رأی مردم چه خاصیت و جایگاهی دارد؟ اگر اینها را آن روز میگفتند من قطعاً آن موقع در انقلاب مشارکت نداشتم و خیلیهای دیگر مثل من. ما قرائت امام را دیدیم؛ قرائت مطهری را دیدیم. من صحبتهای آسید علیآقا را شنیدیم. از مشهد سخنرانی ایشان میآمد.
وزیر اسبق کار خاطرنشان کرد: فلان آقایی که امروز مقتدا است و دارد نظریهسازی میکند، اگر واقعاً آن روز میگفت این نظریه هست، معلوم نبود که چند نفر موافق باشند. با فروریختن بنیانهای شاه همه موافق بودیم، ولی اینکه چه چیزی ساخته شود، آن چیزی بود که در آثار اینها بیرون آمده بود.
بیشتر بخوانید: هشدار علی ربیعی؛ به «حذف ایران از جهان» نزدیک شدهایم
وی با اشاره به نگاه عمیق امام خمینی به قشر کارگر و کشاورز که عرق این دو را با خون شهدایی که در راه دفاع از وطن بر زمین ریخته میشود، برابر دانسته است، اظهار داشت: جامعه بدون تولید، جامعه رانتی است. مصیبتی که اتفاق افتاد این بود که جامعه ما جامعه تولیدی نشد. وقتی میگویم تولید، عنصر اصلی تولید کارگر و تکنولوژی و کارآفرین است، ولی نیروی کار چه در بخش کشاورزی و چه در بخش صنعت، عنصر اصلی تولید است. وقتی امام راه نجات کشور را در این دو قشر میبیند، یعنی اگر کشوری به تولید نرسد [موفق نمیشود]؛ ولی متأسفانه ما نتوانستیم جامعه تولیدمحوری باشیم. هم دلایل تاریخی دارد و هم سیاستهای غلط ما باعث شد که اینطور نشویم.
وزیر اسبق کار با اشاره به وضعیت معیشت کارگران در دوران پیش از انقلاب و امروز بیان داشت: معنای فقر در دو دوره فرق دارد. این یک بحث علمی است. در آن دوره ممکن بود کسی که تلویزیون نداشت نسبت به کسی که تلویزیون سیاه و سفید داشت، احساس فقر کند. ولی به نظر من اگر بخواهیم مقایسه طولی هم داشته باشیم، کارگرهای ما هنوز هم سیصد دلار ندارند.
ربیعی افزود: من خیلی تلاش میکردم که حقوق کارگری ما از ۳۴۰ ـ ۳۵۰ دلار کمتر نشود تا زندگی نسبتاً بیمسئلهای را طی کنند. حالا متأسفانه که از دو سال آخر، ۹۸ ـ ۹۹ حتی ۹۷ و بعد از تحریم ترامپ، ما شغلهایمان هم با کیفیت نبوده است. چه در آن سالهایی که دولت دوازدهم شغل ایجاد کرد و چه الان و دستمزدها کامل نیست.
وی با اشاره به افزایش حقوق کارگران در دوران عبدالملکی اظهار داشت: من از افزایش ۵۷ درصدی خوشحال شدم. ولی همان موقع هم نگران بودیم. چون بالاخره حساب دو دوتا چهار تاست؛ یعنی توان صنعتی و احتمال اخراج را میدیدیم. این افزایش حقوق را باید با تابآوری بنگاه مقایسه کرد و تداومش را در سالهای بعد دید. عدد امسال هم عدد قابل قبولی نیست. به هر حال سیاست مزد، باید یک سیاست همهجانبه باشد.
ربیعی با اشاره نقش آفرینی عظیم کارگران در دوران دفاع مقدس و همراهی بینظیر آنها با شرایط کشور بیان داشت: دوران جنگ طبیعی بود که نه سرمایهگذار خارجی میماند و نه سرمایهگذاری داخلی صورت میگرفت. سرمایهگذار از جنگ و ناامنی فرار میکند. به همین دلیل کارگران پنج سال دستمزدشان اضافه نشد.
وزیر اسبق کار افزود: در جبهه بخشی از نیروهای رزمنده، کارگرها بودند. بسیج کارگری از پایگاه مقداد تهران شروع شد و بعد به کل کشور تسری پیدا کرد. پایگاه مقداد در میدان جمهوری اسلامی که هنوز هم هست. بعد از بسیج کارگری، بسیج سایر اصناف شکل گرفت.
وی ادامه داد: مهرداد روانمهر که خیابان کنار خانه کارگر به نام «شهید مهرداد روانمهر» است، او مسئول اعزام کارگرها به جبهه بود. یک پایگاهش در خانه کارگر بود و تازه هنوز بسیج به سپاه هم وصل نشده بود که سازمان مجزایی داشت و یک ارتباطی هم با تشکیلات گرفتند.
ربیعی خاطرنشان کرد: از طرف دیگر هم برخی صنایع ما تغییر خط تولید دادند و مهندسین ما در بخش کارگری و بدنه کارگری و تکنسینها در کارخانهها تلاش کردند که بخشی از نیازهای جبهه را تأمین کنند. این در مجموع یک حرکت غرورآفرین و افتخارآفرین بود برای جامعه کارگری. اینکه حقوقت ۵ سال اضافه نشود و حداقل مزد تکان نخورد و هم به جبهه بروی و هم خط تولید را عوض کنی و زیاد بایستی و پول هم نگیری. جریان کارگری حتی جلوی ناامنی کارخانهها را هم گرفتند. فکر کنید از یک طرف جنگ و ترور و از یک طرف هم اعتصاب بخواهد شکل بگیرید؛ ۵ سال هم دستمزد نگیرید. این نجابت مطلق است.
وی با اشاره به یکی از شهدای شاخص کارگری گفت: اجازه دهید یادی کنم از «شهید صفدری». از نواب که پایین بروید، کوچه شهید صفدری است. قد رعنایی هم داشت و جرمش این بود که بسیجی بود. من از قبل انقلاب با او دوست بودم. ماه رمضان بود که در خانهش را زدند به بهانه اینکه آش آوردیم. با قرض و هزار بدبختی در خیابان نواب تازه یک خانه خریده بود.
ربیعی ادامه داد: همسرش که در خانه را باز میکند، نارنجک را به داخل خانه میاندازند و در میان صدای مهیب نارنجک و ترکشها، وارد خانه شدند و همه را به رگبار بستند و بعد هم بنزین ریختند و سوزاندند. آن موقع در دهه ۶۰ موکتهای کبریتی در خانهها بود که روی موکت زندگی میکردند. من ساعتی بعد متوجه شدم و به آنجا رفتم که دیدم موکت بوی گوشت میداد و آن قد رعنا چقدر کوچک شده بود.
وی در پاسخ به این سوال که با وجود قشر ریشهدار کارگری آیا نمیتوان مشکل تولید کشور را حل کرد؟ گفت: جنگ همه چیزش معلوم است. در جنگ همه، حق را به سیستم و نظام میدهند و جنگ را یک تجاوز میدانند و هر کسی به اعتقاد خودش، یکی آن را یک امر دینی میداند، یکی امر ملی میداند. وقتی هژمونی جنگ تمام میشود، نابرابریها آغاز میشود. سهم طبقه کارگر مشخص نیست. باید یک رشد بزرگی صورت میگرفت که در دل آن شغل باکیفیتی شکل بگیرد و طبقه کارگر میتوانست دستمزد خوبی بگیرد. ولی مسیر اینطور پیش نرفت.
ربیعی خاطرنشان کرد: یک بحثی در رفتار سازمانی هست در مورد داده و ستاده به سازمان. آدمها دادهها و ستادههایشان به سازمان را مقایسه میکنند با دیگران و بعد احساس رضایت یا احساس شورشگری میکنند. یک طبقهای داده و ستادههایش را مقایسه میکند. مسیری که به هر حال به نظر من مهم بود در قضاوتها و بخشی از این اعتراضات خیابانهای پاییزی هم به این مسئله مربوط است.
وزیر اسبق کار گفت: من هنوز هم معتقدم تنها مسیری که میتواند ما را به پویاییهای آن آرمانهایمان نزدیک کند، تولید زیاد است. تولید در مقیاس جهانی است. تولیدی که بتوانیم در جامعه جهانی عرضه کنیم. غیر از آن امکان ندارد. اینکه شما بگویید من اینجا تولید میکنم و همین جا هم تمام میکنم، وجود ندارد.
وی ادامه داد: من واقعاً معتقدم اگر هم قرار است کسی رشد کند، باید طبقه متوسط صنعتی باشد، ولی ما اصلاً تمهیدی نکردیم که میانهها رشد کند. یکی از مشکلات جامعه ایران را فقدان میانه و میانجی میدانم. چه میانه اجتماعی، چه صنعتی و طبقه متوسط و چه میانه فرهنگی و چه میانجیگریهای سیاسی.
ربیعی بهترین شیوه پاسداری از انقلاب اسلامی را بازگشت به آرمانهای صدر انقلاب دانست و تأکید کرد: بی تردید باید به اصول اولیه انقلاب بازگردیم. به همان انتخاباتی که وعده داده شد؛ برگردیم به همان قرائتهایی که از آزادیهای اجتماعی بود. برگردیم به اینکه باید کشوری تولیدمحور شویم. به اینکه ما هم نه شرقی و نه غربی هستیم و این به معنی این است که با همه کار میکنیم و در عین حال زیربار ظلم هم نمیرویم.