رویداد۲۴ ایرادات متعدد و متنوع شورای نگهبان به مصوبۀ پر سر و صدای مجلس درباره حجاب در کانون بحث و توجه کارشناسان و رسانهها قرار گرفته و این پرسش را برانگیخته که چگونه نمایندگانی که با ادعای شرع به گمان خود قانون نوشتهاند تا این حد ریزهکاریها و حتی بدیهیات شرعی را در مصوبه خود رعایت نکردهاند که صدای شورای نگهبان هم درآید. شورای نگهبانی که آن قدر حلقۀ انتخاب شوندگان را تنگ کرد که حاصل آن همین مجلس فعلی است که به گواه اعداد و ارقام و نرخ مشارکت اکثریت مردم ایران را نمایندگی نمیکند.
از این رو این که مصوبه آنان با عرف مردم و آنچه از دل فرهنگ چند هزار ساله این سرزمین برخاسته سازگار نباشد و به ضرب جریمه بخواهند پوشش تعیین کنند مشهود بود، ولی این که قریب ۲۰۰ اشکال شرعی هم داشته باشد با مدعای آنان ناسازگارتر است.
این موضوع را سیدمهدی حسینی دورود در گفتگو با حجتالاسلام محمدتقی فاضل میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم بررسیده است:
* شورای نگهبان اشکالات فراوانی را بر مصوبه مجلس درباره حجاب وارد دانسته است. با توجه به این که نمایندگان از منظر شرع چنین متنی را تصویب کردند و مدعایشان شرع بوده چگونه ممکن است این همه با شرع ناسازگار باشد؟ به عنوان یک اندیشمند حوزوی مهمترین اشکالات شرعی آن کدام هاست؟
من البته مصوبه حجاب را کامل نخواندهام تا بگویم اشکالات فنی آن چیست، اما به اصل کار اشکال دارم. این که بعد از انقلاب، بسیاری از مشکلات کلیدی و حیاتی مملکت را حل نکردیم و از جمله مهمترین آنها اقتصاد، سیاست خارجی و رابطه با دنیاست. در حالی که حجاب یک مسألۀ کاملاً فرعی و دسته چندم است.
این که بیاییم این همه فکر و وقت مجلس و اولویت کار دولت را روی این مسأله حجاب بگذاریم و برای اسلام و انقلاب بدبینی زیادی درست کنیم، به نظر من کار خردمندانهای نبود و نیست؛ لذا باید تمام همّ نمایندگان مجلس دربارۀ مسائلی مثل کنترل تورم و جلوگیری از گرانی باشد و تحقق همان قولهایی که به مردم داده بودند.
هیچ کس در زمان تبلیغات انتخابات نگفت میخواهم مسألۀ حجاب را حل کنم. نه آقای رییسی و نه آقایانی که میخواستند به مجلس بروند این سخن را نگفتند. بلکه همه میگفتند که ما میآییم تا مشکلات گرانی، تورم و مسکن را حل کنیم.
کدام کاندیدای نمایندگی و ریاست جمهوری در ایام تبلیغات انتخابات گفت من آمدهام تا مسألۀ حجاب را حل کنم؟ اگر اینگونه میگفتند قطعاً رأی نمیآوردند. امروزه که بر خر مراد سوار شده و به قدرت رسیده و از حل مسایلی مانند مسکن، تورم و تحریمها عاجز ماندهاند، همه چیز را به مسئله حجاب کشاندهاند!
بحث حجاب را رها کنید، خود مردم ایران میفهمند چه کار کنند. زنهای ایران زنان باشرف و باعزتاند. هیچ وقت ایران گرفتار مسألۀ بیعفتی و هرزگی نبوده است در صورتی که الان کاری میکنند تا مردم به این سمت و سو کشیده شوند.
چرا زنان را در تقابل با حاکمیت قرار دهیم؟ چرا در مترو حجاببان بگذایرم؟ اساساً در دنیای امروز مضحک است که در مترو حجاببان بگذارند. این کار وضعیت را بدتر میکند.
هر کاری که تا الان برای حل مسألۀ حجاب کردهاند، نتیجه عکس داده است. این مسئله را رها کنید و به خود مردم واگذارید. فقط نصیحت، ارشاد و سخنرانی کنید. خود مردم راهی را که بخواهند انتخاب میکنند.
اگر واقعاً دلتان برای اسلام، کشور و ملت سوخته مشکل اقتصاد را حل کنید تا هر روز شاهد گرانیها و تورم نباشیم. وقتی آقای رییسی دولت را تحویل گرفت، قیمت یک کیلو گوشت چقدر بود و الان چند است؟ همچنین سایر اقلام خوراکی. اینها را جواب دهند که مشکل کجاست. اگر یکی از این اتفاقات تلخ در دولت قبل میافتاد، داد و فریاد همه آنها بلند میشد.
امروزه مسألۀ مسکن از مسایل کلیدی مملکت است. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: زمانی که علی بن ابیطالب (ع) بر کوفه حاکم شد، مسائل آب، مسکن و نان مردم را حل کرد. یعنی مسائل کلیدی کوفه در زمان حضرت علی (ع)، این سه چیز بود و امام آنها را حل کرد و دنبال بحثهای حجاب و بیحجابی و موی چه کسی پیداست و موی چه کسی ناپیداست، هیچ وقت نرفت و در تاریخ هم نیامده است.
*اشکالات کلی که به لحاظ شرعی به لایحه حجاب وارد میدانید، کدام موارد است؟
اولاً عفاف مسئله شخصی و مربوط به زندگی افراد است و از طرفی، مسائلی را که جنبه اخلاقی دارند هر چه بیشتر حکومتی کنیم وضعیت بدتر میشود.
ثانیا باید ببینیم نتیجه اقدامات چه بوده است؟ اگر راه و روشی رفتید یا قانونی درست کردید که نتیجه خوب نداد، باید آن را رها کنید. عرض کردم تا امروز برای حجاب هر کاری کردند، نتیجه عکس داده است.
اینکه میگویم اصل کار اشکال دارد به خاطر این است که مسألۀ حجاب، مسئلهای نیست که برای آن در مجلس قانون وضع کرد یا جرمانگاری شود. درباره مسایلی که مربوط به اخلاقیات و زندگی مردم است، اجازه دهید خود مردم درباره آنها تصمیم بگیرند. کار ما تبلیغ و صحبت است.
هر چه این مسائل را قانونمند کنیم، به نهادهای دولتی ببریم و بخواهیم با زورِ قانون آن را حل کنیم، به نظر من نتیجه عکس میدهد. چون تا به حال نتیجه نداده است. زمانی که ماهواره آمد برای آن قانون وضع کردند، این قانون چه قدر نتیجه داد؟ الان کمتر پشت بامی پیدا میشود که در آن دیش ماهواره نباشد؛ لذا این مسائل را نمیتوان قانونمند کرد، باید مسائل اختلاسها و بهرههای کذایی بانکی حل و قانونمند شود.
بیشتر بخوانید: شورای نگهبان به جای مردم تصمیم میگیرد/ دست مراجع را هم از مجلس خبرگان کوتاه کردهاند
* چه اتفاقی افتاد که مجلس فعلی که شورای نگهبانیترین مجلس بعد از انقلاب است مصوبهای بگذراند که شورای نگهبان این همه ایراد از آن بگیرد؟
منشأ این مسئله خود شورای نگهبان است. بر اساس نظارت استصوابی شورای نگهبان، آدمهای فهمیدۀ برگزیدۀ چیز فهمِ دانا حذف میشوند حال آن که مجلس باید جایگاه افراد واقعا برگزیدۀ مملکت باشد. اینکه امام فرمود "مجلس عصاره فضائل ملت است"یعنی چه؟ یعنی کسانی که در ملت برگزیدهتر، باسوادتر، کارشناستر، کارکشتهتر و باتجربهتر هستند به مجلس بروند و هر چه افرادی که تجربه و سابقۀ قانونگذاری ندارند به مجلس بروند و مسألۀ اصلیشان حجاب و شعار اصلیشان مرگ بر آمریکا باشد، وضعیت همین است.
به نظر من مقصر خود شورای نگهبان است که مجلس بسیار ضعیفِ نحیفِ غیر کارشناسانه درست کرده و این وضعیت از آب درآمده است. [برآیند و خروجی کلی منظور است].
مجلس در چند سالی که فرصت داشت، کدام مشکل کلیدی کشور مثل تورم و مسکن را حل کرد؟ مجلس یا با دولت قبل مشکل داشت یا با این دولت؟ نمیدانم.
اما هیچ وقت نهادهای انتخابی یا انتصابی مملکت، کارشناسانه با مشکلات مواجه نشدند، فقط بازی سیاسی بوده است و دنبال همدیگر بودند، این دنبال آن بود که تمام تقصیرها را به گردن آدمهای قبل بیندازد و ... با این وضعیت، مملکت و مجلس درست نمیشود.
مجلس زمانی درست میشود که شورای نگهبان نظارت استصوابی را بردارد، راه را برای افراد دانا [تر]باز کند تا آدمهای کارشناس و چیز فهم به صحنه بیایند و در مجلس دلسوز مملکت باشند.
به گونهای که مسائل فرعی دست چندم را کنار بگذارند و مسائل اصلی اولی مردم را طرح، و مشکلات آنان را حل کنند. اگر شورای نگبهان روش فعلی را ادامه دهد، مجلس بعدی ضعیفتر از این خواهد شد.
* جایی خواندم که موضوع را از این زاویه دیده بود که مجلس حتی از نظر تعداد روحانیون آشنا با مبانی فقهی هم ضعیف است. مثلا کافی است تعداد روحانیون مجلس فعلی را با مجلس اول مقایسه کنیم. یعنی نه تنها از کارشناسان حوزههای دیگر خالی شده که از کارشناسان روحانی و فقهی هم. شما به عتوان یک روحانی حوزوی و اهل تحقیق قضیه را از این منظر هم میبینید؟
مسئله را صنفی نکنید. اگر مجلس از کارشناسان واقعی خالی شود وضعیت اینگونه میشود. اتفاقا بنده بر این باورم که هر چه روحانیت در مجلس و کارهای اجرایی کمتر حضور داشته باشد، بهتر است.
ما تعداد زیادی از فارغالتحصیلان دانشگاهی و حقوقدان و صاحب نظر در امور دیگر در کشور داریم و باید اینها را سر کار بیاوریم. روحانیون هم در جامعه انذار کنند، درباره حجاب صحبت کنند و مانند اینها.
کارهای اصلی روحانیون اینها است. اینکه روحانی را به مجلس بیاوریم و مردم به روحانیون حمله کنند و فحش بدهند فایدهای ندارد. بنده هیچ وقت معتقد نیستم صنف روحانیت همه جا حاکم باشد.
* از این نظر گفته شد که وقتی حضور روحانیون در مجلس کم باشد، نمایندگان قوانینی تصویب میکنند که با شرع تطابق ندارد.
شورای نگهبان این مشکل را حل میکند. این همه قانون در مجلس تصویب شده، مگر از اول فقها آنها را تصویب کردهاند؟ چند طلبه که به مجلس میروند هم که فقیه و مجتهد نیستند.
مگر الان همین چند روحانی که در مجلساند فقیه و مجتهدند؟ اگر در مجلس شخصیتهای کارشناس و حقوقدان حضور داشته باشند، قانونی تصویب میکنند که اگر خلاف شرع بود شورای نگهبان ورود میکند.
*از فرصت گفتگو با شما استفاده و پرسش دیگری را هم طرح کنم خارج از این موضوع. اخیرا پسر آیتالله مصباح از زبان پدر نقل کرده خدمت امام رفتند که اجازه میدهید من به جبهه بروم؟ و امام فرمودهاند: «اگر من رفتم تو هم برو.» با توجه به اینکه ریش سفیدان و علما به جبهه میرفتند و خود حضرتعالی هم در جبهه و در جنگ بودید، تا چه حد میتوان این نقل را پذیرفت؟
چون از این اتفاق شخصی پسر آقای مصباح خبر ندارم طبعا تکذیب یا تأیید نمیکنم، اما از آنجا که روحیه آقای مصباح را میشناسم، ایشان با جبهه و جنگ رابطهای نداشت بلکه حتی مخالفت هم میکرد و شواهدی هم دارم.
برای نمونه به یاد دارم به شاگردان آقای مصباح میگفتیم به جبهه برویم. میگفتند ایشان اجازه نمیدهد. از طرف دیگر، اگر امام بخواهد کسی را نهی کند به جبهه نرو، اینگونه نبود.
چون رفتن آقای مصباح به جبهه برای رزم و جنگیدن نبود، بلکه در پشت جبهه برای تقویت روحیه رزمندگان و سخنرانی بود. آیتالله روحالله خاتمی، آیتالله طاهری، آیتالله صدوقی و پیرمردهای دیگر به جبهه میرفتند و هیچ وقت حضرت امام آنها را نهی نکرد؛ اتفاقاً حضور بزرگان و علما برای روحیه رزمندگان بسیار مؤثر بود؛ لذا شخصا و عقلا این قصه آقای مصباح را که پسر ایشان نقل کرده نمیتوانم عقلاً باور کنم. ممکن است چنین اتفاقی بیفتد، اما با روحیه امام نمیسازد و با شناختی که از آقای مصباح داشتیم با مشی ایشان سازگاری ندارد.