صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱ - 2023 January 11
کد خبر: ۳۳۸۸۷
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۲ - ۰۷ آذر ۱۳۹۵

خاطرات ناطق‌نوری از سفر به کوبایِ فیدل کاسترو؛از گریه کردن در مراسم رقص تا نماز در خیابان‌های هاوانا

دیدار‌های فیدل کاسترو با مقامات ایرانی از همان صدر انقلاب و به خاطر اشتراک نظرهای موجود در راستای مبارزه با امپریالیسم آغاز شد.
رویداد۲۴-شرق نوشت؛دیدار‌های فیدل کاسترو با مقامات ایرانی از همان صدر انقلاب و به خاطر اشتراک نظرهای موجود در راستای مبارزه با امپریالیسم آغاز شد.

در شهريور سال ٥٨ ابراهيم يزدي در هاوانا با كاسترو ديداري صميمانه داشت و يك سال و نيم بعد هيأتي از مجلس شوراي اسلامي كه به كوبا رفته بودند تا در كنفراس بين‌المجالس شركت كنند، با كاسترو ديدار كردند.

ناطق‌نوری كه آن زمان رئیس مجلس بود در کتاب خاطرات خود به اين سفر اشاره كرده و مي‌نويسد: «در سال ٦٠ قرار شد هیأتی از طرف مجلس در بین‌المجالس کوبا شرکت کنند. فکر می‌کردیم هرچه تعدادمان بیشتر باشد بهتر است. در این هیأت از نمایندگان اهل سنت، اسحاق مدنی بود، از اقلیت‌ مذهبی، بیت اوشانا بود که بعد توده‌ای از آب درآمد. از خانم‌ها، سرکار خانم دستغیب بودند و چندتا شیخ و سید و کت‌وشلواری که اسامی آنها در ذهنم باقی مانده ‌است. آقایان: سیدابوالفضل موسوی تبریزی، سیدمحمد خاتمی، امامی‌کاشانی، دکتر ولایتی، دکتر مهاجرانی، محمدی، بشارتی، دعایی، دکتر زرگر، فخرالدین حجازی و الویری.

اول خیال می‌کردیم چون خود کوبایی‌ها دعوت کرده‌اند، پذیرایی و هتل رایگان است، لذا سه حیاط بغل هم گرفتیم. روز بعد آمدند و گفتند که اجاره‌اش این مقدار است، مجبور شدیم دو تا حیاط را تخلیه کنیم و همگی در يک حیاط مستقر شویم. گاهی اوقات تا سالن اجلاس پیاده می‌رفتیم و برای عابرین ترکیب ما جالب بود؛ یکی عمامه سفید، یکی سیاه و یک خانم چادری. مردم خیلی نگاه می‌کردند.

روز افتتاح کنفرانس، ما، عراقی‌ها و اسرائیلی‌ها کنار هم بودیم، چون براساس حروف الفبا ترتیبش را تنظیم کرده بودند. در افتتاح مراسم چند تا دختر کوچک آوردند، رقص و پایکوبی کردند و رفتند. بعد ١٢ساله‌ها آمدند. سپس زنان و دختران جوان آمدند و دسته‌جمعی رقص و پایکوبی کردند. مانده بودیم چه کار کنیم. آقای موسوی‌تبریزی با عصبانیت و ناراحتی گفت: «گرفتار مجلس معصیت شدیم»؛ با گریه گفت: «خدایا چه گناهی کردیم که اینجا گرفتار شدیم». بعد از پایان مراسم، می‌خواستیم نماز بخوانیم.

فکر کردیم با به‌راه‌انداختن نماز جماعت، تبلیغ اسلام و انقلاب می‌شود. آمدیم وسط بلوار روی سبزه‌ها به امامت آقای امامی‌کاشانی نماز جماعت برگزار کردیم. خبرنگاران خارجی ریختند فیلم و عکس تهیه می‌کردند و ما هم خنده‌مان گرفته بود و فکر می‌کردیم این کارها، صدور انقلاب است».

نظرات شما