شامگاه پنجشنبه 18 آبان ماه بهداد سلیمی قهرمان وزنه برداری جهان مهمان برنامه «دورهمی» بود.
او درباره شروع کار خود با ژیمناستیک و دلیل انتخاب رشته وزنه برداری گفت: «من از ژیمناستیک شروع کردم و بعد از یک مدتی دچار آسیب شدم و به سراغ کشتی رفتم. همه ورزشهای حرفهای دارای آسیب هستند.»
او درباره حس قویترین مرد جهان بودن توضیح داد: «در رشتههای دیگر هم اعتباری که سنگین وزنها با سایرین دارد بسیار زیاد است و آن هم به دلیل سنگین بودن وزنهها و کار است و این مسئله باعث جذابیت این وزن میشود.»
این ورزشکار 167 کیلو گرمی درخصوص برخورد خود با داور عراقی المپیک گفت: «اینجا که جلوی مردم نمیشود کاری کرد ولی کار خاصی با او ندارم.»
او درباره تاثیرات روحی ناداوریها و نحوه کنار آمدنش با آنها بیان کرد: «ناداوری در ورزش ما خیلی معنا ندارد و به این شکل بیسابقه بوده است و هنوز دربارهاش فکری نکردهام. تکنیکهایی باید باشد که بشود این استرسها را کنترل کرد.»
سلیمی در ادامه درباره روحیه ورزش جهان گفت: «متاسفانه روحیه ورزش تمیز نیست و باند بازی و رانت دارد.»
او درباره ماجرای حضور دو داعشی در هواپیمایی که با آن به برزیل رفت گفت: «در حین پرواز هواپیما را نگه داشتند و نیروهای امنیتی آمدند و دو نفر را که شبیه آدمهای داعشی بودند دستگیر کردند.»
سلیمی درباره عاشق شدن خود توضیح داد: «اولین بار عاشق رشته ورزشی خودم شدم و سپس عاشق همسرم شدهام که خیلی برای من زجمت کشیده است و صبوری کرده. ثمره این ازدواج هم دختر شیرینی است که خدا به ما داده و بسیار خوشحالم که پدر شدهام.»
این ورزشکار درخصوص درآمد خود گفت: «ماهی دو میلیون تومان صندوق حمایت از ورزشکاران باید به ما پرداخت کند که همیشه عقب میافتد و اگر مدالی در مسابقات بگیریم شاید چیزی به ما پرداخت شود. متاسفانه رشته وزنهبرداری بسیار کم درآمد هست.»
سلیمی درباره بزرگترین سختی زندگی خود گفت: « زندگی همیشه سخت است و در کل برای من که باید همه چیز را به سختی به دست بیاورم زندگی خیلی سخت است. رسیدن پول درشت خوشحال کنندهترین چیز برایم در زندگی است.»
او در پایان نظرش را درباره شخصیتهایی که مدیری نام برد بیان کرد: «قاسم غزالیان: سازنده من و واقعا به او مدیونم، علی مرادی: مدیر خیلی خوب و پدر دلسوز وزنه برداری، کیانوش رستمی: یک ورزشکار حرفهای با شخصیت خوب، سهراب مرادی: آدم خوب که تا دیروز بد شانس بود، حسین رضازاده: اسطوره وزنه برداری، محمد اسدی: ولش کن هیچی.»
او در پایان کفشی که با آن رکورد جهان را زده است به موزه «دورهمی» اهدا کرد.