رویداد۲۴ هدی کاشانیان: یحیی بن زکریا یا یوحَنّا مُعَمِّدان که معاصر حضرت عیسی(ع) و از پیامبران بنی اسرائیل است و در کودکی به نبوت رسیده است. وی پسر خاله عیسی(ع) بود و تا پایان عمر مثل او ازدواج نکرد و چون کتاب آسمانی نداشت عامل به کتاب تورات حضرت موسی(ع) بود و او بود که حضرت مسیح(ع) را غسل تعمید داده است.
یحیی فرزند زکریا بود. زکریا (ع) تا کهنسالی فرزندی نداشت. روزی با دیدن مریم (س) و نعمتهای بهشتی که برایش آمده بود از خدا درخواست فرزند کرد و گفت: «خداوندا! از طرف خود، فرزند پاکیزهای به من عطا فرما، که تو شنوندۀ همه دعاها هستی». زکریا در دعای خود بر نبودن ورثهای برای خاندان یعقوب و بیم از بستگان بعد از خود تأکید کرد. خدا دعای او را پذیرفت و با وجود پیر بودن زکریا و نازا بودن همسرش به او نوید فرزند داد. مادر یحیی به نام ایشاع، الیصابات یا الیزابت خاله حضرت مریم (س) بود و همزمان با بارداری مریم مقدس، به واسطه معجزه الهی باردار شد و خداوند فرزند او را یحیی نامید.
درباره علت نامگذاری یحیی دلیلهای مختلفی ذکر کردند؛ از جمله اینکه خداوند نازایی مادرش را به واسطه وجود او از بین برد و او را اِحیا نمود. بعضی نیز گفته اند خداوند او را با ایمان احیا کرد یا اینکه خدا قلب او را با نبوت زنده کرد و قبل از او کسی به این نام نامیده نشده بود. یحیی (ع) نزد مسیحیان به یوحنای مُعَمِّدان معروف است. این نامگذاری به این علت است که حضرت عیسی (ع) توسط وی غسل تعمید داده شد. خداوند یکی از امتیازهای او را تصدیق کننده نبوت عیسی میداند. او مروج آیین موسی بود، و پس از اینکه عیسی به مقام نبوت رسید، به او ایمان آورد. در تاریخ آمده است، یحیی شش ماه از عیسی بزرگتر و نخستین کسی بود که نبوت او را تصدیق کرد و چون یحیی در میان مردم به زهد و پاکدامنی، شهرت داشت تصدیق و دعوت او در توجه مردم به مسیح تاثیر بسیاری گذاشت.
حضرت یحیی (ع) در كودكی به مقام نبوت رسید و خداوند در همین سن آنچنان او را از عقل و درایت و هوش برخوردار کرد كه شایستگی مقام نبوت را پیدا كرد. مقام یحیی (ع) در پیشگاه خداوند آنچنان در سطح بالایی است كه خداوند میفرماید: «و سلام بر او آن روز كه تولد یافت، و آن روز كه میمیرد و آن روز كه زنده و برانگیخته میشود.»
بیشتر بخوانید:
از امتیازات حضرت یحیی (ع) اینكه: خداوند او را به عنوان تصدیقكننده نبوت حضرت مسیح (ع) و به عنوان رهبر و بسیار عفیف و پرهیزكار و پیامبری از صالحان، معرفی میكند. او مروج آیین حضرت موسی (ع) بود، وقتی كه عیسی (ع) به مقام نبوت رسید، به او ایمان آورد، و مروج آیین حضرت مسیح (ع) گردید. حضرت یحیی (ع) سه سال یا شش ماه از حضرت عیسی (ع) بزرگتر بود.
نقلها و داستانهای مختلفی از یحیی بن زکریا در اناجیل وجود دارد. داستان نوید تولد یحیی به حضرت زکریا، به تفصیل در انجیل لوقا ذکر شده است. یحیی در بزرگسالی به تعمید دهنده معروف شده و مردم را موعظه میکرد. مردم از شهرهای مختلف برای گوش کردن موعظههای او میآمدند. او علیه روحانیون متظاهر و حتی بزرگان قوم نیز صحبت میکرد. اما مهمترین صحبت از یحیی در اناجیل، تأیید عیسی(ع)، تبلیغ بر حقانیت او و تعمید دادن حضرت عیسی میباشد. روزی یکی از طرفداران حضرت عیسی(ع) با حواریون یحیی به گفتوگو پرداخت و میانشان بحث در مورد برتر بودن عیسی یا یحیی، بالا گرفت. حواریون یحیی به نزد او رفتند و او بدانها چنین گفت: «کار هرکس را خدا از آسمان تعیین میکند. کار من این است که راه را برای مسیح باز کنم تا مردم همه نزد او بروند. شما خود شاهدید که من صریحاً گفتم که مسیح نیستم بلکه آمدهام تا راه را برای او باز کنم. در یک عروسی عروس پیش داماد میرود و دوستان داماد در شادی او شریک میشوند. من نیز دوست دامادم و از خوشی او خوشحالم».
صابئین یا مندائیان اقوامی آرامی زبان هستند که از حدود ۲۰۰۰ سال پیش تحت تعلیم یحیای تعمیددهنده قرار گرفتند و معتقدند کتاب مقدس آنان، از یحیی پیامبر است. مهاجرت آنان به ایران مقارن با حکومت دولت اشکانی دانسته شده و آنان بعد از یهودیان قدیمیترین مهاجران غیرآریایی هستند که از فلسطین به ایران آمدند. صابئین از ادیان موحد، صاحب کتاب، پیغمبر، خط و زبان هستند و در قرآن کریم طی آیاتی به آنها اشاره شده است.
نقلهای زیادی درباره سبب شهادت حضرت یحیی (ع) نقل شده اما اصلیترین آنها این بود که زنى زناکار در عهد او مىزیسته و پادشاه بنىاسرائیل مفتون او شد و با او مراوده کرد. یحیى (ع) وى را از این کار نهى کرد و اعلام کرد که این ازدواج، نامشروع و مخالف دستور «تورات» است. این باعث شد که زن زانیه نسبت به آن جناب کینه توزى کند، از آن به بعد به پادشاه دست نمى داد مگر بعد از آن که سر یحیى را از بدنش جدا نموده برایش هدیه بفرستد، پادشاه نیز چنین کرد آن جناب را به قتل رسانده و سر مقدسش را براى زن زانیه هدیه فرستاد.
از طرفی، در بعضى از نقلهای دیگر آمده که سبب قتل وی این بود که پادشاه عاشق برادرزاده خود شد و مىخواست با او ازدواج کند، یحیى (ع) او را نهى و مخالفت مىکرد تا آن که وقتى همسر برادرش دختر را آنچنان آرایش کرد که تمام قلب شاه را مسخر کند، با چنین وضعى دخترش را نزد پادشاه فرستاد و به او گفته بود که چون خواست از تو کام بگیرد مخالفت کن و بگو شرطش این است که سر یحیى (ع) را برایم حاضر کنى، او نیز بلادرنگ سر یحیى (ع) را از بدن جدا کرد در طشتى طلا گذاشت و براى دختر برادر حاضر ساخت. وقتی سر یحیی را جدا کردند و خون او به زمین ریخت، خون شروع به جوشیدن کرد. قوم بنیاسرائیل تلاش کردند که خاک بر روی این خون بریزند و آن را ناپدید کنند، ولی موفق نشدند و این خون در حال جوشش بود تا زمانی که بختالنصر بر بنیاسرائیل حاکم شد و چند هزار نفر از بنیاسرائیل را کشت و انتقام خون یحیی را گرفت و آن خون از جوشش ایستاد. مشهورترین مزار منسوب به یحیی، در مسجد جامع اموی دمشق است.
.
.
یحیی ، عیسی ، ششماه اختلاف سن ، پادشاه بنی اسراییل ، بخت النصر !!!!!
باز هم یادتان رفت که یک سال ۱۲ ماه است ، هر ماه ۳۰ روز ، هر روز ۲۴ ساعت ، بخت النصر و پادشاه بنی اسراییل قبل از هخامنشیان و یحیی و عیسی هم دوره اشکانیان ، با بیش از ۷۰۰ سال اختلاف زمانی !!!
تاریخ ادیان همیشه بی در و پیکر بوده !!!!!