رویداد۲۴ «دولت از سوی محافل پنهان برای احیای گشت ارشاد تحت فشار است» عنوان یادداشت محمدصادق جوادی حصار برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: متاسفانه مسوولان ایرانی فراموشکار هستند. وعدههای بسیار میدهند و کمتر عمل میکنند. فراوان صحبت و ایدهپردازی میکنند و خیلی زود هم فراموش میکنند چه وعدههایی به جامعه دادهاند و چه بار سنگینی بر دوش دارند، چون فراموشکارند و نسیان دارند، تحت فشار این گروه و آن گروه؛ این جناح و آن جناح، تصمیماتی میگیرند، اما کمتر به عواقب تصمیمات خود میاندیشند. اتفاقی که امروز در جامعه ایرانی رخ داده، آن است که بین دستگاههای دولتی و حاکمیتی و مطالبات مردم، فاصلهای جدی ایجاد شده است. تلاش هم برای رفع این فاصلهها نمیشود. مسوولان مطالباتی برای خودشان و مردم مطالبات دیگری دارند. حتی اگر ملاک و معیار رای مردم و مطالبات مردم باشد، مسوولان به روشهای مختلف اذعان کردهاند که اکثریت جامعه ایران مطالباتی را به ویژه در حوزه اجتماعی دنبال میکنند که نسبتی با عملکرد دولت سیزدهم ندارد.
در واقع مغایرت رفتاری و گفتاری میان دولت و مردم وجود دارد. اینکه دولتمردان ایرانی تحت شرایطی تصمیم گرفتهاند که حجاب اجباری و گشت ارشاد را که قبلا هیچ دستاورد مثبتی نداشته و خروجی آن در جهت هماهنگ کردن دولت و ملت نبوده، دوباره احیا کنند، هیچ معنایی ندارد جز اینکه دستگاههای دولتی ایران به نوعی ابنالوقت هستند. هر لحظه بسته به شرایط ممکن است تصمیماتی بگیرند و کمتر به عواقب آن توجه میکنند.
بیشتر بخوانید: روزنامه همدلی: بازگشت خشونت به بهانه حجاب، ناآرامیها را تکرار میکند
روز و روزگاری ممکن است بر اثر یک اشتباه جانی ستانده و فردی کشته شود، در این صورت دولت برای کنترل افکار عمومی و مهار اعتراضات وعدههایی میدهد و گشت ارشاد را بلاموضوع اعلام میکند؛ فردا که فضا آرامتر شد و ثبات بیشتری شکل گرفت، ریشه مشکلات را به فلان دسته و بهمان گروه و دشمنان خارجی و بدخواهان و... حواله میدهند، بعد هم اعلام میکنند که مطالبات اصلی مردم فشار بیشتر به خاطر حجاب است.
استدلال آنها هم این است که گروه معدودی در فلان نقطه تجمعی داشتهاند و حجاب اجباری و اسلامی حداکثری را خواستار شدهاند؛ بنابراین گشت ارشاد باید احیا شود. شخصا معتقدم در اصل دین هم اجبار و اکراهی وجود ندارد، چه برسد به حجاب و چه برسد به اینکه حجاب به اجبار به افکار عمومی تحمیل شود. این تصمیمات بدون تردید، عوارض سوئی دارد که بدون تردید به نفع ثبات، امنیت، گشایشهای فرهنگی و امنیتی و... نخواهد بود.
به نظرم دولت از سوی برخی محافل آشکار و پنهان تحت فشار قرار گرفته که آبها از آسیاب افتاده، بنابراین میتوانید مسیر اشتباه قبلی را بروید! منتظرند رخداد دیگری از جنس فوت مهسا امینی در کشور تکرار شود تا تجدید نظر موسمی در تصمیمسازیهای غلط صورت بگیرد. نمیدانم این رفتارهای دمدمیمزاجانه سرنوشت کشور را به کدامین هزارتوهای دهشتناک سوق میدهد.