رویداد۲۴ منوچهر متکی سخنگوی شورای وحدت در گفتگو با خبرنگار ایلنا اعلام کرد که برای ایجاد ائتلاف با جریانات اصولگرایی دو شرط داریم؛ او در این گفتگو نسبت به اتفاقات انتخابات دوره گذشته مجلس شورای اسلامی و نحوه نهایی شدن لیست سی نفره تهران و دلایلی که باعث شد شورای وحدت شکل بگیرد، انتقاداتی را مطرح کرد. متکی در گفتههای خود با انتقاد از مجلس یازدهم عنوان کرد که این مجلس باتوجه به دارا بودن اکثریت کرسی نمایندگان، انسجام کامل برای ارائه برنامههای خود را نداشته است.
متن کامل گفتوگوی ایلنا با منوچهر متکی را در زیر میخوانید:
آرایش سیاسی جناح اصولگرا در انتخابات مجلس شورای اسلامی را چگونه تحلیل میکنید. برخی این احتمال را مطرح میکنند که با توجه به اختلافات به وجود آمده در این جریان سیاسی، دیگر نمیتوانیم شاهد وحدت اصولگران باشیم؟
منوچهر متکی: فکر میکنم پیشثبتنام داوطلبان انتخابات مجلس شورای اسلامی یک تابلوی خوبی از آمادگی در بین نخبگان، احزاب و سیاسیون برای نقشآفرینی در انتخابات آتی شد. البته به دلیل آنکه ما هنوز نمیدانیم چه کسانی ثبتنام کردند، نمیتوانیم تقسیمبندی داشته باشیم که جریانهای سیاسی نسبت حضورشان چقدر است و یا در جریانهای سیاسی چه چهرههایی ثبتنام کردند. فعلا باید صبر کنیم تا ثبتنام اصلی که از اواخر مهرماه شروع شود، آن زمان تصویر روشنتری به ما میدهد.
اما به لحاظ کلی، جریانهای سیاسی معمولا سعی میکنند اگر وحدت تشکیلاتی هم با یکدیگر ندارند، نوعی همگرایی و همافزایی در انتخاباتها داشته باشند. شما در مجموعه جریان اصلاحطلبی دو، سه نوع گرایش و تعامل در موضوع انتخابات را میبینید. برخی میگویند ما تحت هر شرایطی وارد انتخابات شده و حضور پیدا میکنیم؛ برخی نظرشان این است با اینکه اعلام رسمی نکردند که در انتخابات شرکت نمیکنند و برخی دیگر نیز میگویند ما هنوز تصمیمی نگرفتیم و در حال بررسی هستیم. در بین اصولگرایان وجه مشترک این است که همه در انتخابات شرکت کرده و حضور در انتخابات را یک حق برای هر شهروند و یک تکلیف برای هر فرد متدین و یا هر فرد ملیگرایی میدانند. یعنی حقشان است که در تعیین سرنوشتشان شریک باشند و تکلیفشان، تکلیف دینی یا تکلیف ملی است تا برای آینده کشور و مردمشان حضور داشته باشند. این دلایل اصلی اصولگرایان از ابتدای پیروزی انقلاب برای شرکت در انتخابات تا به امروز بوده است و براساس فرمایش حضرت امام شرکت در انتخابات را واجب میدانند.
از سوی دیگر من معتقدم فلسفه ایجاد یک حزب هم، شرکت در انتخابات است، یعنی یک حزب وقتی مجوز فعالیت میگیرد، باید به شکل ایجابی به فلسفه وجودی خود نگاه کند. یک حزب، چون در انتخابات شرکت میکند حزب است. وگرنه کسی مجوز بگیرد، حزب را تشکیل دهد بعد بگوید انتخابات را تحریم میکنم، این اصلا فلسفه وجودی خود را لغو میکند؛ بنابراین شخصا معتقدم احزاب باید در انتخابات شرکت کنند، رأی خودشان را بدهند و یک حزب، حزب حاکم و یک جریان، جریان حاکم است. آنها باید طبق نظر خودشان رأی بدهند. در انتخابات پیروز میشوند یا شکست میخورند که این هم طبیعت کار سیاسی و فعالیت حزبی در یک کشور است؛ بنابراین اصولگرایان در انتخابات شرکت میکنند.
اصولگرایان تقریبا در ۳۰ سال گذشته با نامها و عناوین مختلفی وارد عرصه انتخابات شدند: جریانهای همسو و آبادگران ایران اسلامی، جبهه متحد اصولگرایان و جمنا، شورای ائتلاف، جبهه پایداری و شورای وحدت از جمله تشکلهای سیاسی جریان اصولگرا هستند؛ بنابراین امروز میتوانیم بگوییم که جریان اصولگرا با عناوین و اسامی مختلفی که فعالیت میکند، امروز میگوید در انتخابات شرکت میکنم. برخی از این جریانها، تازهمتولد مانند شریان هستند که با کمک آقای بذرپاش به وجود آمدهاند، شورای وحدت جریانی که سه سال پیش به وجود آمد و دو جریان دیگر به نام شورای ائتلاف و جبهه پایداری که قبل از آن به وجود آمدند از جمله این تشکلها و جریانهای سیاسی وابسته به اصولگرایان هستند. ممکن است مجموعههای دیگری هم تا انتخابات شکل بگیرند.
ما در سه سال گذشته به عنوان بخشی از جریانهای اصولگرایی، روی دو حوزه فعال شدیم. یک حوزه، مربوط به انتخابات از جمله تشکیل ستادهای انتخاباتی و فعالیتهای مربوط به آن که عمدتا روی انتخابات ۱۴۰۰ و ریاست جمهوری متمرکز بودند. بعد از انتخابات ۱۴۰۰ و انتخاب آقای رئیسی، ما آمدیم انسجام تشکیلاتی را محور فعالیتهای خود قرار دادیم و در استانها ایده پارلمان استانی را مطرح کردیم. شورای مرکزی شورای وحدت را در استانها تعریف کردیم و واحد شهرها اعم از بخش، شهر و شهرستان را به نام شورای وحدت شهرها در سراسر کشور سامان دادیم؛ بنابراین ما همه ظرفیت خود بعد از انتخابات ۱۴۰۰ را روی کار تشکیلاتی گذاشتیم. در حال حاضر ما در اکثر استانهای کشور شورای وحدت استانی را داریم و این شورای وحدت استانی، تا پایان شهریور پارلمان آن استان را تشکیل میدهند که بین ۵۰-۶۰ تا ۷۰ نفر هستند و این پارلمان استانی ۲۱ نفر از اعضای شورای مرکزی وحدت آن استان را تشکیل میدهد. ما با این کار بعد به مرحله انتخابات ۱۴۰۲ مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان ورود میکنیم.
هیأت عالی شورای وحدت که از سه سال پیش جلسات خود را در طول این مدت برگزار کرده، اخیرا بحث انتخابات را در دستور کار خود قرار داده است. ما با رایگیری، هیأت مرکزی انتخابات را برگزیدیم و این هیأت مرکزی انتخابات در بحث گفتمان انتخابات، شعار انتخابات، ترکیب نمایندگان تهران و شاخصها برای نمایندگان تهران کار خود را آغاز و مورد بحث و گفتگو قرار میدهد و براساس شاخصهایی که تعریف میکند، ما نامزدهای موردنظرمان را انتخاب میکنیم. به عنوان مثال اینکه ما در مجلس کمیسیونهای تخصصی داریم، با توجه به نیاز کمیسیون باید تعدادی از گزینههای ما برای لیست تهران از متخصصین باشند. پیشنهاد ما این است که ترکیب بانوان ما رقم بیشتری نسبت به دورههای قبل در فهرستمان داشته باشند. باید از اقشار مختلف نمایندگانی در فهرستمان داشته باشیم، بنابراین اینکه ترکیب نامزدهای تهران چگونه باشد خود یک بحث است که ما داریم کارهای آن را انجام میدهیم.
با توجه به برگزاری جلسات مشترک شورای وحدت و شورای ائتلاف درباره انتخابات، آیا اجماع روی یک لیست مشترک وجود دارد؟
متکی: ما بعد از انتخابات ۱۴۰۰ هیچ جلسه مشترکی با شورای ائتلاف نداشتیم. به دلیل آنکه آنها به دنبال کار تشکیلاتی خودشان بوده و ما هم به دنبال سازماندهی نیروهای خودمان در سراسر کشور بودیم. الان هم داریم خودمان را برای اینکه بتوانیم کل لیست تهران را مدیریت کنیم، آماده میکنیم. شورای وحدت استانی ما خودشان کاندیداها و نامزدهای موردنظر را انتخاب میکنند، اما اگر به توافق نرسیدند ما به عنوان تهران اعلام نظر میکنیم. اما درباره اینکه ما و جریانهای دیگر اصولگرا در انتخابات چگونه با هم تعامل خواهیم داشت، فکر میکنیم الان زود است که به این پرسش پاسخ دهیم.
به دلیل اینکه آرایش کلی صحنه انتخابات را نمیدانیم. همچنان نمیدانیم اصلاحطلبان در نهایت چه تصمیمی برای حضور یا عدم حضور در انتخابات میگیرند. آیا حضورشان در انتخابات از نوع همرنگ انتخابات ۱۴۰۰ برای ریاستجمهوری است؟ آیا برای انتخابات مجلس هم بینام و نشان و بدون تابلو میخواهند به میدان بیایند یا نه؛ یک وقت است که نه پر و پیمان، با علم و کتل و معرفی نامزدهایشان وارد انتخابات میشوند. به تناسب اینکه آرایش صحنه چگونه است ما درباره کنار هم قرار گرفتن نیروهای اصولگرا یا رقابت کردنشان با همدیگر تصمیم میگیریم که تصمیمگیری درباره این موضوع در حال حاضر زود است.
اگر تصمیم بگیرید که بخواهید با جریانهای همفکر خود ائتلاف کنید، آیا شرایطی برای ایجاد ائتلاف دارید؟
متکی: ما با گونههای دیگر اصولگرایی که این دو ویژگی را داشته باشند، وحدت میکنیم: اول اینکه به این ضرورت رسیده باشند که نیروهای اصولگرا باید با هم ادغام شوند. یعنی همافزایی کرده و لیست مشترک بدهند. اگر به این اراده سیاسی نرسیده باشند، وحدت کردن محقق نمیشود و باید این اراده وجود داشته باشد. شرط دوم این است که وحدت با هم باید باشد نه وحدت با من. یعنی نباید یک طرف بایستد و بگوید بیایید با من وحدت کنید، این مبنای منطقی برای وحدت کردن نیست؛ بنابراین ما صبر میکنیم که وضعیت جلو برود و طبق شرایط پیشرفته، نکاتمان را بیان کنیم.
نسبت به انتخابات گذشته انتقاداتی به شورای ائتلاف یا شورای وحدت و لیستی که دقیقه نود بسته شد وجود دارد؟
متکی: کاندیدای ما در انتخابات ۱۴۰۰ یک نفر شد. یک روز آقای دکتر حداد به من زنگ زد و گفت آقای متکی بدون دخالت دست نامزد ما و شما یکی شد. گفتم بله بدون چشم مسلح قابل رؤیت است که کاندیدای ما یکی شده است. اما در انتخابات سال ۹۸، ما با هم و همه زیر بیرق شورای ائتلاف بودیم. بنده عضو شورای ۳۰ نفره انتخابکننده کاندیدای تهران بودم. ۲۰ نفر از شورای وحدت بودند و ۱۰ نفر دیگر هم با رأیگیری در بدنه نیروهای اصولگرا در سطح استان تهران انتخاب شدند که من یکی از آن ۱۰ نفری بودم که با رأی افراد در تهران انتخاب شدیم و لیست ۳۰ نفره را تشکیل دادیم. چارچوبهایی تعریف شد که ما چگونه به نامزد مطلوب و لیست کوتاهتر برسیم. از ۱۵۰ نفر شروع کردیم و بعد به ۹۰ نفر و بعد به ۶۰ نفر رسیدیم و در نهایت باید به ۳۰ نفر تهران میرسیدیم. این مراحل تا اینجا خوب پیش رفت و ما بحثهای خود را در جلسه ارائه کردیم، نظرات گفته میشد و براساس آرا و عقل جمعی تصمیمگیری میشد. بعد از آن یک مرتبه ما با این صحنه مواجه شدیم که جبهه پایداری فهرستی را داد و اعلام کردند که ما هم میخواهیم با همدیگر شریک شویم. بعد از آن، بحثها نسبتا جدیتر شد به میزانی که موضوع انتخاب لیست نهایی جدیتر شد، تعداد اعضای شورای مرکزی انتخابکننده هم کم و کمتر میشد و محافل برای تصمیمگیری خصوصی میشد تا جایی که در روزهای پایانی اعضای تصمیم گیرنده برای تعیین لیست تهران تقریبا کمتر از انگشتان یک دست بودند و این چیزی بود که ما آن را اصلا درست نمیدانستیم.
چون در وسط عملیات بودیم جای گله نداشت، ما تحمل کرده و انتقادات را بیان میکردیم، اما حرکتی که شروع شده بود را به هم نزدیم. در نهایت انتخابات برگزار شد و در مجموع هم مجلس یازدهم مجلس اصولگرا شد. انتخابات تمام شد و ما دیدیم که این روشی که در این انتخابات به آن عمل شد، اگر بخواهد نهادینه شود ما مخاطبینمان را از دست میدهیم. اگر بنا باشد که پدرخواندگی، آقابالاسری و تصمیم یک اقلیت محدود به اکثریتی که بنا است در شاکله تصمیمسازی باشند تحمیل شود، این میتواند لطمه داشته باشد. به همین علت ما به جامعه روحانیت مبارز رجوع کردیم و از آنها خواستیم که این موضوع را پیگیری کنند تا اشکالات فنی و ساختاری ایجاد شده را رفع و رجوع کنند. جامعه روحانیت مبارز هم در سطح عالی با مسئولین سطح عالی شورای وحدت، هفت دور مذاکره و گفتگو کردند و گفتند شما باید جایی برای احزاب و دیگران جهت مشارکت در تصمیمسازی باز کنید.
دوستان ما قالبی را طراحی کردند و براساس آن قالب کارشان را جلو میبردند، اما آقایان به این تجدیدنظر نسبت به کار ساختاری که بتواند اصلاحات را در ساختار و سازوکار تصمیمگیری اعمال کند، تمکین نکردند. آنجا بود که حدود ۴۰ حزب به جامعه روحانیت مبارز گفتند که ما میخواهیم مجموعه جداگانهای تشکیل دهیم، خودشان را به جامعه روحانیت مبارز عرضه کردند و جامعه روحانیت هم پذیرفت و شورای وحدت در اواخر سال ۱۳۹۹ شکل گرفت و به وجود آمد.
با توجه به جلسات آقای حداد با آقای بذرپاش شاهد برخی نگرانیها در جبهه اصولگرایان نسبت به دخالت دولت در انتخابات هستیم. چگونه میتوان این نگرانی را برطرف کرد؟
متکی: قاعدتا باید گفتگو و صحبت کرد. آقای بذرپاش، مجموعه آقای حداد و همینطور دوستان دیگر و مجموعههای دیگر همه با همدیگر بودند و در انتخابات ریاست جمهوری در یک جبهه کار میکردند. حتی در مجلس هم با یکدیگر بودند. الان زاویههایی در دیدگاههایشان به وجود آمده است. فکر میکنم یک زمانی تکثر تشکیلاتی داریم که به نظر من در آن اشکالی نیست. توصیه من این است که باید گفتگو انجام شود. این گفتگو به وحدت تشکیلاتی یا به همگرایی و رسیدن به لیست واحد منجر شود که اگر این دو اتفاق بیفتد به نظرم خوب است.
بیشتر بخوانید: تیغ کشیدن پایداریها و قالیبافیها بر یکدیگر
آیا تا به امروز شورای وحدت با آقای بذرپاش رایزنی داشتند؟
متکی: خیر ما با دوستانمان هنوز گفتوگویی را نداشتیم.
آیا در ادامه راه گفتگو خواهید داشت؟
متکی: هر چیزی محتمل است، اما هنوز در شورای وحدت تصمیمی در این زمینه نگرفتیم و از طرف مقابل هم این اعلام آمادگی را ندیدیم. این دو شرط باید وجود داشته باشد.
با توجه به اعتراضات سال گذشته و میزان نارضایتی بخشی از مردم از عملکرد مسئولین، امروز شاهد این ماجرا هستیم که مردم حتی به جریانهای سیاسی حاضر نیز اعتقاد و اعتماد ندارند. چه راهکاری وجود دارد تا بتوانیم بار دیگر مردم را نسبت به جریان سیاسی موجود اقناع کنیم و تا مشارکت پرشور داشته باشیم؟
متکی: حادثهای که در پاییز گذشته اتفاق افتاد دو وجه داشت: اول اینکه همانطور که شما اشاره کردید برخی نارضایتیها و اعتراضات، مردمی است که باید آنها را شنید. هر حکومت و دولتی باید گوش شنوا برای نارضایتیها و اعتراضات داشته باشد. این چیزی است که رهبری هم بر آن تأکید داشته است که حرفهای معترضین باید شنیده شود. ما در خانه احزاب آمدیم به این وجه تأکید کردیم و گفتیم معتقدیم باید صدای معترضین شنیده شود و این نظر جمعی خانه احزاب بود که از سه گروه سیاسی اصلاحطلب، اصولگرا و مستقلین و اعتدالگرایان تشکیل شد. اما وجه دوم ناآرامیهای سال گذشته اغتشاشات بود و این روشن است. اغتشاشات هدایتشده، طراحیشده، برنامهریزیشده بود و دشمنان با تمام توانمندیهایشان به میدان آمدند. تا توانستند تخریب کردند، رعب و ناامنی ایجاد کردند و استراتژیشان این بود که این روند را از پاییز سال گذشته تا اسفندماه امسال ادامه دهند تا فضای انتخابات را تحتتأثیر قرار دهند. توانستند جوانها و مخاطبینی را جذب کنند و تلاش کنند اغتشاشگران و معترضین کنار هم قرار بگیرند و مهمتر از هر دو، بتوانند عنصر اصلی تحولات اجتماعی یعنی مردم را به صحنه بکشانند.
آنها هدف خود را براندازی نظام گذاشتند، یارگیری نیروهای خود را انجام دادند، اما منتظر جمعیت اصلی بودند. این جمعیت اصلی مهر نیامد، آبان و آذر نیامد، دی نیامد، اما بهمنماه آن هم در ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ به میدان آمد و اعلام موضع کرد. همه ناظران میگویند ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ باشکوهترین و شلوغترین ۲۲ بهمن ادواری بود که ما داشتیم. من سخنران یکی از مراسمهای این روز در یکی از استانها بودم که آن استان به نسبت جمعیت شهدا اول است. نسبت راهپیماییهای هرسال بیشتر از سال قبل است، اما امسال میگفتند حضور مردم بیسابقه است و ما اصلا چنین چیزی ندیده بودیم. مردم آمدند در دفاع از انقلاب و نظام خود ایستادند. به همین دلیل ما در خانه احزاب گفتیم اغتشاشات محکوم است، اما اعتراضات باید شنیده شود.
این حرف را به وزارت کشور هم گفتیم. وزارت کشور گفت دستورالعملی را برای اجتماعات تهیه میکنم. اجتماعاتی که اعتراض، حرف و نکته دارند را به رسمیت بشناسیم. از خانه احزاب دعوت میکنیم که در جلسه کارشناسی به ما کمک کنید. ما ۲ اصولگرا، ۲ اصلاحطلب و ۲ نفر از مستقلین و اعتدالیون را به وزارت کشور معرفی کردیم. اما مطالبه امروز ما از وزارت کشور این است که چرا اجتماعات برگزار نمیشود. چرا مجوز تجمعات را صادر نمیکنید؟ کسانی که اعتراض و حرف دارند حرفهایشان را بزنند؛ بنابراین بخش اعتراضات اثر خودش را در انتخابات میگذارد. اگر اعتراضات شنیده نشود، قاعدتا دلسردی برای حضور در انتخابات به وجود میآید.
عامل دیگری که شما به آن اشاره کردید و در حضور مردم در انتخابات موثر است، عملکرد دولتهاست. اگر مردم احساس رضایت نسبت به عملکرد دولتها داشته باشند، در انتخابات بعدی بیشتر مشارکت خواهند داشت. ما برخی از انتخاباتها را داشتیم که یک رئیسجمهور آمد و ۴ سال اول او با نظر مردم خوب عمل کرده است و مشارکت بیشتر شد. این رقم در سال ۸۸ به ۸۵ درصد مشارکت رسید؛ بنابراین عملکرد دولتها در حضور مردم مؤثر است. در دو انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ تراز حضور مردم پایین آمد و به ۴۳ درصد و ۴۸ درصد رسید. انتخابات آمریکا برگزار شد، اما ۳۰ درصد مشارکت داشتند. همان سال ۸۸ انتخابات پارلمان اروپا برگزار شد، اما زیر ۲۵ درصد مشارکت داشتند.
تراز ما به عنوان انقلاب اسلامی که تکیهمان به مردم است، همیشه باید ۵۰ درصد باشد. ما در خانه احزاب نشست برگزار کردیم که چرایی این مسأله را بفهمیم و آسیبشناسی کنیم. یکی از جمعبندیها این بود که عملکرد دولت دوازدهم در نارضایتی مردم و عدمحضورشان نقش داشته است و همانجا هم در آن سمینار گفتیم، مردم عاشق چشم و ابروی کسی نیستند. یعنی اگر در مورد این دولت هم تا انتخابات بعدی که ۱۴۰۲ است، مردم احساس نارضایتی پیدا کنند، مشارکت کم میشود و اگر احساس رضایت داشته باشند، مشارکتشان بیشتر میشود.
بنابراین من موضوع شما را تأیید میکنم که اگر مردم از دولت ناراضی باشند در میزان مشارکت در انتخابات اثر میگذارد؛ لذا دولت آقای رئیسی در ماههای کم باقیمانده باید تصویری از کارکرد دولت ارائه کند که مردم آن نارضایتیهایی را که الان احساس میکنند، نداشته باشند و فکر کنند بخشی از آن ترمیم شده است. طبیعی است که همه آن مشکلات را نمیتوان ترمیم کرد، اما اگر احساس شود که بخشی از این نارضایتیها حل شده است، آن وقت ارزیابیام این است که ما در انتخابات بعدی حتما بالای ۵۰ درصد مشارکت مردم را خواهیم داشت.
یعنی اعتقاد دارید انتخابات بعدی بالای ۵۰ درصد مشارکت مردم را شاهد خواهیم بود؟
متکی: ارزیابی من این است که مشارکت مردم بیش از ۵۰ درصد خواهد بود.
کاهش مشارکت مردم در انتخابات را به نفع کدام گروه و جریان سیاسی میبینید؟ آیا گروههای سیاسی در کشور وجود دارند که از کاهش مشارکت مردم نفی ببرند یا خیر؟
متکی: ارزیابی بنده این است که مشارکت پایین مردم به ضرر نظام است؛ بنابراین ما هرگز نباید شعار مشارکت پایین مردم را بدهیم و نه از آن حمایت کنیم. ما باید تلاش کنیم حرفها و نظراتمان مقبولیت پیدا کند. در عینحال تأکید مقام معظم رهبری است که انتخابات باید مشارکت خوب یا بالایی داشته باشد، ایشان تعابیر مختلفی برای مشارکت به کار بردند. رقابتی یعنی مخالفین شما هم باید بتوانند به میدان بیایند. ما در خانه احزاب گفتیم که از حضور سلیقههای مختلف در انتخابات حمایت میکنیم. این نظر سه مجموعه سیاسی است و معنای حرف ما این است که دستگاههای نظارتی باید بدانند، وقتی مردم پای صندوقهای رأی میروند، باید سلیقههای خودشان را ببینند. ملت ایران، ملت تنوعطلبی است. در قومیت، زبان، آداب و رسوم، ادبیات، فرهنگ و سلایق سیاسی تنوعطلب است. اگر هر جمعی و هر گوشهای از جامعه را برش بزنید یک نگاه سیاسی با گرایشهای مختلفی که در آن جامعه وجود دارد مشاهده میکنید.
بنابراین حرف اول ما این است که دستگاههای نظارتی باید امکان تحقق رقابتی شدن انتخابات را بدهند. اما به موازات همین حرف، چون این کلام را ما مسئولانه میزنیم، یک نکته اساسی وجود دارد. آن نکته اساسی این است که احزاب هم باید همراهی کنند. حزبی مته به خشخاش نگذارد، کسی را معرفی نکند که قطعا با توجه به سوابق زندان رفتن، پرونده داشتن و مسائل دیگر حتما رد میشود. یک حزب نباید در یک فرد خلاصه شود. باید کاندیداهای دیگری را هم معرفی کند که وقتی ثبتنام صورت گرفت، آنها هم این شانس را داشته باشند که اگر کسی از حزبی تایید صلاحیت نشد، فرد دیگر تایید صلاحیت شود تا امکان رقابتی شدن انتخابات را فراهم کند.
در انتخابات ۱۴۰۰، جریان اصلاحات حدود ۹ نامزد معرفی کرد تا ثبتنام در انتخابات را انجام دهند، اما همه آن نامزدها رد صلاحیت شد. دو نامزد پیش روی مستقلین و اصلاحطلبان ماند که از حمایت کامل برخوردار نشده و برخی از احزاب به صورت جداگانه از آنان حمایت کردند. وقتی برخی از جریانات سیاسی با بحران رد صلاحیت در انتخابات مواجه هستند به نظر شما چه کارکردی باید وجود داشته باشد که این فشار رد صلاحیت کمتر باشد. نکته بعد آنکه برخی از احزاب نسبت به قانون جدید انتخابات انتقاداتی دارند که نحوه نظارت استصوابی شورای نگهبان نیز سختتر شده است و همین موضوع را به عنوان یکی از عوامل کاهش مشارکت معرفی میکنند. تحلیل شما درباره این موضوع چیست؟
متکی: دوستان اصلاحطلب ما تا زمانی که در قدرت و حاکمیت هستند، یک نوع عمل میکنند و زمانی که در جایگاه اپوزیسیون قرار میگیرند نوع دیگری عمل میکنند. حتی قواعد کار حزبی و انتخاباتی را هم رعایت نمیکنند. البته این موضوع به خودشان مربوط است و من به کار و نظر آنها دخالتی نمیکنم. من فکر میکنم بر مبنای همان مطلبی که گفته شد که اگر کسانی که به میدان انتخابات میآیند، افرادی باشند که شورای نگهبان در معذور قرار نگیرد و بتواند وظیفهاش را براساس قانون و ضوابط انجام دهد، دوستان ما هم به نامزد موردنظرشان میرسند این موضوعات هم قابل حل است. نامزد موردنظر منحصر به یک یا دو نفر نباشد، دوستان ۱۸ نفر را معرفی کنند و حتما ۴-۵ نفر از آنان تأیید صلاحیت میشود. اما باید قاعده حزبی را رعایت کنند.
معمولا جریانهای سیاسی براساس تشخیصی که ارائه میکنند در میان مردم پایگاه رای دارند، اما تأکید بر اینکه با دو نامزد به انتخابات بیایند این موضع یعنی نمیخواهند در انتخابات شرکت کنند و رسمیتی هم به حضورشان ندادند. اگر ما بحث اولیه را قبول داشته باشیم که فلسفه وجودی یک حزب حضور و اقدام است، بیاقدامی نیست، مبنای آن تعامل و مشارکت در انتخابات است و این برای خودشان خوب است. خیلی راحت ۲ کاندید اصلاحطلب میتوانستند یکی شوند و سریع فراخوانی داده شود. اما چانهزنی برای ردصلاحیت به حدی رسید که ما وارد زورآزمایی نشدیم. درباره آقایان همتی و مهرعلیزاده هم هرکسی سر میز خود تا توانست وارد میدان شد، یک عده اصلاحطلبان استانی حمایتهایی کردند. اما خود مجموعه اصلاحطلبی ساکت ماند.
چانهزنی سیاسی تا جایی است که امکان مانور و ورود را از ما نگیرد؛ بنابراین ما معتقدیم هر شخص از یک جریان سیاسی و نگاه فکری میتوانست به جای یک نفر، دو نفر را در دور اول معرفی کند. به جای ۹ نفر ۱۸ نفر را معرفی کند. این نکته را میخواهم میگویم که رسالت اصلاحطلبان و اصولگرایان این نیست که حق خودشان را برای مشارکت در عرصههای سیاسی از جمله انتخابات از بین ببرند. البته میتوانند بحثهایشان را در مورد صلاحیتها داشته باشند و آن را مطرح کرده و در مجلس هم پیگیری کنند، اما مادامی که قانون است و نظارت حق شورای نگهبان است، شما نمیتوانید آن را نفی کنید.
رهبری در انتخابات گذشته، تعبیر جفا در حق برخی از کاندیداها را مطرح کردند. این موضوع وظیفه شورای نگهبان را تا چه اندازه سخت میکند تا بار دیگر شاهد جفا در حق کاندیداها نباشیم؟
متکی: قاعدتا همه کلام رهبری را شنیدند و شورای نگهبان هم آن را شنید. علیالقاعده این نکات در ادامه انجام وظیفه شورای نگهبان میتواند مورد توجه قرار بگیرد.
مجلس فعلی تا چه اندازه توانسته در اهدافی که اصولگرایان برای برنامههای خود تعریف کردند، درست عمل کند؟
متکی: مجلس کنونی عنوانی از رهبر معظم انقلاب دریافت کرد و مجلس انقلابی یک زینتی برای او است. وقتی به بدنه مجلس نگاه میکنیم و چهرهها را ارزیابی میکنیم، میبینیم اکثر کسانی که در مجلس هستند سعی میکنند این ویژگی را در بیرون و در سوابق خودشان داشته باشند و در مجلس هم ظهور و بروز دهند. قسمت دوم کاربردی بودن، قانونگذاری و نظارت مجلس بود که جزو وظایف محوری و کلیدی مجلس است.
من معتقدم که مجلس تلاش خود را کرد. با وجود اینکه اکثریت ترکیب نمایندگان مجلس از یک جناح کلی فکری بود، اما نتوانستند اجماع نظراتی در بررسی لوایح در تعامل با وزرا از خودشان نشان دهند و به نظرم برخی از جاها هم به جادهخاکی رفتند. اینکه رهبری به صراحت بیان کنند که نمایندگان مجلس در عزل و نصبها دخالت نکنند، ما الان نمایندگان متعددی به ویژه در مراکز استانها را میشناسیم که خودشان را قیم آن شهرها میدانند. با فشارها و تدبیرهای فراوان سعی میکنند عوامل خودشان را در جاهای مختلف جا بیندازند. به اعتقاد من این رویکرد غلطی بود که در مجلس کنونی خیلی بروز پیدا کرد. من به اکثر استانهای کشور سفر کردم. یکی از گلهمندیهایی که در استانها نسبت به نمایندگان وجود دارد؛ این است که استاندار و وزیر را تحتفشار قرار میدهند تا افراد مرتبط با خود را با عنوان مدیریتهای میانی بر سرکار بگذارد.
تحلیل شما از اختلاف نظر بین دولت و مجلس آن هم نزدیک به روزهای انتخابات چیست. به طور مثال ما نمونه این اختلافات را در عزل معاون سیاسی وزارت کشور میبینیم که بعد از صدور بخشنامه که با اعتراض نمایندگان مواجه شد، آقای قالیباف با فشار به وزیر کشور باعث شد تا وزیر کشور معاون خود را عزل کند.
متکی: ما در خانه احزاب با وزارت کشور فصل خوبی را شروع کردیم. حوزه معاونت سیاسی در کار خانه احزاب تعامل بسیار سازندهای داشت. معمولا دولتها خانه احزاب را چندان تحویل نمیگیرند. آقای غلامرضا اولینبار آمدند و در جلسه شورای مرکزی ما شرکت کردند و ما هم چندبار نزد ایشان رفتیم، در این فاصله هم دو بار نشست با وزیر داشتیم که یک بار سخنرانی افتتاحیه خانه احزاب بود و یک بار هم اعضای خانه احزاب را دعوت کرده بودند. گمان میکنم اگر دستورالعملی صادر شد که نسبت به مجلس نکته یا صحبتی دارد، باید بنشینند با هم مذاکره کنند. معمولا مجلس در موضوعات مختلف با دولت تعامل دارد. گمان میکنم در موضوع برکناری آقای غلامرضا شتابزدگی وجود داشت و میتوانست در یک گفتوگوی سازندهای این مسأله به شکل مناسبتری حل و فصل شود.
آقای قالیباف در زمان حضور به عنوان رئیس مجلس در تحلیلها و سخنرانیهای خود از واژه نواصولگرایی استفاده کردند. بعد از آن هم به برخی از جریانات سیاسی حملاتی داشتند و واژه سوپرانقلابیرا در مورد آنها به کار بردند. حالا به نظر میرسد با اختیاراتی که با تکیه بر صندلی ریاست مجلس دارد به دنبال تحرکات مستقل خارج از اصولگرایی است. ارزیابی شما از صحبتهای آقای قالیباف چیست و آیا رایزنی با ایشان درباره انتخابات آتی داشته است؟
متکی: شورای وحدت وارد رایزنی با هیچیک از شخصیتها و جریانها برای انتخابات نشده است. ما الان در حال نهایی کردن سازوکارهای تشکیلاتی خودمان هستیم و طبق آن جلو میرویم. جناب آقای قالیباف به عنوان یک چهره سیاسی در سطح ملی با کولهباری از تجارب، پیشینه و سوابق از دوران جبهه و مدیریتهای اجرایی، امروز در مسند قوهمقننه کشور است. اینکه ایشان ۴ سال متوالی به عنوان ریاست مجلس انتخاب شد، نشاندهده این است که اجماع نسبی نسبت به شخص ایشان در مجلس وجود داشته است. درباره موارد دیگر گفته شده مانند حکمرانی نو یا مواردی از این دست که آقای قالیباف درباره آن صحبت کردند، حق ایشان و هر سیاستمداری است که دیدگاهها و حیلههای خود را تئوریزه کرده و در قالب مجموعه نظراتی ارائه دهد. من به لحاظ شخصی آقای قالیباف را در مجموعه جبهه انقلاب و اصولگرایی میدانم.
آقای لاریجانی پرده از یک جریانی به نام جریان خالصساز برداشتند. راه مقابله با جریان خالصساز یا تندرو را در کجا میدانید؟
متکی: ما در جریانهای سیاسی بخشی را به عنوان نگاه افراطی و تند داریم که دیدگاه خودشان را دارند. اما از نظر من و سلیقه مردم، جریان تندرو در بین آنان طرفداری ندارد.
نظرتان درباره حضور آقای احمدینژاد در انتخابات چیست و آیا ایشان برای مشارکت مردم در انتخابات همچنان اعتبار و وزنی دارند؟
متکی: بنده بعد از سنگالیزاسیون هیچ ارتباطی با ایشان نداشتم و هیچ صحبتی با هم نداریم. نمیدانم ایشان چه کار میکنند و به خودشان مربوط است و من در مورد ایشان نظر خاصی ندارم.
اگر آقای احمدینژاد بخواهد با شورای وحدت و جریان اصولگرایی ائتلاف کنند شما از حضور ایشان استقبال میکنید؟
متکی: ما معمولا پیرامون حوادث بعد از وقوع نظر میدهیم. اگر اتفاقی بیافتد بعدا درباره آن نظر میدهیم. این نکته را باید در عالم سیاست در نظر گرفت.
آیا مجددا با جبهه پایداری ائتلاف میکنید؟
متکی: ما قبلا هم ائتلافی با ایشان نداشتیم.
در لیست آخر انتخابات گذشته، بعد از ورود اعضای جبهه پایداری به لیست نهایی با شورای ائتلاف توافق کردید، آیا روند گذشته در انتخابات آتی تکرار خواهد شد؟
متکی: بله آن موقع بین شورای ائتلاف و جبهه پایداری ائتلاف بود که در راه خلوت تصمیمشان را گرفتند و لیست واحدی را دادند. ما نسبت به آن لیست معترض بودیم، اما چون انتخابات بود، حرفی نزدیم و بعد از انتخابات رفتیم سیستم را تصحیح کنیم که این اتفاق صورت نگرفت و بعد منجر به تشکیل شورای وحدت شد. همانطور که عرض کردم نه با ائتلاف، نه با پایداری و نه با جریانهای دیگر و نه با شخصیتهای سیاسی جریانساز که خودشان راجریانساز میدانند، با هیچکدام تا به امروز در شورای وحدت گفتوگویی نداشتیم. تحولات را رصد میکنیم، اما گفتوگویی تا به حال با آنها نداشتیم.