رویداد۲۴ سعید شمس: حجت الاسلام محمد مقدم عضو مجمع روحانیون و رئیس پژوهشکده امام خمینی در گفتوگو با رویداد۲۴ درباره مسئله حجاب و نگاه جمهوری اسلامی به ماجرا و تفاوت آن با نگاه مردم، گفتوگو کرده است. بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
* هر موضوعی حتی قانون هم باشد، باید با نظر و عقیده جامعه هماهنگی داشته باشد. یعنی وقتی قانون پذیرشی در میان افکار عمومی ندارد، طبیعتا جز افزایش مجرمان اثر دیگری نخواهد داشت.
* مسئله حجاب مسئله چالشبرانگیزی است که در زندگی اجتماعی و فرهنگی بروز کرده است بنابراین به تجزیه و تحلیل واقعبینانهای احتیاج دارد. اینکه مساله حجاب از نگاه فقهیان، اسلامگرایان و اسلامشناسان واجب است، واقعیتی است که جای خود دارد و در آن مناقشهای نیست. اما آنچه امروز در جامعه چالشبرانگیز شده است، این است که آیا میتوان نسبت به پوشش زنان و دختران جامعه الزام و اجبار کرد و بیتوجهی به این امر را جرم تلقی کرد یا نه؟
* آنچه معلوم است، این است که حوزویان، دانشگاهیها و افرادی که به شکلهای مختلف در حوزه امور اجتماعی صاحبنظر هستند، این نظر را دارند که وقتی جامعه امری را بر نمیتابد، حتی اگر قانون هم باشد، باید بر پایه نظر و خواست جامعه داشته باشد؛ در غیر این صورت همین قانون کارکردی جز افزایش اختلاف و جرم جنایت ندارد بنابراین مسئلهای که به عنوان مناقشه جدی خودنمایی میکند، اجبار یا اختیار حجاب است. در واقع اینکه زنان را بر امر حجاب مجبور کنیم و در صورت عدم پذیرش به عنوان مجرم برخورد کنیم، موضوعی است که جامعه امروز ما این را به هیچ وجه بر نمیتابد.
* عدم پذیرش عمومی در سطح جامعه به عنوان مناقشهای جدی جامعه را با بحران مواجهه خواهد کرد لذا برخی صاحبنظران معتقدند، به با وجود اینکه حجاب واجب شرعی است، حکومت باید بررسی کرده و ببیند آیا اجبار کردن زنان برای محجبه شدن امکانپذیر است یا نه؟ آیا این اصرار حاکمیت عقلایی است و همچنین اینکه اگر خودِ اجبار موجب نمیشود خیلی از ارزشها یا خیلی از بنیادهای دیگر را دستخوش قرار بدهد؟ یعنی برای حفظ حجاب آیا مرتکب فروریختن برخی از ارزشهای دیگر دینی یا اخلاقی جامعه نمیشویم؟ اینها مسائلی است که حول حجاب اجباری میچرخد.
* آنچه که امروز در این مساله مناقشه دیده میشود، این است که حجاب مثل خودِ مساله دین امری انتخابی است. وقتی خودِ دین اجباری نیست و خداوند بزرگ «لا اکراه الدین» را صریحا مطرح کرده است، یعنی اصل دین اجبار نمیپذیرد، چرا فرعی از فروع دین را میخواهیم اجباری کنیم؟
* قانون در هر شرایطی باید با خواست و اراده عمومی همخوانی داشته باشد. مجلس چگونه میتواند موضوعی را که میداند در عرصه عمومی با آن مخالفت سرسختی میشود، قانون کند؟ این رفتار چه معنایی دارد؟ آیا مجلسیها نمیدانند با اصرارشان موجب بروز و ظهور مناقشههای اجتماعی و فرهنگی در جامعه میشوند؟
* متاسفانه حاکمان ما نمیخواهند واقعیتهای جامعه را بپذیرند. به خصوص در مقطعی که مردم دچار بسیاری از مشکلات هستند و مشکلات معیشتی مردم را به این نتیجه رسانده است که مدیرانی ناکارآمد روی کار هستند و به همین دلیل در زندگی گرفتاریهای زیادی را تجربه میکنند.
* مردم ایران میبینند که مسئولان با دنیا چطور رفتار میکنند و تن به تنشزایی میدهند. در اینصورت است که به خود میگویند مسئولان چرا به جای رفع مشکلاتی که اکثر جامعه را گرفتار کرده است، دغدغهشان فقط معطوف به حجاب شده است؟
* اگر حکومت بتواند مشکلات ساختاری را رفع کند، طبیعتا مردم با برخی از موضوعها کنار خواهند آمد. اما وقتی جامعه روز به روز بیشتر گرفتارتر میشود، وقتی نظام روی حجاب اصرار میکند، تناقضی به وجود میآید که در جامعه دودستگی ایجاد خواهد کرد. حالا این موضوع قانون باشد یا امر به معروف یا نهی از منکر، هیچ فرقی نمیکند. وقتی مشکلات کمر مردم را خم کرده است، پرداختن به موضوعی فرقی مردم را عصبی میکند.
* اگر حاکمان دنبال حل مساله هستند؛ باید از مردم نظر بخواهند. چرا حاکمیت از همهپرسی در مسائل مختلف نگران است؟ به هرحال در جامعه بنیادهای شناخته شدهای هستند که میتوانند اجبار یا اختیار در حجاب را به نظرسنجی عمومی بگذارند. آما آنچه در همه این سالها مشاهده شده است، جامعه «دستور» را نمیپذیرد. بالاخره نسل فعلی نسل خاصی است که خواستههایش، مناسباتش، مرجعیتش و ... با نسل قبلی فرق دارد و باید در هر مسئلهای قانع شود. یعنی با فرمان دادن نمیتوان چیزی را به این نسل تحمیل کرد؛ به خصوص در انتخابش برای شیوه زندگی، انتخاب نوع لباس و ... که به هیچ وجه زیر بار نمیرود.
به اسم قانون
دارن بی قانونی
میکنن.من
پس قققانونی
وجود نداردددد