رویداد۲۴ روزنامه اعتماد نوشت: عیسی کلانتری در گفتگویی از تبعات خطرناک اخراج اساتید، پروژه نفوذ و کاسبان تحریم گفته است.
در ادامه بخشهای مهم این گفت و گو را میخوانید:
- اگر مشارکت بالایی در انتخابات ثبت شود، معنای خاص خود را دارد و اگر مشارکت حداقلی و اندک باشد، این پیام را در خود دارد که مردم از شرایط رضایت ندارند. در حوزه آموزشی و تخصصی در قالب اخراج استادان برجسته. استادان سطح بالا و زبده به اجبار مجبور به ترک دانشگاهها میشوند و جایگزینهای آنها هم افراد غیرمتعارفی هستند که هیچ ربطی به دانشگاه ندارند. این روند نوعی استحاله فرهنگی و دانشگاهی است.
- یکی از مهمترین اقداماتی که باید در دستور کار مجلس آینده قرار بگیرد، کنار گذاشتن برنامه هفتم توسعه است. این برنامه ۵ ساله نه در راستای نیازهای مملکت و نه مبتنی بر اولویتهای کشور است.
- اگر دولت عاقلی در کشور روی کار بیاید و اراده پیشرفت در حاکمیت شکل بگیرد، ظرف ۳ سال میتوان بر مشکلات جاری موجود در کشور مانند بیکاری، تورم، فقر و... فائق آمد.
- کاوه مدنی یکی از نیروهای متخصص و وطنپرست ایرانی بود که تنها با هدف خدمت وارد ایران شد. اما گروههای تندرو که تحمل استفاده از این نیروها را نداشتند و احساس میکردند با ورود این نیروها مردم متوجه تفاوت در عملکردها و کیفیتها میشوند، هر تلاشی کردند تا برای حضور نیروهای نخبه در کشور مانعتراشی کنند.
بیشتر بخوانید: جزئیاتی از انتخابات ۷۶؛ چه کسی پیشنهاد نامزدی خاتمی را به کروبی داد؟
- نفوذیها کسانی هستند که اجازه نمیدهند ایران از همه ظرفیتهای انسانی، ارتباطی، اقلیمی و... خود برای رشد و پیشرفت استفاده کند.
ظاهرا مشکل مراد طاهباز در جریان تبادل زندانیان با امریکا حل شده است. اما ۷ نفر باقی مانده از ابتدا مشخص بود که تقصیری ندارند. بندگان خدا، نزدیک ۶ سال است که دستگیر شده و در زندان هستند. حتی اگر حکم ۷ سال زندان این افراد را هم لحاظ میکردیم با گذشته یکسوم یا دوسوم مدت محکومیتشان میبایست آزاد میشدند؛ اما من سر در نمیآورم چرا این افراد هنوز زندانیاند.
- عجیب اینکه فردی مثل اکبر طبری با این حجم از تخلفات آزادانه بیرون بود، اما این افراد که به جز خدمت به محیطزیست و کشور کاری دیگر نکرده بودند، هنوز زندانیاند.
- مشخص است که مردم نسبت به قانون جدید انتخابات و وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور ناراضی هستند.
- استادان سطح بالا و زبده به اجبار مجبور به ترک دانشگاهها میشوند و جایگزینهای آنها هم افراد غیرمتعارفی هستند که هیچ ربطی به دانشگاه ندارند.