صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۲ - 2023 December 20
کد خبر: ۳۴۳۰۲۱
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۴ - ۲۲ تير ۱۴۰۲

مبارزات سیاسی امام هادی (ع) 

امام علی النقی (ع)، ملقب به امام هادی، فرزند امام محمد تقی (ع) و کنیزی به نام سمانه مغربیه است.

رویداد۲۴ الهام عندلیب‌مقدم: امام علی النقی (ع)، ملقب به امام هادی، فرزند امام محمد تقی (ع) و کنیزی به نام سمانه مغربیه است. ایشان امام دهم شیعیان است که پس از شهادت پدرش امام جواد (ع)، درسن 8 سالگی به امامت رسید و به مدت 33 سال امامت شیعیان را به عهده داشت.

طبق منابع شیعه و اهل سنت، امام هادی دارای چهار فرزند پسر و یک فرزند دختر بوده است. یکی از پسران امام به نام محمد، جوانی پرهیزگار بود که بسیاری گمان می‌کردند به مقام امامت خواهد رسید، اما او یک سال قبل از شهادت پدرش امام هادی درگذشت و فرزند دیگر ایشان، امام حسن عسکری (ع) جانشین پدر شد.

شیعیان به امام هادی و امام حسن عسکری، امامین عسکریین می‌‌گویند، زیرا در سامرا در منطقه‌ای به نام عسکر ساکن بودند. 

دوران امامت امام علی النقی (ع)

امام علی النقی (ع) در سن 8 سالگی به امامت رسید. امامت امام جواد (ع) در سن کم باعث شد که شیعیان تردیدی در امامت امام هادی (ع) نداشته باشند و به جز عده‌ای کم، اکثرا امامت امام هادی را پذیرفتند، پس از مدتی این عده کم نیز امامت ایشان را قبول کردند.

دوران 33 ساله امامت امام دهم شیعیان، با شش تن از خلفای عباسی، مصادف بود، که به ترتیب عبارتند از: «معتصم» (برادر مأمون)، «واثق» (پسر معتصم)، «متوکل» (برادر معتصم)، «منتصر» (پسر متوکل)، «مستعین» (پسر عموی منتصر) و «معتز» (پسر متوکل).

در میان حکام عباسی در زمان امام هادی (ع)، تنها «منتصر» بود که برخلاف نیاکان خود ستمکار نبود و به کارهای شایسته تمایل داشت و به شیعیان احسان می‌کرد. او در دوران کوتاه حکومتش اقدامات شایسته بسیاری به نفع علویان انجام داد، ولی پس از شش ماه خلافت، مسموم شده و به قتل رسید.

اوضاع سیاسی دوران امامت امام هادی (ع)

دوران امامت امام هادی (ع)، فاصله انتقال میان دو عصر متفاوت از دوران حکومت عباسیان بود؛ عظمتی که دستگاه حکومتی، در دوره‌های پیش و خلفای پیشین داشت، از دست داده و قدرت به گویی سرگردان در دست این و آن بدل شده بود. ضعف مدیریت خلفای این دوره باعث شده بود تا برخی از استانداران نژادهای غیرعرب به صورت مستقل حکمرانی کنند. این اتفاق در دوران حکومت معتصم، با نفوذ ترکان ترکستانی بیشتر شد. اقتدار بیش از حد ترکان و روحیه جنگ‌طلب و خون‌ریز آنان در رسیدن به قدرت، عباسیان را تضعیف می‌کرد. قدرت یافتن ترکان و سپس در دست گرفتن سامرا و محروم ماندن اعراب از فرمانروایی، باعث خشم عرب‌ها و در نتیجه شورش‌های مختلف بر ضد ترکان شد. 


بیشتر بخوانید: مبارزات امام موسی کاظم


از سوی دیگر اعتقاد شیعه بر حقانیت خلافت خاندان پیامبر، روحیه تسلیم‌ناپذیری علویان در برابر ظلم و فشار بیش از حد عباسیان و نسل‌کشی شیعیان، سبب شد چهره‌های برجسته علوی برای احقاق حق امامان خود و پایان دادن بر اعمال ننگین دستگاه حاکم، دست به قیام بزنند که پیدایش و گسترش نهضت علویان را به دنبال داشت.

اوضاع فرهنگی دوران امامت امام هادی (ع)

به گزارش رویداد۲۴ دوران امامت امام هادی (ع)، با تحولات فرهنگی در گرایش‏های اعتقادی و بحث‏های علمی که از برخورد میان ‏مکاتب کلامی ناشی می‌شد، مصادف بود. سرچشمه این تحولات، در رویکرد حکومت عباسی به مسائل علمی و فرهنگی و نیز هجوم فلسفه و کلام دیگر ملل به جامعه مسلمانان بود. عباسیان، کتاب‏های علمی دانشمندان سایر ملت‌ها را به عربی ترجمه می‏کردند و در اختیار مسلمانان قرار می‌دادند‏. این جریان از زمان مأمون آغاز شد و به تدریج به اوج خود رسید. او تلاش زیادی در ترجمه کتاب‏های سایر ملل، به‌خصوص یونان داشت و هزینه بسیاری را در این راه صرف می‌کرد.

پیدایش عقاید و نظرات گوناگون، سبب آشفتگی در اوضاع فرهنگی و اجتماعی شد و حاصل این آشفتگی، پیدایش فرقه‌های گوناگونی چون غلات، صوفیه، واقفیه، مجسمیه، اشاعره و ... بود. حاکمیت نیز از این آشفتگی فرهنگی برای تضعیف مبانی فکری و اعتقادی مسلمانان استفاده می‌کرد، ولی امام با نهایت درایت، در خنثی کردن این توطئه‌‏های فرهنگی می‏کوشید.

به طور کلی دلایل نابسامانی اوضاع سیاسی، ‌اجتماعی این دوره از حکومت عباسیان را می‌توان به ضعف رهبری و فرماندهی حاكمان وقت و نداشتن برنامه‌ای هدفمند، متزلزل شدن دستگاه خلافت، خوش‌گذرانی و هوس‌رانی حاکمان، گسترش نهضت علویان و ... نسبت داد. 

شیوه مبارزاتی امام علی النقی (ع)

مبارزه، تنها برخورد نظامی و مسلحانه نیست، بلکه در پیش گرفتن شیوه‌ای که بیشترین ضربه را به دشمن بزند و کمترین خسارت را بر جای بگذارد، خود نوعی مبارزه است. امام هادی (ع) با به کارگیری برنامه‌های ارشادی، فرهنگی و تربیتی، وارد مبارزه غیرمستقیم با حاکمیت شد و بی‌آن که حساسیت دستگاه حکومت را برانگیزد، بر علیه آنان فعالیت‌ می‌کرد. در واقع امام در شرایط حاکم، با بهترین شیوه‌های مبارزاتی دشمن را غافل‌گیر می‌کرد؛ در اینجا به برخی از مبارزات غیرمستقیم ایشان اشاره می‌شود:

زیر سؤال بردن مشروعیت دستگاه حکومت

امام در فرصت‌های مناسب، با نامشروع معرفی کردن حکومت عباسیان، مسلمانان را از همکاری با آنان، مگر در موارد ضروری و یا با هدف ضربه زدن به دستگاه حاکم، بر حذر می‌داشت و با این کار، چهره حاکمان فاسد را برای مردم بیشتر نمایان می‌کرد.

مبارزه با فقیهان درباری

یکی از ابزار مردم ‌فریبی حکام عباسی، استفاده از فقیهان درباری برای جلب اعتماد مردم و نمایش چهره‌ای اسلام‌گرا از خود بود. امام هادی نیز در رویارویی با آنان و با تکیه بر دانش خود، به نوعی دیگر مشروعیت دستگاه را زیر سؤال می‌برد و آنان را رسوا می‌کرد. 

نفوذ عاطفی در بعضی درباریان

درباریان و فرماندهان دستگاه حکومت، مانند حاکمان عباسی دل‌بسته به حکومت و سلطه بر مردم بودند و نسبت به امامان و شیعیانشان، ظلم وستم روا می‌داشتند. هدف انتخاب این افراد و دادن پست‌های کلیدی به آنان نیز سرکوب شیعیان بود.

بنابراین امامان، خود و شیعیان را از آنان دور نگه می‌داشتند، ولی در بعضی موارد که زمینه را فراهم می‌دیدند، آنان را به مسیر حق راهنمایی می‌کردند یا حداقل از آنان برای کاهش فشار بر شیعیان و رفع مشکلاتشان بهره می‌گرفتند.

یکی از این افراد «بغا» بود. او نسبت به سایر فرماندهان، پای‌بند به دین و نسبت به علویان مهربان و خوش رفتار بود.

امام نیز با رفتار خود، وسیله نفوذ عاطفی در او به عنوان یکی از فرماندهان بزرگ دستگاه را فراهم آورد و او را آنچنان شیفته خود کرد که وی پای مرکب امام را بوسید. به این ترتیب امام می‌توانست از نفوذ فردی مورد اطمینان از دولت‌مردان حاکمیت، به نفع شیعیان استفاده کند.

همچنین زمانی‌که امام از مدینه به سامرا تبعید شد، رفتار مهربان امام با «یحیی بن هرثمه»، فرمانده اعزامی متوکل برای تبعید امام به سامرا، باعث تغییر رفتار او و شیفتگی‌اش نسبت به امام شد.

تقویت پایگاه‌های مردمی

امام با مشاهده اوضاع وخیم حاکم، برای جلوگیری از انهدام پایگاه‌های مقاومتی مردم، با پشتیبانی از مردم و آگاهی از شرایط معشیتی آنان، به آنان امیدواری می‌داد تا هنگام رویارویی با مشکلات و ظلم و ستم حاکمان، امید خود را از دست ندهند.

همچنین امام با بهره‌گیری از آگاهی و دانش امامت خود، شیعیان را با آگاه کردن از آینده، به برچیده شدن بساط ستم امیدوار می‌کرد. روایت است مردی از مداین از امام درباره مدت حکومت متوکل پرسید. امام در پاسخ فرمود: «هفت سال پی‌در‌پی زراعت می‌کنید و آن چه درو کردید، جز اندکی که می‌خورید، در خوشه‌های خود بگذارید؛ پس از آن، هفت سال سخت خواهد آمد که آن چه ذخیره کرده‌اید، خواهید خورد، جز اندکی که به عنوان بذر نگه می‌دارید؛ سپس سالی فرا می‌رسد که باران فراوان خواهد بارید...» سرانجام همان‌گونه که امام هادی پیش‌بینی کرده بود، متوکل در اولین روزهای پانزدهمین سال حکومتش به قتل رسید.

شبكه ارتباطی وكالتی

 متوكل عباسی خشن‌ترین حاكم در زمان امامت امام هادی بود كه همواره امام را متهم می‌كرد و اموال طرفداران ایشان را مصادره و آنان را به هلاکت می‌رساند. به همین خاطر امام کلیه فعالیت‌های خود را مخفیانه انجام می‌داد. متوكل عباسی برای كنترل امام، ایشان را از مدینه به سامرا تبعید كرد. امام که در شهر سامرا ظاهرا آزاد بود اما در حقیقت چون یك زندانی تحت نظر و کنترل ماموران خلیفه بود، با پیروی از طرح پدر خویش امام جواد (ع)، مبنی بر تعیین كارگزاران و نمایندگان در شهرها و مناطق مختلف، توانست یك شبکه ارتباطی هماهنگ و هدایت شده به وجود بیاورد و از این طریق با مردم و پیروان خود در سایر مناطق به صورت مخفیانه ارتباط داشته باشد.

جمع آوری خمس، زكات، نذور و هدایا از مناطق مختلف و نیز پاسخگویی به سوالات فقهی و عقیدتی شیعیان و توجیه سیاسی آنان به وسیله وكیل امام انجام می‌شد که از اصلی‌ترین اهدف این شبکه وكالتی بود.

مهم‌ترین تلاش‏های امام در دوران امامت، فعالیت‏های فرهنگی ایشان بود که به برخی از مهم‌ترین آنها اشاره می‌شود:

مباحث فقهی، تفسیری، كلامی و تربیتی

سخنان و روایات ارزشمندی در موضوعات فقهی، تفسیری، اعتقادی و تربیتی از امام هادی (ع) به جای مانده است كه راهنمای مسلمانان و شیعیان در طول تاریخ اسلام خواهد بود؛ از جمله زیارت جامعه كبیره كه در مفاتیح الجنان آورده شده كه دارای مضامین و معارف اصیل اسلامی است. همچنین امام هادی (ع) با تربیت شاگردان بسیار، گام‌های بلندی در زمینه نشر احکام اسلام برداشت. برخی منابع تعداد شاگردان ایشان را حدود 185 نفر ذکر کرده‎‌اند.

مبارزه با گروه‌‏های منحرف عقیدتی 

همان‌طورکه گفته شد، دوران امامت امام هادی، اوج پیدایش مکتب‏های گوناگون عقیدتی بود که بستر آن با ایجاد فضای فکری از سوی حکومت عباسی فراهم شده بود. این گروه‏ها عبارت بودند از:

 فرقه غلات

«غلات» افرادی تندرو، افراطی و بی‏منطق بودند که درباره امامت، مبالغه بیش از حد می‌کردند و به امامان نسبت خدایی و پیامبری می‌دادند. آنان با عقاید انحرافی خود، بسیاری از واجبات الهی را حرام و بسیاری از گناهان کبیره را حلال می‌دانستند، همچنین سعی داشتند تا وجوهاتی که مردم به امام می‏پرداختند، به چنگ آورند و با تشریع بدعت‏های مختلف در دین، به امیال نفسانی خود رنگ شرعی و دینی دهند و با این اعمال موجب بدنامی شیعه در عصر گسترش فرهنگ‌ها شده بودند، اما امام با آنان مبارزه کرده و آنان را همواره طرد می‏کرد.

 فرقه صوفیه 

یکی دیگر از گروه‎های منحرفی که با نفوذ در جامعه اسلامی، موجب بدنامی شیعه شده بود، «تصوف» بود. پیروان این مکتب، با چهره‏ای زاهد، خداپرست و بی میل به دنیا، مردم را گمراه می‏کردند. آنان نیز مانند غلات از این روش در جهت رسیدن به اهداف سودجویانه خود در زمینه‏های مختلف استفاده می‌کردند. 

 فرقه واقفیه 

این فرقه بعد از امام موسی کاظم (ع)، متوقف در ولایت‌پذیری ائمه شدند. آن‌ها با انکار امامان پس از امام کاظم و موضع‏گیری در مقابل آنان، مردم را نیز از پیروی امامان منع می‌کردند. در مقابل این فرقه، امام هادی برای اثبات جایگاه امامت و پیشوایی خود با آنان دست به مقابله فرهنگی زد و آنها را نیز چون فرقه غلات و صوفیان، مورد لعن و نفرین قرار داد تا مردم آنان را بشناسند.

 فرقه مجسمیه 

این فرقه بر این باور بودند که خداوند جسم است. آنان برداشت‏هایی بسیار سطحی و ابتدایی از دین داشتند و از درک چیزهایی که از حالت جسم و ماده خارج بود، ناتوان بودند. به همین خاطر بسیاری از حقایق هستی را که خارج از دایره جسم و ماده بود، انکار می‏کردند یا آن را تا عالم ماده پایین می‏کشیدند. 

 فرقه اشاعره

«اشاعره» یا باورمندان به رؤیت گروهی بودند که تصور می‌کردند خداوند را در روز رستاخیز خواهند دید. حتی آنها بر این باور بودند که خداوند با چشم مادی قابل دیدن است. 

مناظره‌‏های علمی و اعتقادی 

حکومت عباسی، همواره به دنبال برپایی جلسات مناظره و گفت‏وگوی علمی بود که در زمان مأمون به اوج خود رسید و این روال تا دوران امامت امام هادی نیز ادامه داشت. این جلسات با هدف در هم شکستن چهره علمی امامان و زیر سؤال بردن دانش و امامت آنان تشکیل می‏شد. البته این سیاست بیشتر باعث رسوایی خود حکومت می‌شد، زیرا امام از این فرصت برای روشن کردن اذهان عمومی و نشر فرهنگ اسلامی استفاده می‏کرد. در شرایطی که دولت عباسی می‏کوشید تا با زیر نظر گرفتن امام و کنترل شدید ملاقات‏های ایشان با شیعیان، از روشن شدن افکار مردمی جلوگیری کند، برپایی نشست‏های علمی در تناقض با این سیاست بود و امام با پاسخ به پرسش‌های مطرح شده، علاوه بر اثبات جایگاه علمی خود، به صورت غیرمستقیم، معارف واقعی اسلام را در اختیار خواهندگان قرار می‌داد. 

نوشتن رساله کلامی 

از جمله تلاش‏های علمی ـ فرهنگی امام هادی (ع)، تحریر رساله کلامی با هدف پاسخ‏گویی به مشکلات اعتقادی بود. امام در این رساله، با ایراد بحث‏های مستدل درباره قرآن و عترت و معرفی ثقلین و لزوم تمسک به آن، مبحث جبر و تفویض را که از پیچیده‏ترین مسائل کلامی است، با بیانی صریح و شیوا مطرح و نقد کرده و نظر امامیه را با عنوان «الأمرُ بینَ الأمرین» به اثبات رسانیده است. 

رفع تردیدهای دینی 

علاوه بر شبهات کوچک و بزرگی که از سوی دانشمندان و فرقه‏های آن دوران در حوزه دین مطرح می‏شد، گاهی کشمکش‌های‏ بزرگی نیز درخصوص مسائل بنیادین اسلام، پیش می‌آمد که باعث فتنه در میان مسلمانان و شیعیان می‌شد.؛ یکی از بزرگ‏ترین این فتنه‌جویی‏ها، موضوع مخلوق بودن قرآن بود. حکام عباسی مخالفان با این مساله را به شدت سرکوب می‏کردند. در این میان، امام هادی با بدعت شمردن این بحث‏ها و بیان «قرآن کلام خداست»، خط بطلان بر روی این اندیشه انحرافی کشید و شیعیان را از این آشفتگی فکری بیرون آورد.

پیش‏تر این پرسش در حضور امامان دیگر نیز مطرح شده بود و همه آنان در پاسخ به «قرآن کلام خداست، همین و بس» اشاره کرده بودند.

 مبارزه با خرافات 

از جمله تلاش‌های مهم امام هادی در دوران امامت، مبارزه با خرافات و از بین بردن بدعت‌ها و اندیشه‌های غلط بود که موجب گرایش بیشتر جامعه به سوی ارزش‌های راستین اسلام می‌شد. 

شهادت امام علی النقی (ع)

سرانجام امام هادی (ع) در 41 سالگی توسط حکومت عباسی مسموم و به شهادت رسید. ایشان در سامرا و در خانه‌ای که در آن بیست سال زندانی و تحت نظر حکومت بود، به خاک سپرده شد.

نظرات شما