رویداد۲۴ همشهری نوشت: اسرار قتل رئیس یکی از بانکهای پایتخت با دستگیری دختر و همسر سابق وی فاش شد؛ آنها برای این جنایت، ۲ آدمکش اجیر کرده و با آنها قرارداد ۲ میلیاردی بسته بودند، اما سرانجام دستگیر شدند.
سیزدهم شهریور امسال به قاضی محمدمهدی براعه، بازپرس جنایی تهران خبر رسید که مرد میانسالی با ضربات چاقو در خانهاش به قتل رسیده است. محل حادثه ساختمانی در غرب پایتخت بود و مرد میانسال با ۱۸ ضربه چاقو به قتل رسیده بود و بررسیهای اولیه نشان میداد که وی رئیس شعبه یکی از بانکهای پایتخت بوده است.
مقتول مدتها قبل از همسر اولش جدا شده بود و یک دختر نوجوان حدودا ۱۶ ساله داشت. این مرد حدود ۲ سال قبل با زن دیگری ازدواج کرده، اما در ازدواج دوم نیز شکست خورده و حدود ۶ماه قبل از همسر دومش نیز جدا شده بود. ماموران در ادامه متوجه شدند که مقتول روز حادثه در محل کارش حاضر نشده و همین باعث شده بود که همکارانش با خواهر وی تماس و سراغ او را بگیرند. در ادامه نیز خواهرش برای سرکشی به خانه او رفته که با جسد وی مواجه شده بود.
بیشتر بخوانید: شوخی دوستانه پسر جوان را قاتل کرد
تیم جنایی برای بهدستآوردن سرنخی از عاملان جنایت به بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته در اطراف محل زندگی مقتول پرداخت. تصاویر نشان میداد که روز حادثه ابتدا دختر نوجوان مقتول به خانه پدرش رفته و ساعتی بعد هنگام خروج از ساختمان در را باز گذاشته بود.
دقایقی پس از رفتن دختر نوجوان، ۲ مرد سیاهپوش که با کلاه کشی و کلاه بیسبال صورت خود را کاملا پوشانده بودند، وارد ساختمان شده بودند. آنها در هوای گرم تابستان، هودی مشکی پوشیده بودند تا قابل شناسایی نباشند. ۲ مرد ناشناس دقایقی بعد از ساختمان خارج شده بودند و شکی وجود نداشت که جنایت توسط آنها رخ داده است. مأموران مسیر تردد ۲ مرد سیاهپوش را دنبال کردند و دریافتند که آنها با مرد میانسالی در نزدیکی محل حادثه ملاقات کرده بودند. این مرد، شوهر زن سابق مقتول بود. بررسیها نشان میداد که همسر اول مقتول پس از جدایی از وی با این مرد که بهنام نام دارد، ازدواج کرده است.
باز گذاشتن در ساختمان از سوی دختر مقتول و ملاقات قاتلان سیاهپوش با بهنام حکایت از یک توطئه خانوادگی داشت. به همین دلیل دختر نوجوان مقتول و بهنام دستگیر شدند و اسرار جنایت را فاش کردند.
دختر ۱۶ ساله مقتول در اعترافاتش گفت: از وقتی پدرم از مادرم جدا شد، از او کینه به دل گرفتم. به همین دلیل با مادرم تصمیم گرفتیم او را به قتل برسانیم تا ارثیه میلیاردیاش را تصاحب کنیم. برای اجرای این نقشه مادرم با همدستی ناپدریام نقشه جنایت کشیدند و ۲ آدمکش اجیر کردند. وی ادامه داد: روز حادثه من به بهانه دیدن پدرم به خانهاش رفتم و موقع برگشت در را باز گذاشتم تا قاتلان وارد شده و نقشه را اجرا کنند. با اعترافات دختر نوجوان، مادر وی بازداشت شد و اعتراف کرد که آنها با اجیر کردن ۲ آدمکش نقشه جنایت را عملی کرده بودند تا ارثیه مقتول را تصاحب کنند. به این ترتیب آدمکشان اجارهای نیز دستگیر شدند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
یکی از قاتلان اجیرشده ۲۴ ساله و نقاش ساختمان است. او بهخاطر یک میلیارد تومان پول قدم به خانه رئیس بانک گذاشته و با همدستی دوست و بچهمحل خود نقشه قتل را اجرا کرده است. گفتگو با وی را میخوانید.
*به خاطر یک میلیارد تومان حاضر شدی آدم بکشی؟
یک میلیارد تومان پول کمی نیست! از سوی دیگر به ما گفته بودند که ماموریت تنبیه است؛ یعنی باید طوری طرف را بزنیم که فلج شود، اما کمی بعد متوجه شدیم که ماموریتمان قتل است.
*دستمزدتان را گرفتید؟
البته قرار بود ۲ میلیارد تومان بگیریم. برای اینکه کسی شک نکند، قرارداد صوری فروش یک گردنبند عتیقه را نوشتیم. براساس قرارداد، میبایست تا اول مهر ۲ میلیارد تومان پول به حسابمان میریختند؛ یعنی نفری یک میلیارد تومان.
*با خانواده مقتول چطور آشنا شدی؟
ما آنها را نمیشناختیم. یکی از دوستانمان به نام فرید با ناپدری دختر مقتول دوست بود. براساس گفته دختر و همسر سابق مقتول، آنها برج۷ پول ارثیه را میگرفتند و دستمزد ما را پرداخت میکردند. از سوی دیگر به ما وعده دادند که اگر یک درصد گرفتار شدیم، چون خودشان اولیایدم هستند، دیه را میپردازند و آزادمان میکنند. همین شد که فریب حرفهایشان را خوردیم و وارد این بازی خطرناک شدیم.
*برگردیم به روز حادثه، آن روز چه اتفاقی افتاد؟
همسر اول مقتول، برایمان خودروی اینترنتی گرفت و به همراه بهنام (ناپدری دختر مقتول) راهی محل شدیم. برای اینکه ماجرا لو نرود، چند خیابان مانده به محل قتل از خودروی اینترنتی پیاده شده و من و همدستم وارد خانه شدیم. حدود ۳ ساعت صبر کردیم تا دختر مقتول در را به رویمان باز گذاشت و ما وارد شدیم.
مقتول داخل اتاق خواب بود و همدستم با چاقویی که همراه داشت، به او حمله کرد و چند ضربه به رئیس بانک زد. ما فکرش را نمیکردیم که دستگیر شویم و حالا بهشدت پشیمانیم، چون من سابقهای ندارم و بهخاطر پول و وسوسه تبدیل به آدمکش شدم.