مشخص بود که کفاشیان از کوره در می رود. یک مطلب عجیب در یکی از خبرگزاری ها مثل بشکه باروت بود. اینکه یکباره به فدراسیون فوتبال پیشنهاد داده بودند کفاشیان کاندیدای ایران برای عضویت در هیات اجرایی فیفا نباشد چون او توان انجام هیچ کاری برای ایران را ندارد و تجربه حضورش در ای اف سی هم هیچ ثمره ای نداشته است. این درست همان رویکردی بود که پیشتر و در دو دهه گذشته کرسی های مهمی مثل عضویت در شورای آی او سی را از ایران گرفت و همه کرسی های بین المللی مهم کشورمان که در دولت قبلی از بین رفتند.
همه مشکلاتی که برای ورزش مان ایجاد شد و دردسرهایی که کشیدیم. این ها اما انگار درس نشده اند که این بار خط مستقیمی از همان جریان فکری علیه یک کرسی تاریخی و علیه ایران اقدام می کنند. کفاشیان خیلی صریح سخن گفته: «قوانین را نمی دانند و با حرف های ندانسته شان به ایران ضربه می زنند. رفتند گفتند ما انتخابات ای اف سی را به تاخیر انداختیم چون گزینه مورد نظرمان نبود. این گفته ها بار دارد. تازه اگر این رقابت برگزار می شد و یک ایرانی رای می آورد، کجایش بد بود؟»
جالب است که این همه اختلاف در کمتر از 6 ماه در فوتبال مان ریشه دوانده است. کفاشیان بخشی از بدنه ای بود که از مجمع برای هیات رئیسه فعلی رای گرفت و خودش هنوز نایب رئیس تشکیلات است اما این گفته ها نشان می دهد جنگ قدرت در فدراسیون بالا گرفته. او را حالا این قدر غیر خودی می دانند که خودش در واکنش به یک مطلب، برداشتش این است که دارند متهمش می کنند به اقدام علیه کشورش.
اینکه چطور منافع این قدر برای آدم ها ارزشمند می شود که یک باور کلی و این همه سال همکاری را یادشان می رود. نکته ای شاید باشد که خودشان باید پاسخ بدهند.
آنچه اما حالا جنجالی شده، بحث عدم حمایت از یک ایرانی برای رسیدن به یک کرسی مهم است. جایگاهی که فعلا و در این شرایط ، هیچ یک از ایرانی های دیگر نمی تواند صاحبش شود و اگر از دست هم برود قطعا تا 4 سال آینده بعید است به یک ایرانی دیگر برسد. کفاشیان در 8 سال گذشته، درست یا غلط توانسته وارد ارکان تصمیم ساز ای اف سی شود. حالا او نایب رئیس آنجاست و در فیفا هم عضوی شناخته شده است. او می تواند نماینده ایران در هیات اجرایی فیفا باشد و به جای اینکه یک رقیب از کشورهای عربی یا آسیای شرقی در این نشست ها حاضر باشد، او به نشست ها برود و درباره پاره ای مسائل کلان، یک رای داشته باشد. قرار نیست رفتنش به این شورا باعث شود ایران را در همه بازی ها 3 بر صفر برنده کنند اما قطعا حضورش در کمک به فوتبال ایران برای زیرساخت ها می تواند موثر شود.
نه فقط کفاشیان که هر ایرانی دیگری اگر این اتفاق برایش بیفتد مهم است. درست نمونه اخلاقی اش، کاری است که رسول خادم در حمایت از علیرضا حیدری انجام داد تا حالا یک ایرانی رئیس تشکیلات جهانی کشتی پهلوانی باشد. یک نگاه ملی و اخلاقی. اینکه ایران برای انتخابات روز مجمع ای اف سی فقط یک رای دارد، در انتخاب یا عدم انتخاب کفاشیان خیلی مهم نیست اما اینکه در آن روز، ایران حامی نماینده کشور خودش که اتفاقا نایب رئیس تشکیلات هم هست، باشد خیلی اهمیت پیدا می کند. ورزش ما از این رفتارها کم ضربه نخورد. روزی که رضازاده در اجلاس انتخاباتی وزنه برداری آسیا بلند شد و گفت علی مرادی نماینده ایران در این انتخابات نیست، این مرادی یا رضازاده نبودند که لطمه خوردند، ورزش وزنه برداری ایران بود که بتش شکست.
حالا درباره فوتبال و ماجرای کفاشیان هم همین است. او در برابر ترور شخصیت واکنش نشان داده و فریاد زده که بگوید: «دشمن ایران» نیست و البته حرمت ها را نگه داشته. البته مهدی تاج، رئیس و مرد شماره یک تشکیلات فوتبال هم هنوز کلامی علیه کفاشیان در این مدت چیزی نگفته اما در این اطراف حرف ها و رفتارهایی شده که مرد شماره یک باید نسبت به آنها موضع قطعی نشان دهد و تکلیف را یکسره کند.