«اين دومين تجمع ما در يک سال اخير است. اگر در اينترنت، 12 مرداد همين امسال را سرچ کنيد، ميبينيد که در آن روز هم تجمعي برگزار کرديم تا به وضعيت واگذاري مسکن اعتراض کنيم و امروز هم آمديم روبهروي شهرداري تا از شهردار بخواهيم به ما که زيرمجموعه شهرداري هستيم، توجه کند اما دريغ از يک پاسخ قانعکننده. فقط نيروي انتظامي، کارگران تجمع کننده را متفرق کرد و درنهايت، تجمع، بينتيجه پايان يافت.» اينها گفتههاي يکي از کارگران شرکتواحد اتوبوسراني تهران است. ميگويد، ما در اين شهر با هزارويک سختي کار ميکنيم و وظيفه سخت حملونقل عمومي را با اين وضعيت اسفبار ناوگان فرسوده شهري برعهده گرفتهايم اما هيچ صدايي از ما شنيده نميشود و رسانهاي هم نداريم تا صداي ما را به گوش مسئولان برساند... .
وعدههايي که بر باد رفت
روز يکشنبه، 14 آذر،
چندصد نفر از کارگران شرکتواحد اتوبوسراني در اعتراض به نحوه واگذاري مسکن
به کارگران شرکتواحد اتوبوسراني از سوي شهرداري تهران در مقابل ساختمان
شهرداري تهران تجمع کردند. در اين تجمع که از ساعت 10 صبح در خيابان
هشتبهشت برگزار شد، کارگران و رانندگان شرکتواحد اتوبوسراني، خواستار اين
شدند تا شهرداري به وعدههاي خود درباره واگذاري مسکن از سوی تعاوني
شرکتواحد عمل کند.
يکي از فعالان کارگري درباره دلايل برگزاري اين تجمع به
«وقايعاتفاقيه» ميگويد: حدود 6 هزار کارگر شرکتواحد از هيچگونه تسهيلات
مسکني در سالهاي گذشته استفاده نکردهاند. شهرداري چندي پيش ادعا کرد که
با 50 درصد تخفيف به کارگران کمدرآمد، مسکن واگذار کرده است اما به شما
ميگويم که يک نفر از کارگران تاکنون از اين تسهيلات استفاده نکردهاند.
حال سؤال اينجاست که مگر کارگران شرکتواحد، جزء کارگراني که شهرداري ادعا
ميکند نيستند؟ پس چرا از اين تسهيلات بيبهره ماندهاند؟
اين کارگر
شرکتواحد در ادامه ميگويد: ما اينجا جمع شديم که بگوييم خبري از اين
تسهيلات نيست و تسهيلاتي که قرار بود طبق پروژههاي قبلي به کارگران تعلق
بگيرد، همچنان معلق باقي مانده است و بخش بزرگي از پروژههاي مختلفي که
تعاوني شرکت واحد براي تخصيص مسکن به کارگران استارت زد، به دلايل مختلفي
در سالهاي گذشته نيمهکاره ماند اما حالا ميشنويم که براي ادامه کار
ميخواهند اقساط وام کارگران که چهار سال ديرکرد خورده را به زور از راننده
بگيرند. شما تصور کنيد براي خانهاي که هنوز تحويل نگرفتهايد، جريمه
ديرکرد اقساط پرداخت کنيد. آيا اين انصاف است که کارگر را در چنين شرايطي
قرار ميدهند؟!
سهم کارگران داده نشد
درهمينباره رحيم
ميرعبدالله، عضو هيأتمديره کانون هماهنگي شوراي اسلامي کار استان تهران و
رئيس شوراي اداره مرکزي شرکتواحد اتوبوسراني، به شرح جزئيات نحوه واگذاري
مسکن به کارگران شرکتواحد ميپردازد و به «وقايعاتفاقيه» ميگويد: زميني
در اختيار شرکت واحد اتوبوسراني بود که سال 89 فروخته شد. قرار بود اين
زمين بهمنظور ساخت مسکن براي مديران شرکتواحد استفاده شود اما بعد به
دستور شهردار تهران، قرار شد اين زمين فروخته شود و پول آن را در اختيار
تعاوني مسکن قرار دهند تا همه کارگران شرکتواحد از مسکن برخوردار شوند. او
تصریح میکند: در آن زمان، تعداد پرسنل شرکتواحد، 13هزار نفر بودند و
شرايط واگذاري مسکن هم اين بود که کارگران شاغل در شرکتواحد بايد حداقل
پنج سال سابقه کار در اين شرکت را داشته باشند. سه طرح در راستاي واگذاري
مسکن به کارگران در دستور کار قرار گرفت؛ در يکي از اين طرحها که به خريد
انفرادي مسکن معروف بود، فرد به ازاي پنج سال سابقه کاريای که داشت، پنج
ميليون تومان بلاعوض گرفته و در ازاي هر سال سابقه هم يک ميليون تومان
دریافت میکرد. رئيس شوراي اسلامي کار شرکتواحد با اشاره به طرح ديگري که
اکنون محل اعتراض کارگران شده است، ميگويد: در طرح ديگري، برخي پروژهها
را که نيمهساز يا در حال اتمام بودند، براي افرادي که به صورت انفرادي،
توانايي خريد نداشتند در نظر گرفتند. اين پروژهها شامل پروژه سهيل، سپيدار
1، 2 و 3، شقايق ورامين و مسکن مهر پرند بود و افرادي که توانايي خريد
نداشتند، ميرفتند و عضو اين پروژهها ميشدند تا مسکن به آنها هم تعلق
بگيرد. اين پروژهها قرار بود 18 ماهه به صورت مرحلهبهمرحله با انجام يک
پروسه تحويل مشتريان بدهند و پروسه هم اين بود که بخشي بايد از سوی پرسنل
پرداخت ميشد و بخشي از هزينه مسکن هم بهوسیله تعاوني نسبت به سابقه افراد
پرداخت ميشد اما هنوز تعداد زيادي از کارگران از اين سهم بينصيب
ماندهاند.
افزايش هزينه واگذاري مسکن براي کارگران
اما
همانطور که ميرعبدالله ميگويد، اين پروژهها به موضوع هدفمندي يارانهها
در سال 90 برخورد کرد و قيمت ساختوساز به يکباره چندبرابر شد و پيمانکاران
نتوانستند به تعهداتشان درباره ساختوساز و تحويل به موقع مسکن عمل کنند و
از طرفي هم کارگران شرکت واحد، توان پرداخت مواردي را که افزايش پيدا کرده
بود، نداشتند. کارگر ضعيف بود و نميتوانست اين هزينهها را پرداخت کند.
او اضافه ميکند: ازسويديگر، باوجود اينکه بعضی از اين واحدها تکميل شده
اما همچنان تعداد زيادي از ثبتنامشدگان در انتظار گرفتن مسکن هستند؛
بهعنوان مثال، ظرفيت پروژه سهيل از سال 89، هزار و 26 نفر بوده که تاکنون
در حدود 92 درصد پيشرفت داشته و فقط به 686 نفر تحويل داده شده است و بقيه
باقي ماندهاند و پروژهها متأسفانه تکميل نشدهاند. پروژه سپيدار يک، 170
نفر عضو داشته که پيمانکار آن اصلا نتوانست خانهها را بسازد؛ اين مسئله
باعث شد کار به شکايت بکشد و الان قيمت ساختوساز افزايش پيدا کرده است و
پيمانکار چيزي در حدود 70 تا 80 ميليون تومان از بچههاي ما خواسته که اصلا
توانايي پرداختش را ندارند. بههرحال، تعاوني مسکن شکايت کرد و پيمانکار
محکوم شد و قرار شد ادامه اين کار به شرکت واحد سپرده شود اما اين شرکت هم
براي ادامه کار بايد از افراد پول بگيرد.
بيش از 5 هزار پرسنل شرکت واحد، بيخانهاند
اين
درحالي است که به گفته اين فعال کارگري، پرسنل و کارگران شرکت واحد
اتوبوسرانی براي پرداخت چنين هزينههاي تحميلشدهاي با مشکلات عديدهاي
مواجه هستند.
«پروژههاي شرکت واحد، يک زمان مشخصی داشت؛ بنابراين
وقتي آن زمان تمام شد، ديگر کسي نميتوانست ثبت نام کند و عضو شود؛ در
نتیجه افرادي که سابقه کمي داشتند يا جامانده بودند رفتند در مسکن مهر
پرند ثبتنام کردند. امروز ما بيش از پنج هزار نفر پرسنل داريم که اصلا
عضو اين پروژهها نبودند و الان مسکن ندارند که بايد مورد رسيدگي قرار
بگيرد.»
او اضافه ميکند: بسياري از افرادي که اين پروژهها را تحويل
گرفتهاند با نواقص زيادي در واحدهاي تحويل دادهشده مواجه هستند. گرفتن
وامهايي که در ابتداي شروع اين طرحها قرار نبود گرفته شود و افزايش اين
وامها، از ديگر دلايل اعتراض کارگران شرکت واحد به وضعيت واگذاري مسکن
است.
ميرعبدالله ميگوید: نزديک به 300 تا 400 نفر هنوز درگير جریان
واگذاري پروژههايي هستند که در آن ثبتنام کردهاند. از طرفي، همانطور که
اشاره کردم، بیش از پنج هزار نفر در آن زمان شرايط گرفتن تسهيلات مسکن را
نداشتند و امروز حائز شرايط دريافت مسکن هستند. طبق ماده «149» قانون کار،
شرکتهاي بزرگي مثل شرکت واحد، مکلف هستند يا خانه سازماني در اختيار
کارکنانشان قرار دهند يا در قالب تعاوني مسکن، همکاري و مساعدت صورت گيرد.
کارگران شرکت واحد مانند ساير کارگران، بر مبناي قانون شورايعالي کار حقوق
ميگيرند. شايد بتوان آنها را آسيبپذيرترين قشر کارکنان شهرداري ناميد؛
به اين دليل که از قوانين حقوق و دستمزد شورايعالي کار تبعيت ميکنند. اين
درحالي بوده که ميانگين پرداخت در کارکنان ديگر شهرداري، سهبرابر کارگران
شرکت واحد اتوبوسراني است؛ به اين دليل که آنها از نظام هماهنگ مديريت
خدمات کشوري تبعيت ميکنند و مثل کارکنان شهرداري از دريافتي مناسبي
برخوردارند.
سنگرداران بيسنگر
ميرعبدالله ميگويد:
«کارگران شرکت واحد، سنگرداران بيسنگرند. دولت و شهرداري توجهي به شرکت
واحد و کارگرانش ندارند و کارگران اين شرکت از يک سو با بار سنگين تأمين
هزينههاي زندگي مواجه بوده و ازسويديگر، با مشکلاتي همچون کار در شرايط
سخت، آلودگي هوا، نداشتن مسکن و نبود امنيت شغلي دست به گريبان هستند.
نبود امنيت شغلي، يکي از مسائلي است که هرروزه اين کارگران را تهديد
ميکند. گاهي خبرهاي بدي در ارتباط با خصوصيسازي شنيده ميشود که استرس و
فشار زيادي به کارگران وارد ميکند. اين کارگران، جزء قشر ضعيف جامعه
محسوب ميشوند. اينطور بگويم که رانندگان شرکت واحد از افرادي هستند که خط
آخر را ديدهاند و به شرکت واحد اتوبوسراني آمدهاند.» کارگران ميگويند:
با همه اين دردسرهايي که ميکشند، بازهم دولت و شهرداري نسبت به آنها
بيمهرند. از يکسو، دولت براي حملونقل پولي پرداخت نکرده و موضوع نوسازي
ناوگان حمل ونقل کشور و جايگزيني اتوبوسهاي نو به جاي اتوبوسهاي فرسوده
معلق است و کارگران مجبورند دردسرهاي اين سيستم حملونقل فرسوده را تحمل
کنند و از طرف ديگر، شهرداري که متولي حملونقل عمومي است، نسبت به رفع
موانع براي واگذاري حداقلترين تسهيلات مانند مسکن با آنها برخورد درستي
انجام نميدهد.