رویداد۲۴ حسن بهشتیپور کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به این سوال که در روزهای گذشته علی باقری معاون سیاسی وزارت امور خارجه و همچنین مسئول تیم مذاکرهکننده ایران، در امارات با کشورهای تروئیکای اروپایی گفتگو کرد. با توجه به اتفاقات روزهای گذشته در حوزه مذاکرات هستهای، مانند آزادی زندانیان دو تابعیتی، آزاد شدن بخشی از پولهای بلوکه شده این گفتگوها را تا چه میزان میتوان به این اتفاقات ربط داد، گفت: اگر از من بپرسید تحلیل من این است که ما باید به شکل مستقیم با آمریکاییها مذاکره کنیم، زیرا در این موضوع بهتر به نتیجه میرسیم.
به گزارش ایلنا، بخشهایی از گفت و گوی بهشتی پور را در ادامه میخوانید:
اروپاییها عملا نقش تعیینکنندهای در روند مذاکرات را ندارند، چون حداقل در زمانی که آمریکا از برجام خارج شد، یک سال اروپاییها ما را درگیر مسئله اینستکس کردند و گفتند جبران خواهیم کرد و سعی میکنیم با ایران مناسبات اقتصادی برقرار کنیم، اما نتوانستند.
بعضیها میگویند اروپاییها نخواستند که این کار را انجام دهند، اما من معتقدم نتوانستند. چون هژمونی مالی ایالات متحده آمریکا بر بازارهای پولی و فعالیتهای اقتصادی به قدری گسترده بود که هیچ شرکتی جرائت نکرد عملا با ایران وارد همکاری شود.
حتی شرکای چینی و روسی جزو اولین شرکتهایی بودند که بعد از خروج آمریکا از برجام از ایران خارج شدند. هندی ها، کرهجنوبی، ژاپن، استرالیا و... به ترتیب بعدا خارج شدند؛ بنابراین واقعیت این است، به نظرم با اروپاییها مذاکره کنیم، ضرری ندارد، اما از نظر رویکرد باید حواسمان باشد که ما با آمریکا رو به رو هستیم و طرف آمریکایی است که با ما مشکل اساسی دارد و باید از طریق مذاکره مستقیم مسألهمان را با آنان حل کنیم.
من در خبرها خواندم که امیدوارم صحت نداشته باشد، در مذاکرات عمان، عمانیها دائم از این اتاق به آن اتاق میرفتند. یعنی آمریکاییها در یک اتاق نشسته بودند و طرف ایرانی هم در اتاق دیگر و عمانیها کار تبادل پیام را انجام میدادند. ما در قرن ۲۱ هستیم و در شرایط خاصی که بدترین فشارهای اقتصادی طول تاریخ به ایران وارد میشود؛ این چه روش مذاکره کردن است.
بیشتر بخوانید: توافق ایران و آمریکا نزدیک است؟
اگر ما با آمریکا مستقیم مذاکره نکنیم چه چیزی به دست میآوریم؟ یک زمانی بود طرفهای ایرانی را به اینکه آدمهای واداده و وابسته به غرب هستند و آمریکا را کدخدای دنیا میدانند، متهم میکردند.
الان که دیگر در مورد دولت آقای رئیسی و مذاکرهکنندهگان چنین مطالبی مطرح نمیشود و اعتماد کامل دارند؛ بنابراین باید با قدرت و قوت با طرف آمریکایی بنشینند و مذاکره کنند. چه اشکالی دارد؟ این نوع مذاکرات، مذاکرات قرونوسطایی هم نیست. فکر نمیکنم در قرون وسطی هم اینطور مذاکره میکردند.
اروپاییها عملا نشان دادند که به ویژه بعد از جنگ اوکراین، دو سوی آتلانتیک به شدت به هم نزدیک شده و کاملا هماهنگ هستند و آمریکاییها توانستند اروپا را در این جنگ در اختیار خودشان قرار دهند؛ بنابراین واقعا ما با چه کسی میخواهیم گفتگو کنیم که آنها هم، روی آمریکا تأثیرگذار باشند؟ متاسفانه چنین معادلهای برقرار نیست. نفس مذاکره کردن عالی و خوب است که با تروئیکای اروپایی مذاکره کنیم، اما باید بتوانیم آخر موضوع را حدس بزنیم؛ بنابراین میخواهم بگویم از حمام اروپا آبی برای جمهوری اسلامی ایران گرم نخواهد شد و باید به سمتی برویم که مشکلاتمان را با آمریکا حل کنیم.
در یک اصل کلی، زمین مذاکرات خیلی اهمیت ندارد که در کجا مذاکره میکنید. اما اگر کشورهایی که از نظر وسعت جغرافیایی مانند امارات کوچک باشند که از نظر اقتصادی جزو قدرتهای بزرگی است، این کشورها به دنبال موقعیتهای سیاسی در عرصه بینالمللی هستند تا بتوانند از این موضوعات بهرهبرداری کرده و جایگاههای خودشان را تثبیت کنند.
اگر کشوری بتواند تفاهم بین ایران، اتحادیه اروپا و آمریکا به وجود بیاورد، یک اعتبار بینالمللی برای آن کشور بوده و کمک کردن به صلح، امنیت و تفاهم بین کشورها یک امتیاز برای کشورها است.
آنها میخواهند از طریق این فعالیتها و میانجیگریها موقعیت خودشان را ارتقا ببخشند. اگر خودمان را به ویژه از نگاه امنیت ملی جای امارات بگذاریم، هرچقدر تفاهم بین ایران، آمریکا و اروپا برقرار باشد به نفع امارات است.
به دلیل اینکه منطقه آرامتر میشود و محور اساسی سیاست خارجی اماراتیها بازرگانی و تجارت است و بازرگان به دنبال یک منطقه امن است. هرنوع ناآرامی مخل صادرات نفت و گاز این کشور خواهد بود و موجب فرار سرمایهگذاریها خواهد شد.
اخیرا امارات در بیش از یک سالی که روسیه به اوکراین حمله نظامی کرد، مرکزی برای سرمایههای فرار کرده از روسیه شده است و جالب اینجا است، با اینکه امارات روابط بسیار نزدیکی با آمریکا دارد و پایگاه نظامی آمریکا در این کشور حضور دارد، اما در موضوع جنگ روسیه علیه اوکراین، عملا امکانی ایجاد کرده که سرمایهگذارهای روسی از اوکراین فرار کرده، به امارات آمدند و برای آنها امکانات فراهم کرده است. حتی بعضی از آنها در جهت دور زدن تحریمها به روسیه کمک میکنند.
به هیچوجه تغییری ایجاد نخواهد شد. این مذاکرات بیشتر ممکن است بر کاهش تنش در روابط ایران و اتحادیه اروپا تاثیرگذار باشد. چون در آن ۶ ماهی که اعتراضات در ایران شکل گرفت، اروپاییها خیلی روی اپوزیسیون خارج از کشور کار کردند.
از همه لحاظ با همه امکانات سعی میکردند روی محور حقوق بشر کار کنند. این موضوع موجب شد تا تنشی در روابط ایران با اعضای اتحادیه اروپا به ویژه با آلمان، فرانسه و انگلیس که خارج از اتحادیه اروپا است، ایجاد شود؛ بنابراین شاید این مذاکرات در کاهش تنش در روابط بین ایران و اتحادیه اروپا اثر مستقیم بگذارد، اما بعید میدانم در موضوع مذاکرات هستهای تأثیر تعیینکنندهای داشته باشد.
آنچه من به عنوان پژوهشگر شاهد آن هستم، این نوع بازپرداخت بدهی ایران یادآور استعمارنو است. چون اولا ما اختیاری نداریم. پول خودمان را که حاصل صادرات گاز به عراق بوده را تعیین میکنند که باید در زمینه غذا و دارو استفاده شود و اقلامی که اخیرا آزاد شده به علت بدهی که به ترکمنستان داشتیم بود و آن هم بعد از شکایت این کشور در دادگاه فرانسه در موضوع اختلاف قیمت گاز با ایران، رای دادگاه به نفع ترکمنستان شد و ما بیش از یک میلیارد دلار را باید از طریق بدهی عراق به آن کشور پرداخت میکردیم که عراق با رضایت آمریکا آن را به ترکمنستان داده است.
بخشی از این پول را باید از طریق حساب عراق به دولت سعودی برای خرج هتل حجاج ایرانی بدهیم؛ بنابراین این نوع بازپرداخت چه افتخاری برای ایران دارد؟ در نهایت وقتی به کل مسئله نگاه میکنیم، من به عنوان یک ایرانی احساس سرخوردگی میکنم که چرا ما به چنین وضعیتی افتادیم که پول خودمان که ناشی از منابع صادرات و تلاش ملت است را به این شکل دریافت میکنیم.