هرچند اصلاحطلبان بر سر حمایت از روحانی تا حد زیادی به توافق رسیدند اما زمزمههای اختلافی در این جریان هم وجود دارد، خاصه آنجا که برخی مخالف ادامه فعالیت شورای عالی سیاستگذاری هستند یا برخی دیگر از نامزد پوششی در کنار روحانی سخن می گویند.
محمود میرلوحی عضو شورای عالی سیاستگذاری در گفتگو با خبرآنلاین می گوید فعالیت های انتخاباتی باید به شکل جبهه ای باشد تا هم چهره های تاثیرگذار و هم احزاب فرصت حضور و فعالیت داشته باشند. میرلوحی مبنای سخن منتقدان مبنی بر لزوم پایان دادن به کار شورایعالی سیاستگذاری را غیرمنطقی دانسته و تاکید دارد: هیچ منطقی حکم نمی کند که شورای عالی با چنین جمعیت قدرتمندی و با این میزان تاثیرگذاری کنار رود و دوباره اقدامات از صفر شروع شود.
عضو شورای عالی سیاستگذاری با بیان اینکه طرح ایده نامزد پوششی از سوی جریان اصلاحات برای انتخابات ریاست جمهوری را نادرست می داند و معتقد است طراحان این ایده بخاطر ترس از شورای نگهبان چنین طرحی را مطرح می کنند.
وی همچنین در بخشی از سخنانش به تردید و سرگرمی در میان اصولگرایان برای حمایت از نامزد مورد نظرشان اشاره می کند و معتقد است همین رفت و آمد و مانور اصولگرایان در زمان های مختلف بر روی نامزدهای گوناگون نشان می دهد که کاندیدایی را در قواره روبه رویی با روحانی ندارد.
مشروح گفت و گوی محمود میرلوحی با خبرآنلاین را در ادامه بخوانید:
***
آقای میرلوحی! 5 ماه مانده به انتخابات، فضای سیاسی کشور را چطور ارزیابی می کنید؟
از حیث بینالمللی میتوان گفت مخاطرات منطقه شفافتر شده است. گرچه در گذشته بحث داعش در اقدام های تروریستی تا به این اندازه جدی نشده بود اما پیش بینی های امروز خبر از بهبود وضعیت منطقه میدهد. دیپلماسی کشور به دلیل وضعیت برجام و مذاکرات هسته ای در وضعیت مشخصی قرار دارد، ابهامات تا حد زیادی رفع شده است و در مقایسه با گذشته شرایط خوبی را پشت سر می گذارد.
در حوزه سیاست های داخلی نیز از مشکلات و باتلاق های پیچیده گذشته تا حدود زیادی فاصله گرفتیم و دغدغه ها کاهش پیدا کرده است. این درست است که همه مشکلات برطرف نشده اما امید به حل آنها رو به افزایش است، فضای امنیت داخلی نیز نوید یک فضای امیدبخش می دهد، مجلس نهم با تندروی هایی که داشت امروز جای خود را به مجلس دهم داده است. رکود به طور کامل ریشه کن نشده است، مشکلات اجتماعی و بیکاری کماکان وجود دارد اما امید به حذف آن بیشتر شده است. بررسی یک برش از سال 92 و 95 بیانگر بهبود و حرکت رو به جلوی کشور دارد.
نکته ای در این میان مطرح است، آنهم اینکه برخی دلواپس ها و تندروهایی که قبل از سال 92 بر سرکار بودند، ماه های اخیر به نوعی وسوسه شدند و با اظهارات افراطی قصد مانع تراشی برسر راه دولت دارند، اما به اعتقاد من با این وجود هم در یک برآورد کلی شرایط امروز به مراتب مناسب تر و مساعدتر از انتخابات سال 92 است چرا که انتخابات پیش از سال 92 شرایط کشور را بحرانی کرده بود و اگر روحانی انتخاب نمی شد کشور درگیر مشکلات و معضلات حادی می شد از همین رو هم اکنون برای حرکت به سمت اهداف ملت و کشور اوضاع خوبی فراهم است.
در جریان اصلاحات حال و هوا چطور
است؟ بعد از 4 سال آیا با دست بازتر قرار است وارد انتخابات سال 96 شوید یا
هنوز هم محدودیتهایی وجود دارد؟ منظورم از دست بازتر این است که ممکن است
اینبار با شرط و شروط پشت کاندیدای نهایی تان که از قرار معلوم آقای
روحانی است قرار بگیرید؟
دوستان به طور منظم و طرق مختلف این موضوع را بیان کردند که ما به دلیل آنکه انتخابات 92 را گام مثبتی می دانیم به تبع آن 94 را هم ادامه همان موفقیت ارزیابی می کنیم، از همین رو ثمرات دو انتخابات پیشین در دسترس است، بر همین اساس انتخابات 96 هم باید مکمل این 2 گام باشد. شاید سیاست های امروز که در کشور شاهدیم پاسخگوی تمام مطالبات ما نباشد اما روحانی و سیاست هایش حقیقتا به دلایل مختلف از جمله رد صلاحیت اصلاح طلبان بدیل ندارد. اصلاح طلبان به همین دلیل نامزدی تابلو دار برای حضور در انتخابات ندارند و اعلام کردند حمایت از روحانی را همانند مصلحت و خیر و ترجیح منافع ملی می دانند. چرا که جبهه اصلاحات تنها در اندیشه تثبیت منافع درون حزبی خود نیست و به منافع ملی کشور هم نگاه دارد.
به بیانی دیگر دوربرگردان کشور در این زمان به صلاح نیست، اگر ما در جریان گفت و گوهای بین المللی به عقب و به گفتمان جبهه پایداری برگردیم و بخواهیم با دستان خودمان برهم زننده برجام باشیم به نفع هیچ کس نیست. چنین گفتمان و رفتاری در افکار عمومی به هیچ وجه از پایگاه اجتماعی برخوردار نیست، در زمینه سیاست های داخلی هم اگر کسی حرف و گفتمانی داشته باشد و بخواهد در مورد شرایط اقتصادی کشور، قیمت نفت، وضع صنعت، گردشگری، مسائل فرهنگی و ... معجزه کند وجود ندارد.
هشت سال قدرت و ثروت در دستان گروه مقابل روحانی بود و آنها نشان دادند که چه کردند،عملکردشان در زمینه های مختلف مشخص است و بسیاری از اتفاقات کشور را می توان محصول بدعمل کردن این جریان برشمرد. ما باید همین سیاست های امروز در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و ... را ادامه دهیم و اگر نقصی وجود دارد رفع کنیم. به نظر می آید افکار عمومی، صاحب نظران و عقلای کشور به وفاق رسیدند که ادامه دولت اقای روحانی به مصلحت و منفعت کشور است.
اصولگرایان چطور؟ فکر می کنید کاندیدای در خور و رای آوری داشته باشند؟ به نظر می آید آقای قالیباف قرار است کاندیدا شود...
اصولگرایان نیز در مقابل آقای روحانی نامزد رای آوری ندارند. این گروه چند شاخه شدند، اگر یک ارزیابی از اردوگاه اصولگرایی از انتخابات 94 تا به حالا به عمل آید می بینیم این جریان برای قرار دادن کاندیدایی مقابل آقای روحانی تلاش کرد اما حقیقتا کسی را در قواره او ندارد، هر 15 روز یکبار به سمت یک نفر برای کاندیداتوری حرکت می کنند پاسخ نمی گیرند برمی گردند و به سراغ فرد دیگر می روند، آقای ضرغامی را آوردند تا حدی برای کاندیداتوری او کار کردند صحبتهای زیادی را او در همدان و نماز جمعه تهران مطرح کرد اما بازهم تلاششان ثمر نداد و منصرف شدند.
یک لیست 4 نفره، 5 نفره معرفی می کنند اما بعد دیگر خبری نمی شود. به نظر می اید یک نوع ناآرامی در اردوگاه این جریان برای تصمیم گیری وجود دارد. این دوستانی که مطرح می کنید چند بار به صحنه آمدند و امتحان خود را پس دادند، بنده بعید می دانم مردم به یک فرد نظامی(قالیباف) رای دهند. ادبیات اصولگرایان را ملاحظه کنید خواهید دید نشانهای از امید در بیان و صحبتهایشان برای پیروزی در انتخابات وجود ندارد. شاید به قصد خالی نکردن صحنه، یا به قصد چانه زنی با آقای روحانی می خواهند در عرصه انتخابات حضور یابند. ما در آذر ماه 95 هستیم معمولا تا مهرماه ماه باید جریانات تکلیف خودشان را برای معرفی نامزد مشخص کنند و اگر بلاتکلیف باشند باید برای انتخاباتی مثلا سال بعدترش تلاش نمایند. اما با این حال من گمان می کنم اصولگرایان معتدل در ترازوی موازنه به سمت روحانی گرایش پیدا کردند و در نهایت احتمالا رقابت میان جبهه پایداری و اقای روحانی شکل خواهد گرفت.
در مورد وفاق اصلاح طلبان برای کاندیداتوری آقای روحانی در انتخابات گفتید،اما به نظر می آید که زمزمه های اختلاف میان احزاب اصلاح طلب وجود دارد، مثالش همین اختلافات در شورای عالی سیاستگذاری...
شورای عالی هنوز ورودی به مسئله انتخاباتی نداشته که اختلافی داشته باشد. ساختارهای شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان همچنان در حال تکمیل شدن است و هنوز بیانیه ای برای حمایت از نامزدی منتشر نکرده است. آنچه در مورد حمایت از آقای روحانی گفته می شود از ارزیابی، جمع بندی و نظرات افراد و احزاب اصلاح طلب است، والا، نه شورای هماهنگی و نه شورای عالی به شکل مصداقی به عرصه انتخابات وارد نشده اند و جلسه ای در این خصوص هنوز شکل ندادند. ما فعلا قرائن را می گوییم و با توجه به همین قرائن و شواهد شما اکنون نمی توانید در جبهه اصلاحات فردی صاحب نظر را پیدا کنید که غیر از حمایت از آقای روحانی پیشنهاد دیگری داشته باشد.
البته به نظر می رسد این رویه جاری در همه جریانات سیاسی است که در بازگشت دوباره به قدرت باز هم زمزمه های اختلاف میانشان بالا می گیرد. در حالی که در زمان انزوا اتفاقا به سمت وحدت سریعتر حرکت می کنند. وضعیتی که اصلاح طلبان داشتند و این روزها که دستی در قدرت دارند گویا رگه های اختلاف در آنها نمایان شده است.
ببینید انتقادات و اختلافات در این مورد آنقدر زیاد نبود، این دوستان قبل از تشکیل شورای عالی دیدگاه ها و مخالفتهایی در مورد عدم کارایی شورای عالی برای مدت زمان طولانی داشتند، آنجا هم حرف هایشان شنیده شد اما ترجیح کلان احزاب و دوستان بر این مقرر شد که شورای عالی تشکیل شود. اتفاقا پیشنهاد تشکیل شورای عالی ابتدا از سوی خود جبهه هماهنگی مطرح شد این شورا تشکیل شد و منتقدان هم همچنان در جلسات حضور دارند اما حالا ممکن است کمی کمتر و میزان فعالیتشان فرق کند.
اما مسئله ای که اینجا وجود دارد و نباید فراموش شود این است که فعالیت های ما به شکل جبهه ای است و هنوز ساختار حزبی در کشور آنطور که باید مورد احترام نیست. در آمریکا، اروپا نقش و فعالیتهای احزاب تاثیر گذار است اما در ایران اینگونه نیست، شرایط داخلی هم محدودیت هایی را به وجود آورده است و حزب، ساختار قوی ندارد.
از همین رو دوستان تشخیص می دهند که کارها به شکل جبهه ای باشد، جبهه ای هم به این معنا که همه دوستان حضور داشته باشند هم احزاب هم چهره ها. وقتی ما می دانیم شخصیت های مهم و تاثیرگذارمان به هر دلیلی در احزاب حضور ندارند آیا باز هم می توانیم از وجود و اعتبار و توانشان بی بهره بمانیم؟ یک سخن و کلامشان گاهی موجی بزرگ ایجاد می کند که باید از این ظرفیت استفاده کرد.
اصلاح طلبان به خوبی توانستند در سالهای اخیر از این شیوه های جبهه ای استفاده کرده و نتیجه بگیرند، لذا مسیری که شورای عالی می رود نافی حضور احزاب نیست اما سقف فعالیت های سیاسی و انتخاباتی خود را هم محدود به احزاب نکرده است، هم جبهه هماهنگی و هم دیگر احزاب در شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان حضور دارند.
پس این انتقادها که شورای عالی مقطعی و به منظور پیروزی در انتخابات به وجود آمده و با پایان دو انتخابات باید به کارش پایان دهد چه مبنایی دارد؟
بحث شد و قرار بر این شد که شورای عالی بعد از انتخابات پیشین هم به کارش ادامه دهد و به همین دلیل نیز ادامه داد و برای انتخابات سال 96 هم دور دومش شکل گرفته است. اما نکته ای که مطرح شده این است که شورای عالی فعالیتش را برای همیشه ادامه دهد و محدود به چند انتخابات نباشد چرا که اگر ما فکر کنیم یک جمعیت با این تاثیر و کارایی باید به فعالیت خود پایان دهد و رها شود صحیح نیست و این صحبتها و انتقادها که در این زمینه مطرح است چندان منطقی نیست. چه منطقی حکم می کند این تشکل با این میزان تاثیرگذاری کنار رود و دوباره اقدامات از صفر شروع شود. لذا مجموعه نظرسنجی ها و مطالعات همه احزاب و صاحب نظران جریان اصلاحات از مراکز و استان های کشور تایید کردند که شورا ابقا شود و ادامه پیدا کند و این اتفاق هم افتاد.
یکی از انتقادات به کارکرد این
شورا این است که مثلا در انتخابات مجلس لیستی ارائه شد که بعد از راهیابی
به مجلس 70 نفر آنها تبعیت حزبی از عقبه اصلاحات نکردند و وارد تصمیمات
اصولگرایانه شدند. این نشان می دهد که تبعیت از این شورا الزامی نیست و آن
الزامات تبعیت حزبی را برای افراد ایجاد نمی کند.
فراکسیون امید به قول نانواها تازه خمیرش در حال ورآمدن است، و دوستانی که به عملکرد این فراکسیون واتفاقاتی که در شکل گیریش افتاد انتقاد دارند خواهند دید که در آینده تصمیمات و عملکردش بهتر خواهد شد و نظر منتقدین را هم تامین خواهد کرد.
اقای میرلوحی! این روزها برخی اصلاح طلبان از طرح جدیدی تحت عنوان نامزد پوششی در کنار آقای روحاني حرف می زنند. این یک ایده انحرافی است یا محل بحث جدی در جریان اصلاحات است؟
متاسفانه بعضی دوستان این موضوع را مطرح کردند و شاید دلیلش هم به خاطر رفتاری باشد که با آقای هاشمی شد و او برای انتخابات ریاست جمهوری رد صلاحیت شد. امیدواریم شورای نگهبان از انتخابات سال 94 و انتخاب مردم درس گرفته باشد چرا که کاری که مردم در انتخابات انجام دادند فراتر از پیام بود. به نظر می آید جایی برای این دغدغه ها و نگرانی ها نباید گذاشت پیشنهاد نامزد پوششی به نوعی تایید همان روش شورای نگهبان است و ما نباید زمینه ای برای طرح مجدد چنین دیدگاه هایی ایجاد کنیم.
ما باید بگوییم منافع ملی و خواست مردم محترم است و میزان رای ملت است و حق الناس هم همین رای مردم است. اگر شورای نگهبان تشخیص این حق را قانون می داند حقیقتا نباید مانع ورود افراد بزرگی همچون آقایان هاشمی و روحانی به انتخابات شود. اگر این روش ها ادامه پیدا کند دیگر چیزی از انتخابات نمی ماند. دوستانی که چنین ادعاهایی را مطرح می کنند بر رفتارهایی همچون رد صلاحیت صحه می گذراند.
اخیرا، آقای آل اسحاق ایده هم نشینی اصولگرایان، اصلاح طلبان و اعتدالیون را مطرح کرده است یک کمیته 11 نفره که از دل آن یک نفر به مردم معرفی شود به عنوان نامزد ریاست جمهوری بقیه هم در قالب معاونان انجام وظیفه کنند فکر می کنید این ایده شکل عملیاتی پیدا کند خصوصا که دو جریان نشان دادند کلا هم را قبول ندارند.
آقای آل اسحاق از دوستان خیرخواه هستد که دلشان برای مسائل کشور می سوزد و دغدغه دارند؛ هر چه گفت و گو در بخش های مختلف کشور صورت گیرد خوب است اما این گفت و گو باید با پذیرش برخی واقعیت ها باشد و لذا جریان اصلاح طلب و اصولگرا ارکان کشور و غیر قابل حذف شدن هستند و به عنوان واقعیت های جامعه می توان گفت جایگزین جریان دو حزبی در کشورهای جهان اند. خدا رحمت کند مرحوم آقای عسگر اولادی را، او نیز گاهی این موضوعات را مطرح می کرد و گفت و گوهایی با جبهه مشارکت داشت و لذا شکل گیری گفت و گو میان جریانات هر چه بیشتر بهتر است.
ما اتفاقا در شورای عالی گروهی تعاملی را پیش بینی کردیم که آقای حاجی مدیر کار گروه تعامل هستند و من این موضوع را به او پیشنهاد می دهم که چنین بحث هایی را با اصولگرایان به راه بیندازیم. موضوع بسیار خوبی است چرا که رقابت در کشور ما باید براساس منافع ملی باشد و از همین رو طرح موضوعات گفتمان مشترک پیشنهاد خوبی است.
من در مقطعی خدمت آقای ناطق نوری و دری نجف آبادی عرض کردم که متاسفانه دو جناح در مرزهای رقابت شکست خوردند و تندروها توانستند صحنه گردان بشوند. ما باید به قواعدبازی برگردیم و رقابت کنیم و رقابتهایمان دارای مرز و جوانمردانه باشد.رقابت برای کرسی مجلس و ریاست جمهوری باشد. همانطور که ملاحظه کردید در انتخابات اخیر هر دو جناح رونق اقتصادی را شعار قرار دادیم و این نکته مثبت انتخابات بود که هر دو طرف نگاه مشترک به بهبود فضای اقتصادی کشور داشتند، و از همین رو بازهم تاکید می کنم که موضوعات مشترک برای بحث و گفت میان دو جناح بسیار است.