صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

سه‌شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 08
کد خبر: ۳۵۲۷۴۷
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۰ - ۱۳ آبان ۱۴۰۲
تعداد نظرات: ۶ نظر
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد؛

ادوارد سعید کیست؟

ادوارد سعید از مهمترین متفکران فلسطینی است که سال‌های زیادی برای مقابله با اشغالگری اسرائیل مبارزه کرد. او حتی به صورت نمادین به مرز دو منطقه می‌رفت و به سمت اسرائیل سنگ پرتاب می‌کرد. مهمترین کتاب ادوارد سعید شرق‌شناسی است که در آن تحلیل کرده نویسندگان دوره استعمار چه تصویری از شرق نشان داده‌اند. نکته جالب درباره ادوارد سعید این بود که منتقد سرسخت حماس و حزب‌الله لبنان بود.

رویداد۲۴ علیرضا نجفی:  «تجربه فلسطین استثناء نیست، بلکه قاعده است. مبارزات مردم فلسطینی بازنمودی از تلاش عظیم همه انسان‌هاست که اراده بشر برای تحقق عدالت، تعیین سرنوشت خود و استقلال ملل در راس آن می‌درخشد.» ادوارد سعید

«ادوارد سعید» روشنفکر، منتقد ادبی و فعال سیاسی برجسته فلسطینی به دلیل تاثیر عمیقش بر نقد ادبی و علوم انسانی شهرت یافته است. در واقع می‌توان سعید را فارغ از موافقت یا مخالفت با ایده‌هایش، یکی از مهمترین متفکران نیمه دوم قرن بیستم دانست اما فعالیت‌های فکری او محدود به علوم اجتماعی و نقد ادبی نبود، بلکه تاثیری انکارناپذیر بر گفتمان مقاومت فلسطین داشت.

بیوگرافی ادوارد سعید

سعید در سال ۱۹۳۵ در اورشلیم متولد شد. خانواده‌اش از اعراب آنگلیکان محافظه‌کار بودند. وی تا ۱۲ سالگی میان قاهره و بیت‌المقدس در رفت‌وآمد بود و در حالی که در ۱۹۴۷ در آکادمی سن ژرژ بیت‌المقدس پذیرفته شده بود، به سبب تشکیل اسرائیل و آغاز درگیری و تنش میان مردم فلسطین و صهیونیست‌ها همراه با خانواده به قاهره مهاجرت کردند و سپس رهسپار آمریکا شدند.

خودش درباره تنوع محیط کودکی‌اش می‌نویسد: «من با اسمی بریتانیایی و نام خانوادگی‌ای عربی، به طور آزاردهنده‌ای در سالیان نخست زندگیم در فلسطین و بعد‌ها در مصر، دانش‌آموزی غیرعادی به شمار می‌رفتم. با نامی انگلیسی و گذرنامه‌ای آمریکایی و با این همه بدون هویتی مشخص بودم. عربی زبان مادری و انگلیسی زبان مدرسه‌ای من بود و پیوندی غیرقابل تفکیک بین آن‌ها وجود داشت. من هرگز پی نبردم کدام یک از آن‌ها زبان نخست من است.»

سعید در کتاب خاطراتش شرح می‌دهد که با وجود برخورداری از مزایای بسیاری، کودکی و نوجوانی‌اش به‌گونه‌ای هراسان در فلسطین، مصر و لبنان سپری شد و زندگی خود و خانواده‌اش همواره در سایه آوارگی و غربتی بود که توسط صهیونیست‌ها تحمیل شده بود.

سعید در خاطراتش می‌نویسد: «پذیرفتن این واقعیت هنوز هم برای من سخت است که بسیاری از محله‌های شهر، که من در آنجا به‌دنیا آمدم، زندگی کردم و در آن‌ها احساس در خانه ماندن داشتم، همه توسط مهاجران لهستانی، آلمانی و آمریکایی از ما گرفته شدند؛ آن‌ها شهر را تصرف کردند و نماد‌های منحصر به‌فرد استقلالشان را در آن برافراشتند، آن‌ها مکانی برای زندگی فلسطینی‌ها باقی نگذاشتند.»

سعید در خاطراتش تجربه آوارگی و بی‌مکانی خود و خانواده‌اش را چنین به زیبایی وصف می‌کند: «فلاکتِ نداشتن وطن یا نداشتن مکانی که بشود به آنجا برگشت، حمایت نشدن از سوی قدرت یا نهاد‌های ملی و اینکه گذشته دیگر چیزی نیست جز افسوسی تلخ و نومیدوار. و زمان حال چیزی نیست جز تلاش‌ها و دلهره‌ها و به صف ایستادن‌های روزانه به امید یافتن کار، و چیزی در میانه نیست، جز فقر و گرسنگی و تحقیر»

سعید پس از مهاجرت به آمریکا با وجود همه این مشکلات به دانشگاه پرینستون رفت و در ۱۹۵۵ میلادی موفق به دریافت مدرک کارشناسی از آن دانشگاه شد. در همین سال، برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه هاروارد شد و در ۱۹۶۰ میلادی مدرک کارشناسی ارشد و در ۱۹۶۴ میلادی مدرک دکتری خود را در رشته ادبیات انگلیسی دریافت کرد. در همین زمان در دانشگاه کلمبیا مشغول تدریس شد و تا پایان زندگی، استاد زبان انگلیسی و ادبیات تطبیقی در آن دانشگاه بود. همچنین رییس دانشکده ادبیات تطبیقی دانشگاه کلمبیا را در نیویورک بر عهده گرفت.

به گزارش رویداد۲۴ شخصیت سعید شدیدا تحت تاثیر مادرش بود و به گفته خودش «حس میهن‌دوستی فلسطینی» را وامدار اوست. پدرش، اما ناامید بود و به فرزندش می‌گفت: «همه چیز را از دست دادیم و کاری از دست‌مان ساخته نیست، حکمت حکم می‌کند به اکنون و آینده توجه کنیم.»

سعید تنها یک سال پس از فوت مادرش، فهمید مبتلا به سرطان خون است و تصمیم گرفت با همسرش مریم و دو پسرش برای اولین بار به فلسطین سفرکند تا سرزمین ریشه‌ها و خانه خانواده را نشان‌شان دهد.

تجربه بازگشت برای سعید توامان تلخ و نوستالژیک بود: «در سال ۱۹۹۲ بعد از ۴۵ سال، برای نخستین بار موفق شدم به فلسطین برگردم و خانه قدیمی‌مان در غرب اورشلیم را ببینم، خانه‌ای که در آن به دنیا آمده بودم. به علاوه به ناصره رفتم و خانه‌ای را دیدم که مادرم در آن بزرگ شده بود؛ بعد به دیدن خانه عمویم در صفد رفتم و بعد و بعد...، اما اکنون کسان دیگری در این خانه‌ها سکونت داشتند. در پاسپورت من که آمریکایی است، محل تولدم اورشلیم ثبت شده است و به همین دلیل پرسش معمول کارمندان اسرائیلی این بود که تاریخ دقیق خروج من از اسرائیل چه زمانی است؟ من در جواب به آن‌ها می‌گفتم ماه دسامبر سال ۱۹۴۷ از فلسطین رفته‌ام و کلمه فلسطین را با تکیه تلفظ می‌کردم. پرسش دوم این بود که این جا قوم و خویشی هم دارید؟ که در جواب می‌گفتم: نه، هیچ کس؛ و این پاسخ چنان غمی به جانم می‌ریخت و چنان دلم می‌گرفت که خودم اصلا انتظار نداشتم. زیرا تا بهار سال ۱۹۴۸ همه اعضای خانواده پرجمعیت ما، تا آخرین نفر، از این سرزمین رانده شدند و تا به امروز همچنان در غربت و تبعید زندگی می‌کنند»


مطالبی برای مطالعه بیشتر در همین زمینه

جرج حبش؛ بنیانگذار مبارزات فلسطین

یاسر عرفات؛ بانی تشکیلات خودگران فلسطین

مهمترین جنبش‌های مبارزات فلسطین کدامند؟

یهودیان چگونه از سراسر جهان به «ارض موعود» مهاجرت کردند؟

چرا قراردادهای صلح اسرائیل و فلسطین هیچگاه به نتیجه نرسیده است؟

آیا اسرائیلی‌ها زمین مردم فلسطین را خریده‌اند؟

آیا کشوری با نام فلسطین وجود نداشته است؟


موضع ادوارد سعید درباره راه حل دو کشوری اسرائیل و فلسطین

سعید پس از این سفر، دست‌کم سالی یک بار به فلسطین می‌رفت و در همین سفر‌ها قانع شد «راه حل دو کشور» به هیچ وجه امکان‌پذیر نیست و موضع نهایی و قاطعش را گرفت که هیچ راه حلی جز یک کشور واحد سکولار که همه درآن به صورت برابر زندگی کنند وجود ندارد. به همین دلیل با پیمان اسلو نیز مخالفت کرد.

او در فاصله سال‌های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۷ به عضویت شورای ملی فلسطین درآمد و تا زمان مرگش در سال ۲۰۰۳، همواره درباره فلسطین می‌نوشت و سخن می‌گفت. الکس کالینیکوس پس از درگذشت سعید چنین نوشت: «با مرگ ادوارد سعید، نویسنده و منتقد فلسطینی، کسانی که در سرتاسر جهان برای عدالت مبارزه می‌کنند، یکی از شیواترین صدا‌های خود را از دست دادند.»

خلاصه کتاب شرق شناسی ادوارد سعید

معروف‌ترین کتاب ادوارد سعید «شرق شناسی» نام دارد و در سال ۱۹۷۸ منتشر شده است. آنچه سعید در بیشتر نوشته‌های خود و به عنوان یک روشنفکر در ستیز با آن‌ها است، افسانه‌هایی به شمار می‌رود که در قالب مفاهیم جغرافیایی، نژادی و فرهنگی متجلی می‌شوند و بر جدایی بین انسان‌ها متمرکز هستند. مفاهیمی چون «نژاد‌های تحت انقیاد»، «آریایی‌ها» و از همه مهم‌تر «شرق» و «غرب».

به عقیده او «این‌گونه خیال‌پردازی‌های افسانه‌ای و سخنوری‌هایی که برای سرزنش دیگران پدید آورده‌اند، دروغی بیش نیستند. فرهنگ‌ها بیش از آن با هم درآمیخته‌اند و مضامین و تاریخشان بیش از آن به هم پیوند خورده و همبسته است که بتوان آن‌ها را با یک عمل جراحی به صورت گروه‌های مخالف بزرگ و بیشتر ایدئولوژیک، مانند شرق و غرب از هم جدا کرد.»

سعید در «شرق شناسی» به انتقاد از تقریر و کلیشه‌سازی سنت آکادمیک و ادبی غرب از شرق، از جمله «خاورمیانه» پرداخت و استدلال کرد که این تحریف دانش و فرهنگ در توجیه استعمار و امپریالیسم مؤثر بوده است. استعمارگری نه فقط به‌وسیله نیروی نظامی بلکه با کمک ادبیات، مردم‌شناسی و توجیهات روانشناختی شرق را به استعمار درآورده است.

از منظر سعید، نویسندگان دوره استعمار تصویری خوش آب و رنگ از شرق نشان می‌دادند: مارگیرها، رقاصان عربی، دزدانی چون علی بابا، امور اگزوتیک و رازآلود، زنان شهوانی و... که در ادبیات قرن نوزدهم غرب به وضوح مشاهده می‌شود.

سعید در اهمیت کندوکاو در گفتمان شرق شناسی می‌نویسد: «ادعای من این است که بدون بررسی شرق‌شناسی به‌عنوان یک گفتمان، نمی‌توان آن نظم سیستماتیک فرهنگ اروپایی را که به‌وسیله آن توانست شرق را از جهات سیاسی، جامعه‌شناختی، نظامی، ایدئولوژیک، علمی و تخیلی مدیریت و حتی بازتولید کند، درک کنیم»

نظر ادوارد سعید درباره فلسطین

سعید از این دریچه بازنمایی‌های غرب از جهان عرب را، که به اعتقاد او بر سیاست غرب در قبال منطقه از جمله مسئله فلسطین تاثیر گذاشته است، موشکافی کرد و بر روایت‌های مسلطی دست گذاشت که به سیاست‌های اسرائیل مشروعیت می‌بخشید. در این روایت‌ها مشکل مردم فلسطین مدرن بودن و پیشرفته بودن اسرائیل عنوان می‌شد، بدون اینکه به مسئله پاکسازی قومی و آواره کردن فلسطینی‌ها اشاره شود.

سعید یک سال پس از انتشار کتاب شرق شناسی و در سال ۱۹۷۹ کتابی با عنوان «مسئله فلسطین» نوشت و بر ارتباط مهم بین مبارزات مردم فلسطین برای تعیین سرنوشت خود و پاردایم گسترده‌تر استعمار و امپریالیسم تاکید کرد. او استدلال کرد که آرمان فلسطین ذاتا با مبارزه‌ای جهانی علیه ظلم و استثمار گره خورده است و مسئله فلسطین را نباید به صورت منفرد تحلیل کرد چرا که مسئله فلسطین بخشی از مبارزه آزادی‌خواهان جهان علیه بی‌عدالتی و سلب مالکیت در عصر جدید است.

دلیل مخالفت ادوارد سعید با حماس و حزب الله چه بود؟

این دیدگاه برای رویکرد سعید به فلسطین حیاتی بود چرا که بر پیوستگی مبارزات فلسطینی‌ها با جنبش‌های ضداستعماری دیگر تاکید می‌کرد. به همین دلیل هم با گروه‌هایی چون حزب‌الله و حماس مخالف بود. این گروه‌ها از منظر سعید در امتداد استعمار قرار داشتند و منطق آن‌ها نیز مانند منطق استعمار درپی انقیاد بود و نه آزادی.

سعید در مخالفت با گروه‌های اسلام‌گرایی چون حماس و جهاد اسلامی می‌گوید: «اولا من سکولار هستم. دوما به جنبش‌های مذهبی اعتماد ندارم. سوما با ارزش‌ها، روش‌ها، ابزارها، تحلیل و دیدگاه‌های جنبش‌های اسلام‌گرا مخالفم.»

سعید از قدرت گرفتن اسلام‌گرایان در منطقه بیمناک بود. وی در مصاحبه‌ای با طارق علی می‌گوید: «بی هیچ شک و شبهه‌ای نه فقط تجربه ایران، بلکه تجربه الجزایر نیز محتمل است. ظهور گروهی؛ با این قدرت و با سازماندهی نسبتا خوب واقعا نگران کننده است.»

اما سعید دلایلی داشت که بر اساس آن‌ها معتقد بود فلسطین و مصر هیچگاه به چنین سرنوشتی دچار نخواهند شد. سعید در همان گفتگو دلایل خود را اینگونه بیان می‌کند: «توده‌های مردم از نظر عاطفی مسلمانند و ممکن است از سر دین‌داری یا به دلیل اعتراض چادر به سر کنند. ولی به عقیده من جوامع عربی همچنان جوامعی سکولار هستند و احتمال این که چنین جنبش‌هایی موفق شوند و جوامعی مثل مصر و کرانه باختری را به حکومت‌ها یا جمهوری‌های اسلامی تبدیل کنند، احتمالی ضعیف است. در واقع اینجا چیزی به عنوان روحانیت وجود خارجی ندارد. در جا‌هایی مثل مصر اخوان‌المسلمین گروه‌های اجتماعی سکولاری همچون سندیکا‌ها را سازماندهی می‌کند، ولی تا برپایی حکومت اسلامی فرسنگ‌ها فاصله دارند. بیشتر آنچه در ذهن آنان می‌گذرد مربوط به قواعد اخلاقی و اخلاق خصوصی است؛ چیز‌هایی از قبیل نوع پوشش و نوشیدن مشروبات الکلی، ولی این وضعیت با آنچه در حکومت‌های اسلامی مثل ایران می‌گذرد یکی نیست.»

یکی از مقاطع مهم در مناقشه فلسطین و اسرائیل در زمان حیات سعید، توافقنامه اسلو در سال ۱۹۹۳ بود. همانطور که گفتیم سعید با راهکار دو کشور و تشکیل دو حکومت یهودی و اسلامی مخالفت بود و به همین دلیل با توافقنامه اسلو مخالفت کرد. دلیل دیگر مخالفت وی با این توافقنامه عدم تامین حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین خود بود: «تراژدی توافق اسلو این است که بسیاری از چیز‌هایی را که اسرائیل می‌خواهد در اختیار اسرائیل قرار می‌دهد، اما فلسطینی‌ها را از دستیابی به آنچه نیاز دارند باز می‌دارد.»

سعید منتقد شدید حماس و گروه‌های اسلام‌گرا بود و همچنین پس از توافق اسلو بدل به منتقد فتح و گروه‌های ملی‌گرا نیز شده بود و راهکار و اهداف هیچکدام از آن‌ها را قبول نداشت. او بر نقش اعتراضات توده‌ای غیرخشونت‌آمیز علیه اقدامات اسرائیل و نیز ایجاد نهاد‌های مدنی، چون بیمارستان‌ها، کلنیک‌ها، دانشگاه‌ها و مدارس تاکید می‌کرد. به همین دلایل بود که در ایام پایانی حیات خویش به همراه با حیدر عبدالشافی، ابراهیم دکاک و مصطفی برقوتی جنبش «ابتکار ملی فلسطین یا الموبادر» را تاسیس کرد که تلاشی بود برای ایجاد «راه سوم» در سیاست فلسطین؛ راهی که توامان فتح و حماس را نفی می‌کرد و با تاکید بر سکولاریسم و کثرت‌گرایی فرهنگی بر راهکار یک کشور تاکید می‌گذاشت.

چشم‌اندازی که سعید از آن دفاع می‌کرد، تشکیل کشوری واحد و دموکراتیک بود که در آن فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها بتوانند به عنوان شهروندانی برابر در کنار هم زندگی کنند. مدل آرمانی او «اندلس» بود که در آنجا یهودیان، مسیحیان و مسلمانان آزادانه زندگی می‌کردند.

سعید این مضامین را در مقاله‌اش معروفش «راه‌حل تک‌دولتی» که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد بسط داد. او راهکار دو دولتی را به دلیل دمیدن در اختلافات فرقه‌ای رد کرد و علاوه بر آن در اظهارنظری پیشگویانه، این راهکار را به دلیل شهرک سازی‌های مستمر اسرائیل محکوم به شکست دانست.

راهکار سعید شباهت فراوانی به آنچه جورج حبش و مارکسیست‌های فلسطینی می‌گفتند داشت. بسیاری این راهکار را تخیلی و دور از منطق واقعیت می‌دانستند و سعید در برابر این گروه تاکید می‌کرد که کار روشنفکر تن دادن به منطق واقعیت نیست، بلکه تغییر آن است. «جودیت باتلر» این وجه از آرمانگرایی سعید را چنین بیان می‌کند: «ادوارد سعید می‌توانست جهانی را تخیل کند که در آن استعمار به پایان برسد و نوعی رابطه برابری در عین تفاوت، جای آن را بگیرد. به نظر او تاثیر تخیل باید جایگاهی حیاتی در سیاست داشته باشد، زیرا بدون بینشی غیرواقع‌گرایانه از آینده، هیچ حرکتی در جهت صلح بر اساس راه‌حلی عادلانه و پایدار نمی‌توانست اتفاق بیفتد.»

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
جمالی
۰۱:۵۱ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۳
مرد بزرگ واندیشمندی ژرف بود خدایش
بیامرزد.
ناشناس
۱۴:۲۷ - ۱۴۰۲/۰۸/۲۶
عالی.
ناشناس
۱۷:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۴
شما هم بروید غزه سنگ بندازید
چرا فقط حرف مفت می زنید !
ناشناس
۲۳:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۳
سعید از خونه خودش دفاع می کرد. شماها چی می گید؟!
ناشناس
۱۳:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۳
ادوارد سعید اندیشمندی چپگرا بود،
هوشنگ
۱۳:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۳
دیر از خواب بیدار شدید ادوارد سعید سالها است که مرده است و مسیله فلسطین برای جهان در حال تمام شدن است
نظرات شما