وی موضوع سبک زندگی را از موضوعات مورد توجه در دنیای امروز دانست و ادامه داد: در ایران مقالات و کتابهای بسیاری از دید صاحبنظران منتشر شده است.
اهم سخنان رئیس مجلس به نقل از خبرگزاری ها به شرح زیر است:
*سخنرانی که مقام معظم رهبری درباره سبک زندگی در چند وقت اخیر داشتهاند، مفاهیم سبک زندگی ایرانی - اسلامی را به خوبی تبیین کرده اند.ایشان تا حدود زیادی مفاهیم آن را باز کردهاند که البته از آن زمان به بعد افراد فعال در امور فرهنگی و اجتماعی علاقهمند بودند به این موضوع بپردازند. شورای فرهنگی عمومی در استانها نقش مهمی در رواج سبک زندگی ایرانی - اسلامی دارد.
*باید یک نقشهای برای سبک زندگی در نظر بگیریم و از راههای این نقشه در مسیر حرکت کنیم و وارد شویم تا بتوانیم تاثیر و قوام آن را ببینیم، اگر اینگونه نشود تنها یک نقشه باقی میماند. در شرایط امروز تحولات سریع رخ میدهد اگر جوهره سبک زندگی را به خوبی بشناسیم و روی آن ایستادگی کنیم قطعا شاخ و برگش با خودش میآید.
*موضوع فرهنگ یک موضوع اعتباری است. مفاهیم اعتباری را انسانها برای نیاز خودشان جعل میکنند و فهم اینکه گمشده فرهنگی چیست، شاخصهای است که در طول زمان تغییر نمیکند، فقط شاخ و برگش تغییر میکند.
*طی سالهای گذشته با تأمل بر روی امور فرهنگی در تاریخ ایران و رفتارهای اجتماعی آنها میتوان به یک جوهره رسید، غربیها اعلام میکنند که ایرانیها تعارفی هستند آن را قبول ندارم و این نتیجه فهم نادرست آنها از این موضوع است زیرا تنها ایرانیها میخواهند شکوهمند اما نجیبانه باشند. زمانی که بنده در رادیو تلویزیون بودم فیلمهایی که بر روی جوانمردی ساخته میشد، جذاب بود.
*اگر بخواهیم فرهنگ را به روح جمعی جامعه متصل کنیم باید روح و جوهره تشخص جامعه را بشناسیم اگر جامعه از نظر روحی تشخص داشته باشد تغییرات و نوساناتش کم است. باید نقطه جوهره را در فرهنگ به روح جمعی متصل کنیم ابتدا باید این بعد جمعی را شناخت، جامعه مانند انسانها دارای فراز و فرود است لذا دارای روح جمعی است و با تشخیص این روح جمعی به سؤالات مهمی در زمینه آموزش و فرهنگ پاسخ داد.
*در برخی کشورها به مسائل کشورهای اطراف توجه نمیشود و تنها بر اساس منافع ملی تصمیمگیری میشود، در ایران اینگونه نیست به طور مثال مردم ایران دغدغه مردم فلسطین را دارند و یا اگر در عتبات عالیات مشکلی بوجود بیاید میخواهند به مردمان کشورهای دیگر نیز کمک کنند که این نشان از روحیه شکوهمند و نجیبانه ملت ایران است. اگر در کشورهای دیگر تروریستها لطمهای به مردم بزنند، مردم ایران میخواهند به آنها کمک کنند.
*امر و نهی کردن در حوزه فرهنگ جواب نمیدهد و مسائل باید در مسیر خودش درست شود: اگر شرایط اقتصادی کشور وضع بهینهای پیدا کند شرایط فرهنگی کشور نیز بهتر میشود، بخش فرهنگ بخشی هویتساز برای جامعه است و کمتر ملاقاتی با رهبر معظم انقلاب داشتهام که ایشان روی بحث فرهنگ تأکید نکرده باشند.
*مردم ایران را درخصوص مسئله هستهای شکوهمند هستند. در مسئله هستهای این مبنای فکری وجود داشت که باید این دانش را داشته باشیم هر چند غربیها فشارهایی وارد میکنند اما در عین حالی که مردم ایران ایستادگی میکردند به دنبال راهکار هم بودند. الان آمریکایی ها هر از چند گاهی حرفهای کلفت میزنند اما مردم ایران میگویند باید جلوی آنها ایستاد.
*{با اشاره به حرکت عمومی فرهنگی مردم در ایام محرم و صفر و حضور در حسینیهها و عزاداریها}: این حضور را ما در حکومت تدارک نمیبینیم، هر کس در محله خود این کار را انجام میدهد چون بخشی از فرهنگ ماست. این یک نمونه است که باید برای سبک زندگی نیز آن را تبدیل به فرهنگ عمومی کرد و برنامهریزی بامحور داشت تا جامعه آن را بپذیرد. بنابراین ورود به سبک زندگی عمومی باید از راهی باشد که مطابق با طبع ایرانیان باشد.
*این موضوع در عرصه سیاسی نیز وجود دارد. وقتی جنجال سیاسی به وجود میآید و به جان هم میافتند هیچگاه مردم از این رفتارها حمایت نکرده و خشنود نیستند و احساس همدردی نمیکنند. اما اگر احساس کنند در جایی با همدلی میتوانند به عظمت ایران کمک کنند نجیبانه آن را میپذیرند که این همه نشان از رفتار نجیبانه و باشکوه ایرانیان دارد که باید آن را شناخت و در حوزه فرهنگ عمومی توجه کرد.
* حوزه فرهنگ به هر میزانی که مردمی شود به نفع ماست فرهنگ جنسش مردمی است و نباید فرهنگ حکومتی باشد. حکومت باید هدایت نامرئی داشته باشد.
*اینکه گفته میشود رسانهها متکثر شدهاند و تولید از طریق آنها افزایش یافته است اگر جوهره آن به خوبی شناخته شود میتواند مفید باشد به جای اینکه عدهای رسانه شوند خود مردم رسانه میشوند. امروز هوشیاری سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در دنیا بهوجود آمده است هرگاه فرهنگ عمومی شده است ما ترقی کردهایم.
*در حوزه دین نیز نباید فرهنگ حکومتی شود، طور مثال حوزههای علمیه نباید در دست حکومت باشند و باید در کنار مردم باشند که البته در ایران نیز اینگونه است.
*در مساجد کتابخانههایی ایجاد شود تا خود مردم آنها را اداره کنند.
*اگر فرهنگ مردمی شود، وزارت فرهنگ میتواند به وسعت ایران شود که در همین راستا این وزارتخانه باید هدایت نامرئی در موضوعات داشته باشد.
*ناشران افراد محترم و صاحبنظری هستند و اگر وزارتخانه به آنها اعتماد کند بهتر نتیجه میگیرد. وزارت فرهنگ به جای اینکه کارمند استخدام کند و کتابها را ممیزی کند، این کار را به ناشران بسپارد و اگر مشکلی از سوی آنها ایجاد شد آنها را از لیست خارج کند.
* اگر چارچوبی در ا رابطه با فضای مجازی داشته باشیم و مردم خودشان وارد شوند مفید خواهد بود.
* قبول دارم فرهنگ بخش هزینهبری است، باید ساماندهی در بودجه فرهنگی ایجاد شود.باید در لایحه بودجه جایگاه بودجه فرهنگی کشور را حل کنیم تا سامانی در این حوزه ایجاد شود. سازمان برنامه و بودجه زمانی که لایحه را از طریق دولت به مجلس ارائه میکند تنها حقوق و مزایا را در آن مشخص میکند. به خاطر اینگونه مشکلات در نظام بودجهریزی باید بودجهریزی کشور عملیاتی شود. دولت اگر مصمم باشد باید در بودجه و در برنامه سهم امور فرهنگی را مثل حقوق و مزایا را تعریف کنیم و یک چارچوبی برای بخش فرهنگ ایجاد کنیم.
*مسائل فرهنگی را از موضوعات مورد توجه مقام معظم رهبری در دیدارهای خصوصی و عمومی با ایشان است باید به این موضوع توجه بیشتری داشت.