روی
*از ۱۶ باشگاه لیگ برتری فقط ۶ باشگاه مجوز حرفهای دارند.
*اگر باشگاهی ۳ دوره نتواند مجوز حرفهای بگیرد آن باشگاه طبق قانون باید منحل شود.
* دو باشگاه ما که در لیگ قهرمانان آسیا هستند زیانده بودند، اما تضمین دادند تا این مشکل را حل کنند.
* اکثر تیمهای لیگ برتری زیانده هستند و هیچ درآمدی ندارند.
*دو تیم در لیگ برتر فقط درآمدزا هستند؛ آن هم، چون شرکتهای صنعتی حمایت میکنند نزدیک ۳۰۰میلیارد و تیم دیگر هم نزدیک ۱۰۰ میلیارد درآمد دارند.
سوالاتی که در این میان مطرح میشود بسیار واضح هستند؛ با این تعداد باشگاههای زیانده، بی درآمد و به عبارت بهتر ورشکسته و داغان، ترکاندن این همه بمب نقل و انتقالاتی چگونه امکان پذیر است؟ منابع درآمدی این تیمها از کجاست؟
باشگاههای لیگ برتری، اغلب نه تولید کننده بازیکن هستند نه منابع درآمدزایی مشخص دارند. باشگاههایی از هر لحاظ مصرف کننده که حتی هزینههای جاری خود را از منابع دولتی دریافت میکنند برای به چنگ آوردن یک بازیکن در کوران نقل و انتقلات، حاضر به پذیرش هزینههای ۱۰۰ میلیاردی هستند، اما این پول از کجا میآید؛ منشاء و مبداء آن از کجاست؟
از همه اینها مهمتر اینکه به دستور کنفدراسیون فوتبال آسیا، باشگاههایی که درآمد ندارند و فارغ از چرخه حرفهای گری فوتبال قرار گرفته اند، به زودی باید منحل شوند! در نتیجه دور نیست آن روز که لیگ برتر فوتبال ایران به زودی تنها با ۲ یا نهایتا ۳ تیم به راهش ادامه دهد که این داستان هم قطعا عملی نخواهد بود. برای رهایی از این ماجرای تلخ، چه راهکاری وجود دارد؟
فوتبالی که درآمد ندارد و باشگاههای به اصطلاح حرفهای آن زیان ده هستند، چه آیندهای در آسیا خواهند داشت؟