صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

پنجشنبه ۰۴ خرداد ۱۴۰۲ - 2023 May 25
کد خبر: ۳۳۸۲۷۷
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۰ - ۰۴ خرداد ۱۴۰۲

مبارزات امام سجاد (ع)

امام سجاد پس از شهادت پدر، به مدت ۳۵ سال امامت مسلمین را در دوران بسیار سخت و اختناق‌آمیز خلفای اموی به عهده داشت. دوره امامت ایشان با حکومت یزیدبن‌معاویه، معاویه‌بن‌یزید، مروان‌بن‌حکم، عبدالملک‌بن‌مروان و ولیدبن‌عبدالملک مصادف بوده است.

رویداد۲۴ الهام عندلیب‌مقدم: علی‌بن‌حسین (ع)، ملقب به امام سجاد و زین‌العابدین، فرزند امام حسین (ع) و بنا به برخی روایات شهربانو، دختر یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ایران در سلسله ساسانی است. ایشان چهارمین امام شیعیان است که ۳۵ سال امامت مسلمین را به عهده داشت.

امام سجاد دو سال از حیات ۵۷ ساله خود را در زمان حضرت علی، ده سال را در زمان امامت عموی خود امام حسن مجتبی و ده سال دیگر را در دوران امامت پدر خود امام حسین سپری کرد.

حضرت زین‌العابدین در زمان شهادت پدر، ۲۴ ساله بود. ایشان در واقعه کربلا حضور داشت، ولی به دلیل بیماری در جنگ شرکت نکرد. پس از شهادت امام حسین، سپاه دشمن امام را به همراه دیگر اسیران کربلا به کوفه و شام بردند.

در شام، امام خطبه بسیار مهمی ایراد کرد که به افشای چهره یزید انجامید و مردم شام را نسبت به ماهیت واقعه کربلا و جایگاه اهل بیت آگاه کرد.

امام سجاد پس از شهادت پدر، به مدت ۳۵ سال امامت مسلمین را در دوران بسیار سخت و اختناق‌آمیز خلفای اموی به عهده داشت. دوره امامت ایشان با حکومت یزیدبن‌معاویه، معاویه‌بن‌یزید، مروان‌بن‌حکم، عبدالملک‌بن‌مروان و ولیدبن‌عبدالملک مصادف بوده است.

مبارزات دوران امام سجاد

پس از واقعه کربلا و در دوران امامت امام سجاد، قیام‌های مختلفی اتفاق افتاد، که به شرح ذیل است:

قیام حَرّه

پس از واقعه کربلا، در سال ۶۳ قمری، قیام حَرّه رخ داد و مردم مدینه بر علیه بنی‌امیه قیام کردند. شهادت امام حسین، کشتار اهل بیت، آگاهی مردم از فساد و فحشای دستگاه حاکمه و بی‌کفایتی یزید در امر خلافت، مهم‌ترین انگیزه قیام اهل مدینه بر ضد امویان بود. آنان در ابتدای قیام، حاکم مدینه به نام عثمان‌بن‌محمدبن‌ابی‌سفیان و زمامداران اموی را از شهر مدینه بیرون کردند و به حکومت خودمختار زبیریان در مکه پیوستند. اما پس از مدت کوتاهی، سپاه اموی به فرماندهی مسلم‌بن‌عقبه، مدینه را محاصره کرده و با کشتار شدید قیام‌کنندگان در منطقه حره در کناره مدینه، قیام را سرکوب کردند و پس از پیروزی، جان، مال و ناموس اهل مدینه را به مدت سه روز در اختیار سربازان شامی گذاشتند و اسرا را وادار به بیعت با یزید کردند.


بیشتر بخوانید: مبارزات امام حسین


جاسوسان اموی نیز خانه امام را زیر نظر داشتند و عرصه را به شدت بر امام تنگ کرده بودند. وقتی امویان دریافتند که امام همراه با قیام‌کنندگان نیست، دستور دادند هرکس به خانه امام پناه ببرد، در امان است. مسلم‌بن‌عقبه نیز با احترام با امام رفتار کرد. امام نیز از این فرصت استفاده کرد و حدود چهارصد نفر را در خانه خود و در حوالی مدینه جای داده و جان بسیاری از مردم بی‌دفاع را که زیر تیغ مسلم‌بن‌عقبه بودند، نجات داد. 

در واقع امام از ابتدا با این قیام موافق نبود و تقیه را پیشه کرد و به ظاهر نقشی در مبارزه مردم مدینه نداشت؛ زیرا عامل اصلی شروع این قیام، وابستگی شدید این شورش به حکومت عبدالله‌بن‌زبیر در مکه و بیعت مردم با او بود. همچنین امام می‌دانست که سازماندهی نادرست نظامی و نداشتن تجربه کافی قیام‌کنندگان، نتیجه این شورش را با شکست مواجه خواهد کرد و داغی دیگر بر دل شیعیان می‌گذارد. مردم مدینه نیز از امام نظرخواهی نکردند و به صورت هیجانی بر علیه یزید شورش کردند. قطعا اگر با امام مشورت می‌کردند، حضرت آنان را از به صلاح نبودن این قیام آگاه می‌کرد و این فاجعه اتفاق نمی‌افتاد.

قیام توابین

قیام توابین یکی دیگر از قیام‌های پس از واقعه کربلا بود، که با انگیزه خون‌خواهی شهدای کربلا، در سال‌های ۶۴ و ۶۵ قمری، به رهبری یکی از صحابه مشهور پیامبر به نام سلیمان‌بن‌صرد‌خزاعی و همراهی چند تن از افراد مشهور شیعی شکل گرفت؛ آن‌ها می‌خواستند در صورت پیروزی، امامت جامعه مسلمین را به اهل بیت واگذار کنند. 

به گزارش رویداد۲۴ توابین دو گروه را در واقعه کربلا مقصر می‌دانستند: بنی‌امیه و خائنان کوفه. آنان که به دلیل یاری ندادن امام حسین دچار عذاب روحی شدیدی بودند، فقط خون خود را پاک کننده این ننگ می‌دانستند. این امر باعث شد که نسنجیده وارد جنگی خونین شوند.

بی‌تدبیری سلیمان باعث شد که مختارین‌ابی‌عبیدثقفی که با او هم نیت بود، او را تنها بگذارد. کنار کشیدن مختار از قیام، سبب ریزش سپاه توابین از شانزده هزار نفر به چهار هزار نفر شد. نصایح مختار در ایشان اثر نکرد و توابین که فقط به شهادت و انتقام فکر می‌کردند، وارد نبرد عین الورده شدند و با وجود پیروزی‌های نسبی در روز‌های نخست، قلع و قمع شدند و عین الورده، تبدیل به کربلایی دیگر شد.

گرچه امام سجاد هم به دنبال خون‌خواهی شهدای کربلا بود، اما سران توابین هیچ‌گونه ارتباطی با امام نداشتند؛ نه در بیعت امام در آمده بودند، نه از امام دعوت کرده بودند و نه سفارش و یا حذری از طرف امام شده بودند. در واقع باید با امام مشورت می‌کردند و اجازه می‌خواستند، اما چنین نکردند.

قیام مختار

قیام مختارین‌ابی‌عبیدثقفی، نیز سومین جنبش مهم پس از واقعه کربلا است. مختار همواره به دنبال فرصتی بود تا انتقام شهدای کربلا را بگیرد. پیش از شروع قیام شهادت‌طلبانه توابین، مختار در کوفه که مرکز شورش و انقلاب به‌شمار می‌آمد، مردم و شیعیان را به‌سوی خود فرا می‌خواند. در واقع او رقیب سلیمان‌بن‌صرد و توابین به حساب می‌آمد، در این میان گروهی زیر پرچم سلیمان جمع شده بودند و جماعتی دیگر به مختار پیوسته بودند. او توابین را از شکست حتمی خبر داده، مردم را از کشته شدن در همراهی سلیمان آگاه می‌کرد. 

مختار سران توابین را در امور سیاسی و نظامی کم تجربه و ناآگاه و خود را شایسته‌تر می‌دانست. همچنین او خود را نماینده محمدبن‌حنفیه معرفی کرده و مردم را به پیروی از خویش دعوت می‌کرد. با این وجود، با حضور رقبایی، چون سلیمان و دیگران، نتوانست موقعیت ویژه‌ای در مدینه به دست آورد، اما پس از شکست توابین، جایگاه ویژه‌ای یافت و پس از همراهی ابراهیم‌بن‌اشتر، با سرعت بیشتری راه خود را ادامه داد و کوفه را تصرف کرد. پس از تصرف کوفه در ربیع الاول سال ۶۶ قمری دست به قیام زد و تعداد زیادی از سپاهیان اموی در کوفه و شام، اشراف کوفه و آن‌هایی را که در واقعه کربلا و شهادت امام حسین دست داشتند، کشت و سرانجام قیامش پیروز شد.

اما روزگار بر مختار این گونه نگذشت و بار دیگر با خیانت، ورق برگشت. زبیریان به کوفه لشکر کشیدند. مختار حاضر به قبول خلافت عبدالله‌بن‌زبیر نشد. ابراهیم اشتر نیز که در موصل بود، مختار را تنها گذاشت و حاضر نشد به کوفه بازگردد؛ بنابراین زبیریان، دارالاماره مختار را محاصره کردند. مختار به سربازان خود در دارالاماره دستور حمله و خروج از قصر داد، اما فقط ۱۹ نفر با او خارج شدند، و اینگونه بود که تیر خیانت یاران، قبل از خنجر دشمن به قلب مختار و قیامش فرو رفت و در رمضان سال ۶۷ قمری، پرونده قیام او، با شهادتش بسته شد. در همراهی امام با مختار در این نهضت، ابهاماتی وجود دارد.

مختار شخصیتی سیاسی - مذهبی بود که زیرکی، سیاست‌مداری، تقوا و محبت به اهل بیت از ویژگی‌های او به شمار می‌آمد. او به دلیل انتقامی که از قاتلان امام حسین (ع) و شهدای کربلا گرفت، نزد شیعه جایگاه ویژه‌ای دارد.
 
روش امام سجاد برای احیاء مکتب شیعه 

على‌بن‌الحسین، امامت را به صورت مخفى و با تقیه شدید و در زمانى دشوار به عهده گرفت. نهضت کربلا آخرین تلاش سیاسی برای بازگرداندن حکومت به خاندان رسول خدا بود، به‌طوری‌که امام سجاد با سیاست نظامی خداحافظی کرد و علاوه بر این که قصد راه‌اندازی قیام شیعی دیگری را نداشت، با جنبش‌های سیاسی- نظامی مخالف اموی نیز همکاری نکرد.

ایشان پس از واقعه کربلا دریافته بود که امکان احیای این جامعه مرده با شیوه رهبری سیاسی آن وجود ندارد و درگیر شدن در یک حرکت سیاسی دیگر، با وجود قدرت دیگر احزاب، به صلاح نیست. 

از آنجا که در زمان امامت ایشان شرایط اختناق‏‌آمیزى حکم‌فرما بود، امام نمى‌‏توانست مفاهیم مورد نظر خود را به‌صورت صریح بیان کند، به همین خاطر مردم را از طریق شیوه موعظه، با اندیشه درست اسلامى آشنا مى‌‏کرد.

همچنین امام بسیارى از اهداف و مقاصد خود را در قالب دعا و مناجات بیان می‌نمود. مجموعه دعاهاى امام سجاد به "صحیفه سجادیه" معروف است که پس از قرآن مجید و نهج البلاغه، مهم‌ترین منبع حقایق و معارف الهى است.

امام سجاد در طول امامت خود، شیعه را از یکی از سخت‌ترین دوران حیات خود عبور داد. در شرایطی که تصور نابودی اساس تشیع وجود داشت، امام توانست بار دیگر مردم را به سمت اهل بیت بکشاند و زمینه را برای فعالیت آینده امام باقر (ع) و امام صادق (ع) فراهم کند. روش فقهی آن حضرت، نقل احادیث پیامبر از طریق حضرت علی بود. به این ترتیب شیعه اولین قدم‌های فقهی خود را در مخالفت با انحرافات موجود برداشت.

امام سجاد در سال ۹۴ قمری، در سن ۵۷ و یا ۵۸ سالگی، با نیرنگ ولیدبن‌عبدالملک مسموم و به شهادت رسید. بارگاه ایشان در جوار امام حسن مجتبی در بقیع است.

نظرات شما