رویداد۲۴ اعتماد آنلاین نوشت: حزب اصلاحطلب ندای ایرانیان با انتشار بیانیهای مطالبات این حزب به مناسبت روز دانشجو را لیست کرده است که در ادامه متن این بیانیه را میخوانید:
به نام خدا
امروز روز دانشجو است. روزی که به عنوان تکریم دانشجو و دانشگاه شناخته میشود. امسال در شرایطی به این روز رسیدیم که جایگاه دانشجو، دانشگاه و علم بیش از هر زمانی تضعیف شده است. نمیتوان در این روز از دانشجو سخن گفت و از اساتید دانشگاه سخنی بر زبان نیاورد. نمیتوان از دانشجو سخن گفت، اما از تبعیض و اجحاف در حق سنگر علم سخن نگفت. حزب ندای ایرانیان ضمن گرامیداشت این روز مهم، لازم میداند موارد زیر را به بهانه روز دانشجو بیان کند:
۱- حزب ندای ایرانیان به عنوان حزبی جوان، همواره با حساسیت خاصی نسبت به فضای دانشگاه دقت داشته و مسائل دانشگاهیان را در حد توان پیگیری و با صدایی رسا آن را به مسئولین کشور اعلام داشته است، از این رو شهریورماه امسال در واکنش به اخراج اساتید، نامهای خطاب به رئیسجمهور نوشت و ضمن انتقاد از نوع رفتار دولت سیزدهم با دانشگاه و دانشگاهیان، از ایشان خواست تا به سوگند خود در پاسداری از حقوق اساسی مردم وفادار باشد و دستور توقف رویههای ناصواب در برخورد با دانشگاهیان را صادر کند؛ اما گویا متأسفانه آقای سید ابراهیم رئیسی بنابر مشورتِ حلقه تند اطرافیانش، تصمیم خود را گرفته که به جای رئیسِ جمهورِ مردم بودن، صرفاً رئیسِ دولتِ قلیلی خاص از جامعه باشد و به قیمتِ زیر پا گذاشتن بدیهیترین حقوق اکثریت شهروندان، رضایت همان اقلیت را کسب کند.
۲- فراموش نکردیم در ۱۶ آذر سال گذشته، رئیسجمهور به بهانه روز دانشجو در دانشگاه تهران حضور یافت و برای رویارو نشدن با دانشجویان دانشگاه تهران و نشنیدن اعتراضات آنان، در سالنی که توسط هوادارانی از خارج از دانشگاه و دانشجویانی از یک طیف خاص قُرُق شده بود، سخنرانی کرد؛ و امسال نیز با حضور در دانشگاه شهید بهشتی نه تنها اجازه سخنرانی به تشکلهای منتقد دولت داده نشد بلکه رئیسجمهور علت پدیده شوم «دانشجو فِرِستی» یا مهاجرت نخبگان را در حد خواستهی پول بیشتر تقلیل داد.
بیشتر بخوانید: ۱۶ آذر؛ روزی که دیگر برای دانشجو نیست!
مراسمی که نشان از رویکرد کلی دولت نسبت به جوانان و دانشجویان و دختران و پسران این سرزمین دارد: تقسیم به خودیها و غیرخودیها؛ و با همین روش و منش، نه انتقادات دلسوزانه حزب ندای ایرانیان و نه نقدها و دلنگرانیهای بسیاری از نخبگان و گروهها و اقشار و تشکلهای دیگر در این دو سال هرگز از سوی دولت شنیده نشد.
معتقدیم اگر گوشهای از این نقدهای دلسوزانه شنیده میشد، این روزها دانشجویان برای اظهار دردهایشان مجبور به راهاندازی کمپینی با عنوان «از_تعلیق_بگو» نبودند و اگر صدای دانشجویان منتقد در حضور رئیسجمهور شنیده میشد آنها مجبور به برگزاری نشست خبری جداگانه نبودند.
۳- باکمال تأسف در این مدت رویههای ضد دانشگاهی، ضد علمی و ضد توسعه، با مشارکت وزارت کشور و وزارت علوم با شدت پیگیری شد. اخراج اساتیدِ غیرهمسو با دولت و همفکرانش در یک سال گذشته یکی از تلخترین حوادث پیشآمده علیه علم و دانشگاه در چند دهه اخیر بوده است. این اقدام را نمیتوان جز تجاوزِ علمستیزان به حریم علم و دانشگاه توسط دولت سیزدهم و نشان دادن راه خروج از کشور به بهترین جوانان علمی کشور دانست. اساتید و نخبگانی که بهترین دانشگاههای جهان به دنبال جذب آنان هستند توسط دولت سیزدهم با بهانههای سیاسی دفع شدند تا بهجای آنان حامیان دولت جذب هیاتهای علمی دانشگاهها شوند.
۴- صدور احکام برای برخی از دانشجویان معترض صرفاً به خاطر ابراز نظر و اختلاف عقیده با نگاه رسمی دولت، توسط کمیتههای انضباطی مساله دیگری است که اراده دولت را در سرکوب دانشجویان، به جای ترویجِ کرسیهای آزاداندیشی، نشان میدهد.
حزب ندای ایرانیان این سوال را از دولت سیزدهم و به ویژه دو وزارتخانه علوم و کشور میپرسد که چرا اقداماتی مثل ستارهدار کردن که در دولت قبل متوقفشده بود، دوباره پیگیری شد و بدتر از آن، برخی نهادها و مدیران چنین اشتیاق سیریناپذیری در محرومیت و محکومیت فرزندان این سرزمین که تنها به دنبال بیان نظرات خود هستند پیداکردهاند؟ مگر از حرمت نهادن به دانشگاه و دانشجو و برخورد غیر حذفی و غیر چکشی چه زیانی دیدهاید که اینچنین شتابان به دنبال انتقام از دانشجویان بیپناه کشورید؟
۵- پس از صدور عفو عمومی به ابتکار قوه قضائیه و موافقت رهبری انقلاب، در برخی موارد شاهد صدور احکام بازداشت مجدد برای دانشجویانی بودیم که در لیست عفو قرار داشتند. انتظار حزب ندای ایرانیان از رئیس محترم قوه قضائیه و قضات این قوه این است که در برخورد با دانشگاه و دانشگاهیان با این دولت همسو و همراه نشوند. برخورد و صدور احکام تعلیق و تبعید و محرومیت از تحصیل و زندانی کردن جوان دانشجویی که صرفاً به بیان نقد و نظرِ متفاوت خود پرداخته نشانه اقتدار نظام نیست. اقتدار نظام زمانی پررنگتر خواهد بود که دست متجاوزان علیه دانشگاه را قلم کند و برای تمام جوانان و دانشجویان، با هر گرایش فکری، آغوش بگشاید.
۶- در کنار محدودیتهای ایجادشده، شرایط اقتصادی و اجتماعی تحمیلشده به نخبگان علمی کشور باعث شده است که ما شاهد ترک وطن توسط برخی از بهترین و متخصصترین فرزندان این کشور هستیم. آقایان مسئول توجه ندارند که سرمایه اصلی کشور همین نخبگان هستند. تکیهبر نفت و سرمایههای طبیعی که روزبهروز هم تحلیل میروند باعث شده برخی مقامات ایران خود را بینیاز از این سرمایههای عظیم انسانی بدانند و تصور کنند که میتوانند نورچشمیهای ناکارآمدشان را جایگزین نخبگانی کنند که از سر استیصال کشور را ترک میکنند.
در پایان حزب ندای ایرانیان ضمن گرامیداشت روز ۱۶ آذر، مطالبات خویش را از مسئولین کشور به بهانه این روزبه شرح زیر اعلام میکند:
۱- حزب ندای ایرانیان خواهان پایان نگاه امنیتی به مساله دانشگاه و دانشگاهیان و دانشجویان، برگزاری کرسیهای واقعی آزاداندیشی در دانشگاهها و سپردن امور به اساتید شریف و آزادیخواه و حامی دانشجویان است.
۲- اخراج اساتید دانشگاه، آنهم به دلیل داشتن نگاهی متفاوت، لکه ننگی بر چهره دولت سیزدهم خواهد بود؛ تا قرنها بعد، از شما بهعنوان دولتی ضد علم و ضد دانشگاه نام برده خواهد شد. روند اخراج اساتید دانشگاه باید متوقف شود و اساتید اخراج شده به دانشگاه بازگردنده شوند.
۳- دانشجویان محروم و تعلیق شده باید به کلاس درس بازگردند. برخوردهای اینچنینی نشان از ضعف و بیکفایتی مدیران وزارت علوم دارد که جوانان و دانشجویان این کشور را نه فرصت و ظرفیت، بلکه دشمن و تهدید میپندارند. حزب ندای ایرانیان در کنار برادران و خواهران جوان و دانشجوی خود ایستاده و بیتوجهی به حقوق بدیهی آنان را خیانت به منافع ملی میداند.
۴- از قوه قضائیه درخواست میکنیم نظارت و مراقبت و دقت کند مبادا حتی یک دانشجو به خاطر اعتراض و انتقاد زندانی شود یا برای اظهارنظر خود از تحصیل محروم و تعلیق شود. برخوردهای امنیتی پاسخگوی سؤالات بیشمار جوانان این کشور نیست. بهجای برخورد امنیتی مدارا و پاسخگویی در دستور کار قرار گیرد تا حداقل کمی رفتارها شبیه شعارها شود.
۵- جذب هیاتهای علمی خارج از ضابطه باید متوقف شود. لازم است هیاتهای علمی از میان بهترین و نخبهترین فارغالتحصیلان جوان کشور جذب شوند. تکیه بر وفاداری فکری بهجای شایستهسالاری، شایسته ایران و جوانان ایرانی نیست. دولت سیزدهم بداند با ادامه این روند تنها باعث خواهد شد علم از دانشگاه به بیرون دانشگاه منتقل شود. تبدیل دانشگاه به نهادی بلهقربانگو و بیخاصیت آن را تبدیل به نهادی غیرعلمی و ناکارآمد خواهد کرد.