رویداد۲۴ زینب غبیشاوی: حشمتالله فلاحتپیشه رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی در تحلیل بحثهای مربوط به مذاکرات میان ایران و آمریکا به رویداد۲۴ میگوید: واقعیت این است که برجام دیگر نه در دستور کار ایران است نه آمریکا. وقتی مقامات آمریکا میگویند برجام دیگر در دستور کار نیست، معنایش همان برجام سال ۲۰۱۵ است که عملا شرایط خاص خودش را داشت؛ مثلا ایران سوخت بالای ۶۵ درصد را نمیتوانست تولید کند و ذخایرش سوختش هم در حد محدودی باید باقی میماند لذا آن برجام دیگر در دستور کار نیست و آخرین فرصت اجرای برجام حدود ۱ سال و نیم قبل از دست رفت.
او میگوید: موضوعی که اکنون مطرح است، دو نوع مذاکره میان ایران و آمریکا است که طرفین در حال انجام آن هستند. یکی که انکار و تکذیب نمیشود، مذاکره بر سر زندانیان آمریکایی در قبال آزادسازی بخشی از منابع مسدود شده ایران است. آن قسمتی که تکذیبهایش، تکذیبهای قابل باور است، در زمینه مذاکراتی است که طرفین بر سر توافق موقت انجام دادند؛ یعنی از ۶ ماه قبل که عملا مشخص شد تاریخ اجرای برجام منقضی شده است، شکلگیری یک توافق موقت در دستور کار قرار گرفت که درباره آن هم بحثهای زیادی مطرح شد و وضعیت شناوری در مورد خواستههای طرفین عنوان میشود.
فلاحتپیشه میگوید: اخباری که مطرح شد این بود که ایران فراتر از سوخت ۶۰ درصد نرود و در قبال آن بخشی از منابع ایران آزاد شود. حتی یک مرحله بعد از آن هم مطرح شده که اگر ایران در زمینه سوخت تمهیدات بیشتری دهد، در خصوص فروش یک میلیون بشکه نفت هم فراهم میشود. جدا از کم و کیف موضوع، معتقدم طرفین چون میدانند برجام قابل احیا نیست، نمیتوانند یک زخم سر باز را در روابطشان تحمل کنند و سعی دارند به نوعی پرونده هستهای را تا دوسال در شرایط موقت حفظ کنند.
بیشتر بخوانید: واکنش غرب به سخنرانی آیتالله خامنهای/ توافق هستهای نزدیک است؟
رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس میگوید: ایران و آمریکا میخواهند توافقی را شکل دهند که ایران تولید سوخت بالای ۶۰ درصد را به حالت تعلیق دربیاورد، بازرسیها را به صورت آنلاین بپذیرد و طرف مقابل هم بتواند بخشی از تحریمها در حوزه فروش نفت و داراییهای مسدود شده را بردارد. حتی تکذیبیههایی که مقامات آمریکایی تاکنون مطرح کردهاند، بر سر برجام بوده است و گفتند برجام در دستور کار نیست که درست هم است. اما این به آن معنا نیست که بر سر توافق موقت هم مذاکره نکنند.
نماینده سابق مجلس در پاسخ به این سوال که ایران توافق موقت را میپذیرد یا خیر، گفت: معتقدم اگر توافق موقت دغدغههای جدی ایران را رفع کند، به طور طبیعی میتواند برای کشور خوب باشد زیرا توافق موقت هم بهتر از حفظ شرایط تحریم برای ایران است. سوال این است که وقتی برجام قابل احیا نیست، توافق موقت در چه شرایطی میتواند قابل دفاع باشد؟ شرط اول این است که ایران بتواند به گونهای نفت خود را بفروشد و پول نفت به اقتصاد کشور برگردد. موضوع بعدی این است که قابلیت هستهای حفظ شود و هیچ سوختی از ایران خارج نشود. موضوع اساسی دیگری که وجود دارد، موضوع بازیگران آشوبساز است که در راس آنها اسرائیل قرار دارد. ایران بعد از اقدام خرابکارانه رژیم صهیونیستی، تولید سوخت خود را به ۶۰ درصد رساند بنابراین اگر اسرائیل مجدد دست به اقدام خرابکارانه بزند، ایران میتواند سوخت خود را به ۹۰ درصد برساند.
فلاحتپیشه میگوید: وقتی اسرائیل از اقدام بازدارنده علیه ایران صحبت میکند، به طور طبیعی رفتارهایشان برنامه هستهای ایران را وارد مرحله بازدارندگی خواهد کرد. کمااینکه در گذشته نیز رفتار خرابکارانه اسرائیل وعهدشکنی ترامپ باعث شد چنین شرایطی شکل بگیرد و قابل دفاعترین بخش سیاست هستهای ایران، جایی بود که ایرانیان مقابل رفتارهای مقابلهجویانه، یک گام به پیش حرکت کردند.
این کارشناس سیاست خارجی میگوید: باید از واقعگرا شدن دولت رئیسی استقبال کرد؛ به هر حال بخشی از آسیبهایی که به کشور وارد شده است، مربوط به این است که دولتها در ایران قبل از اینکه از واقعیتهای سیاسی–اقتصادی آگاه و با آن آشنا شوند، معمولا در آسمان سیر میکنند و زمانی که واقعیات را میبینند، واقعگرا میشوند. هرچند رئیسی درخصوص برجام فرصتهای زیادی را از دست داد، اما همین که اکنون به این نتیجه رسیده که بخشی از مشکل در تنگنای سیاست خارجی است و به سیاست مذاکره روی آورده است، باید استقبال کرد. کمااینکه میبینیم توافقی که ایران با عربستان شکل داد، آمریکا را غافلگیر کرد. اگر ایران و عربستان بتوانند فضای تنشزدایی را عملیاتی کنند، آن زمان ایران به هدفی میرسد که شاید هیچگاه به صورت تکجانبه نمیتوانست به آن دست پیدا کند. مثلا در طول ۲۰ سال گذشته مجموع مناسبات اقتصادی آمریکا با کشورهای عرب همسایه ایران، از حدود ۶۰ میلیارد دلار به ۹۰ میلیارد دلار رسیده است. یعنی فقط ۳۰ درصد افزایش پیدا کرده است، اما در طول همین ۲۰ سال مجموع مناسبات کشورهای عرب همسایه با چین، از حدود ۱۵ میلیارد دلار به ۳۰۰ میلیارد دلار رسیده است. معنای این اتفاق این است که بخش اعظم صادرات آمریکا به کشورهای عربی، صادرات کالاهای نظامی است.
فلاحتپیشه میگوید: خبر بد برای آمریکاییها این است که اگر در منطقه تنشزدایی صورت بگیرد، آن زمان حتی تجهیزات نظامی هم برای منطقه دیگر جذابیتی ندارد. به هر حال میبینیم که تنشزدایی ایران در منطقه میتواند سیاست کاهش نفوذ آمریکا در منطقه را هم به دنبال داشته باشد.