اولین باری که امام خمینی (س) نامه ای خطاب به آیت الله العظمی سید عبدالکریم موسوی اردبیلی نوشتند 31 تیر سال 1358 بود که او را برای رسیدگى به مشکلات اهالى مناطق مشکین شهر، آذربایجان شرقى و غربى به این مناطق فرستاد که در قسمتی از این پیام امام آمده است: « با توجه به اوضاع منطقه مشکین شهر و مناطق دیگر آذربایجان شرقى و غربى و مشکلات و گرفتاریهاى اهالى محل، مقتضى است جنابعالى مسافرتى به آن منطقه بنمایید و از نزدیک اوضاع مردم و گرفتاریهاى آنان را بررسى نموده و در رفع مشکلات به هر نحو مصلحت مى دانید اقدام نمایید؛ و در هر منطقه از همکارى و تفاهم با علماى اعلام محل- دامت برکاتهم- دریغ نفرمایید.» (صحیفه امام، ج9، ص: 207)
در این میان احکام متفاوت دیگری از سوی بنیانگذار انقلاب اسلامی برای ایشان صادر شده که انتصاب به دادستانی کل کشور در 4 اسفند ماه سال 58 و ریاست دیوان عالی کشور پس از شهادت آیت الله بهشتی در 8 تیر ماه سال 60 از جمله این موارد است.
معرفى آیت الله موسوى اردبیلى به ریاست شورای عالی کشور
پس از شهادت آیت الله بهشتی امام خمینی (س) طی نامه ای آیت الله العظمی سید عبدالکریم موسوی اردبیلی را به عنوان رئیس دیوان عالی کشور منصوب کردند. در نامه ای که بنیانگذار انقلاب اسلامی به این مناسبت نوشتند آمده است: «من براى اینکه زودتر این مسأله حل بشود و به جاى مرحوم آقاى بهشتى شخصیت دیگرى باشد، به نظرم آقاى موسوى اولى از کسان دیگر است. و چون بناست که مشورت کنم با آقایان، آقایان اگر نظرى دارند بدهند. و مى دانید که ایشان شخص صالحى است براى این امر؛ یعنى، هم جهات فقهى مطالب را مطلع اند و هم به جهات اخلاقى و به سایر جهات. آن طور که من با ایشان سال هاى طولانى آشنا بودم، من بنظرم مى آید که ایشان از دیگران براى این امر اصلح هستند روى هم رفته. از این جهت به نظرم مى آید که ایشان همین امروز معرفى بشوند و اگر آقایان نظرى دارند، نظرشان را بگویند و یک فرد دیگرى، اگر بنظر آقایان، یا اکثریت آقایان است، بگویند و به آن اکثریت عمل بشود.» ( صحیفه امام، ج14، ص: 517)
آقاى اردبیلى را سالها است به تعهد به اسلام و کوشا بودن در حفظ احکام اسلام شناخته ام
همچنین
بنیانگذار انقلاب اسلامی در نامه ای به آیت الله العظمی سید محمدرضا
گلپایگانی نوشته اند: « پس از اهداى تحیات، مرقوم محترم که حاوى مسائلى
مربوط به آنچه مى گذرد بود، واصل گردید. موجب تشکر است که جنابعالى مواظب
اوضاع هستید، و تذکرات لازم را مى دهید. این جانب از مسائل اطلاع دارم؛ لکن
چون مشکلات زیادى که در کار است و گاهى موجب این نحو امور مى شود را نیز
مى دانم و متصدیان امور را غالباً مى شناسم، و خصوصاً جناب حجت الاسلام
آقاى اردبیلى را سالها است به تعهد به اسلام و کوشا بودن در حفظ احکام
اسلام شناخته ام، در موارد مورد شک نیز مى دانم بدون عذر شرعى اقدام به این
نحو امور نمى نمایند، مع ذلک گفتم عین مرقوم شریف را به ایشان بدهند تا
گزارش این مسأله را خدمت عالى عرض کنند. این جانب به جنابعالى اطمینان مى
دهم که امثال ایشان به هیچ وجه مایل نیستند تخلف از موازین نمایند، لکن
مشکلات عجیب گاهى موجب این امور مى شود.» (صحیفه امام، ج15، ص: 229)
از یاران خوب امام و انقلاب
امام خمینی (س) همچنین نامه ای در نهم آبان سال 1367 خطاب به آیت الله العظمی سید عبدالکریم موسوی اردبیلی نوشته است که در این نامه نیز ایشان را مورد تفقد قرار داده و آورده است: « من شما را مردى صالح و متدین و از یاران خوب خود و انقلاب مى دانم. و از شما و سایر اعضاى شورای عالى قضایى، که مورد علاقه من هستید، مى خواهم تا هر چه بیشتر و بهتر و دقیقتر به امور قضایى رسیدگى نمایید؛ و کمى ها و کجى ها را با جدیت برطرف نمایید. انقلاب اسلامى ما انقلاب خود شماهاست. من هم مانند شما در خدمت انقلاب هستم. در جمهورى اسلامى همه باید با انتقادها و طرح اشکالها راه را براى سعادت جامعه باز کنند.» (صحیفه امام، ج21، ص: 249)
*جماران