رویداد۲۴ میثم سعادت: از روز گذشته فیلمی از حمید رسایی در شبکههای اجتماعی منتشر شده که تندترین افشاگریها را علیه قالیباف مطرح میکند. او اتفاقاتی در مجلس را افشا کرده که نشان میدهد وضعیت بزرگترین نهادی که برای دموکراسی ساخته شده، در چه حالی است! اما این اختلاف بر سر چیست؟ برای فهم این مسئله باید کمی به عقب برگشت.
سال ۱۳۹۸ برای نوشتن لیست اصولگرایان در انتخابات، اختلاف در اردوگاه آنها به شدت بالا بود. لیست «شورای وحدت» که منتشر شد همگی ائتلاف را غیر ممکن تصور میکردند، اما دو بار این فهرست ویرایش شد. یک بار قالیباف چند نفر از دوستانش را وارد فهرست کرد و نوبت بعدی، جبهه پایداری با گرفتن چند سهمیه وارد ائتلاف بزرگ اصولگرایان شد. اما برای مجلس دوازدهم، اصولگرایان خیلی زودتر رقابت را کلید زدند. یک مسئله برای آنها روشن بود: رقیب قدری در میان اصلاحطلبان وجود ندارد بنابراین آنها باید در یک بازی درونگروهی برنده میشدند.
اسفند سال گذشته بود که جریان جدیدی به نام شریان متولد شد؛ جریانی که میتوان آن را بازوی اجرایی جبهه پایداری قلمداد کرد. جریانی سیاسی که در دهه هشتاد تحت عنوان رایحه خوش خدمت زیر نظر اصولگرایان تندروی نزدیک به احمدی نژاد متولد شده بود در این سالها بارها در تشکیلات مختلف بروز و ظهور داشت.
در ابتدای دولت روحانی آنها قصد داشتند تشکیلاتی به نام یکتا را راهاندازی کنند و چند جلسه هم برگزار کردند، اما بعدا یکتا به حاشیه رفت. تولد حزب شریان (شبکه راهبردی یاران انقلاب) با محوریت بذرپاش و رسایی، نوید تولد تشکیلات قدیمی را میداد؛ تشکیلاتی که احتمالا در ائتلاف با احزابی مانند جبهه پایداری، در مقابل شانا (شورای ائتلاف نیروهای انقلاب به رهبری حدادعادل) و جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی به رهبری قالیباف) و .. زور آزمایی میکرد.
در زمان تاسیس شریان، این پیشبینی وجود داشت که تمایل جریان پایداری و آنها که زیر سقف شریان جمع شدند، این باشد که قالیباف را به سرنوشت حدادعادل در مجلس هفتم دچار کنند. اختلافات بذرپاش و شورای ائتلاف از لیست شورای شهر افزایش یافت. بذرپاش به دنبال لیستی بود که خروجی آن منجر به شهردارشدنش میشد، اما شورای ائتلاف نتوانسته بود او را راضی کند.
در مقابل همان زمان رسانههای نزدیک به قالیباف شدیدا با شریان زاویه داشتند. از نظر آنها «شریان» یک جریان «وحدتشکن» است که بهدنبال «سوپرانقلابیگری» بود که «در کف جامعه اقبال لازم» را نداشت. به باور آنها «شریان» آمده تا در مقابل «شانا» و با موازیکاری مانع از «نقشآفرینی بزرگان» گفتمان انقلابی که «عقلانیتمحور» هستند، باشد. منظور آنها این است که شریان آمده تا در مقابل پدرخواندههای اصولگرایی قرار بگیرد. پدرخواندههایی که خصوصا جریان پایداری با آنها مخالف هستند.
قالیباف برای مقابله با شریان عجله نکرد. او شش ماه و بیشتر برنامه ریزی کرد و سرانجام با یک همایش ظاهرا ۴ هزار نفره، سعی کرد در مقابل شریان قدرت خود را به رخ بکشد. همایشی که با ریبرندینگ شانا و جمنا همره بود و ظاهرا قرار است آنها در انتخابات پیش رو با نام «مبنا» یا مجمع بیداری نیروهای انقلاب حضور پیدا کنند.
در یکی دو هفته گذشته، شلوغی همایش مبنا و خلوتی برنامهای که به بهانه حمله اسرائیل به غزه توسط شریان برگزار شده بود، زمینه انتقادات تند رسانههای قالیبافی از شریان شده است. رسانههای اصولگرا آنها را «جاماندگان از قطار تحولات سیاسی» سالهای اخیر میخوانند.
صبح نو هم نوشته چهرههایی نظیر حمید رسایی، میثم نادی، سعید قاسمی، ایزدخواه و ابوالقاسم جراره از جمله افراد طیف «شریان» بودند که در مراسم مذکور حضور داشتند و این جریان که عمر چندانی هم در عرصه سیاست ندارد، در اولین کنش جدی خود، در سال جدید مراسمی کمتعداد و بیشتر شبیه به یک دورهمی مناسبتی برگزار کرد.
اما شریانیها هم ساکت ننشتستند. حمید رسایی بیش از دیگران ادعاهای آنها را زیر سوال برد و نوشت «گفتند کی به کیه، پیاز داغش را زیاد میکنیم میگوییم ۴۰۰۰ نفر شرکت کردهاند تا هم مردم ما را باور کنند و هم بقیه بترسند و کنار بکشند! با اتوبوس از هر استان ۳۰ نفر آوردید و پیاز داغش را زیاد کردید. اگر هزینه پذیرایی، نهار، پول بلیط و تردد میهمانان شهرستانیها را میانگین حساب کنیم، فقط هزینه همین یک جلسه میشود ۱ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان! تا انتخابات که پنج ماه دیگر است و صدها جلسه باید برگزار شود، چه اتفاقی میافتد؟»
پس از آن نیز فیلم تندتری از حمید رسایی منتشر شد که به نحوی ریختن تمام آبروی مجلس و هیات رئیسه بود. او افشاگریهایی درباره معاون پارلمانی دیوان محاسبات و ماجرای سعید محمد و برکناری معاون سیاسی وزارت کشور و ... کرد و در نهایت قالیباف را به چالش سختی کشید.
از آن سو قالیباف نیزقصد دارد پیام مهمی را به سایر گروههای اصولگرا بدهد: کسی در این انتخابات، حق انشعاب کردن و راه انداختن رقابت درون گروهی ندارد. حمید رسایی با وجود سر و صدای بیشتری که دارد، مهره مهمی در مناسبات اصولگرایان نیست، اما قالیباف خوب میداند از محسن رضایی و مخبر و زاکانی گرفته که ظاهرا فعلا با مبنا همراهند تا سعید جلیلی و قاضی زاده هاشمی، همگی ظرفیت این را دارند که در انتخابات مجلس به دنبال وزنکشی باشند. آن هم در شرایطی که افرادی مثل باهنر هم نامزد انتخابات شدهاند و نمیتوان از کنار اسم آنها به سادگی گذشت. او برای حفظ صندلی ریاست مجلس راه دشواری پیش رو دارد.
همزمان مردانی در دولت هم رضایتی از قالیباف ندارند و نمیخواهند آبروی دولت و اصولگرایان تندرو، از اعتبار دولت رای جمع کنند. به هر حال سبد رای اصواصولگرایان خیلی وسیع نیست و ناتوانی دولت در حل مسائلی مثل اشتغال و مسکن و حوادث سال ۱۴۰۱ هم رای جمع کردن از آرای خاکستری را دشوارتر کرده است. اما آیا دولت این ریسک را میکند و در انتخابات مجلس برابر قالیباف قرار میگیرد؟ اگر دولت به سمت این تصمیم برود، چه تضمینی برای حفظ صندلی ریاست جمهوری در بهار ۱۴۰۴ وجود خواهد داشت؟ در غیاب اصلاح طلبان، اصولگرایان جدیتر از هر زمان دیگری رو در روی هم قرار گرفتهاند.