رویداد۲۴ رضا پرستار: عزیزم میشود حجابت را رعایت کنی؟ عزیزم قدری روسریات رو جلوتر میآوری؟ با شما هستم عزیزم، لطفا عزیزم، دختر عزیزم؛ این عبارات در تئوری مهربانانه طراحی شدهاند تا بتوانند قدری فضای آشفته پوشش در جامعه را تلطیف کنند. اما آیا در اجرا هم همینقدر ملایم برداشت میشوند؟
البته که نه! کف میدان به هیچ وجه داستان اینقدر منطقی پیش نمیرود. امروز مردم درگیر مشکلات گوناگون هستند. از پرداخت اجاره بها که بیش از 50 درصد سبد هزینه خانوار را به خود اختصاص داده گرفته تا هزینه های رو به افزایش سفره مردم که روز به روز عرصه را بر روان مردم تنگتر کرده و تابآوری اجتماعی را نیز به شدت کاهش داده است.
در این شرایط حتی عبارات مثبت هم دیگر کارکرد حقیقی خود را نخواهد داشت. از سوی دیگر جملات مهربانانه زمانی کارکرد خواهند داشت که مخاطب در اجرای آن نصیحت مختار باشد، حال آنکه در توصیههای کنونی چنین قابلیتی وجود ندارد لذا زبان خوش عملا کارایی معکوس به دنبال خواهد داشت.
اما آیا این بدین معناست که باید این فضا رها شود؟ باز هم پاسخ منفی است. هیچ حاکمیتی حتی همان لیبرالترین انواع حکومتها در دنیا نیز نسبت به فضای فرهنگی اجتماعی کشور خود بی تفاوت نیستند؛ اما فرآیند هدایت فضای اجتماع به سمت استانداردهای مد نظر حاکمیت در زمینه فرهنگی و اجتماعی فرآیندی نیست که کوتاه مدت بتوان از آن نتیجه گرفت.
مگر فضای اجتماعی فرهنگی کنونی در کشور یک شبه شکل گرفته است که بتوان آنرا با دستور و بخشنامه یک شبه به حالت مطلوب برگرداند؟ البته که فرهنگ مقولهای است که طی زمان و با کارهای ذهنیتساز هم جنس با فضای فرهنگ مانند فیلمسازی، برنامهسازی و اقناعسازی هدایتپذیرتر است تا دستور و ابلاغ و بخشنامه!
بیشتربخوانید: واکنش زاکانی به حضور حجابانها در مترو: شهرداری مجوز این کار را نداده؛ خودجوش است
بسیاری از کارشناسان فرهنگی و اجتماعی بارها متذکر شدهاند که فضای فرهنگ، فضای ایجاب است نه فضای فشارهای سلبی! محدودیتهای سلبی مخاطب هدف را اگر از آنچه باید به طرف آن هدایت شود دورش نکند قطعا نزدیکش نخواهد کرد. اتفاقی که بارها در کشور به اثبات رسیده است اما تمایل وجود دارد هزینه این تجربه گران بارها و بارها مجددا پرداخت شود.
در چند روز اخیر عکسی در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که عدهای که برخی آنها را حجاببان نامیده و برخی عنوان تذکردهندگان لسانی را به ایشان اطلاق کردهاند در تعدادی از ایستگاههای مترو تهران سعی دارند با زبان نرم بانوان امر به معروف و نهی از منکر کنند. وزیر کشور اعلام میکند این گروهها از این وزارتخانه مجوزی نگرفتهاند و بدین وسیله هجمه را از دوش خود بر میدارد. سازمان دیگری هم نیست که به صراحت بگوید این بانوان تذکردهنده لسانی با لباس متحدالشکل را به اصطلاح گردن بگیرد و بگوید این گروه زیر نظر ما در حال فعالیت است.
فارغ از همه اینها اینکه یک شهروند در یک روز از خانه بیرون میزند و در مترو با چنین افرادی مواجه میشود خود وجه شوکه کننده و منفی دارد که هدف اصلی این جریان که تاثیرگذاری مثبت بر افراد است را پیش از اجرا زیر سوال میبرد. سوال اینجاست که اگر بنا هم به اجرای چنین طرحی است چرا بصورت ضربتی و شوکه کننده اجرا میشود؟ چرا پیش از اجرا به مردم اطلاع داده نمیشود؟ چرا هیچ سازمانی عهدهدار این اتفاق نیست؟ چرا از عقلای فرهنگی و اجتماعی متخصص در دانشگاهها برای اجرای این طرحها مشورت گرفته نمیشود؟ چراهایی که هیچ پاسخی برای آن یافت نشده و نمیشود...