رویداد۲۴ سعید شمس: سعید قاسمی نظامی بازنشسته است که در این سال‌ها در قالب تئورسین درباره موضوعات مختلف اظهارنظر می‌کند. او در دوران هشت سال جنگ با عراق در جبهه‌ها به عنوان مسئول اطلاعات و عملیات‌ها در چندین عملیات مهم حضور داشته است. او یکی از اعضای لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله نیز بوده و البته در گذشته یکی از اعضای شورای مرکزی تشکلی به نام انصار حزب‌الله نیز بوده که امروز این تشکل با چهره معروف این تشکل یعنی حسین الله کردم تداعی می‌شود. تشکلی افراطی که پیش از این از برگزاری تجمع چهره‌های حزب‌اللهی مقابل روزنامه‌ها گرفته تا آتش زدن انتشارات اقدامات تندی را انجام داده است.
سعید قاسمی ۶۳ سال دارد و در ۲۶ خرداد ماه سال ۱۳۳۹ در محله نارمک تهران دنیا آمد. مادر قاسمی اهل آستانه اشرفیه و پدرش لنگرودی است. او که در جنگ ایران و عراق از فرماندهان آن روز‌ها بود، بعد از بازنشستگی از سپاه به مناسبت‌های مختلف سخنرانی می‌کند. قاسمی عموماً از ادبیات کوچه بازاری استفاده می‌کند و با دمیدن شور در مخاطبان با از کوره دررفتن، عصبانی شدن، و کوبیدن روی میز شخصیت منحصر به فردی را در این رابطه به وجود آورده است.
سعید قاسمی تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان دارالفنون گذراند و بعد از اینکه موفق به گرفتن مدرک دیپلم شد، توانست در آزمون اعزام به خارج و اخذ پذیرش در دانشگاه لیون در کشور فرانسه موفق شود. اما او با شروع جنگ ایران و عراق از ادامه تحصیل انصراف داد. قاسمی پس از پایان جنگ، مجدد در سال ۱۳۶۸ در رشته مهندسی معماری دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شد و ادامه تحصیل داد.
سعید قاسمی در شلوغی‌های پاییز و زمستان تهران در سال ۱۳۵۷ حضوری جدی داشت تا سهمی در انقلاب اسلامی داشته باشد. او در ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ از افرادی بود که با تسخیر پادگان عشرت آباد برای تصرف رادیو و تلویزیون تهران وارد عمل شدند. این اتفاق مربوط به واپسین روزهای بهمن ۱۳۵۷ است که درگیری میان انقلابیون و نیروهای حکومت وقت شدت گرفته بود.
روز سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۵۷ پس از ساعت‌ها زد و خورد، پادگان عشرت‌آباد نیز به تصرف مردم در آمد و بر اثر حمله مردمی به تسلیحات ارتش، كارخانه‌ها و انبارهای اسلحه نیز به دست مردم افتاد. سرانجام شورای عالی ارتش با شركت رئیس ستاد، وزیر جنگ و اكثر فرماندهان تشكیل جلسه داد و پس از مذاكره‌ای طولانی، طی اعلامیه‌ای بی‌طرفی ارتش را اعلام كرد
بعد از اینکه دکتر شریعتی به طور مرتب در حسینیه ارشاد سخنرانی داشت، بسیاری از جوانان به او علاقه‌مند شده و پای سخنرانی هایش می‌نشستند که سعید قاسمی هم یکی از آن‌ها است. او در دوران نوجوانی به تفکرات علی شریعتی علاقه مند می‌شود و با زاویه گرفتن با حکومت پهلوی به تفکرات اسلامی گرایش پیدا می‌کند. شریعتی را یکی از تئوریسین‌های انقلاب اسلامی می‌دانند. کسی که در جذب جوانان به ایده‌های انقلاب اسلامی موفق بود و با برگزاری جلسات گفتگو آنان را جذب می‌کرد. او را همچنین یکی از افرادی می‌دانند که ایده حکومت اسلامی مستضعفین یا چپ اسلامی را تئوریزه کرده است و این دیدگاه در ایام انقلاب اسلامی طرفدار پیدا کرده بود.
عدم پذیرش رهبری امام خمینی در برخی نقاط کردستان یکی از اتفاق‌هایی است که در اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، انقلابیون را با چالشی جدی روبرو کرد. سعید قاسمی که آن روز‌ها فعالیت چشمگیری داشت به همراه طاهره دباغ و شهید محمد بروجردی برای مقابله و تقابل به کردستان اعزام شد تا آموزش نیروهای انقلابی را برعهده بگیرد. او که به عنوان یکی از نیروهای سپاه پاسداران به فرماندهی محمد بروجردی راهی کردستان شده بود، چیزی طول نکشید که به واحد اطلاعات و عملیات سپاه مریوان پیوست. در واحد اطلاعات وو عملیات سپاه مریوان نیز نظر حاج احمد متوسلیان می‌جنگید. البته پس از شروع جنگ ایران و عراق کردستان را ترک کرد و راهی جنگ با عراق شد.
شهید مرتضی آوینی در مستند خود درباره جنگ در فرازی مصاحبه‌ای با سعید قاسمی در منطقه سرپل ذهاب انجام می‌دهد که گفته می‌شود در عملیات مرصاد بوده است. او پس از مصاحبه تک‌گویی دارد که به تمجید از شخصیت سعید قاسمی می‌پردازد و می‌گوید: «آقا سعید، فرمانده این محور عملیاتی، همان كسی بود كه ما در جست و جوی او بودیم. او مظهر همان روحی است كه حزب الله را از انسان های دیگر جدا می كند و البته در میان رزم آوران ما دلاورانی چون سعید كم نیستند.»
سعید قاسمی دوستی نزدیکی با شهید مرتضی آوینی داشت و خاطرات زیادی از مرتضی آوینی مطرح کرده است. خاطراتی از شخصیت مرتضی آوینی که نشان می‌دهد او به کودکان توجه زیادی داشت و شخصیت مهربانی داشت. سعید قاسمی خاطره‌ای با این مضمون از آوینی نوشته است:«یک بار آقا مرتضی به خانه‌ی ما آمد و کلکسیون تمبر پسرم را دید، یکسال بعد که به پاکستان رفته بود برایم یک پاکت پر از تمبر فرستاد و نوشت سال جدید را تبریک میگویم و دیده بودم پسرت به تمبر علاقه دارد این تمبر‌ها را به او بده. اصلاً این آدم کجاست؟ اوضاع ما آن‌قدر شلوغ پلوغ است که وقت رسیدگی به ننه بابایمان را نداریم. تمبری که بچه‌ی طرف که یک بار او را دیده جمع کرده است! حواسش جمع است دیگر. دلبری و دل‌خری می‌کند. این هنر است.»
قاسمی می‌گوید که در لحظه شهادت آوینی همراهش بوده است. قاسمی در زمان شهادت آوینی در نزدیک‌ترین فاصله با قرار داشته و از مجروحان حادثه نیز بوده است. قاسمی با اشاره به شهادت آوینی گفت: «عکس لحظه شهادت سیدمرتضی را دیده‌اید. این عکس در لبنان چندین سالی در خانه‌ام بود. بعضی از لبنانی‌ها که می‌آمدند می‌پرسیدند: «این آقا کیست؟» می‌گفت این و این. می‌پرسیدند: «لحظه شهادت است؟» می‌گفتم: «بله». می‌گفتند: «اینکه در لحظه شهادت هم دارد فکر می‌کند و خیلی ریلکس است». استیل قصه این جوری است»
فیلم «فرزند صبح» در در سال ۱۳۸۳ با کارگردانی بهروز افخمی در مورد زندگی امام خمینی(ره) ساخته شده است. سعید قاسمی که با مشی سیاسی و وجهه هنری بهروز افخمی زاویه دارد، نقدی بسیار جدی درباره فرزند صبح با این مضمون نوشت: «وقتی برکت نباشد، چهار میلیارد هم هزینه کنیم می‌شود «فرزند صبح»! این روز‌ها سئوال این است که آقا چهار میلیارد هزینه کردیم راجع به پدر و مادر امام، فیلم «فرزند صبح» درست کردیم. چهار میلیارد را چه کسی هزینه کرده است؟ دفتر نشر آثار امام. فیلم فقط یک شب اکران شد، آن‌چنان بویش پیچید که دیگر جرئت نکردند نشانش بدهند. همین طوری کردند توی گونی و صدایش را درنیاوردند. چهار میلیارد فقط یک قلمش است. کارگردان کیست؟ آقای بهروز افخمی، رفیق فابریک سیدمرتضی آوینی! می‌گویند پول نیست! نه آقا! برکت نیست.»
سعید قاسمی یکی از نظامیون با سابقه است. این چهره با درجه «سرتیپ دوم سپاه» دوران نظامی‌گری‌اش را سپری کرده است. سعید قاسمی فعالیت جدی اش در سپاه را در سال شورع کرد که در آن سال به عنوان یکی از اعضای نیروهای سپاه منطقه ۷ که فرماندهی اش به عهده محمد بروجردی بود، عازم کردستان شد. جایگاه بعدی قاسمی به عنوانی یک سپاهی عضویت در واحد اطلاعات و عملیات سپاه مریوان به فرماندهی احمد متوسلیان بود. او با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران راهی جبهه های جنوب شد و مدتی بعد به فرماندهی واحد اطلاعات و عملیات لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله منصوب شد و در عملیات‌های فتح‌المبین، بیت‌المقدس، رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر ۱، مسلم بن عقیل و والفجر ۳ و والفجر ۴ حضوری فعال داشت. سعید قاسمی در سال های پایانی جنگ، قاسمی مسئولیت معاون طرح و برنامه سپاه را به عهده گرفت و همچنین در عملیات مرصاد که در سال ۱۳۶۷ انجام شد، فرمانده محور عملیاتی بود. معاون اطلاعات نظامی نیروی دریایی آخرین مسئولیت سعید قاسمی در سپاه بود که بعد از آن از سپاه کنارگذاشته شد که البته بنا به ملاحضاتی به صورت محرمانه بازخرید شد. خبر بازخریدی در حالی منشتر شد که سخنگوی سپاه خبر بازنشستگی سعید قاسمی را اعلام کرده بود.
بیشتر بخوانید: حسن عباسی کیست؟
جنگ بوسنی جنگی مسلحانه و بین‌المللی بود که بین ۵ آوریل ۱۹۹۲ تا ۱۴ دسامبر ۱۹۹۵ بین بوسنی و هرزگوین، کرواسی و صربستان جریان داشت و با امضای توافق دیتون در شهر دیتون ایالت اوهایو ایالات متحده آمریکا پایان یافت. سعید قاسمی نزدیک به ۲۸ سال بعد از حضورش در جنگ بوسنی خبر داد. در فروردین ۱۳۹۸ قاسمی در مصاحبه‌ای تلویزیونی گفت، در زمان جنگ بوسنی او و نظامیان دیگری تحت پوشش هلال احمر به این کشور اعزام شده بودند. ما در این مأموریت با نیروهای القاعده همکاری می‌کردیم و القاعده‌ای‌ها از ما الگوبرداری می‌کردند. سعید قاسمی گفته بود: «در بوسنی تحت پوشش هلال احمر رفته بودیم و به نیروهای مجاهدین آموزش نظامی می‌دادیم و با القاعده‌ای‌ها با هم بودیم.»
پس از طرح این سخنان از سوی قاسمی هلال احمر و سپاه پاسداران واکنش نشان دادند. جمعیت هلال احمر در حساب توئیتر خود نوشت: «هلال احمر هیچگاه اجازه استفاده از نشان و لباس خود را به نیروهای نظامی نمی‌دهد. طبق کنوانسیون ۴ گانه ژنو در مخاصمات مسلحانه بیطرفیم؛ چون کار مهم حمایت از انسانیت و کمک به غیرنظامی‌ها را داریم. اگر فرد یا نهادی از نشان و لباس جمعی هلال احمر ایران استفاده کرده، قطعاً بدون هماهنگی بوده است.» همچنین رمضان شریف، سخنگوی سپاه پاسداران با انتقاد از قاسمی، اظهارات او را شخصی و فاقد اعتبار دانست.
سردار سعید قاسمی معمولاً به سخنرانی‌های تند و آتشین معروف است. کسی که حتی در یکی از سخنرانی‌هایش به روسای جمهوری پیشین کشور، خاتمی و هاشمی و روحانی لعنت فرستاد. با توجه به اینکه به اینکه روزهای مهمی از زندگی خود را در جبهه‌ها فعال بوده است، خیلی اوقات درباره جنگ و رزم حرف می‌زند. لابه‌لای سخنانش جملاتی می‌شنویم که شاید تعجب مخاطب را برانگیزد. در ادامه برخی از جملات خاص سعید قاسمی را می‌خوانید:
«امروز این را دیگر همه فهمیده‌اند که طالبان گرچه در صورت به اسلام و مسلمانان شبیه هستند، ولی سیرتشان آمریکایی است.»
«در لباس خدمت هم می‌توان خیانت کرد هم می‌توان جنایت کرد.»
« دشمنی با یک نظام مگر شاخ و دم دارد.»
«غربی‌ها خوب می‌دانند که ما، نه فقط حالا ما ایرانی‌ها که اساساً شرقی‌ها، هم تاریخ گریزیم، هم جغرافیا گریزیم،هم‌زمان گریزیم، هم زمین گریز.»
« لباس رزم ولله بعد از بزم انقلاب بر تن ما نشست، نه بعد از جنگ.»
« جز این است که این گربه ملوس، یک روز برای خودش شیر بوده است.»
« جنگ تحمیلی برخلاف گفته همه، هشت سال نیست بلکه ۱۰ سال است.»
« سفر حج، شرکت در یک مانور رزمی است که برای استکبار پیام دارد.»
« آل سعود داستان تشکل دروغینی است که به دست امپریالیسم انگلیس و آمریکا ساخته و پرداخته شده است.»
« مشکل جبهه ما در جبهه خودی و جبهه اسلام غضنفر‌ها هستند.»
« همه می‌خواهند جانبازان شیمیایی در بیمارستان ساسان یا خانه‌هایشان آخرین نفس‌های خود را بکشند، در صورتی که اگر من باشم اینها را به دانشگاه‌ها می‌کشانم، تا آخرین نفس‌هایشان را در دانشگاه‌ها بکشند.»
۲۵ آبان ۱۴۰۱ خبری با این مضمون روی خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفت. «سردار سعید قاسمی به سیزده و یک روز حبس تعزیری محکوم شد.» در همین رابطه محمد جعفر غفاری رئیس شعبه ۱۰۰۵ دادگاه کیفری دو مجتمع قضایی ولیعصر تهران، در خصوص اتهام سردار بازنشسته سعید محمد قاسمی لنگرودی دائر بر توهین و تهدید به قتل موضوع شکایت رضا گلپور چمرکوهی نویسنده و فعال رسانه‌ای منطبق به سیزده ماه و یک روز حبس تعزیری محکوم کرد.
رضا گلپور نویسنده کتاب "شنود اشباح" پس از بیان مطالبی از سوی سردار سعید قاسمی در سخنرانی بعد از ظهر دهم اردیبهشت ۱۴۰۱ در مراسم تشییع جنازه مرحوم نادر طالب زاده اردوبادی که توسط رسانه‌های مختلف، به شکل زنده منتشر شد به اتهام‌های توهین به اشخاص عادی، تهدید به قتل و شکنجه، نشر اکاذیب و افتراءبه طرح شکایت از او پرداخته بود و در نهایت قاسمی محکوم شده بود.
براساس گزارش رسانه‌ها سردار سعید قاسمی خطاب به رضا گلپور نویسنده مقاله انتقادی در سایت دیده بان ایران گفته بود: «...آدم گیج و نامردی که براش[برای مرحوم طالب زاده! ] خزعبلات نوشتی و اینها... حقّ استغفارطلبی و اینها هم نداری...اینها تو رو دو مرتبه باید بِچِپونَنِت توی [زندان ] اوین ترتیبت و همونجا باید بِدَن! و افشات می کنیم اونجا! لِهِت می کنیم! بخای فکر کنی تو جامعه بِچِرّی ارّه باد وِل بدی اینها...خاک تو سر جامعه ...به بی حجاب ظریف و اینها هم کاری نداشته باشیم ، دهن تو رو ...آسفالت می کنیم...»
سعید قاسمی پس از مرگ هاشمی رفسنجانی بارها با کلید واژه «استخر فرح» به انتقاد از او پرداخته و از آن سخنان تندش درباره هاشمی نیز گفته بود. او در یکی از سخنرانی‌هایش تاکید کرده بود: «خاک بر سر نظامی که علماش برن استخر فرح !»
او همچنین در مراسم «خداحافظی با پیکر نادر طالب‌زاده» گفته بود: «ترور بیولوژیک جواب داد! لعنت خدا و رسول خدا بر هاشمی، خاتمی و روحانی و عوامل رسانه‌ای آن‌ها! چهار ساله مردم را با ماسک سر کار گذاشتید آخرش معلوم شد [کرونا] کار غرب بوده برای پولدار کردن خودشون و جیب دکترا!»
سعید قاسمی لحن خاصی در سخنرانی‌هایش دارد. اغلب سخنرانی‌هایش نه به خاطر محتوای آن بلکه به علت توهین‌ها به مقامات در رسانه‌ها دست به دست می‌شوند. سخنانی که با فریاد و لحن نامناسب ادا می‌شوند. سعید قاسمی در اظهارنظری صریح و دور از منطق در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گفته بود: «بخواهید بیایید کف خیابان، مرا می‌شناسید به هیچ کدامتان رحم نمی‌کنم... اون ظریف بی شرف یا بالاتر از اون یا اون محمودخان که دلستر با الکل زده بالا، بیان کف خیابون با من طرفید. ایندفعه عفت و اصغر و اکبر و محمود می‌خواهند بریزند کف خیابان، بسم الله. محمود! فردا اگر به خاطر یاوه گری و آشغال خوری هات تصمیم بگیرند، نیایی چکار می‌خواهی بکنی؟ می‌خواهی بیایی کف خیابان؟ نامرداش نیان. هیچ اتفافی نخواهد افتاد. چون حزب الله هم در داخل و هم در خارج در اوج قدرت است»
جالب اینکه بعد از این سخنرانی در یک مصاحبه علت اینطور حرف زدنش و لحن خاصش را ذات فلفلی خود توصیف کرده است که در ادامه می‌بینید:
سردار سعید قاسمی در زمان اعتراضات سال گذشته که نسبت به حجاب اجباری انجام شده بود، با شدت هر چه تمام به معترضان تاخت. او این فضای اعتراضی را «فتنه مزخرف» توصیف کرد و گفت: «داستان فتنه مزخرف زن، زندگی، آزادی و اون دخترکی که بعداً معلوم شد، آموزش دیده است. منِ سرباز کوچولوی نظام وقتی عکس‌های آن خانم آمد بیرون و گفتن مال اون منطقه «کردستان» است، گفتم فتنه است. این در حالی است که رئیس مجلس اشتباه کرد و گفت، اگر رئیس نیروی انتظامی عذرخواهی کوچکی می‌کرد، قصه حل می‌شد. آنهم در حالی که داستان با شعار مزخرف زن زندگی آزادی از همون اول برنامه ریزی شده بود.»
سعید قاسمی چهره ای است که گویی نمی تواند، چارچوب گفتمان صحیح را لحاظ کند و به همین دلیل «ناسزا» ، «تهدید» ، «تهمت»، «تمسخر» و... در ادبیات این نظامی سابق و سخنران فعلی جای ثابت و همیشگی دارد.
قراره بعد از پایان حماس ، پیداش بشه ، بگه فلسطین رو من از دست حماس نجات دادم.