رویداد۲۴ سعید شمس: علی علیزاده چهره رسانهای که در طی چند سال اخیر با اظهاراتش مورد توجه قرار گرفته بود، برای انجام این وعده که «در صورت عدم پیشرفت اقتصادی ایران با شرق گرایی دولت رئیسی از سیاست کنارهگیری میکنم»، از سیاست و موضع گیریهای سیاسی در فضای رسانهای خداحافظی کرد. علی علیزاده از اوایل دهه نود با پستهایی که فیسبوک میگذاشت و بعد از آن با حضور در برنامههای شبکههای فارسی زبان خارج از کشور در فضای سیاسی به طور ملموسی دیده شد.
باید اشاره کرد، چند مناظرهای که او در آنها حضور داشت، از جمله مناظره با چهرههایی چون موسی غنینژاد، صادق زیباکلام و ... جنجال برانگیز شد و هم بازتاب زیادی در رسانهها و فضای مجازی داشت و هم با قضاوتهایی متناقض همراه شد تا بتوانیم، علیزاده را یکی از سردمداران فضای سیاسی_ رسانهای سالهای اخیر بدانیم. در نهایت باید منتظر ماند و دید، علیزاده میتواند از فضایی که به آن عادت دارد، برای همیشه کنار خواهد رفت یا اینکه بعد از مدتی بازهم شاهد اظهارنظرها و مناظرههایش خواهیم بود؟
علی علیزاده چهره پر سر و صدای راسانهای از اوایل دهه نود به عنوان «مدافع جمهوری اسلامی» شناخته شد. علیزاده بارها در شبکههایی، چون افق و شبکه چهار صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، بیبیسی فارسی، الجزیره و سیانان اظهارنظر کرده و در مناظرهها با افراد مختلف شرکت داشته است. او فارغ التحصیل رشته فلسفه است و تحصیلاتش را در دانشگاه میدلسکس گذرانده است. بر اساس پایگاه علمی اسکوپوس اولین و آخرین مقاله علمی وی در سال ۲۰۰۹ در مجله فلسفه رادیکال منتشر شده و تاکنون مقاله علمی دیگری از وی منتشر نشدهاست.
علی علیزاده، سلبریتی سیاسی با انتشار توییتی در توییتر خود از دنیای سیاست خداحافظی کرد. او که در آغاز به کار دولت رئیسی از سیاست شرقگرای دولت در حوزه روابط بینالملل حمایت کرده بود. او چرخش به سمت چین را کاری بزرگ از سوی ابراهیم رئیسی عنوان کرده و گفته بود: «من تمام حیثیت و آبرویم را میگذارم، اگر تا ۲۵ خرداد سال ۱۴۰۲ اقتصاد ایران، گشایش و چرخش ۱۸۰درجهای نداشت، نه کلابهاوس میآیم نه توییتر و نه هیچجای دیگر.»
حال که پیشبینیاش کاملاً غلط از آب درآمد، در توئیتر نوشت: «یکسال پیش در چنین روزی علیزاده در کلابهاوس با ارائه تحلیلی گفت که ایران نیاز به احیای برجام ندارد و کافی است دولت رییسی سیاستهای چرخش به شرق را ادامه دهد تا گشایش اقتصادی حاصل شود. علیزاده گفت اگر یکسال دیگر چنین نشد من از فضای سیاسی و رسانهای ایران خداحافظی میکنم. حالا به روز وعده رسیدهایم و انسان صادق موظف است که وعده خود را وفا کند.» این چنین بود که او از سیاست خداحافظی کرد. البته باید دید، ادعای کنارهگیری چقدر دوام خواهد داشت.
علی علیزاده در سالهای اول دهه نود انتقادهای تندی را درباره نظام سیاسی و رهبران حاکمیت ایران مطرح میکرد. اما به یکباره قالب عوض کرد و در نقش مدافعی سرسخت از آنچه در نظام سیاسی ایران میگذرد، دفاع جانانهای انجام داد. به همین دلیل در روزهای اولی که او بنا را بر دفاع از حاکمیت ایران گذاشت، مورد قضاوتهای آنچنانی قرار گرفت و تشکیکهایی درباره تغییر رویهاش به وجود آمد.
علیزاده اگرچه یکی از حامیان جنبش سبز به حساب میآید اما اعتقاد داشت که این جنبش به سمت مواضع غربگرایی رفته است. طرفداریاش از میرحسین موسوی به دلیل مواضع چپگرای اقتصادی دولت میرحسین در اوایل انقلاب بوده است اما در نهایت با زدن مهر غربگرایی به جنبش سبز از آن فاصله گرفت.او اگرچه مواضع نزدیک به جریان اصولگرایی دارد اما معمولاً خود را چپ سکولار معرفی میکند.
علیزاده که آن روزها چهرهای ناشناخته بود، مدعی شده بود که در حادثه کوی دانشگاه به سمت پلیس سنگ پرتاب کرده است. او همچنین درباره ماهیت این جنبش گفته بود: «برای من جنبش سبز و شعارهای اولیه رهبران آن نقش همان راه سومی را داشت که از یک سو در برابر امپریالیسم ایستاده بود و از سوی دیگر قصد تعدیل و اصلاح فشار بر آزادی و حقوق مردم را داشت، اما در نهایت دیدیم در شرایطی قرار گرفتیم که باید موضع صریحی داشته باشیم و خط سومی وجود ندارد.»خود را چپ سکولار میخواند
علی علیزاده در راستای کنشگری سیاسی، اظهارنظر درباره وقایع سیاسی، مخصوصاً موضوعهایی که به ایران و حاکمیت ایران را در طول چند سال اخیر مطرح کرده است. او در گفتگویی در سال 1394 با «بی بی سی فارسی» و به طور مشخص با برنامه «صفحه 2» این شبکه داشت، درباره تاًثیرگذای آیت الله خامنه ای و جایگاهی که ایشان دارد، گفته است. «آقای خامنهای را چه در سیاست داخلی دوست داشته باشیم، منتقدش باشیم، ... ایشان معمار بزرگ گرفتن تضمین امنیتی برای نظام جمهوری اسلامی بودند و هستند.»
اینکه بعد از آزادسازی خرمشهر، جنگ باید تمام میشد یا ادامه رویارویی نظامی با عراق لازم بود، نزدیک به ۴۰ سال است که محل مناقشه موافقان و مخالفان ادامه جنگ بعد از سوم خرداد ۱۳۶۱ است. علیزاده یکی از موافقان ادامه جنگ است و در اینباره گفته است: «این افسانه که در سال ۶۱ پس از آزادی خرمشهر جنگ میتوانست متوقف شود، افسانهای بسیار عجیب و غیرمنطقی است. فرماندهان ارتش هم میدانستند که باید مقداری پیش روی کنند و بعد بتوانند صلح کنند؛ و این از منظر عملگرایانه بود، زیرا صدام دیوانهای بیش نبود، چونکه در کویت دیدیم. اگر جمهوری اسلامی در خرمشهر متوقف شده بود، صدام دو هفته بعد حمله میکرد، همانطور که پس از قطعنامه ۵۹۸ باز مرصاد راه انداخت و حمله کرد؛ بنابراین این افسانهای بیشتر نیست. جمهوری اسلامی به دنبال ثبات و امنیت خودش بود.»
بیشتر بخوانید: حسن عباسی کیست؟
گوهر عشقی مادر ستار بهشتی که در آبان سال ۹۱ در بازداشت درگذشت، در این ۱۰ سال فعالیتهای اعتراضی گاه و بیگاهی داشته است. در یکی از روزهای دی ماه ۱۴۰۰ گوهر عشقی ادعا کرد که توسط دو موتورسوار مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. برنامه «بیست و سی» صدا و سیما در واکنش به این ادعا با پخش فیلم دوربینهای مداربسته این ادعا را رد کرد.
علیزاده که روایت گوهر عشقی را تایید کرده بود، پس از چندی در رابطه با این اتفاق گفته است: «بعد از گزارش بیست و سی درباره گوهر عشقی، بدون غلو هزار پیام گرفتم که میخواستند به خاطر متنم در دفاع از او عذرخواهی کنم. از عذرخواهی ابایی ندارم، اما باید بگویم همچنان به کلمه کلمه آن متن پیشینم معتقدم و بر موضعش اصرار میورزم.»
رضا پهلوی در این چند سال تلاشهای زیادی داشته است تا به طریقی دیده شود و شاید هم طرفدارانی دست و پا کند. علی علیزاده در آخرین روزهای دی ماه ۱۳۹۷ و در شرایطی که تحرکات رضا پهلوی به شدت این روزها نبود، در پستی در اینستاگرام نوشت: «دیدن اینهمه جهل تاریخی در نسلهای جدید نسبت به دوره پهلوی برایم عذاب آور و باورنکردنی است. در حالیکه دوستان مسنتر انگلیسی و آمریکایی من هنوز ساواک را به عنوان یکی از جنایتکارترین سازمانهای امنیتی قرن بیستم به یاد میآورند، جوان جاهل وتاریخ نخوانده ایرانی خیلی خونسرد شکنجه ساواک را انکار میکند. جوان جاهل دیگری میگوید، اما شاه هرچه بود دزد نبود و دزدی نکرده بود. آنهم محمدرضا پهلوی که هیچ قبضه تفنگی وارد کشور نکرد قبل از اینکه پورسانت و سهمش را بگیرد. کسی که از کوچکترین دله-دزدی هم نگذشت. کسی که همیشه بخش بیشتر اموالش در خارج از کشور و به اسم شخص خودش بود؛ و جاهل سوم هم وابستگی مطلق ساختاری شاه و کل نظامش را به غرب انکار میکند. چرا که شاه بعد گرانی نفت متوهم شده بود. توهمی با اجازه و صلاحدید غرب.» علیزاده همچنین در گفتگویی با شبکه «من و تو» به امضای رضا پهلوی پای نامهای اشاره کرد که ۳۰ نفر از اپوزوسیون از ترامپ خواسته بودند ایران را تحریم کند. علیزاده تصریح کرد: «رضا پهلوی نمیتواند ادعایی درباره شرایط مردم ایران داشته باشد.»
هم علی علیزاده و هم صادق زیباکلام در فضای رسانهای از چهرههای شناخته شده هستند و باطبع هر کدام از این دو چهره نظراتی در این مدت ارائه کردهاند که بازتابهای زیادی داشت.
علیزاده و زیباکلام در مناظرهای با عنوان «راهبرد ایران در قبال فلسطین و رژیم صهیونیسیتی» داشتند که سر و صدای زیادی هم به پا کرد. زیباکلام در بخشی از این مناظره گفت: «از یک طرف می گوییم دنبال سلاح هستهای نخواهیم رفت ولی دایم میگوییم اسرائیل را نابود میکنیم. در میدان فلسطین تایمر نابودی اسرائیل را گذاشتهایم و بعد میگوییم ما کی گفتهایم میخواهیم اسرائیل را نابود کنیم.»
علیزاده در واکنش به اظهارات او با بیان اینکه به جوانان و دانشجویان توصیه می کنم یادگیری زبان انگلیسی است اگر شما بتوانید انگلیسی یاد بگیرید و به گوگل دسترسی داشته باشید، می توانید به راحتی پاسخ این بحث ها را خودتان دهید، ادامه داد: «کاری که آقای زیباکلام در بحث میکند که من به آن می گویم استدلال مردم پوشالی، این است که در صد هزار نفر مخاطب خود میگردد، نخالهترین فرد و انتقاد را پیدا میکند و به آن حرف و انتقاد استناد میکند.»
او خطاب به زیباکلام گفت: «مسئله ایران هستهای نیست اما اگر به فرض ایران به بمب اتم دست یابد، مسئولان اسرائیل دیگر از لزوم نابودی ایران میگویند. ایران که سلاح هستهای ندارد اما خوب است بگویید اسرائیل کی به بمب هستهای دست یافت که خودتان بهتر میدانید در سال 1966 به سلاح اتمی رسید. آیا به نظر شما اسرائیل که بمب هستهای دارد برای ایران تهدید نیست؟»
همچنین در مناظرهای دیگر که با حضور علیزاده و زیباکلام صورت گرفت، زیباکلام در واکنش به تخریب فائزه هاشمی توسط علیزاده اینطور واکنش نشان داد: «آقای علیزاده! شما یک کوروموزم و یک سلول از شرافت و مردانگی فائزه هاشمی تو تنت نیست. نمی خواستم این رو بگم علیزاده. چون اسم فائزه رو آوردی گفتم. کاش تو اندازه فائزه مرد بودی و ... »
در این لحظه علیزاده که به وضوح عصبانی شده بود، اینطور واکنش نشان داد : «پدر من سال 1367 چهار هزار نفر را نکشته است. میدانی چرا به فائزه هاشمی میگویی، مرد؟ چون فائزه هاشمی شمایی که در اروپا سواد درس دادن در دبستان را هم نمیدهند را استاد تمام دانشگاه کرده است تا سی سال ذهن بچههای مردم را آلوده کنید. آنهم در حالی که سواد خواندن و نوشتن هم ندارید. اما فائزه هاشمی با رابطهای که با شما داشت، شما را به اینجا رسانده است. شما متعلق به آن خانوادهاید، صدا و حنجرهتان دربست و منوپولی آن خانواده است. سی سال تمام هاشمی رفسنجانی بچههای مردم را در قتل های زندانی کرد و شما پشتش ایستادید. قبله شما اورشلیم هم نیست و رفسنجانیسم است.»
علی علیزاده در رشته توئیتی درباره درآمد رضا رشید پور از برنامه «حالا خورشید» که در اواسط دهه ۹۰ از شبکه سوم سیما پخش میشد؛ اینطور نوشت: «جناب رضا رشیدپور. براساس تحقیقات بنده، جنابعالی برای تهیه هر اپیزود حالا خورشید حدود چهل میلیون تومن دریافت کردید. نیمی از این مبلغ دستمزد شخصی خودتان برای اجرا بود. یعنی درآمد شما در زمان اجرا حالا خورشید ماهی چهارصد و سی و سه میلیون بود. آنهم در زمانی که حقوق پایه یک کارگر یک میلیون وصد هزار بود. یعنی معاپل حقوق سیصد و نود و سه کارگر. سه ماه پیش هم برای دو شب اجرای شب یلدا پس از کش و قوسها و چانه زنیها به مبلغ پانصد میلیون راضی شدید. یعنی درامد شبی دویست و پنجاه میلیون.»
این توئیت موجب جدال این فعال سیاسی و یکی از مجریان شناخته شده صدا و سیما شد و تایید و تکذیبهای زیادی از جانب دو طرف منتشر شد تا اینکه شبکه سوم سیما در گزارشی ادعای علیزاده را رد کرد که او در واکنش به گزارش تلویزیون نوشت: «جناب آقای علی فروغی. براساس مدارک و اسناد منتشرهی خودتان، «حالا خورشید» بین بیست و دو تا چهل و پنج میلیون در روز بودجه داشته است. چه میزان از این بودجه دستمزد رضا رشیدپور در مقام مجری و تهیه کننده بوده؟ آقای علی فروغی. رضا رشیدپور براساس شنیدهها برای شب یلدا صدها میلیون دریافت کرده. همان رضا رشیدپوری که با تلویزیون قهر کرده بود؛ و درست چند روز بعد از گرفتن چند صدمیلیون اجرای شب یلدا، رضا رشیدپور با قلدری تمام باز به نظام پشت کرد. رشیدپور نگران مردم نبود. نگران سرمایه گذاری چند میلیارد تومنی خودش و شریکش، اردوان رحیمی، در رستوران تایملپس کیش بود. نگران عدم اقبال طبقه مرفه منتقد نظام به تجارتش بود؛ و باز یکماه بعد از اینکه رشیدپور برای نظام اینچنین قلدری کرد، شما رفتید و با او قرارداد شبی هفتاد میلیون برای برنامه «اتفاق» بستید. شبی هفتاد میلیون. شبی حقوق چهل و شش خانواده کارگری.»
علی علیزاده در آخرین روزهای اردیبهشت ماه در شبکه چهار صدا و سیما گفتگویی با موسی غنینژاد درباره مباحث کلان اقتصادی داشت که این دو چهره به طور مشخص بر سر «لیبرالیسم اقتصادی» باهم به جدل پرداختند. علیزاده در خلال این بحث با گفتن اینکه «من اصلاً از شما کلمه لیبرالیسم اقتصادی را نمی پذیرم. به جای لیبرالیسم اقتصادی باید بگوییم، نئولیبرالیسم اقتصادی، یعنی همان چیزی که هایک میگوید، 2 نوع آزادی مثبت و آزادی منفی داریم.»
غنینژاد در پاسخ گفت: «هایک همچین حرفی را نزده است. شما حرف آیزیابرلین را می گویید.»
علیزاده در پاسخ گفت: «وظیفه دولت دخالت نیست. قانون حق ندارد، کارخانه خیامی را بالا بکشد و حق ندارد مانع شود که من در حیاطم چکار میکنم. اوباما را به این دلیل کمونیست میدانند که میگوید، کمک به یک آدم فلج ته ندارد. من این را میگویم تا به شما بگویم، فقط با جمهوری اسلامی مشکل ندارید و اوباما و بایدن را هم کمونیست می دانید.»
یکی از بخشهای این مناظره در فضای مجازی وایرال شد زمانی که علیزاده تاکید داشت دولت ایران از ثروتمندان مالیات دریافت نمیکند، غنینژاد پاسخ داده بود: «دولت پول نفت که حق مردم است را چه میکند؟» سکوت و عدم پاسخگویی علی علیزاده در آن زمان سوژه فضای مجازی شده بود.
ترور سردار قاسم سلیمانی در بامداد سیزدهمین روز از دی ماه ۱۳۹۸ اتفاق غیر منتظرهای بود. علی علیزاده که مواضع ضد ترامپی دارد، گفته بود: «هدف رئیس جمهوری آمریکا از ترور عزیزترین فرزند ایران شوکه کردن و فلج روانی مردم ایران بود. اما ما با مقاومت مان نگذاشتیم، این اتفاق بیفتد. هدف شبکه آمریکایی اینستاگرام از ترور مجازی شوکه کردن و فلج روانی مخاطبان ایرانی است، اما نخواهیم گذاشت.»
تیم ملی ایران در شرایطی برای حضور در جام جهانی راهی قطر شد که کشور تحت تاثیر تبعات اعتراضات زن، زندگی، آزادی بود و گروهی از مردم در آن زمان از ملی پوشان توقع داشتند در میدان همه گیر جام جهانی با معترضین همراهی کنند. با اینحال علی علیزاده در این رابطه گفته است: «دارند با روح بچههایی که باید چند روز دیگر مقابل انگلیس و آمریکا بازی کنند، چکار میکنند؟ یک تیم شان با کمیتههایی با مهر مجاهدین در خیابانها شلیک میکنند و گروه دیگر هم در فضای مجازی بازیکنان تیم ملی این کار را میکنند. در حالی که بازیکنان در اوج آرامش ذهنی باشند، چون نماینده ۸۵ ملیون ایرانی هستند»
یکی از اظهارات او وقتی بود که فضای التهابی در زاهدان ایجاد شده بود و برخی اعتقاد داشتند که التهاب در زاهدان ربطی به جنبش اعتراضی کل ایران ندارد و به نوعی بر طبل همیشگی جداانگاری قومی میکوبیدند. در آن زمان علی علیزاده در واکنش به این رویداد گفت: «این انقلاب فمنیستی که با کشته شدن یا فوت مهسا امینی شکل گرفته است. اما چرا یک دفعه زمانی که اتفاقهای خیابانی فروکش کرده است، اتفاقی در زاهدان میافتد. آیا برادران و خواهران سنی ما به خاطر مهسا امینی به خیابان آمدند؟ نمازگزاران نماز جمعه زاهدان چگونه به انقلاب مهسا امینی پیوستند؟ آیا آنها هم مخالف گشت ارشاد و حجاب اجباری هستند؟»