بخشهایی از این گفتگو را در ادامه بخوانید؛
زمزمههايي مبني بر تمايل آقاي عارف براي حضور در انتخابات رياستجمهوري به گوش ميرسد؟آيا اين مساله صحت دارد؟
بنده
از نزديك با مواضع آقاي عارف آشنايي دارم و تاكنون چنين تمايلي را در
ايشان مشاهده نكردهام. آقاي عارف همواره مشي حمايتي نسبت به دولت و شخص
آقاي روحاني داشته و به هيچ عنوان به دنبال رقابت انتخاباتي با ايشان نيست.
در شرايط كنوني آقاي روحاني در مسيري حركت ميكند كه مورد دلخواه جريان
اصلاحات است. مخالفتها و كارشكنيهاي گستردهاي كه جريان رقيب در مسير
حركت آقاي روحاني به وجود ميآورد نيز گواهي بر حركت صحيح آقاي روحاني در
مسير اصلاحطلبي وتحقق منافع ملي است. ما مشاهده ميكنيم كه در برخي مواقع
فشارها و كارشكنيهايي كه در مقابل آقاي روحاني صورت ميگيرد از دولت
اصلاحات نيز بيشتر است و دولت را با چالشهاي جديتري مواجه ميكند. با اين
وجود آقاي روحاني بدون كمترين ترديدي در مسير صحيح خود حركت ميكند و
اجازه نميدهد مخالفتهاي جرياني و جناحي دولت وي را در تحقق منافع ملي و
مطالبات مردم ناكام بگذارد.
آقاي عارف به مرور زمان از انفعال روزهاي ابتدايي مجلس به
دليل شكست در انتخابات هيات رئيسه خارج شده و حضور جديتري در فضاي مجلس و
رسانههاي كشور پيدا كرده است. استراتژي آقاي عارف براي ادامه مسير خود در
سپهر سياسي كشور چيست؟
مهمترين دستاورد اصلاحطلبان در
سالهاي اخير ورود به حوزه اصولگرايان بوده است. هنگامي كه آقاي حسن روحاني
به عنوان يك چهره اصولگرا و عضو شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز در مسير
اصلاحات گام بر ميدارد و رفتار اصلاحطلبانه از خود نشان ميدهد يا هنگامي
كه آقاي علي مطهري كه در مجلس هشتم با حضور در ليست جبهه پايداري وارد
مجلس شده و امروز يك گام از برخي اصلاحطلبان در دفاع از «مردم سالاري»
جلوتر حركت ميكند نشاندهنده اين مساله است كه گستره جريان اصلاحات در سطح
جامعه در حال افزايش است و كار به جايي رسيده كه به حوزه اصولگرايي نيز
ورود پيدا كرده است. حتي افرادي مانند احمدتوكلي و ناطق نوري كه زماني در
جريان رقيب تعريف ميشدند نيز امروز در بيان و موضعگيريهاي سياسي خود از
گفتمان و ادبيات اصلاحطلبي استفاده ميكنند. همه اين مسائل نشان ميدهد كه
گفتمان اصلاحات روز به روز در حال نهادينهتر شدن در ريزبافتهاي جامعه و
فرهنگ سياسي كشور است. نهادينه شدن گفتمان اصلاحات در شرايط كنوني حتي نسبت
به دوران دولت اصلاحات نيز عميقتر شده است. از سوي ديگر ظرفيت سياسي آيت
ا...هاشمي تا سال۸۴ در گستره اصلاحطلبي تعريف نميشد اما در شرايط كنوني
ايشان بخشي از ظرفيت جريان اصلاحات را تشكيل ميدهند. بدون شك آقاي عارف
نيز داراي يك ظرفيتي است كه در راستاي اهداف جريان اصلاحات گام برميدارد.
با اين وجود ما نبايد انتظار داشته باشيم كه همه ظرفيتهاي جريان اصلاحات
مانند يكديگر عمل كنند و همگي رفتار و مواضعي يكسان از خود بروز بدهند.
نميتوان از آقاي عارف انتظار داشت رفتاري مانند آقاي علي مطهري يا حسن
روحاني يا ناطق نوري از خود بروز بدهد. ما بايد رفتار هر كدام از ظرفيتهاي
جريان اصلاحات را با توجه به موقعيت و تواناييهاي آن ظرفيت تحليل و بررسي
كنيم. در شرايط كنوني آقاي عارف به عنوان رئيس فراكسيون اميد بعد از رئيس
دولت اصلاحات مسئوليت راهبري ظرفيت اصلاحات و اعتدال را در مجلس دهم برعهده
دارد. در شرايط كنوني آقاي عارف از چنان مقبوليتي در فضاي سياسي كشور
برخوردار است كه ميتواند با مراجع و هستههاي اصلي جريان اصولگرايي وارد
مذاكره شود. آقاي عارف تلاش ميكند نقطه اتصالي بين دو جريان سياسي كشور
باشد و شرايط مذاكره سازنده و مثبت انتخاباتي را با اصولگرايان فراهم كند.
بدون شك آقاي عارف داراي چنين ظرفيتي است كه بتواند بزرگان دو جريان سياسي
اصولگرا و اصلاحطلب را سر ميز مذاكره بنشاند. اين در حالي است كه در وضعيت
كنوني اين پتانسيل در كمتر سياستمداري در فضاي سياسي ايران وجود دارد.
نبايد از آقاي عارف انتظار «تيترسازي» رسانه داشت و حضور وي را تنها در
فضاي رسانهاي كشور خلاصه كرد.