رویداد۲۴ الهام عندلیب مقدم: «ذوالقرنین» یكی از ناشناختهترین و بحث برانگیزترین شخصیتهای تورات و قرآن کریم است.داستان ذوالقرنین در آيات ۸۳ تا ۹۷ سوره کهف آمده و سه مرتبه به این عبارت اشاره شده است.قرآن «ذوالقرنین» را یکی از پادشاهان گذشته میداند و از او به نیکی یاد میکند. اما به جزییات آن نمیپردازد.اولین آیه نشان ميدهد كه از گذشتههای دور، در ميان مردم ابهاماتی در مورد ذوالقرنین مطرح بوده است؛ بـه همین دليل خداوند به پیامبر میفرماید: «وَيَسْأَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْرًا؛ از تو درباره ذوالقرنين میپرسند، بگو به زودي گوشهاي از سرگذشت او را براي شما بازگو ميكنم ...»
آنچه از آیات دیگر برميآيد، اين است كه او مردي موحد، مؤمن، صالح، عادل، قوي، شجاع و مهـربان بوده، به هميـن خاطر مشمول لطف خاص خداوند شده و خدا به او قدرت و ثروتی بزرگ میبخشد؛ او به مال و ثروت علاقهاي نداشته است.
این که ذوالقرنین چه کسی بوده و با کدام یک از مردان معروف تاریخ مطابقت دارد، از گذشتههای دور مورد بحث مفسران و مورخان بوده است.
وجه تسميه ذوالقرنین
اولين اختلاف نظر میان مفسران، وجه تسمیه «ذوالقرنین» است، که میتواند اشاره به هر یک از موارد زیر داشته باشد:
برای بررسی شخصیت مردان تاریخ منطبق با ذوالقرنین، ابتدا باید خصوصیات فردی ذوالقرنین روشن شود؛بهترین منبع که به ویژگیهای ذوالقرنین اشاره کرده است، قرآن کریم است. ذوالقرنین توصیف شده در قرآن دارای ویژگیهای زیر است:
بیشتر بخوانید: حضرت سلیمان که بود؟
- او کسی بوده که قبل از نزول قرآن نامش در میان جمعی از مردم شهرت داشته و قریش یا یهود از پیامبر درباره او سؤال کردند.
- دارای تاج یا کلاهی بوده که بر بالای آن دو شاخ قرار داشته است.
- خداوند وسیله پیروزیها را در اختیار او گذاشته است.
- او سه لشکرکشی مهم داشته؛ اول به غرب، سپس به شرق و سرانجام به یک تنگه کوهستانی؛ او در هریک از این سفرها با اقوامی برخورد کرده است.
- او مردی موحد، مؤمن و مهربان بوده و از مسیر عدل و داد منحرف نمیشده، و به همین خاطر مشمول لطف خاص خداوند بوده است. او یار نیکوکاران و دشمن ستمکاران بوده و به مال و ثروت دنیا علاقهای نداشته است.
- او هم به خدا ایمان داشته و هم به روز رستاخیز.
-او سازنده یکی از مهمترین سدها بوده است. سدی که در آن به جای آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شده و هدف از ساختن آن، کمک به گروهی مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یأجوج و مأجوج بوده است.
(یأجوج و مأجوج نام قوم یا اقوامی است که به دلیل آزار و غارت اموال دیگران، گروهی ظالم معرفی شدهاند. بر اساس آیات قرآن، ذوالقرنین به سفارش ساکنان مناطقی که مورد آزار و اذیت یأجوج و مأجوج بودند، سدی برای مقابله با نفوذ آنان احداث میکند)
با توجه به خصوصیات ذکر شده در قرآن کریم، درباره ذوالقرنین نظریاتی وجود دارد و افراد زیادی را در تاریخ به او نسبت دادهاند که در اینجا به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود:
به گزارش رویداد۲۴ ذوالقرنین را به اسکندر نسبت دادهند، از این جهت که کلاه خودی بر سر میگذاشت که دو برآمدگی میان تهی داشت و بر هر یک پری از شتر مرغ یا پرنده دیگری میگذاشت. ولی این نظریه مردود است؛ زیرا اسکندر فردى مشرک و بتپرست بود و حتى در پى پیروزى بر هخامنشیان ادعاى خدایى کرد؛ بنابراین با آنچه در قرآن توصیف شده، منافات دارد.
طبق این نظریه، سدی را که ذوالقرنین ساخته، همان سد معروف «مأرب» در یمن است اما این نظریه هم اشکال دارد؛ زیرا سد ذوالقرنین طبق توصیف قرآن از آهن و مس ساخته شده و برای جلوگیری از هجوم اقوام وحشی بوده است، در حالیکه سد مأرب از مصالح عمومی و به منظور جمعآوری آب و جلوگیری از طغیان سیلاب ساخته شده است. همچنین در یمن چندین پادشاه به ذوالقرنین نسبت داده شدهاند که معلوم نیست مؤمن باشند.
برخی ذوالقرنین را به بزرگترين پادشاه قدیم کشور چین نسبت دادهاند، به این دلیل که تصور شده دیوار چین همان سد یاجوج و ماجوج است.
ولی این نظریه را نیز با استدلال به این که سد ذوالقرنین بین دو کوه و از آهن و مس مذاب ساخته شده، در حالیکه در ساخت دیوار چین از سنگ و مصالح معمولی استفاده شده، رد کردهاند.
این نظریه جدیدی است که دانشمند معروف اسلامی «ابوالکلام آزاد» مطرح کرده است و برخي از مفسران آن را پذيرفتهاند.کورش پادشاه ایران در دوره هخامنشی بوده که در سالهای 539 تا 560 قبل از میلاد زندگی میکرده است.
«علامه طباطبایی» نیز به نقل از «ابوالکلام آزاد» مینویسد: عدهای گفتهاند ذوالقرنین همان کوروش پادشاه هخامنشی در فارس است که قبل از میلاد میزیسته و با آنچه در قرآن توصیف شده مطابقت دارد.
در خصوص پیامبر بودن کوروش نظریات مختلفی وجود دارد؛ در برخی از روایات او از جنس بشر معرفی شده و در برخی دیگر فرشتهای آسمانی توصیف شده است. اما اکثر مفسران بر اساس بسیاری از روایات معتقدند که او از جنس بشر بوده و پیامبر نبوده، بلکه بنده صالحی بوده است.
همچنین از امام محمد باقر نقل شده است که ایشان میفرماید: «ذوالقرنین پیامبر نبود، لیکن مرد صالحى بود که خدا او را دوست مىداشت.»
در مورد عاقبت ذوالقرنین مطلبی گفته نشده است، اما اگر ذوالقرنين همان کوروش کبیر باشد، حکومتش توسط اسکندر مقدونی سقوط ميكند و او در پی زخمي شدن در جنگ سال ۵۲۵ قبل از میلاد از دنیا میرود.