رویداد۲۴ الهام عندلیبمقدم: امام محمدتقی (ع) با نام محمد و القاب مشهور تقی و جواد، فرزند امام رضا (ع) است. ایشان امام نهم شیعیان است که پس از شهادت پدرش امام رضا، به مدت 17 سال، امامت شیعیان را به عهده داشت. با وجود سن کمی که در زمان امامت داشت، دوران امامت ایشان دوران پر حادثهای بود. مأمون برای کنترل و نظارت امام، دختر خود امالفضل را به ازدواج آن حضرت درآورد، تاجاییکه رنجهای وارد شده بر امام جواد از سوی این مأمور خانگی در تاریخ معروف است. همسر دیگر امام جواد، سمانه مغربیه بود که امام دهم شیعیان امام هادی (ع) از ایشان است.
امام محمدتقی در زمان شهادت پدر، تنها هفت سال داشت و این سن و سال کم برای مقام امامت، باعث شک و شبهه در بسیاری از افراد حتی یاران امام رضا (ع) شده بود، اما امام رضا با بیان شواهدی از قرآن، جامعه شیعه را برای پذیرش امامت فرزندش آماده کرده بود.
دوران امامت امام جواد، همزمان با خلافت دو خلیفه عباسی مأمون و معتصم بود. مأمون که با قتل امام رضا بدنام شده بود، برای حفظ موقعیت خود در میان مردم ترجیح میداد امام جواد را کمتر مورد آزار و اذیت قرار دهد؛ هم چنین به دلیل قدرت شیعیان در آن زمان، سعی در آرام نگه داشتن اوضاع داشت.
خردسال بودن امام در زمان امامت، باعث انحراف عقیدتی میان شیعیان شده بود تا جاییکه طبق روایات، شیعیان به سه دسته تقسیم شدند:
بیشتر بخوانید: مبارزات امام رضا(ع)
دوران امامت امام جواد، عصر گفتوگوهای علمی و جهاد در سنگرهای فقاهت و کلام بود. فضای علمی که مأمون در جامعه اسلامی ایجاد کرده بود، فرصت مناسبی برای بیان جایگاه امامت در جامعه اسلامی بهشمار میرفت. جامعه شیعی نیز برای دوران غیبت آماده میشد. امام جواد با تکیه بر دانش الهی به رهبری جامعه شیعی پرداخت و در این مسیر با روشهای زیر، به بهترین وجه نقش آفرینی کرد:
به گزارش رویداد۲۴ یکی از روشهای دولت عباسی در خدشهدار کردن چهره علمی امامان (ع) و زیر سؤال بردن دانش و امامت آنان، تشکیل جلسات بحث و مناظره و گفتوگوی علمی بود. مأمون نیز در دوران امامت امام جواد با تشکیل این جلسات، سعی در تنگنا قرار دادن امام و ضربه زدن به موقعیت ایشان داشت. از آن جایی که امام جواد نخستین امامی بود که در خردسالی به امامت رسیده بود، امامت ایشان از سوی بسیاری از شیعیان مورد قبول واقع نشده بود، به همین خاطر برای کسب اطمینان و آزمایش امام، پرسشهای فراوانی از آن حضرت میشد. همچنین مکتب اعتزال که مورد حمایت حکومت وقت بود و با تکیه بر عقل خود، دستورات دینی را قبول یا رد میکرد، با طرح سوالات دشوار عقلی سعی در شکست امام در میدان رقابت علمی داشت. اما امام با وجود سن کم، با پاسخهای قاطع و استدلالهای قوی از این مناظرات سربلند بیرون آمد و هرگونه تردید در مورد امامت خویش را از بین برد، تا جاییکه در دوران امامت امام هادی (ع) نیز که در کودکی به امامت رسید، برای همگان روشن بود که خردسالی مانع امامت نمیشود.
حضور امام جواد در مجالس علمی و پاسخگویی به شبهات دینی که توسط دشمنان اهل بیت (ع) ایجاد میشد، جایگاه امام را بالاتر برد، چراکه طبق گفته امام علی (ع) که فرمود "برخی اندیشهها را در برابر اندیشههای دیگر قرار دهید تا حقیقت به دست آید"، افشای حقیقت به روش مناظره، بر خلاف هدف حاکمان، باعث اقتدار بیشتر امامان میشد.
یکی دیگر از تلاشهای فرهنگی امام جواد در راهبری جامعه شیعی، تربیت شاگردانی در زمینههای مختلف برای پاسخگویی به پرسشهای مردم بود. در دورانی که فرقههای مختلف اسلامی و غیراسلامی به وجود آمده بود و دانشمندان بزرگی وارد عرصه علم شده بودند، همچنین علوم و فنون سایر ملتها پیشرفت نموده و کتابهای زیادی به زبان عربی ترجمه و در دسترس قرار گرفته بود، امام محمدتقی با وجود سن کم وارد مباحث علمی شده و با تربیت شاگردان بسیاری، جامعه اسلامی را در مسیر درست اسلام راهبری میکرد.
یکی از معضلات جوامع اسلامی افراط و تفریط در میان مسلمانان و شیعیان بود که باعث ایجاد فرقههای مختلف عقیدتی میشد. به همین خاطر پیامبر به هنگام رحلت، کتاب و عترت را به عنوان ملاک عقیده صحیح معرفی کرد.
از جمله روشهای مبارزاتی امام جواد در مسیر دین اسلام نیز، مبارزه با فرقههای منحرف منشعب از شیعه بود که ریشه در گذشته داشت. از جمله این فرقهها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
فرقه افراطیون "غلات" که از متظاهران به اسلام بودند و به امام علی (ع) و دیگر امامان نسبت خدایی و پیامبری میدادند. آنان به اسم امامان (ع) روایاتی را جعل کرده و به این وسیله شیعیان را به انحراف میکشیدند.
فرقه "اهل حدیث" که مجسمی مذهب بوده و خدا را جسم میدانستند. امام درباره آنها به شیعیان فرمود: شما نباید پشت سر کسانی که خدا را جسم میدانند، نماز بخوانید و به آنها زکات دهید.
فرقه "واقفیه" که پس از شهادت امام کاظم (ع)، بر آن حضرت توقف کرده و امامت فرزندش امام رضا را نپذیرفتند.
فرقه "زیدیه" که دشمنی آنها با امامیه و طعن آنان بر امامان، سبب موضعگیری تند ائمه در برابر آنها شد.
امام در مبارزه با این فرقهها، به کسانی که افراط و تفریط میکردند میفرمود: "کسانی که جلوتر بروند منحرف شدهاند و کسانی که عقب بمانند نابود خواهند شد؛ تنها راه نجات، همراهی با اهل بیت (ع) است."
بخش دیگری از جهاد فرهنگی امام جواد، نامههایی است که بین ایشان و امام رضا رد و بدل شده است. این نامهها در خصوص موضوعات مختلفی مانند نصب وکلا، رفع حاجت شیعیان، رفع اختلاف برخی فقها و روایات نقل شده از امامان بوده است.
طبق اسناد و منابع موجود، بیش از صد مکاتبه در این زمینه به ثبت رسیده است.
امام محمدتقی با وجود محدودیتهای ایجاد شده از سوی دستگاه خلافت، از طریق وکلا و نمایندگان خود، ارتباط خود را با شیعیان حفظ میکرد. امام به وکلای خود اجازه داد که به درون دستگاه خلافت نفوذ کرده و منصبهای حساس حکومتی را در دست بگیرند. هم چنین برخی از کارگزاران امام در منصب حاکم شهرها، تمام امور را تحت نظر داشتند.
سرانجام حکومت عباسی که از نقش امام در میان شیعیان باخبر بود، امام را به شهادت رساند. درباره شهادت ایشان روایات بسیاری است، اما اغلب منابع آوردهاند که جوادالائمه با نقشه معتصم عباسی و دخالت مستقیم همسرش امالفضل (دختر مأمون)، در سن 25 سالگی مسموم و به شهادت رسید. امالفضل پس از مسموم کردن امام، پشیمان شد، در این حال امام به او فرمود که به بلایی درمان ناپذیر دچار خواهد شد، و این چنین شد که امالفضل به بیماری سختی مبتلا شد و با صرف همه اموالش در راه معالجه، به فقر و بدبختی افتاد و به بدترین وضع از دنیا رفت.
امام جواد در کاظمین عراق و در جوار جد خود امام موسی کاظم (ع) به خاک سپرده شده است.