رویداد۲۴ فرهاد فرزاد: پس از اعلام رتبهبندی رسانهها، رویداد۲۴ در گزارشی به استناد «نتایج رتبهبندی پایگاههای خبری» نشان داد چگونه وزارت ارشاد قصد دارد از هر راهی که میتواند فشار را بر رسانههای مستقل حفظ کند تا صدای آنها را خفه کند یا دستکم کاری کند که فقط «یک صدا» از جریان رسانهای کشور شنیده شود؛ صدایی که مورد قبول تیم کنونی وزارت ارشاد است.
رویداد۲۴ در آن گزارش نشان داد رسانههای مستقل تلاش میکنند «روایتی راستین» از وقایع به مخاطب برسانند اما نهاد قدرت قصد دارد روایتها همانگونه که او تصور میکند، منتشر شود و به همین دلیل میان «نهاد متولی رسانهها» و «رسانه» تقابلی شکل میگیرد که معمولا نتیجه آن، فشار حداکثری از هر راه ممکن به رسانههاست؛ توقیف، تذکر، سانسور، حذف منابع مالی از طریق دستکاری در نتایج رتبهبندی و مواردی از این دست.
در پاسخ به آن گزارش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جوابیهای خطاب به رویداد۲۴ نوشته که در آن گفته شده این وزارتخانه هیچ نقشی در نتایج رتبهبندی نداشته! و مسئول آن تماما برعهده گروه «۵ نفره هیات انتخاب» بوده که همگی از روزنامهنگاران کشور هستند بنابراین اینکه نتیجه رتبهبندی چگونه از آب درآمده، به همان گروه مربوط است نه وزارت ارشاد.
بیشتر بخوانید: دیکتاتوری وزارت ارشاد به نام رتبه بندی پایگاههای خبری/ رسانههای مستقل چگونه سلاخی شدند؟
میتوان جوابیه وزارت ارشاد به رویداد۲۴ را بدون هیچگونه توضیح اضافهای منتشر کرد و خواند و متوجه شد که چگونه این وزارتخانه حتی حاضر نیست مسئولیت کاری که کرده را برعهده بگیرد و یک فضاحت را به گردن ۵ نفر انداخته، بیآنکه مشخص کند نقش خودش در این ماجرا چیست. راه دیگر این است که درباره همین جوابیه هم توضیحی داده شود تا عمق فاجعه کاملا مشخص شود.
رویداد۲۴ در مواجهه با این جوابیه، راه دوم را برگزیده و تلاش میکند جزییات بیشتری از رتبهبندی رسانهها را بیان کند تا مشخص شود نه تنها مسئولیت آن کاملا با وزارت ارشاد است، بلکه باید مسئولیت اقدامات دیگر را هم که در جریان رتبهبندی رخ داده را بر عهده بگیرد، نه اینکه با یک جوابیه «سه خطی» سر و ته قضیه را جمع کنند و تصور کند کار تمام شده است.
ماجرا از این قرار است که هر دوره وزارت ارشاد با دعوت از رسانهها، «۵ نفر» را به عنوان «هیات داوران انتخاب» میکرد اما این دوره برخلاف ادوار گذشته پیش نرفت به این صورت که ابتدا کمیتهای «۳ نفره» نه به انتخاب رسانهها، بلکه با انتصاب معاونت مطبوعاتی تشکیل شد و سپس «۲ نفر» دیگر باز هم به انتخاب معاونت مطبوعاتی به ترکیب اضافه شد.
در حقیقت این ۵ نفر نه برگزیده رسانهها هستند و نه عموم رسانهها را نمایندگی میکنند. تفاوتی نمیکند که رویداد۲۴ مانند دوره گذشته در ابتدا رتبه سوم رسانههای ایران قرار گرفته باشد یا در مرحله نهایی در رتبه ششم و اگر این رسانه در این دوره در رتبه اول هم قرار میگرفت، این سوال اساسی وجود داشت که چرا هیات داوران بر اساس نظرسنجی از مدیران مسئول یا سردبیران رسانهها انتخاب نشدند؟
وزارت ارشاد خوب میداند که مقابل این اتهام قرار دارد که مبنای «انتصاب داوران» چیست. آنها در جوابیه خود پیشدستی کردهاند و نوشتهاند اسامی داوران که جملگی از نخبگان این عرصه هستند، به این شرح است: «بیژن مقدم، محمدصادق عرب، حبیبالله عباسی، محمد کریمی و محمد لسانی»
وزارت ارشاد برای عدم پاسخگویی و فرار از توضیح، عبارت «نخبگان» را هم در تعریف هیات داوران گنجاند تا اینگونه مشکل را حل کنند. با حفظ احترام به شخصیت هر ۳ مدیرمسئول و ۲ سردبیر، مسئله این است که نه خود این عزیزان معتقد به نخبگی رسانهای هستند و نه کسی آنها را به عنوان نخبگان رسانهای کشور میشناسد. فعالیت آنها در جای خود محترم است اما سوال اصلی این است که مبنای انتصاب آنها چیست؟
اگر وزارت ارشاد معتقد است نقشی در رتبهبندی نداشته، اجازه دهد رتبهبندی در انجمن صنفی روزنامهنگاران برگزار شود که فارغ از تمام نقدهای موجود به آن، دستکم نهادی انتخابی است که مدام بر پایه رای اهالی رسانه تغییر میکنند. اگر هم قرار است رتبهبندی در وزارت ارشاد انجام شود، پس اجازه دهند خود اهالی رسانه اعضای داوران را انتخاب کنند، وزاتخانه دست به کم و زیاد کردن امتیازات و دستکاری و مهندسی رقابت نزند.
بدیهیترین مسئله در در هر رقابت این است که «تعارض منافع» وجود نداشته باشد؛ این یعنی کسی که امتیاز میدهد یا داور یک رقابت است، به هیچ وجه ذینفع نباشد. مثال مشخص اینکه مثلا تیم داوری بازی استقلال و پرسپولیس به چند نفر از بازیکنان فعلی پرسپولیس بسپارند! خب طبیعی است مخاطب، چنین انتخابی را نه «نخبگی» بلکه «کمخردی» مینامد. در ماجرای رتبهبندی هم همین مسئله رخ داده و «رسانههای خود هیات داوران» در رتبههای اول تا هشتم قرار گرفتهاند! «سایت شفقنا» به سردبیری آقای حبیبالله عباسی در رتبه نخست قرار گرفته؛ «سایت تابناک» به مدیر مسئولی آقای محمدصادق عرب در رتبه چهارم قرار گرفته و «سایت الف» به مدیر مسئولی بیژن مقدم رتبه هشتم را به دست آورده است. البته خود آنها مدعیاند دخالتی در بررسی رسانههای خودشان نداشتهاند و کمیتهای مستقل به شاخصهای رسانههای آنها رسیدگی کرده است، اما آیا این پذیرفتنی است؟
وزارت ارشاد در جوابیه خود در رفتاری فرار رو به جلو برای آنکه هر گونه مسئولیت احتمالی را از خود دور کند، اعلام کرده دخالتی نداشته و تمام مسئولیت بر عهده «۵ نفر» است. کارکرد این عبارت دقیقا برای وزارت ارشاد دقیقا این است که با رفتاری حق به جانب، نارضایتی رسانهها را به افراد دیگری حواله دهد. حال آنکه چنین رویکردی آنقدر نخنماست که سخن گفتن درباره آن هم به شأن گوینده آسیب میزند، چه رسد به اینکه بخواهیم آن را مبنای پاسخگویی بدانیم.
اینکه رسانههایی گمنام یا محلی که برخی از آنها حتی «طبق تعریف خود وزارت ارشاد» سایت خبری نیستند، چگونه رتبههای بالا کسب کردهاند، موضوعی نیست که پاسخگوی آنها «هیات انتصابی» باشد، بلکه وزارت ارشاد باید روشن کند چگونه یک پیج اینستاگرامی که حتی سایت خبری آن قابل مشاهده نیست را مشمول «عنایات ویژه» خود قرار داده است؟ چگونه یک سایت مداحی که کارکردش چیز دیگری به جز فعالیت رسانهای است را به صدر برده که خود گرانندگان آن مجموعه در حیرتند و به قول «محمد قائد» در حالی آنها را در ارتفاع نشاندهاند که خودشان از بلندی وحشت دارند!
چگونه سایتهایی که در بازههای یک تا سه ماهه حتی بهروز نشدهاند، توانستهاند به عنوان بهترین رسانههای ایران معرفی شوند تا از این به بعد بدون هرگونه شایستگی، کمکهای دولتی بگیرند؟ چگونه رسانههای خود هیات داوران رتبههای بالا را کسب کردهاند؟
وزارت ارشاد پاسخ به همه ابهامات را به مصاحبه «بیژن مقدم مدیر مسئول سایت الف» یکی از اعضای هیات داوری با خبرگزاری ایسنا با تیتر «توضیح درباره ابهامات مطرحشده پیرامون رتبهبندی پایگاههای خبری» ارجاع داده که در بخشی از آن چنین آمده است: «ارزیابی این دوره مربوط به عملکرد رسانهها از ابتدای مهرماه ۱۴۰۰ تا پایان شهریور ۱۴۰۱ بوده است و برخی از همکاران، نسبت به این نکته بیتوجه بودهاند.»
مقصود دبیر هیات داوران این است که رسانههای چون زنگ خطر، حامیان ولایت، خسروشاه نیوز، حزبالله نیوز، عقیق نیوز، لنگر خبر، مغاننیوز، اویاقلیق، آبتاب نیوز و یافته و ... در بازه زمانی مهرماه ۱۴۰۰ تا پایان شهریور ۱۴۰۱ جریان رسانهای ایران را در دست داشتهاند و به ناگاه از شهریور ۱۴۰۱ تغییر کردهاند یا کمکار شدهاند یا بیکار شدهاند.
به عبارت دیگر بیژن مقدم به عنوان «نخبه رسانهای ایران» معتقد است در این بازه زمانی رسانههایی چون اعتماد آنلاین، اقتصاد۲۴، رکنا، صراط نیوز، تجارتنیوز، راه دانا، اقتصاد آنلاین، سینما سینما، اقتصادنیوز، نامه نیوز، اکو ایران و ... از دور خارج بودهاند و خط خبری کشور مثلا در اختیار خسروشاه نیوز یا زنگ خطر یا اخبار نصر بوده است!
۵) پیشنهاد
الف) آنچه به عنوان پیشنهاد میتوان مطرح کرد، اینکه ابتدا وزارت ارشاد و معاونت مطبوعاتی به عنوان متولی «رتبهبندی» ضمن مسئولیت پذیری، قصور خود را پذیرفته و از اصحاب رسانه عذرخواهی کند و پس از آن بستری شفاف، دقیق و عادلانه را برای بازبینی کلی و بررسی تکتک شکایتها فراهم کنند تا اینگونه عدالت برقرار شود.
ب) ضمن تشکر از زحمات ۵ داور محترم، پیشنهاد میشود یا آنها هم مسئولیت بپذیرند و به صورت جمعی در نامهای با امضای همه اعضا، آنچه به عنوان نتیجه رتبهبندی منتشر شده را محصول تصمیم مسقیم خودشان و بدون دخالت بیرونی بدانند یا آنکه مشخصا اعلام کنند دخالتها چگونه بوده و چه کسانی از بیرون و درون، نظر و تصمیمشان را بر نتایج اعمال کردهاند.
ت) تیمی به انتخاب رسانهها «بر اساس نظرسنجی مدیران مسئول و سردبیران» انتخاب شود و از این پس مسئولیت بررسی بر عهده آنها باشد. این تیم در هر دوره بر اساس انتخابات معین شوند. مهمتر اینکه فرآیند بررسی آثار کاملا شفاف و بدون پنهانکاری و باندبازی باشد، نه اینکه به ناگاه از جایی نامعلوم ۱۰ امتیاز از فلان رسانه کسر یا ۲۰ امتیاز به فلان رسانه اضافه شود.
ث) رقابت بر اساس تقسیمبندی مخشص انجام شود؛ مثلا رسانههای تخصصی در یک دستهبندی قرار بگیرند، رسانههای استانی یا محلی در یک دستهبندی یا رسانههای عمومی در دستهبندی دیگر. طبیعی است یک رسانه بومی شاید در شهرستان یا روستای خود بسیار تاثیرگذار و مهم باشد اما طبیعتا قرار نیست با رسانهای که با توان و امکانات بیشتر و به صورت ملی فعالیت میکند، رقابت داشته باشد. همچنین بنا نیست رسانهای که در حوزهای تخصصی مثل (موبایل و مخابرات و ورزش و حوزه و نوشیدنی و مداحی و ...) فعالیت میکند با رسانهای عمومی در یک دستهبندی قرار بگیرند. وزارت ارشاد در اقدامی نسنجیده و غیرمنطقی همه این کارها را انجام داده و در حقیقت همانطور که گفته شد برای حذف رسانههای مستقل از هر ابزاری استفاده کرده است.
در پایان بار دیگر تاکید میشود که رتبهبندی وزارت ارشاد نه امسال و نه در سالهای گذشته هیچ تاثیری در نگاه مخاطب به رسانهها نداشته و ندارد و نخواهد داشت و همانطور که پیشتر نیز گفته شد، هیچ مخاطبی با خود نمیگوید «برویم رتبهبندی وزارت ارشاد را نگاه کنیم تا بدانیم اخبار و تحلیلها را از کدام رسانهها پیگیری کنیم»، بلکه دامنه نفوذ و اثرگذاری یک رسانه پارامترهای دیگری دارد که در طول زمان برای مخاطب روشن میشود.
نگارش این مطلب هم به آن معنا نیست که چرا وزارت ارشاد مثلا رویداد۲۴ را حذف کرده و مخاطبانش از دست رفته است! بلکه این مطلب در حقیقت بیان کجفهمی و عدم درک صحیح وزارت ارشاد از کارکرد رسانههاست؛ این مطلب تشریح وضعیتی است که وزارتخانه ارشاد با منتقدان دارد تا مخاطبان رسانهها نیز بهتر بدانند ما در چه شرایطی فعالیت میکنیم و چه فشارهایی را تحمل میکنیم و چگونه از کوچکترین ابزار استفاده میشود تا منتقدان تحت فشار قرار بگیرند و اینگونه یارانه مطبوعات که مطابق قانون حق رسانههاست، از رسانههای مستقل گرفته میشود و در اختیار رسانههایی قرار میگیرد که تاکنون نام برخی از آنها نیز شنیده نشده بود.
مبلغی که وزارت ارشاد به صورت فصلی در اختیار رسانههای برتر قرار میداد، مبلغ چشمگیری نیست و در خوشبینانهترین حالت بخشی از بیمه تحریریه را پوشش میدهد، اما وزارت ارشاد اینگونه تصور میکند که اگر بتواند ۱۰ درصد از توان یک رسانه مستقل را بگیرد هم ۱۰ درصد است و به همین دلیل است که از کوچکترین فشارها هم ابایی ندارد؛ حال چه از طریق تذکر و فشارهای رسمی، چه از طریق همنوایی با نهادهای امنیتی و چه از طریق یارانه، توان یک رسانه آنقدر میگیرند تا به نتیجه دلخواه خود که همان حذف تدریجی رسانه مستقل و منتقد است برسند.