رویداد۲۴ روزنامه شرق نوشت: این روزها «فرد سوم» از سایه خارج شده و تلاش میکند به جای پاسخگویی درباره افراد تحت مسئولیتش، به دیگران حمله کند. در این میان حمله «فرد سوم» به معاون رئیسجمهور اهمیت بیشتری دارد؟ در دولت چه خبر است؟ چرا رئیسجمهور و معاون فناوری او با مسدودسازی کسبوکارها به بهانه تصاویر افراد بیحجاب مخالفاند اما در عین حال فردی که به لحاظ نسبی با ابراهیم رئیسی نسبتی دارد، به جای گفتوگو در اتاق جلسات در فضای مجازی پاسخ دهقانیفیروزآبادی را میدهد؟ آیا میان آنچه در گیلان رخ داد و بیرونآمدن «فرد سوم» از سایه نسبتی وجود دارد؟ چرا میثم نیلی (مشاور ارشد وزیر ارشاد) پای نهادهای امنیتی را به میان کشید و مدعی شد «اپلیکیشنهایی» که بیادبانه آنها را «بیناموس» خطاب میکرد از آنها دفاع میکنند؟ منظور او کدام نهادهای امنیتی است؟ و مهمتر از آن اینکه چه نسبتی میان این اتفاق و صدور حکم ارتداد از سوی وی برای سیدمحمد خاتمی وجود دارد؟
در نیمه اردیبهشت 1401 وقتی ماجرای «سیسمونیگیت» برای محمدباقر قالیباف پیش آمد، مهدی طائب رئیس قرارگاه عمار در سخنانی اعلام کرد که «ردپای میثم نیلی» در این ماجرا وجود دارد. اما بلافاصله ناگزیر به عذرخواهی شد و در یک ویدئو از ساحت ایشان عذرخواهی کرد: «بنده عرض میکنم که ساحت حضرت آقای نیلی از این حرفها پاک و مُبرّاست و اعتقاد دارم ایشان اصلا در این فضا نیست. اگر اتهامی به دیگران زدهایم نباید در پستو توبه کنیم بلکه باید برای همه بیان کنیم».
حالا او چند روزی است که از سایه خارج شده است. اول برخی از اپلیکیشنها را «بیناموس» خطاب میکند و بعد به معاون رئیسجمهور و سیدمحمد خاتمی حمله میکند. اساسا اینکه در چنین شرایطی تریبون پخش زنده شبکه سوم به او سپرده میشود حرفهای بسیاری دارد.
میثم نیلی برادر داماد ابراهیم رئیسی است. او در پاسخ به این اظهارات سیدمحمد خاتمی که گفته بود «من با حجاب مشکل ندارم اما با حجاب اجباری مشکل دارم» در آنتن پخش زنده شبکه سوم میگوید: «مشرکانهتر و ارتدادآلودتر از این سخن سراغ ندارم... چگونه جرئت میکند مخالف حکم خدا و قرآن حرف بزند؟».
تاکنون حکم «بغی» و «سران فتنه» به خاتمی داده شده و نزدیکان رئیسجمهور اینبار پا را فراتر گذاشته و حکم ارتداد و کفر صادر میکنند. اما بیایید ببینیم آیا میتوان از آنها بوی دغدغه دینی برای زیرمجموعه وزارتخانه خودشان را هم استشمام کرد؟
«گاهی مسائلی درمورد برخی سکوها مطرح میشود، در جلساتی که با نهادهای امنیتی و اطلاعاتی داشتم، متوجه شدم که این تصاویر عموما از حسابهای شخصی منتشر شده و بعضا زمان آنها مربوط به هشت ماه گذشته است و هر انسانی متوجه نقش نفر سوم برای ایجاد شکاف میشود». این اظهارات دهقانیفیروزآبادی، معاون فناوری ارتباطات رئیسجمهور است که درمورد اپلیکیشن طاقچه بیان شده بود.
پیش از آن میثم نیلی، مشاور وزیر ارشاد و مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی در واکنش به انتشار تصاویر بیحجاب کارکنان پلتفرم طاقچه این اپلیکیشن را به «بیناموسی» متهم کرد و نوشته بود: «عفاف و حجاب، نشانه فرهنگ ایرانیان است، کار فرهنگی بدون فرهنگ، ره به ناکجا است. تا قانون جدید [عفاف و حجاب مجلس] تکلیف سکوها [پلتفرمها] را روشن کند، هم ناشران انقلابی، هم کتابخوانهای مؤمن و عزیز، تجاهر و تظاهر به بیفرهنگی، بیناموسی و بیقانونی را خودشان تنبیه و نهی از منکر میکنند»
درست بعد از اینها بود که نیلی به برنامه «بدون گارد» در شبکه سوم دعوت میشود و در مورد اظهارات سیدمحمدخاتمی فتوای ارتداد صادر میکند. نکته اینجاست که ظاهرا مجمع ناشران انقلاب اسلامی رقیب طاقچه نیز به حساب میآید و پیشتر اپلیکیشن در زمینه فروش دیجیتال حوزه نشر به راه انداخته بود که با شکست مواجه شد.
حالا بازگردیم به اظهارات معاون رئیسجمهور دهقانیفیروزآبادی. نیلی در پاسخ به معاون رئیسجمهور نه در اتاق جلسات درونی دولت، بلکه در فضای عمومی در زیر نوشته دهقانیفیروزآبادی در شبکه اجتماعی ویراستی پاسخ او را داد و معاون رئیسجمهور را به انفعال متهم کرد و پای نهادهای امنیتی را به میان کشید. او در این پاسخ نوشت: «برادر دهقانیفیروزآبادی سلام. اگر ناشران و مردم مؤمن و انقلابی به موضع نادرست و منفعلانه امثال شما و حمایت آشکار و پنهان دستگاه امنیتی از پلتفرمهای متخلف و متجاهر به فسق و بیناموسی و بیقانونی اعتراض کردند. نفوذیاند؟ انصاف و حق این است؟ اسباب تأسف».
چرا معاون رئیسجمهور وقتی از «فرد سوم» حرف میزند که عامدانه این شکافها را فعال میکند، نیلی به سرعت پاسخ او را میدهد؟ کدام کانون حامی او به سرعت او را به صداوسیما میبرد تا ضمن حمله به سیدمحمد خاتمی برای خود حاشیه امن بسازد؟ اگر واقعا نگران بیناموسی اپلیکیشنهاست، چگونه نسبت به زیرمجموعه خود بیتفاوت است؟ مگر میشود با سکوت از آن گذشت؟
بهتر نیست مشاور وزارت ارشاد که اینقدر نگران «بیناموسی» است، لبش را هم برای افتضاح زیرمجموعه خود در گیلان تر میکرد و نشان میداد تا چه اندازه نسبت به «اخلاق» در جامعه نگران است؟ چگونه برای یک عکس بیحجاب یقه پاره میکنند، اما درمورد «شنیعترین اعمال» در زیرمجموعه خود سکوت میکنند؟ چطور فکر میکنند با فرار به جلو و حمله به دیگران میتوانند دامن خود را از این آلودگی پاک کنند؟
به نظر میرسد جریان خالصسازی در درون دولت موقعیت خود را در خطر دیده و از سایه خارج شده و این فرصت مناسبی است که دستکم او را درمورد عملکرد فردی که در زیرمجموعه وزارت ارشاد فعالیت میکرد پاسخگو کرد؟ آیا خالصسازیهای بیشتری در دولت در راه است؟ چه کسانی قرار است از قطار دولت سیزدهم به بیرون پرتاب شوند؟ و مهمتر از همه اینکه «آیا فرار رو به جلو و دادن حکم ارتداد میتواند برای این فرد حاشیه امنی بسازد که در ذیل آن یاران نزدیک به خود را از پرونده گیلان به سلامت خارج کند؟»