رویداد۲۴-روز گذشته بخش نخست گفت و گوی شفقنا با حجت الاسلام والمسلمین واعظی، رییس دفتر تبلیغات اسلامی قم درباره رسالت های روحانیت، وضع موجود و راه های نیل به وضع مطلوب در سازمان روحانیت منتشر شد. اینک بخش دوم این گفت و گو تقدیم مخاطبان ارجمند می شود:
در حوزه، بعضا سهل اندیشی و خام اندیشی نسبت به وجه اجتماعی دین وجود دارد
واعظی در پاسخ به پرسشی درباره عملکرد و تلقی حوزه نسبت به وجه اجتماعی دین اظهار داشت: من معتقدم سهل اندیشی و خام اندیشی قبل از انقلاب در حوزه ها نسبت به وجه اجتماعی دین و اجرایی کردن آن، اکنون بسیار ملموس و محسوس است و در بخشهایی از حوزه خودآگاهی ایجاد شده است، ممکن است شما با بعضی از فضلای حوزوی یا با بخشی از کسانی که به نوعی مسئول در حوزه هستند، صحبت کنید و مشاهده کنید که آنها اصلا این ضعف ها را نمی بینند در صورتی که ما باید به جد تلاش عالمانه، نظریه پردازی و تولید علوم اسلامی کنیم.
حوزه مطالبه گر دیروز به حوزه پاسخگوی امروز تبدیل شده است
رییس دفتر تبلیغات اسلامی قم به اتفاق دیگری که میتواند به وجهی به عنوان امر مثبت و به وجهی دیگر تهدید محسوب شود، اشاره و اظهار کرد: هم فرصت و هم تهدید به این بستگی دارد که ما چه واکنشی با این امر نشان دهیم یا چگونه آن را مدیریت کنیم، به نظر من اتفاق دیگری که حوزه امروز را با حوزه دیروز متفاوت میکند، این است که حوزه دیروز، حوزه مطالبه گر و به نوعی نسبت به حاکمیت ستیزه گر و پرخاگشر بوده است یعنی واکنش و موضع حوزه نسبت به تمام نابسامانیهای فرهنگی و اجتماعی جامعه و تمام اتفاقاتی که ما به عنوان آسیب در جامعه ایرانِ قبل از انقلاب مشاهده میکنیم، مطالبه گرانه، ستیزه گر و منتقد بود؛ پژواک این موضع گیری حوزه، پژواک اجتماعی خاص خود را داشت، اما حوزه امروز، حوزهای است که جایگاهش تغییر کرده، نه اینکه به اختیار خودش تغییر کرده بلکه شرایط پیروزی انقلاب اسلامی، پیوند بین حوزه و روحانیت با نظام و حاکمیت و اینکه خاستگاه حاکمیت موجود، حوزههای علمیه است و این انقلاب ریشه در روحانیت و حوزههای علمیه دارد، حوزه امروز را تبدیل به حوزه پاسخگو کرده است.
بی توجهی حوزه نسبت به آسیب های اجتماعی و مشکلات فرهنگی موجب سقوط این نهاد می شود
واعظی پاسخگو بودن حوزه در شرایط فعلی را نوعی تهدید و فرصت دانست و افزود: جایگاه پاسخگویی حوزه از این جهت فرصت است که باعث تحرک، احساس مسئولیت و پویایی حوزه می شود. به هر حال اکنون چشم اذهان جامعه به حوزه و روحانیت است و روحانیت و حوزه را نسبت به شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مسئول میدانند. این مساله از جهتی دیگر میتواند تهدیدی برای حوزه باشد و آن اینکه اگر حوزه شرایط تاریخی، وضعیت پاسخگو و مسئول بودن خود را درک نکند و سعی نکند از عهده آن به خوبی برآید، این امر تهدیدی برای حوزه است و باعث سقوط جایگاه حوزه و روحانیت در اذهان مردم میشود. عکس آن اگر حوزه به این خودآگاهی تاریخی برسد که وضعیت تفاوت کرده و ما مسئول هستیم و نمیتوانیم نسبت به آسیبهای اجتماعی، مسائل فرهنگی بی تفاوت باشیم، فرصتی برای رشد و ارتقای حوزه محسوب می شود.
برخی روحانیون نسبت به مسایل فرهنگی تنها مطالبه گرند، باید به خود نهیب بزنیم و وظیفه مان را به نحو احسن انجام دهیم
این استاد حوزه علیمه قم ادامه داد: مشاهده میکنیم که متاسفانه برخی از روحانیونی که صاحبان تریبون هستند و بعضی از ائمه جمعه و کسانی که در متن مسوولیت های حوزه و روحانیت هستند، نسبت به نابسامانیهای فرهنگی انتقاد دارند و تنها مطالبه می کنند در حالی که اگر منصفانه به صحنه نگاه کنند، ما به عنوان روحانیت وظیفه داریم در این نا بسامانی ها به خودمان نهیب بزنیم و مسوولیت و وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهیم؛ این مساله اگر به خوبی درک شود، موجب تحرک بیشتر حوزه، تماس عمیقتر و وسیعتر حوزه با بدنه جامعه و حضور بیشتر و تلاش در جهت ایفای نقش موثرتر در حوزه فرهنگ میشود.
او به یکی دیگر از فرصت و تهدید بودن جایگاه پاسخگویی حوزه اشاره و تصریح کرد: محیط بیرونی، عرصه و جغرافیای تماس حوزه روحانیت امروز بسیار وسیع تر از روحانیت قبل از انقلاب است. حوزه تماس روحانیت قبل از انقلاب با مردم، منحصر در مقولات دینی میشد، اما امروز حضور روحانیت در عرصه های مختلف مانند دانشگاه ها، حوزه قضایی و غیره به وضوح دیده می شود. به نظر من این مساله یک امکان و فرصت است بدین شرط که روحانی، روحانی بماند بدین معنی که وقتی روحانی منصبی را ورای مناصب رسمی حوزوی و دینی عهده دار شد، هویت طلبگی و روحانیت خود را حفظ کند؛ همین امر فرصتی است تا این روحانی بتواند نقش اجتماعی گسترده تری در تعمیق باور دینی و ترویج اخلاق اسلامی داشته باشد؛ اما اگر این تماس گسترده با حفظ هویت طلبگی و روحانیت توأم نشود، باعث ضربه زدن بیشتر، اعتمادسوزی و ایمان سوزی حتی در بین اقشار می شود.
واعظی به تفاوت دیگری که قبل و بعد از انقلاب در حوزه روحانیت به لحاظ وضعیت سنجی اتفاق افتاده، اشاره و تصریح کرد: یکی از تفاوت ها احداث تشکیلات در روحانیت است، برای این تفاوت مثالهای بسیار روشنی وجود دارد مانند اینکه قبل از انقلاب تشکیلات و ستاد رسمی نبود، برای تعیین امام جماعت مساجد، هیأت امنایی که مسجد را میساختند، یک روحانی را دعوت می کردند یا برای راهنمایی در این زمینه خدمت بعضی از مراجع تقلید میرفتند یا تقاضا میکردند که فردی را به عنوان امام جماعت به آنها معرفی کنند، اما اکنون تشکیلات رسمی وجود دارد و ستاد ائمه جمعه و جماعات، ائمه جمعه و ائمه جماعات کشور را تعیین و مشخص می کنند؛ این تشکیلات می تواند وجوه مثبتی و منفی داشته باشد و این امر به عملکردها، نوع نگاه ها و میزان درک از جامعه برمی گردد؛ در این صورت است که نیاز سنجیهای بهتری صورت می گیرد و مشخص می شود که در انتخاب افراد، معیارها، شاخص ها و مولفه هایی که در نظر میگیرند، چقدر تنگ نظرانه و چقدر واقع بینانه باشند.
او به امتیازاتی که جزء هویت حوزههای علمیه شیعی است، اشاره و اظهار کرد: این امتیازات اموری هستند که مقومات حوزه شیعه را میسازند و دارای چند محور هستند؛ اولین محور، جایگاه اخلاق، تهذیب و جهاد معنوی است که هنوز هم آن را در حوزه می بینیم؛ اینکه افرادی دارای مدرک دکتری و فوق لیسانس به سمت حوزه می آیند و خواهان تحصیل در این فضا هستند، نشانه جذابیت های اخلاقی و معنوی حوزه است.
vaezi3
اخلاق گرایی جزء هویت حوزه است
حجت لاسلام واعظی در پاسخ به اینکه آیا اخلاق گرایی لازمه حوزوی بودن نیست؟ گفت: اخلاق گرایی جزء هویت حوزه است، وقتی طلبه در فضای درسی حوزه قرار میگیرد چیزی که از او خواسته میشود و به سوی آن ترغیب و تشویق میشود، بحثهای معنوی، اخلاقی و عبادی است منتهی باید واقعیتی را در نظر گرفت و آن اینکه در طول تاریخ بین وضعیت معنوی و اخلاقی حوزه ها و وضعیت معنوی و اخلاقی جامعه یک تناسبی برقرار بوده است.
او به وضعیت فعلی حوزه در عرصه حریت در نقد و بیان اندیشه اشاره و اظهار کرد: در رابطه با روحیه طلبگی در بحث، مواجهه با نظرات استاد، هم بحثی در مباحثات و آزاداندیشی در حوزه ها باید دو مقوله را از هم تفکیک کنیم، یکی آنچه در بطن و متن درسهای حوزه جاری است که هنوز آن سنت قبلی وجود دارد، اما دچار یک تغییراتی هم شده است، مثلاً در زمان گذشته حتی زمانی که ما خودمان هم طلبه بودیم، درس میخواندیم و مباحثه کردن جزء واجب، تلقی میشد یعنی اگر درسی را مباحثه نمیکردیم، احساس میکردیم ترک واجبی کردیم؛ اکنون مشاهده می کنم و شنیدم که در حوزه میان طلبه ها آن اهتمام سابق به مباحثه وجود ندارد، بعضی از طلاب همچنان بسیار مقیدند که پس از گرفتن هر درسی مباحثه کنند، اما عده ای دیگر مقید نیستند و این ضعفی است که مشاهده میشود.
رییس دفتر تبلیغات اسلامی قم، ادامه داد: هنوز به سنت گذشته، آزادانه اشکال گرفتن در سر درس استاد و درگیر علم شدن وجود دارد، البته ممکن است جدیت علمی در درس خواندن نسبت به گذشته کمتر شده باشد، من وقتی تدریس هایی که اخیراً در حوزه داشتم را با تدریس های ۲۰ سال پیش مقایسه می کنم، می بینم که طلبههای آن زمان در درس خواندن جدی تر بودند یعنی اشتغال و اهتمام علمی حوزه دیروز نسبت به حوزه امروز مقداری بیشتر بود.
در پاسخ به اینکه حوزه امروز در مقایسه به حوزه دیروز، از نظر عمق علمی در چه وضعیتی قرار داد؟ واعظی گفت: عمق علمی تابع اهتمام علمی است. اکنون با بسیاری کمیت و تکثر عناوین درسی مواجه هستیم، درسهای جنبی در حوزه زیاد شده است، طلبه نمیتواند در بعضی از درس ها تعمیق لازم را داشته باشد. از جهت آزادی، هنوز هم این سنت در حوزه وجود دارد، اما در فرای درس و بحث حوزوی یا در واقع در فضای عمومی حوزه نسبت به بحثهای فکری، موضع گیری ها، مسایل سیاسی و اجتماعی، آن فضای آزاداندیشی در طرح نظرات جدید و متفاوت وجود ندارد.
در گذشته جریان اصلی حوزه حرکت به سمت قله ها بود و اکنون آفات در این مسیر بسیار شده است
او در پاسخ به اینکه از نظر علمی در حوزه با نقصانی هایی مواجه هستیم یا خیر؟ گفت: قضاوت کردن کمی دشوار است. مثلاً اکنون اساتید سطح بالای حوزه، شاگردان آقای خویی، شاگردان امام خمینی و شاگردان آقای گلپایگانی هستند، شاید بسیاری از افراد باورشان این باشد که اساتید بالاتر از شاگردان بودند، در حقیقت کمی این عظمت و ابهت شخصیتی نسل قبلی بیشتر بوده، اما راه باز است. زمانی بحث مصداقی و موردی میکنیم و میخواهیم مثلاً میان حضرت آیت الله خویی و دو تن از شاگردان در قید حیات ایشان مقایسه کنیم و گاهی هم می خواهیم روندی نگاه کنیم و بگوییم آیا روند حوزه ها به سمت مجتهد پروری و قله پروری است یا خیر، من در این زمینه تغییری نسبت به گذشته نمیبینم، اقدامات خوبی در حال انجام است، به عنوان نمونه در گذشته هر مرجع و استاد بزرگی، چندنفر از شاگردان زبده خود را با اهتمامی خاص تحت پوشش قرار میداد و میپروراند، در حال حاضر موسساتی تشکیل شده که طلبه را از سطح پایین تر میگیرند، تحت اشراف در میآورند و استاد راهنما و استادیار برایشان قرار میدهند، طلبه مجبور است درسی که استاد میدهد را مطالعه کند و نزد استاد عرضه کند تا او تصحیح کند؛ این روشی است که میتواند در مقیاس گسترده تری مجتهد پرور باشد، اما از یک نکته ای نباید غفلت کرد و آن اینکه در گذشته، جریان اصلی حوزه حرکت به سمت قله ها بود و اکنون آفات در این مسیر بسیار شده و به تعبیر برخی از اساتید حوزه، نهال فروشی میشود بدین معنا که یک طلبه به جای اینکه یک فرد مثمر ثمر و تنومند شود و به عرصه اجتماع بیاید، وقتی یک نهال است جذب دانشگاه ها یا نهادها می شود.
بررسی وضعیت استقرار آداب و مراتب علمی در حوزه و رسیدن طلبه به قله مرجعیت
استاد حوزه علمیه قم در پاسخ به اینکه آیا امروز استقرار آداب و مراتب علمی در حوزه به گونهای است که طلبه به قلهای به نام مرجعیت و استقرار مرجعیت برسد؟ گفت: اصل این مساله حفظ شده و دچار ویرانی یا دگردیسی نشده است، اما خلاهایی وارد شده است، به عنوان مثال یکی از خلاها این است که متأسفانه اختلافات سیاسی قدری باعث شده که بعضی از طلاب یا فضلای جوان به خودشان اجازه دهند برخی از مسایل که از نظر ما هتک و بی احترامی است، صورت بگیرد، گاهی عدم رعایت شأن بزرگان حوزه در بیانات، موضع گیری ها و برخوردها مشاهده میشود که این امر خوشایندی نیست، چون قوام حوزههای تشیع و استواری آنها به عمود این خیمه ها بوده و عمود خیمههای حوزههای علمیه مراجع هستند و این چیزی است که حتی پس از انقلاب با طرح بحث ولایت فقیه و اقتدار و نفوذی که حضرت امام خمینی(ره) پیدا کردند، به حفظ شأن مراجع در حوزه ها تأکید شد و در حال حاضر هم مقام معظم رهبری به مدیران حوزه نسبت به حفظ شأن و جایگاه مراجع تقلید بسیار تأکید دارند چون واقف به این نکته هستند که اساس و قوام حوزههای علمیه به مراجع عظام تقلید است.
مقایسه قدرت و قوت مرجعیت دیروز و امروز
واعظی در پاسخ به اینکه آیا امروز در مقایسه با گذشته مرجعیت قدرت و قوت لازم را دارند یا بر اثر فشارهایی از داخل و بیرون این قدرت تضعیف شده است؟ گفت: ما باید یک واقعیتی را درک کنیم و آن این است که پس از انقلاب اسلامی ایران و طرح بحث ولایت فقیه، ولی فقیه در رأس هرم قدرت سیاسی قرار گرفت و به طور طبیعی قدرت نهاد مرجعیت را تقسیم کرد و تحت الشعاع قرار داد؛ در ایران قبل از انقلاب اسلامی تمام قدرت معنوی و نفوذ روحانیت، در نهاد مرجعیت تبلور پیدا میکرد، پس از انقلاب اسلامی، تمام عطف توجه ها به مرجعیت حوزه علمیه نجف یا قم بود، اکنون گرچه رهبری هم وجه مرجعیتی دارد اما این حاکمیت برای خود مراجع هم یک پیشتیبانی هایی آورده است.
او افزود: از جهت توجهات معنوی مردم، تکثر و توزیع ایجاد شده یعنی خود وجه حاکمیتی برای ولی فقیه یک جاذبه خاصی دارد، مثلاً مردم به فلان مرجع از حیث مرجعیت شان احتراماتی قائل هستند؛ زعیم سیاسی و در رأس حاکمیت بودن برای ولی فقیه از سوی مردم و حتی از سوی مقلیدن مراجع منزلت و توجهاتی را می آورد.
رییس دفتر تبلیغات اسلامی در پاسخ به اینکه آیا دخالت ها در حوزه یا مجموعه شرایط سیاسی داخل و خارج، تنگناهای جدیدی برای حوزه ایجاد کرده؟ اظهار کرد: دخالت ها در کار مراجع و حوزه از ناحیه رأس حاکمیت و نهاد رهبری اصلاً صورت نمیگیرد، امام خمینی(ره) و رهبری نسبت به این مساله تحفظ داشته و دارند. امام خمینی(ره) با اینکه مملکت دست ایشان بود خیلی تلاش داشت در دادن شهریه فاصله معناداری با شهریه آقای خویی و آقایان دیگر پیدا نکند، رهبری هم این تحفظ را دارد. ایشان حتی خدمات رسانی به طلاب را از طریق خودشان انجام نمیدهد بلکه نهاد سازی کرده اند. به نظر من این اقدام از روی علم و آگاهی صورت گرفته تا برای تضعیف نهاد مرجعیت اقدامی صورت نگیرد؛ اما اینکه رگه هایی در جریانات سیاسی، نهادهای غیرمسئول و غیرمرتبط با حوزه بخواهند بر حوزه اعمال فشار، نفوذ و تأثیرگذاری داشته باشند را نمی توان نفی کرد چون به طور کلی بسیار روشن است که جایی با پتانسیل و ظرفیت حوزه میتواند مطمع نظر جهات مختلف سیاسی باشد منتهی میزان و تأثیرگذاری آن برمی گردد به هوشمندی که مراجع و اولیای حوزه دارند و باید مراقبت کنند که این تاثیرات بیرونی اتفاق نیفتد.
مرجع سازی؛ واقعیت یا ادعا؟
حجت الاسلام والمسلمین واعظی در پاسخ به اینکه آیا با پدیدهای به عنوان مرجع سازی مواجه هستیم یا این بیشتر یک ادعا است؟ گفت: اگر بخواهم خیلی واقع بینانه صحبت کنم ممکن است براساس تمایلات سیاسی تلاش هایی در خصوص حمایت های خاص از برخی شخصیت ها و اساتید در رده های پایین حوزه صورت بگیرد و به آنها امکاناتی داده شود، اما در رابطه با رده بالای مرجعیت این اتفاق نیفتاده و نمی افتد.
*شفقنا