صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۲ - 2023 October 14
کد خبر: ۳۵۰۳۰۰
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۸ - ۱۳ مهر ۱۴۰۲
تعداد نظرات: ۱ نظر

اولین گفت‌وگوی همکلاسی‌های آرمیتا گراوند درباره روز حادثه

همکلاسی آرمیتا گراوند به ایرنا خبرگزاری دولت گفت: اینکه می‌گویند به خاطر حجاب به ما تذکر دادند و یا یک نفر دیگر آرمیتا را هُل داده، اصلا صحت ندارد و دروغ است، همه این اتفاقات در کمترین زمان ممکن رخ داد.


رویداد۲۴ خبرگزاری دولت با دو تن از همکلاسی‌های آرمیتا گراوند مصاحبه و روز حادثه را از زبان او روایت کرده است.

به گزارش ایرنا، بخش‌های مهم اظهارات دوست و همکلاسی‌های صمیمی آرمیتا را در ادامه می‌خوانید:‌

فاطمه:

من و آرمیتا با هم روی نیمکت (سکوی ایستگاه مترو) در خط چهار شهدا نشستیم، منتظر دوستمان مهلا بودیم که متوجه شدم مهلا هم به سمت ما می‌آید، قطار آمد و برای اینکه به قطار برسیم بلند شده و با گام‌های سریع به سمت واگن رفتیم.

ابتدا مهلا وارد واگن شد، بعد آرمیتا و در آخر هم من وارد قطار شدم، ولی «آرمیتا» در کمتر از یک ثانیه و به ناگاه با پشت (عقب عقب) به زمین افتاد و سرش با زمین (حاشیه سکو) برخورد کرد.


بیشتر بخوانید: آرمیتا گراوند کیست؟


وقتی آرمیتا را بلند کردم دیدم دستم خونی شده و متوجه شدم که سر وی زخم برداشته که در نهایت با کمک مردم، آرمیتا را به خارج قطار و کنار سکو انتقال داده و برای نجات وی تلاش کردیم.

بلافاصله با مرکز فوریت‌های پزشکی تماس گرفته و درخواست آمبولانس و امداد کردیم. در این فاصله یک خانم که خاطرم نیست دکتر بود یا پرستار، در احیای آرمیتا کمک زیادی کرد و بعد هم وی با آمبولانس به بیمارستان منتقل شد.

ما هم به بیمارستان رفتیم و از آن موقع تا الان همچنان در حال دعا برای سلامتی آرمیتا هستیم و از همه مردم هم تقاضا می‌کنم برای بهبود آرمیتا دعا کنند تا هر چه سریعتر خوب شود.

مهلا:

آن روز (یکشنبه) مثل همه روز‌های دیگر با فاطمه و آرمیتا در مترو (ایستگاه شهدا) قرار داشتیم که به مدرسه برویم؛ وقتی وارد ایستگاه شدم، قطار آمده بوده و فاطمه و آرمیتا که زودتر رسیده بودند منتظرم بودند.

برای اینکه به قطار برسیم با سرعت حرکت کرده و داخل واگن شدیم، اول من و بعد هم آرمیتا و سپس فاطمه وارد مترو شدیم، ولی در کمتر از یک ثانیه «آرمیتا» با پشت سر به زمین خورد.

فاطمه دست‌های آرمیتا و من پا‌های او را گرفتیم و با کمک چند نفر او را به بیرون واگن قطار و حاشیه سکو منتقل کردیم.

انگار آرمیتا مرده بود، اما با تلاش مردم و یک خانم که فکر کنم پرستار بود، آرمیتا دوباره زنده (احیا) و با آمبولانس به بیمارستان انتقال داده شد.

من و فاطمه نیز به بیمارستان رفتیم، آرمیتا را اول به بخش اورژانس و بعد هم به بخش مراقبت‌های ویژه «آی سی یو» بردند.
اینکه می‌گویند به خاطر حجاب به ما تذکر دادند و یا یک نفر دیگر آرمیتا را هُل داده، اصلا صحت ندارد و دروغ است، همه این اتفاقات در کمترین زمان ممکن رخ داد.

منبع: ایرنا
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲۵
ناشناس
۰۸:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۷/۱۴
بهش آموزش دادند که چی بگه . دختر معصوم از ترسش - سعی خودشو کرد هر چی بهش دیکته کرده بودند بازگو کنه - لیکن - نشد
نظرات شما