رویداد۲۴ بورس، بازاری جذاب و پر پتانسیل برای سودآوری که برای به ثمر رسیدن اهدافمان در این بازار باید صبور باشیم. البته این بازار پر فراز و نشیب در سالهای اخیر اعتماد دوست دارانش را از دست داد و با عقبگرد سرمایهگذاران روبرو شد. بازی با سهم و سهام تفریح بورس بازان است اما مدیران اقتصادی و سیاست گذاران دولتی در برخی مواقع با تصمیم گیریهای بد موقع یا بدون فکر به این بازار سودده آسیب وارد کردند.
گسترش نیوز در گفتگوی مفصل با احمد اشتیاقی کارشناس بازار سرمایه به بررسی تحولات در بازار بورس و پیشبینیها درباره یک سال پیش روی این بازار پرداخته است که در ادامه میخوانیم.
یک سری از عوامل در ابتدای بهمن ماه سال گذشته تا ۱۸ اردیبهشت، استارت رشدی بازار را زدند. بخشنامه مرتبط با هیئت وزیران برای نرخ خوراک پتروشیمیها و سوخت در ۱۸ اردیبهشت سال جاری اتفاق افتاد و در این روز بازار متاثر از افزایش دلار نیمایی از ۲۸۵۰۰ به ۳۸۵۰۰ قرار داشت. همچنین بانک مرکزی از سیاست تثبیت نرخ ارز به ۲۸۵۰۰ صرف نظر کرد و اجازه داد در سامانه مبادله ارز و طلا قیمت دلار پتروشیمیها و فولادیها و عملا ارز حاصل از صادرکنندگان در این محل کشف قیمت شود. در این زمان مطرح کردند که میتوان به جای دلار ۲۸۵۰۰ در این سامانه ارز حاصل از صادرات را بفروش برسانند، استارت رشدی بورس از این نقطه شروع شد و زمان دقیق آن هم اواسط بهمن ماه سال گذشته بود.
وقتی بازار رشد کرد به تدریج اعتماد از دست رفته به واسطه اتفاقهای سال ۱۳۹۹، کمی ترمیم شد و طبق اذغان مجید عشقی رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار، روزانه ۱۰۰۰ میلیارد تومان منابع جدید به بازار تزریق شد. بر همین اساس شاخص کل از محدوده ۱ میلیون و ۹۵۰ تا ۲ میلیون و ۵۰۰ هم رشد کرد. بورس بعد از تجربه این رشد از طریق عرضه حقوقیها به دنبال مدیریت شاخص کل بود. از طرفی دیگر، میخواستند عرضهها بیشتر شود و یا موضوعی که اخیرا افشا شده است، تصویب نرخ خوراک ۷ هزار تومانی در همان زمان بود، از طرفی هم مقداری از انتظارت تورمی فروکش کرد.
بعد از رسیدن به اواخر اردیبهشت سال جاری، دلار آزاد مجدد روند کاهشی گرفت. از طرفی بحثهای مرتبط با توافق شنیده شد، ارتباطات خوبی که با کشورهای همسایه مخصوصا عربستان داشتیم مقداری از انتظارات تورمی را تعدیل کرد که همه این عوامل برای نزولی شدن روند بازار موثر بود و تا به اینجا روند کاهشی ادامهدار بوده است.
اینکه چه عواملی میتواند بازار را به روند صعودی برگرداند به نظر بنده بخش عمدهای از آن مرتبط با تصمیمات دولت است. بحثهای مرتبط با نرخ خوراک پتروشیمی یا نرخ سوخت مطرح شده است که بر این اساس سقف ۷ هزار تومان و حتی ۴ هزار تومان را به صورت ثابت اعمال کنند و همچنین بحثهای مرتبط با نحوه مدیریت نرخ ارز در سامانه نیمایی دوم یا سامانه نرخ ارز دلار نیز پیشنهاد شده است. البته این ابهام وجود دارد که آیا در همین قیمت ۳۸۵۰۰ ثابت میماند و یا بانک مرکزی امکان افزایش را در این سامانه به نرخ ارز خواهد داد؟ این ابهام هنوز برطرف نشده است. همچنین نرخ سود یا نرخ اوراق بدهی هم باید مدیریت شود، در حال حاضر بانکها نرخ سودی که اعلام میکنند فراتر از نرخ شورای پول و اعتبار است. شورای پول و اعتبار سقف ۲۳ درصد را برای نرخ سود سپرده لحاظ کرده است در صورتیکه بانکها نرخ سود ۲۷ درصدی هم به یک سری از منابع میدهند، بنابراینعدم مدیریت نرخ سود معضلی است که باید حل شود تا در پی برنامهای نرخ سود کنترل شود و به بانکها این اجازه داده نشود که بیشتر از این نرخ سود پرداخت کنند. همه این عوامل به صورت جمعی بر بازار بورس موثر است و باعث شده که بازار پتانسیل رشد نداشته باشد.
بیشتربخوانید: سرنوشت بورس با ثبات نرخ ارز
اگر از نظر بنیادی عواملی که باعث افزایش سودآوری شرکتها میشود را عیان کنیم، بازار پتانسیل صعودی شدن را دارد. به عنوان مثال اگر گزارشهای ۳ ماهه شرکتها بتواند ذائقه سرمایه گذاران را با توجه به انتظاری که دارند تامین کند در این صورت قادر خواهد بود روند بازار را از حالت ریزشی خارج کند. از طرفی حضور در مجامع و تقسیم سود هم در روند بازار موثر است. هر چقدر تقسیم سودها بیشتر باشد منابعی که از طریق تقسیم سود به سهامدار میرسد باز امکان بازگشت به بورس را خواهد داشت. زمانی که نقدینگی در بازار کم میشود، تقسیم سودهای بالا میتواند توسط سهامدارها مجدد به خرید سهام منجر شود. بنابراین این خود ابزاری است که میتواند روند بازار را تا پایان تیر ماه بهبود بخشد.
سیاست بانک مرکزی در خصوص نرخ ارز در سامانه نیمایی دوم باید مشخص شود که آیا قرار است بر نرخ ۳۸۵۰۰ نگه داشته شود و یا اجازه رشد خواهد داشت. این ابهام باید برطرف شود. در صورتیکه دلار در بازار آزاد به فرض به محدوده ۶۰ هزار تومان برسد، ولی کماکان دلار نیمایی همان ۳۸۵۰۰ باقی بماند، این ریسک برای بازار وجود دارد که به جای اینکه پول از بازار موازی به بورس وارد شود از بازار سرمایه حتی خارج شود!
انتشار گزارشهای ۳ ماهه شرکتها تا پایان تیر ماه فرجه قانونی است اما در این بین شرکتها گزارشها را دقیقه نودی منتشر میکنند. اگر شرکتهای بورسی نهایتا تا ۱۵ تیر ماه گزارشها را روی کدال منتشر میکردند به روند بازار کمک میکرد. قاعدتا این روالی که اکثر شرکتهای بورسی گزارشها را ۳۰ تیر نهایت ۳۱ تیر منتشر میکنند، تراکم ا طلاعاتی ایجاد میکند و همه سهامداران هم تا پایان روز کاری تیر ماه منتظر نگه میدارد. به عنوان مثال گزارشهای ۳ ماهه ارفع منتشر شد و توانست ذائقه بازار را برآورده کند و این سهم نیز با اقبال سهامداران روبرو شد. بنابراین اگر گزارشهای خوبی از شرکتها هر چه سریعتر به دست سهامداران برسد، برای این روزهای بازار میتواند کمک کننده باشد.
بورس در بلند مدت با توجه به سوابقی که پشت سر گذاشته است، بیشترین بازدهی را داشته است. اگر به دورههای ۵ ساله، ۱۰ساله یا ۱۵ساله بورس نگاهی بیاندازیم بالاترین سود دهی را بازار سرمایه نسبت به بازارهای موازی داشته است اما در کوتاه مدت به دلیل مسائلهای مرتبط با سیاستهای دولت که بعضا ممکن است این سیاستها در راستای بازار سرمایه نباشد و در راستای کنترل قیمتها یا کنترل حجم نقدینگی یا تورم مد نظر است، این احتمال وجود دارد که بورس با آسیبهایی روبرو شود. ولی سیاستهای کنترلی تثبیتی در بلند مدت امکانپذیر نیست و در بلند مدت اقتصاد ایران نشان داده است که به سیاستهای درست برمی گردد. ما در بلند مدت نتوانستیم دلار ۴۲۰۰ تومانی را حفظ کنیم و مجبور شدیم دلار را به سمت دلار نیمایی سوق دهیم و این اتفاقی بود که در سال گذشته رخ داد. بنابراین اصولا در بلند مدت دولتها نمیتوانند سیاستهای کنترلی تثبیت قیمت را حفظ کنند و مجبور میشود به ساز و کار بازار تن بدهند. وقتی این اتفاق میافتد آن کسی برنده میشود که سهامداری انجام داده است و در بازارسرمایه حضور داشته است و این نه فقط گفته بنده که از روی آمارها نیز کاملا مشخص است.
اگر استارت رشد بازار از سال ۱۳۹۶ لحاظ شود، بازار سرمایه نسبت به بازارهای موازی میزان رشد بالاتری را ثبت کرده است. علی رغم همه این مسائل پیش بینی بنده برای یک سال پیش روی بورس این است که ممکن است بانک مرکزی نرخ دلار نیمایی را بتوند کنترل کند ولی این توفیق تا آذر ماه بیشتر جوابگو نخواهد بود بعد از آن باید تجدید نظر کرد. به دلیل مشکلاتی که در اثر ناترازی ارزی ایجاد میشود و مسائل فساد و رانتی که در ارزها ایجاد میشود و احتمال رشدی که در دلار آزاد بعد از شهریور ماه وجود دارد، بانک مرکزی مجبور میشود دلار نیمایی را به صورت تدریجی تا ۴۵ هزار تومان افزایش دهد. در این مقطع بورس نیز پتانسیل رشد خود را هم به واسطه شرایطی که برای دلار آزاد ایجاد میشود هم به واسطه افزایش دلار نیمایی، میتواند با افزایش سود آوری شرکتها مواجه شود و در نهایت شاخص کل را هم صعودی کند.
اصلاح آنچنانی در خصوص شاخص کل پیشبینی نمیشود و به تدریج هم به نظر بنده هم گزارشهای ۳ ماهه ذائقه بازار را تامین میکند هم دلار نیمایی نمیتواند این فاصله ۲۵ درصدی را با دلار آزاد داشته باشد. به عنوان مثال اگر دلار آزاد روی محور ۵۰ هزار تومان در نظر بگیریم و دلار نیمایی ۳۸۵۰۰، تقریبا ۲۵ درصد اختلاف قیمت دارند. این اختلاف قیمت طبق شرایطی که برای دلار نیمایی اعلام شده بود حداکثر باید ۱۰ درصد باشد و بنابراین این به نوبه خود یک پتانسیل نهفته در بازار است و بورس امکان افزایش سوداوری دارد. همچنین باتوجه به گزارشهای ۳ ماهه به نظر میرسد پی بهای بازار را به عددهای ۵ تا ۶ واحد قرار بدهد و این ۳ ماهه را با تصور تکرار در ۴ دوره، قیمت مناسبی برای خرید میتوان برداشت کرد. در کل تاکید میکنم بازار ارزنده است و بورس بیشتر از نبود نقدینگی رنج میبرد و بازار ما عادت ندارد در نقاط تعادلی قرار بگیرد. نوسان گیرها و کسانی که روزانه در بورس معامله میکنند، از طریق کاهش سهام میتوانند نوسان خود را بگیرند و سهم را به سمت پایین سوق میدهند اما جدای از این موضوع بازار از لحاظ ارزندگی مشکل خاصی ندارد.