رویداد۲۴ علیرضا نجفی: تصویر ثبت شده از محمدرضا شاه پهلوی که در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ پس از تبعید رضاشاه از کشور، پادشاه شد و در مجلس شورای ملی سوگند پادشاهی میخورد.
عمده مورخان تاریخ معاصر ایران قبول دارند که محمدعلی فروغی عامل اصلی نشستن محمدرضا پهلوی بر تخت پادشاهی بود. سلطنت رضاشاه در روزهای آخر پادشاهی دچار بحرانهای متعددی بود و متفقین مصمم بودند او را برکنار کنند.
رضاشاه از علی منصور نخست وزیر خود دل خوشی نداشت چرا که منصور او را در جریان حمله متفقین قرار نداده بود و عملا از مدیریت بحران عاجز بود. رضاشاه به منصور حکم کرد استعفا کند و برای نخست وزیری به سراغ محمدعلی فروغی، اولین نخستوزیر دوران سلطنت خود را برای نخست وزیری انتخاب کرد.
فروغی تا شهریور ۱۳۲۰ در انزوا به سر میبرد تا اینکه پس از حمله روس و انگلیس به ایران، رضاشاه به سراغ او رفت تا در آن ایام پرالتهاب، هدایت مملکت را به او بسپارد. فروغی در آن ایام به صورت کامل از سیاست کناره گرفته بود و هیچگاه در مراسم سلطنتی دربار نیز شرکت نمیکرد.
وی از قوام درباره فروغی پرسوجو کرد و قوام در پاسخ گفت که فروغی در املاک خود در شمال کشور اقامت دارد و دسترسی به او مشکل است. زمانی که دربار با محمدعلی فروغی تماس گرفت و او را به ملاقات با رضاشاه دعوت کرد، فروغی با بهانه قرار دادن بیماری خود دعوت شاه را رد کرد که عملی بیسابقه در تاریخ سلطنت رضاشاه بود. بالاخره رضاشاه خودروی شخصی خود را برای آوردن فروغی به پایتخت فرستاد و خود به استقبال و دیدار وی رفت.
فروغی در طول سالهای گذشته، مورد بیاحترامی رضاشاه قرار گرفته بود، اما با دلجویی و اصرار شاه بار دیگر نخستوزیری را پذیرفت تا عملاً اولین و آخرین نخستوزیر رضاشاه لقب بگیرد. او در روز ششم شهریور، کابینه خود را برای کسب رای اعتماد به مجلس شورای ملی معرفی کرد و بدون حتی یک مخالف کابینهاش رای اعتماد گرفت تا اوضاع آشفته کشور و بزرگی فروغی بیش از پیش بر همگان ثابت شود. فروغی نه تنها هنگام قبول نخستوزیری هیچ شرطی را از جانب رضاشاه نپذیرفت، بلکه خروج او را از مملکت تنها راهحل بحران دانست.
بیشتر بخوانید: روز به پادشاهی رسیدن محمدرضا شاه پهلوی
به گزارش رویداد۲۴ هوشنگ نهاوندی در کتاب «آخرین شاه ایران» دلیل انتخاب فروغی را چنین ذکر میکند: «فروغی هرگز وارد دستهبندیهای سیاسی نمیشد و در هیچ گروه و دسته و حزبی نبود. زندگی کوچک و سادهای داشت و چه بسا شخصا خریدهای خانه را انجام میداد، چون مستخدمی نداشت. همچنین در محافل بینالمللی مورد احترام بود. اما احترامی که در میان دولتمردان و مردم نسبت به فروغی وجود داشت به این دلایل نبود. مردم او را به عنوان دانشمند، یک استاد جامعالاطراف و یک فیلسوف بیهمتا میشناختند. او علاوه بر تصحیح و نقد آثار بزرگ ادبی ایران، مانند گلستان سعدی و ضشاهنامه فردوسی، بسیاری از متفکران مدرن غرب را به ایرانیان معرفی کرد و کتاب مهم سیر حکمت در اروپا را نوشت.» در واقع فروغی بنیانگذار حقوق و علوم انسانی مدرن در ایران بود و چنان دانش و توانی داشت که هنوز پس از حدود یک قرن آثار علمیاش معتبر و مورد استناد است.
متفقین برای جانشینی رضاشاه گزینههای متعددی داشتند، از شاهزاده حمیدمیرزای قاجار گرفته تا اعلام جمهوری. حسین فردوست در کتاب خاطرات خود این گزارش را از ملاقاتش با سفیر بریتانیا و پیشنهاد انها برای جانشینی اورده است: «روسها صراحتاً مخالف سلطنت هستند و خواستار استقرار رژیم جمهوری در ایران میباشند! آمریکاییها هم بیتفاوتند و میگویند برای ما فرقی نمیکند که در ایران جمهوری باشد یا سلطنت، و بیشتر هم، چون رژیم جمهوری را میشناسند به آن راغبند. ولی خود ما به سلطنت علاقمندیم، به دلایلی که آمریکاییها متوجه نیستند، ولی روسها دقیقاً متوجهند!... لذا من باید نخست با آمریکاییها صحبت کنم و آنها را توجیه کنم و زمانی که مسئول مربوطه قانع شد، وزنه ما سنگین میشود و دو نفری به سراغ روسها خواهیم رفت.»، ولی فروغی دربرابر فشار آنها ایستادگی کرد و پس از اینکه زمام امور را بهدست گرفت، در مقام مذاکره با شوروی و انگلیس برآمد. نتیجه مذاکرات بر این قرار گرفت که رضاشاه از سلطنت کنارهگیری کند، ولی با پافشاری فروغی بنا شد که رژیم باقی بماند و فرزند شاه طبق قانون اساسی مشروطه سلطنت کند. چند روز بعد از این ماجرا متفقین خواستار خروج فوری رضاشاه از ایران شدند و فروغی استعفانامه شاه را با نثر ویژه و خط زیبای خود تحریر کرد. بنابر گزارش شاهدین ماجرا، رضاشاه در پایان آخرین روز سلطنت خود خطاب به فروغی این جمله را گفت: «پسرم را به شما میسپارم و شما را به خداوند قادر متعال.»
بیشتر بخوانید: محمدعلی فروغی؛ چهره دوگانه یک مدرنیست محافظهکار
وقتی در بیست و پنجم شهریور ۱۳۲۰ استعفانامه رضاشاه از رادیوی تازه تاسیس تهران پخش شد، مردم اغلب در شگفتی و بهت بودند چراکه هیچکس سقوط رضاشاه را که از شاهان مقتدر و قدرتمند ایران معاصر بود پیشبینی نمیکرد.
استعفانامهای که از رادیو پخش شد کوتاه و ساده بود: «نظر به اینکه من همه قوای خود را در این چند ساله مصروف امور کشور کرده و ناتوان شدهام حس میکنم که اینک وقت آن رسیدهاست که یک قوه و بنیه جوانتری به کارهای کشور که مراقبت دائم لازم دارد بپردازند و اسباب سعادت و رفاه ملت را فراهم آورد بنابراین امر سلطنت را به ولیعهد و جانشین خود واگذار میکنم.»
مراسم سوگند پادشاهی محمدرضاشاه در روز سه شنبه ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ انجام شد. وی با لباس رسمی وارد مجلس شد و در حالی که شمشیر پدرش را به کمر بسته بود سخنرانی کوتاهی کرد: «من خداوند قادر متعال را گواه گرفته به کلام الله مجید و به آن چه نزد خدا محترم است قسم یاد میکنم تمام هم خود را مصروف حفظ استقلال ایران نموده حدود مملکت و حقوق ملت را محفوظ و محروس بدارم قانون اساسی مشروطیت ایران را نگهبان و برطبق آن و قوانین مقرره سلطنت نمایم و در ترویج مذهب جعفری اثنی عشری سعی و کوشش نمایم و در تمام اعمال و افعال خداوند عز شانه را حاضر و ناظر دانسته منظوری جز سعادت و عظمت دولت و ملت ایران نداشته باشم و از خداوند مستعان در خدمت به ترقی ایران توفیق میطلبم و از ارواح طیبه اولیای اسلام استمداد میکنم.»
مراسم سوگند پادشاهی با تشریفاتی مانند اجرای موزیک نظامی و دیدار با اعضای هیات دولت همراه بود. در نتیجه موافقت متفقین با سلطنت محمدرضا پهلوی، حکومت ایران نیز امتیازهایی به ارتش متفقین داد که از جمله آنها اجازه استفاده از ایران به عنوان کریدور متفقین بود. همچنین خاک ایران به سه بخش تقسیم شد. بخش اشغال شده توسط ارتش شوروی در شمال، بخش اشغال شده از سوی ارتش انگلیس در جنوب و بخش میانی و منطقه بیطرف کشور که تهران نیز جزو آن بود. ارتش ایران اجازه نداشت در بخش شمالی پادگانها داشته باشد در حقیقت کنترل بخش شمالی ایران از دست دولت مرکزی خارج بود.