صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

سه‌شنبه ۰۸ خرداد ۱۴۰۳ - 2024 May 28
کد خبر: ۳۵۷۰۴۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۷ - ۲۹ آذر ۱۴۰۲
تعداد نظرات: ۷ نظر
رویداد‌۲۴ گزارش می‌دهد؛

متهمان پرونده سازمان مجاهدین خلق چه کسانی هستند؟

پرونده‌ای سنگین برای ۱۰۷ نفر از اعضای ارشد سازمان مجاهدین در ایران تشکیل شده که همین روزها دادگاه آن در جریان است. به همین مناسبت تاریخچه‌ای از سازمان مجاهدین و ریشه‌های درگیری آنها با نظام جمهوری اسلامی و همچنین مهمترین متهمان پرونده‌ای که برای آنها تشکیل شده، بررسی شده است.

رویداد۲۴ مریم وحیدیان: در دهه چهل که سازمان‌های چریکی در ایران تاسیس می‌شدند، سازمانی با محوریت مسلمانانی چون «سعید محسن»، «عبدالرضا نیک‌بین» و «علی‌اصغر بدیع‌زادگان»، «محمد عسکری‌زاده»، «رسول مشکین‌فام» و «احمد رضایی» از دانشجویان رشته‌های فنی (شیمی، تاسیسات، کشاورزی، برق و ...) تشکیل شد که با حکومت پهلوی مبارزه می‌کردند. همه آنها (به جز احمد رضایی که بهمن سال ۵۰ در درگیری با ساواک کشته شد) در خرداد ۱۳۵۱ اعدام شدند. پس از دستگیری و اعدام آنها رهبری سازمان به دست گروه مارکسیست به رهبری تقی شهرام با حضور افرادی چون بهرام آرام افتاد که تا سال ۱۳۵۷ ادامه داشت. سال ۱۳۵۷ با اعدام تقی شهرام، رهبری سازمان بار دیگر به دست جناح مسلمان افتاد و مسعود رجوی که به تازگی از زندان آزاد شده بود، رهبر سازمان شد. در این دوره چهره‌هایی چون موسی خیابانی از نیروهای موثر سازمان بودند.

با برکناری ابوالحسن بنی‌صدر از ریاست جمهوری، سازمان مجاهدین فاز مبارزه مسلحانه با جمهوری اسلامی را کلید زد و در آن دوره مهمترین چهره‌های جمهوری اسلامی همچون آیت‌الله بهشتی، حجت‌الاسلام باهنر، محمدعلی رجایی، محمد کچویی، اشرفی اصفهانی، اسدالله لاجوردی، عبدالکریم هاشمی نژاد و ... را ترور کردند و در جریان جنگ ایران و عراق نیز اسناد مهمی از کشور را برای سهولت حمله به ایران به صدام سپردند.

اعضای سازمان مجاهدین در دهه شصت و در جریان جنگ ایران و عراق به بغداد مهاجرت کردند و در قرارگاهی که به نام «اشرف دهقان» همسر اول مسعود رجوی نامگذاری شد، ماندگار شدند. اعضای سازمان تا سال‌ها بعد در کمپ اشرف بودند و سپس به فرانسه و بعد از آن به آلبانی رفتند.

از ۲۰۱۱ در پی حمله ارتش عراق و با پایان حمایت‌های حزب بعث و استقرار دولت جدید در عراق شرایط متزلزلی را به لحاظ اقامتگاه نیرو‌های خود سپری کرده است. پس از ضرب‌الاجل عراق برای تخلیه کمپ اشرف تا کنون بار‌ها این سازمان مجبور به جابجایی و انتقال بوده است. این وقایع تا سال ۱۴۰۲ نیز ادامه پیدا کرد. جایی که کمپ اشرف ۳ در آلبانی قرار گرفته بود، مورد حمله پلیس آلبانی قرار گرفت.

ایده فکری سازمان مجاهدین خلق

سازمان مجاهدین خلق در دوره محسن و بدیع‌زادگان و حنیف‌نژاد از جنس جنبش‌های اسلام‌گرای پس از جنگ جهانی دوم بود که اسلامیزه شده بود. آنها در فرم، از ایده مبارزاتی جنبش‌های چپ‌گرایانه آمریکای لاتین پیروی می‌کردند و در محتوا، متاثر از آرای اسلامگرایانه دکتر علی شریعتی بودند و با دست‌چین کردن آیاتی از قرآن و تاکید بر آموزه‌های شهادت و انتقام، نوعی سازمان ستیزه‌جوتاسیس کردند که در سطح ایدئولوژیک، «التقاطی» و در سطح عملی، «تروریستی» بود.

در واقع مفسران و نظریه‌پردازان هسته اول سازمان به ویژه حنیف‌نژاد و رضایی، اسلام را مطابق دیدگاه‌های نهضت آزادی تفسیر می‌کردند و به همان نتایجی رسیدند که شریعتی رسیده بود؛ چنانچه نخستین اثر مدون سازمان، کتاب احمد رضایی بود که می‌گفت «نظام توحیدی مورد نظر پیامبر نظام مشترک المنافع کاملا هم‌بسته بود چراکه تنها خدا را پرستش می‌کرد و جامعه‌ای بی‌طبقه بود که برای صلاح عامه گام برمی‌داشت.»

از نظر رضایی، ائمه شیعه به ویژه امام حسین، علیه زمین‌داران فئودال و سرمایه‌داران تاجرپیشه استثمارگر و همچنین خلفای غاصبی که به هدف راستین نظام توحیدی خیانت کرده بودند، قیام کردند.» یرواند آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» می‌نویسد: سازمان مجاهدین خلق را جناح مذهبی جبهه ملی به ویژه نهضت آزادی تشکیل می‌دادند که از آیت‌الله طالقانی و مهندس بازرگان خط می‌گرفتند.

عباس امانت در کتاب «تاریخ مدرن ایران» می‌نویسد: «مجاهدین معتقد بودند توده‌ها باید بر اساس الگوی امام علی و فرزندش امام حسین آزاد شوند و یک جامعه بی‌طبقه توحیدی بسازند، البته نه با نیروی ماتریالیسم تاریخی بلکه با اتکا به اسلام تساوی‌طلب و فداکارای جمعی به سبک واقعه کربلا.» در واقع خوانش ایدئولوژیک از متون مذهبی تشیع و ترکیب آن با مفاهیم مارکسیسم روسی اساس ایدئولوژی سازمان مجاهدین بود.

ایده‌های ستیزه‌جوی اسلامی سازمان مجاهدین خلق و طرح قلع و قمع کردن دشمنان در ابتدای دهه پنجاه به یکباره تغییر کرد و تقی شهرام که مارکسیست شده بود، در بیانیه‌ای با عنوان «اعلام مواضع ایدئولوژیک» کل سازمان را مارکسیست اعلام کرد و آیه «فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما» هم که در آرم سازمان بود، ابتدا در نامه‌ها و بورشورهای داخلی سازمان و سپس در نامه‌ها و اعلامیه‌های بیرونی سازمان حذف کرد و تاکید کردند که «نه اسلام، بلکه مارکسیسم فلسفه انقلابی راستین است، زیرا اسلام ایدئولوژی طبقه متوسط است ولی مارکسیسم ایدولوزی رستگاری و رهایی طبقه کارگر است.»

اعضای نخستین سازمان مجاهدین از نزدیکان نهضت آزادی بودند، ولی نهایتا از آن‌ها جدا شده و اعلام کردند تشیع واقعی نه فقط با استبداد شاه بلکه با سرمایه‌داری، امپریالیسم و روحانیت‌گرایی محافظه‌کارانه نیز مخالف است.

در میانه دهه پنجاه طرح گفت‌وگوی وحدت میان «سازمان مجاهدین خلق» و «چریک‌های فدایی خلق» انجام شد و تقی شهرام می‌خواست میان دو سازمان وحدت ایجاد شود اما حمید اشرف در سازمان چریک‌ها با این ایده مخالفت می‌کرد و دلیل آن را نیز خاستگاه خرده بورژای مجاهدین می‌دانست. با تاثیری که حمید اشرف در سازمان چریک‌ها داشت، طرح وحدت نهایتا به مذاکرات ختم شد و پس از کشته شدن اشرف در سال ۵۵ هم کسی تمایلی نداشت برخلاف ایده اشرف اقدامی کند.

سازمان مجاهدین خلق پس از انقلاب

در حالیکه از دهه پنجاه سازمان مجاهدین، مارکسیست شده بود، هنوز جبهه اسلامگرای آن قدرت داشتند و مخصوصا در استان‌ها هنوز باورهای اسلامی پررنگ بود. در این دوره عملا مجاهدین دو شقه شده بودند و هر کدام نشریه و تشکیلات خودشان را داشتند. در اواخر سال ۵۵ جناح اسلامی مجاهدین تلفات سنگینی متحمل شده بود و فعالیت در دانشگاه‌ها را در دستور کار داشت و با انجمن‌های اسلامی در کشورهای دیگر مراوده داشت اما جناح مارکسیست روی فعالیت‌های کارگری متمرکز بود و با مائوئیست‌های کنفدراسیون دانشجویان در اروپا و آمریکا ارتباط گرفته بود.

با بروز انقلاب و دستگیری و اعدام تقی شهرام و همچنین آزادی مسعود رجوی از زندان، معادلات سیاسی سازمان برای بار دیگر تغییر اساسی کرد و این بار آیه به نامه‌های سازمان بازگردانده شد و مشی سازمان دوباره «اسلام» شد. رجوی جزو آخرین گروه‌های آزاد شده از زندان بود که به واسطه لابی‌های برادرش و ظاهرا اعترافات یا توبه‌های زندان، از اعدام گریخته بود.

آغاز اختلافات سازمان مجاهدین و جمهوری اسلامی

پس از انقلاب سازمان مجاهدین میتینگ‌های مختلفی در تهران برگزار کردند که معروف‌ترین آن میتینگ ۲۲ خرداد سال ۱۳۵۹ در استادیوم امجدیه با سخنرانی رجوی بود. به عبارت دیگر تا ابتدای دهه رهبران شصت سازمان مجاهدین خلق در ایران فعالیت می‌کرد و حتی در تهران میتینگ سیاسی برگزار می‌کردند.حتی مسعود رجوی و موسی خیابانی به دیدار آیت الله خمینی هم رفتند اما رفته‌رفته این سازمان با جمهوری اسلامی به اختلاف جدی خورد که مهمترین نمود آن در ماجرای ثبت نام مسعود رجوی برای انتخابات ریاست جمهوری بود که آیت‌الله خمینی با آن مخالفت کرد. استدلال ایشان این بود که مسعود رجوی در همه‌پرسی شرکت نکرده و جمهوری اسلامی را قبول نداشته، حال چگونه می‌خواهد رئیس جمهور همین نظام بشود.

دستگیری محمدرضا سعادتی به اتهام جاسوسی نیز از دیگر عوامل تنش بود. تا خرداد سال شصت، سازمان مجاهدین در نشریه پر تیراژ خود به نام «مجاهد» علیه جمهوری اسلامی مطلب منتشر می‌کرد و از این سال‌ها به بعد برای نشان دادن این تنش، جمهوری اسلامی برای نامگذاری سازمان مجاهدین از عبارت «منافقین» استفاده کرد.

تنش مهم دیگر، درگیری خیابانی حامیان بنی‌صدر با انقلابیون بود. این درگیری در ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ یعنی در ابتدای انقلاب اتفاق مهمی بود که سرنوشت سال‌های بعد حکومت تازه‌تاسیس انقلابی را نیز تحت الشعاع قرار داد. درگیری‌ها تا سال بعد هم ادامه داشت که مهمترین درگیری بعدی در ۳۰ خرداد سال ۶۰ پس از برکناری بنی‌صدر بود.

گروه‌های مختلفی که در انقلاب و مبارزه علیه شاه متحد روحانیون بودند، روز ۳۰ خرداد علیه برکناری بنی صدر در شهر‌های مختلف تظاهرات کردند که این تظاهرات در بسیاری از موارد به خشونت کشیده شد. سازمان مجاهدین خلق که بیش از گروه‌های دیگر خود را در انقلاب سهیم می‌دانست پس از برکناری بنی صدر و اتفاقات ۳۰ خرداد دست به اقدامات مسلحانه و ترور زد و از سوی دیگر واکنش قوای حاکم به این ترور‌ها کشور را کاملا تک‌قطبی کرد.

سازمان مجاهدین خلق در سال‌های منتهی به انقلاب و تا سال ۱۳۶۰ که مستقیما رو در روی سپاه قرار گرفت، تحولات مهمی دیده بود اما با رهبری جدید به مرور در سال‌های پس از انقلاب از یک گروه تشکیلاتی سیاسی به یک «فرقه» بدل شد و چهره‌های مهم و اثرگذار و حتی بادانشی آن که تا پیش از انقلاب در آن حضور داشتند، با رهبری مسعود رجوی از آن جدا شدند. پس از جنگ ایران و عراق هم به واسطه اتحاد سازمان مجاهدین با صدام حسین، بدل به منفورترین گروه در سیاست ایران شد.

آغاز ترورهای سازمان مجاهدین خلق در ایران

ترورهای سازمان مجاهدین خلق در ایران از سال ۶۰ و دقیقا ۸ روز بعد از برکناری بنی‌صدر با ترور محمد کچویی توسط محمدکاظم افجه‌ای شروع شد. ۶ تیر ۱۳۶۰ آیت‌الله خامنه‌ای ترور شد که عملیات ناموفق بود. روز بعد در ۷ تیر ۱۳۶۰ آیت‌الله بهشتی و بیش از ۷۰ عضو حزب جمهوری اسلامی ترور شدند. ماه بعد در  ۸ شهریور ۱۳۶۰ مهمترین ترور در ساختمان نخست وزیری رخ داد. ترور بعدی یک ماه در شهریور سال ۶۰ بود که اسدالله مدنی در حال نماز ترور شد. همچنین آیت‌الله دستغیب و ۱۲ نفر دیگر از در ۲۰ آذر در نماز جمعه ترور شدند.  ۱۱ تیر سال ۶۱ محمد صدوقی ترور شد و مهر ماه همان سال اشرفی اصفهانی. ترورهای مهم بعدی در دهه هفتاد بود که اسدالله لاجوردی و صیاد شیرازی توسط سازمان مجاهدین خلق ترور شدند.

در واقع سازمان مجاهدین مدعی بود سهم اصلی را در جریان انقلاب داشته اما از قدرت حذف شده است و به همین دلیل مبارزه مسلحانه می‌کرد. در دهه شصت تعداد بسیاری از نیروهای سازمان بازداشت شده بودند اما پس از عملیات مرصاد، اعدام شدند. برخی مقامات که آن دوره حضور داشتند، این اعدام‌ها را نسنجیده خوانده بودند و معتقد بودند که لزومی نداشت افرادی که تاثیری در سازمان نداشتند اعدام شوند. به این ترتیب جدال سازمان مجاهدین و جمهوری اسلامی روز به روز افزایش می‌یافت.

سازمان تا دهه هفتاد همچنان در ایران نفوذ داشت اما از آن به بعد به جز همایش‌های خارج تاثیر چندانی در ایران نداشت و حتی به سختی افرادی پیدا می‌شوند که نگاه مثبتی به این سازمان داشته باشند؛ مخصوصا بعد از جنگ ایران و عراق که در پی آن سازمان از جانب مردم به فرقه‌ای خیانتکار بدل گشته بود. با این حال در تناقضی عجیب هر گاه نیروهای سیاسی در ایران بازداشت می‌شدند، به سازمان مجاهدین ارتباط داده شده‌اند؛ حال آنکه در عالم واقع چنین چیزی بعید به نظر می‌رسد زیرا چنانچه گفته شد سازمان و ایده‌های مرتجعانه آنها، نفوذی در ایران ندارد.


بیشتر بخوانید:

سازمان مجاهدین خلق چگونه محمدعلی رجایی را ترور کرد؟

برکناری بنی صدر و اعتراضات خیابانی

درگیری خیابانی حامیان بنی‌صدر و هواداران حزب جمهوری اسلامی

محمدعلی رجایی ؛ از نهضت آزادی تا ریاست جمهوری

سازمان مجاهدین خلق چگونه واقعه عاشورا را به نفع خود تفسیر می‌کرد؟

مهمترین پرونده‌های جاسوسی ایران در تاریخ انقلاب


دادگاه اعضای سازمان مجاهدین خلق

قوه قضاییه ایران در شرایطی که ظاهرا سازمان مجاهدین در ضعیف‌ترین وضعیت خود به سر می‌برد، پرونده‌ای برای محاکمه اعضای آن ترتیب داده تا احتمالا از این طریق فشارهای حقوقی بین‌المللی بر این سازمان بیشتر شود. آنگونه که قوه قضاییه اعلام کرده برای ۱۰۷ نفر از اعضای ارشد سازمان مجاهدین پرونده تشکیل داده شده و حتی برای این افراد کدملی تهیه شده و کیفرخواست آن به دادگاه ارسال شده است.

اگرچه هنوز مشخص نیست این دادگاه غیابی برای اعضای ارشد سازمان مجاهدین خلق با چه رویکردی انجام می‌شود و آیا در واقعیت قابلیت اجرایی کیفری آن برای جمهوری اسلامی وجود دارد یا خیر، اما معاون امور بین الملل قوه قضاییه در این خصوص گفته است: «ما درصدد هستیم از تمامی ظرفیت‌ها برای مقابله با تروریست‌ها به ویژه گروهک تروریستی منافقین استفاده کنیم. در این چارچوب از ظرفیت‌های حقوقی – قضایی در سطح داخل و در سطح بین‎ المللی استفاده می‌کنیم، در رابطه دو جانبه با کشور‌هایی که منافقین در آن‌ها حضور دارند، آزادانه تردد می‌کنند و از آنجا عملیات‌های تروریستی خود را هدایت می‌کنند نیز فعالیت می‌کنیم.»

متهم ردیف دوم مسعود رجوی

مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدین خلق نام پدر میرزا حسین و متولد شانزدهم تیر ماه سال ۱۳۲۷ شهرستان طبس بود که به عنوان متهم ردیف دوم پرونده معرفی شده است. رجوی از دهه آخر حکومت پهلوی رهبر این سازمان و مسئول نهادی موسوم به شورای ملی مقاومت بود. او در دانشکده حقوق دانشگاه تهران تحصیل کرده بود.

پیش از انقلاب روابط خوبی با سازمان‌های فلسطینی داشت به طوری‌که در سال ۴۹ برای مذاکره با سازمان فتح فلسطین راهی این کشور شده بود و این کشور نیز جایی برای آموزش‌های نظامی مجاهدین شده بود. در همان ایام بود که پس از دستگیری توسط ساواک نزدیک بود که حکم اعدام بگیرد، اما هرچه بود آن زمان اعدام نشد تا بعد‌ها به رهبر یکی از سازمان‌های مخوف مخالف جمهوری اسلامی تبدیل شود.

به گزارش رویداد۲۴ در همان ایام نخستین پس از انقلاب ۵۷ بود که شکست‌های مجاهدین در انتخابات‌ها آغاز شد. شکست‌هایی که از همان زمان به مذاق این سازمان خوش نیامد و البته شبهاتی در آن وارد کردند. مسعود رجوی تلاش کرد از طریق حضور در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی نقش محوری بر عهده گیرد، اما با کسب رتبه دوازدهم از حضور در خبرگان قانون اساسی منع شد. این نارضایتی و برخی دستگیری‌ها از این سازمان موجب شد تا قانون اساسی مصوب خبرگان قانون اساسی که به رفراندوم گذاشته شده بود، مورد تایید مجاهدین قرار نگیرد و آن را تحریم کنند.

ترور رجایی و باهنر

یکی از عملیات‌های مهمی که با دستور رجوی انجام شد، ترور رجایی و باهنر بود. او پیش از عملیات ترور محمدعلی رجایی که از سوی سازمان مجاهدین خلق عملی شد، در سی‌ام خرداد ماه سال ۶۰ از کشور خارج شد. مسعود کشمیری از اعضای شورای عالی امنیت ملی بود و در جلسه‌ای که بمب‌گذاری انجام شده بود، رجایی و باهنر حضور داشتند. این ترور قرار بود زودتر انجام شود، اما پیش از آن مجاهدین برنامه خارج کردن مسعود رجوی از کشور را اجرا کرد. اولین مقصد مسعود رجوی در پی خروج از ایران فرانسه بود، اما تبادل گروگان‌های فرانسوی در سال ۶۵ موجب شد تا رجوی مجبور به ترک فرانسه شود و به عراق برود.

محمد محمدی ری‌شهری وزیر وقت اطلاعات ایران، در بارهٔ مهاجرت مسعود رجوی به عراق در خاطرات خود می‌گوید: «با روی کار آمدن دولت گلیست‌ها در فرانسه میل دولت آن کشور به بهبود روابط با ایران افزایش یافته و هیئت‌هایی از طرفین از دو کشور دیدار کردند. شرط دولت ایران برای بهبود روابط با فرانسه اخراج مجاهدین بوده‌است. دولت فرانسه نهایتاً ضرب الاجلی برای خروج رجوی تعیین می‌کند. هم‌زمان دولت ایران در تلاش بود با استفاده از پلیس بین‌الملل وی را بازداشت و به ایران منتقل کند.»

وی می‌نویسد: «مجاهدین ابتدا قصد مهاجرت به سوئیس و استفاده از بی‌طرفی و وجود کانتون‌های مختلف در آن کشور را داشته‌اند، اما پس از آنکه از طریق تخلیهٔ تلفنی سفارت ایران از قصد دولت ایران برای همکاری با اینترپل مطلع شدند راه عراق را در پیش گرفتند. به گفته ری شهری مجاهدین در سال‌های دهه ۶۰ اطلاعات با ارزشی از طریق تخلیه تلفنی اماکن سیاسی و نظامی ایران به‌دست می‌آوردند. به گفتهٔ ری شهری مجاهدین موفق به جذب ۲۵۰۰ نفر از میان اسرای ایرانی در اردوگاه‌های عراق شده و همچنین طی عملیات‌های آفتاب و چلچراغ به ترتیب ۲۱۶ و ۱۵۰۰ نفر از سربازان ایرانی را اسیر کردند.»

دولت صدام حسین پناه امنی برا‌ی سازمان مجاهدین به شمار می‌آمد و برخی اسناد حکایت از همکاری متقابل سازمان مجاهدین با حزب بعث در برخی سرکوب‌های داخلی عراق نیز منتشر شد. در عین حال مجاهدین مواردی از تخلیه تلفنی و جاسوسی‌های متعدد در ابتدای انقلاب را در اختیار دولت عراق قرار می‌داد. اطلاعاتی که در جنگ هشت ساله ایران و عراق نیز عملاً به بدنامی این سازمان در داخل کشور دامن زد.

در سال‌های اخیر اخبار ضد و نقیضی از مرگ مسعود رجوی منتشر شد و در مراسم‌ها و سخنرانی‌ها اغلب مریم قجر عضدانلو(مشهور به مریم رجوی) دیده می‌شد. چندی است که البته این خبر به طور کامل تایید شده است. 

متهم ردیف سوم مریم رجوی

مریم رجوی متولد سیزدهم آذر ماه معروف به طیبه امامی و ناهید اسدیان نام پدر حسین و متولد ۱۳۳۲/۰۹/۱۳ شهر تهران است. او در ابتدا همسر «مهدی ابریشمچی» متهم ردیف سوم همین پرونده بود و سپس با مسعود رجوی ازدواج کرد. یکی از خواهرانش در دوران پهلوی کشته شد؛ البته برادرش نیز به نام محمود عضدانلو از اعضای سابق سازمان مجاهدین بود. تشکیلاتی که به نام «شورای ملی مقاومت» به عنوان بازوی سیاسی مجاهدین فعالیت می‌کند، مریم رجوی را به عنوان رئیس جمهور دوران گذار بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی معرفی کرده است!

دخترش رجوی نیز در سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۷۰ به فرانسه فرستاده شد و مدتی را در پایگاه مجاهدین خلق در اوورسوراواز ماند. او یک سال بعد از مسعود رجوی ایران را به مقصد آلمان و فرانسه ترک کرد و در مرداد ۶۷ در عملیات فروغ جاویدان شرکت کرد. عملیاتی که با عملیات متقابل جمهوری اسلامی تحت عنوان مرصاد مواجه شد.

بعد از مسعود رجوی، او تبدیل به چهره اول سازمان مجاهدین خلق شد و در کمپ اشرف مستقر در عراق وظایف سازمانی رهبری را بر عهده داشت. فشار‌های بین‌المللی بر دولت عراق سبب شد او چهره اصلی برای برنامه‌ریزی انتقال از کمپ اشرف به اروپا را بر عهده داشته باشد. در نهایت کمپ اشرف سه در آلبانی را تشکیل داد.

اما پیش از آن نیز فرانسه برای این سازمان به ویژه مریم رجوی ناامن شده بود. به نحوی‌که در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ پلیس ضد تروریسم فرانسه به ۱۳ پایگاه سازمان مجاهدین خلق حمله کرد که منجر به دستگیری مریم رجوی شد. بخش مخوف ماجرا از این قرارا بود که اعلام شده بود این سازمان نقشه ترور ۲۵ نفر از جداشدگان از این سازمان را داشتند! گردهمایی سال ۲۰۱۸ سازمان مجاهدین، اما خیلی پر حرف و حدیث بود. اخباری منتشر شد که نشان می‌داد اسدالله اسدی به اتهام برنامه‌ریزی برای ترور در گردهمایی مجاهدین خلق بازداشت شده است و البته او بعد از پنج سال کشیدن حبس با مذاکرات مجمهوری اسلامی آزاد شد. 

متهم ردیف چهارم مهدی ابریشمچی

مهدی ابریشمچی همسر اول مریم رجوی سال ۱۳۲۶ در تهران و یکی از اعضای مهم سازمان مجاهدین خلق به شمار می‌رفت. مهدی ابریشمچی در همان سال‌ها نیز دست راست مسعود رجوی بود. گفته می‌شود که ابریشمچی مسئول تمامی روابط سازمان با دولت عراق بوده است. آنهم در زمانی که مجاهدین از چتر حمایتی دولت عراق بهره‌مند بوده است. او یکی از چهره‌های ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق نیز به شمار می‌آمد.او همچنین از جمله افرادی بود که در عملیات فروغ جاویدان و برخی دیگر از ترورها نقش داشت. 

شاید عجیب‌ترین تصویری که از مهدی ابریشمچی باقی مانده باشد، فیلم طلاقش از مریم رجوی و خواستگاری مسعود رجوی از وی در جمع اعضای سازمان مجاهدین خلق و شخص مهدی ابریشمچی باشد. ابریشمچی بعد از این طلاق با خواهر موسی خیابانی ازدواج کرد. 

متهم ردیف پنجم زهره اخیانی 

زهره اخیانی متولد ۱۳۴۳ نیز از دیگر متهمان پرونده سازمان مجاهدین خلق است. اخیانی در دوران پهلوی از طریق همسرش که «علینقی حدادی» نام داشت با سازمان مجاهدین خلق و مرام آن آشنا شد و به آن گروید. وی در سال ۱۳۶۰، مسئول تیم‌های عملیاتی دانش‌آموزی بوده که در همان سال نیز به همین اتهام دستگیر و پس از چند روز آزاد می‌گردد. عجیب اینکه در اوایل دهه هفتاد همسرش به دلیل تخطی از فرمان مسعود رجوی در انقلاب ایدئولوژیک بازداشت می‌شود و مرگ مشکوکی داشته است. البته در سازمان گفته می‌شود که وی خودکشی کرده است. 

او عضویت شورای رهبری سازمان مجاهدین را دارد و به ویژه در ایامی که کمپ اشرف در عراق دایر بود و به ویژه سازمان تبادل اطلاعات و جاسوسی برای دولت عراق انجام می‌داد، جزو چهره‌های اصلی سازمان به شمار می‌رفت. در ایامی که آمریکا قرار بر بازرسی کمپ اشرف داشت، اخیانی در شاخه نظامی تشکیلات نقش داشت که با نیرو‌های آمریکایی نیز در آن زمان مرتبط بود. او به مدت دو سال نیز مسئول اول سازمان بوده است. اکنون نیز مسئولین شاخه نظامی این سازمان را بر عهده دارد.بنا بر برخی از گزارش‌ها زهره اخیانی کسی است که در عملیات‌های علیه جمهوری اسلامی در سال ۱۳۷۹ او مسئولیت واحد‌های مرزی و عملیاتی را بر عهده داشته است. او در پی طلاق‌های اجباری در مجاهدین خلق از همسرش جدا شد و دارای یک فرزند دختر است. 

متهم ردیف ششم فهیمه اروانی 

فهیمه اروانی فرزند تقی از سال ۵۸ به عضویت سازمان مجاهدین خلق در می‌آید. در سال ۹۵ اخباری مبنی بر بازداشت وی منتشر می‌شود. در واقع نام اروانی را به عنوان یکی از مسئولان آموزش شاخه نظامی مجاهدین خلق می‌شناسند. طراحی ورود افراد به داخل کشور و چک کردن برنامه‌های آن‌ها برای خمپاره‌زنی به مناطق مسکونی و ادارات از جمله اتهامات وی ذکر شده است. در سال ۹۵ آنچه او را تحت تعقیب پلیس اینترپل قرار داده ماجرای نقش او در بمب‌گذاری انفجار ۷ تیر ۱۳۶۰ حزب جمهوری بود که به کشته شدن افراد زیادی منجر شد و بهشتی نیز یکی از این افراد بود.

۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵، سردار سعید منتظرالمهدی، سخنگوی ناجا اعلام کرده بود: «یکی از عوامل اصلی فاجعه ۷ تیر توسط پلیس بین الملل در آلبانی دستگیر شده است که بعد از چند روز، مشخص شد که نام این تروریست، فهمیه اروانی بوده است. با گذشت چند روز، خبر دیگری رسید مبنی بر این که اروانی، آزاد شد و به ایران مسترد نمی‌شود.»

متهم ردیف هفتم مهدی براعی

مهدی براعی فرزند محمدحسن از سال ۶۰ از اعضای مرکزی سازمان مجاهدین خلق بوده است. او در سال ۵۷ یکی از کسانی بود که دفتر سازمان را در قم تاسیس می‌کند و البته چند سال بعد با دیگر اعضا از کشور خارج می‌شود و به فرانسه می‌رود. گفته می‌شود که او در حوادث ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ نقش داشته است و در فرانسه نیز مسئولیت بخش اجتماعی را بر عهده داشته است.

مسئولیت اطلاعات نیرو‌های پیشمرگ مهم‌ترین سمتی است که به مهدی براعی نسبت می‌دهند. در سال‌های ناآرامی در سال‌های ۶۳ و ۶۴ نیز نقش داشته و در عملیات فروغ جاویدان حضور داشته است. ضمناً گفته می‌شود «مسئول چک و بررسی عملیات‌های تروریستی خمپاره زنی طی سال‌های ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۸ این شخص بوده است.»

همسر او مرضیه غفاری نام دارد که از اعضای سازمان مجاهدین خلق است.

متهم ردیف هشتم مژگان پارسایی

مژگان پارسایی نیز از چهره‌های مرکزی سازمان مجاهدین خلق است. او در اثنای تحصیل در آمریکا با سازمان مجاهدین خلق آشنا می‌شود و درس را رها کرده و در ایام جنگ ایران و عراق به عراق می‌آید تا در عملیات‌ها به سازمان کمک کند. جالب اینکه او از محافظین مریم رجوی و جانشین وی نیز هست. او در کمپ اشرف در عراق مسئول اول مقر بوده است و در عملیات فروغ جاویدان شرکت می‌کند. براساس اطلاعاتی که منتشر شده «در سال ۱۳۷۵ به عراق بازگشت و مسئول یکی از مقر‌های شاخه نظامی گروهک تروریستی منافقین شد و این مقر چندین عملیات مرزی در منطقه قصر شیرین، نفت شهر و حمله به مرزبانان جمهوری اسلامی را سازماندهی کرد.»

او در سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰ در تیم‌های عملیاتی شاخه نظامی حضور داشته به نحویکه در همان ایام مسعود رجوی بسیار از فرماندهی وی در شاخه نظامی‌اش تعریف می‌کند و معتقد است که تیم وی بیشترین بازخورد را داشته است.

مسئولیت تشکیلات در فرانسه و حضور در قسمت مالی و طراحی و ترور شهید صیاد شیرازی به وی نسبت داده شده است.

متهم ردیف نهم زهرا مریخی آهنگر کلایی

زهرا مریخی آهنگر کلایی اهل قائمشهر و فرزند محمدعلی از دیگر چهره‌های مرکزی سازمان مجاهدین است که پنج سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به سازمان پیوست و پس از خرج از کشور در دهه شصت است که مسئولیت سازمان در کشور‌های آلمان، انگلیس و کشور‌های اسکاندیناوی را برعهده می‌گیرد. او در سال ۶۴ تا ۸۱ در پاریس مستقر می‌شود. «مسئولیت ستاد تبلیغات سیما، رادیو و نشریه سازمان، عضویت در شورای ملی مقاومت و عضویت در شورای رهبری و مسئول هماهنگ کننده دفاتر» از جمله مسئولیت‌های او بر شمرده شده است. همسر او که عضویت سازمان مجاهدین خلق را دارد، ماشاء الله توکلی نام داشت.

متهم ردیف دهم  محمدعلی توحیدی خانیکی

محمدعلی توحیدی خانیکی متهم ردیف دهم پرونده سازمان مجاهدین خلق نخستین بار در سال ۱۳۴۷ به عضویت این سازمان در می‌آید و البته مهم‌ترین سمت او سردبیری تلوزیون این سازمان است. «مسئولیت بخش نظامی سازمان، عضو دفتر مسعود رجوی در سال ۵۷، عضویت بخش روابط خارجی سازمان، شرکت در عملیات فروغ جاویدان، عضویت در شورای ملی مقاومت، مسئولیت برخورد با اعضای مساله‌دار سازمان» به وی نسبت داده شده است.

برای چه کسانی در سازمان مجاهدین پرونده تشکیل شده است؟

اسامی متهمان پرونده سازمان مجاهدین خلق به این شرح است: مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو (معروف به مریم رجوی) – مهدی ابریشمچی – زهره اخیانی – فهیمه اروانی - مهدی براعی – مژگان پارسیایی - زهرا مریخی آهنگر کلایی – محمد علی توحیدی خانیکی – علی خدایی صفت – مهدی خدایی صفت – عباسعلی داوری فیضی پور آذر – سید مجید سید المحدثین – صدیقه حسینی – محمد طریقت منفرد – مهوش سپهری – قدسی خرازیان – مهناز سلیمانیان – محسن سیاه کلاه – مریم فضل مشهدی – بهشته شادرو – ژیلا دیهیم – ابوالقاسم رضایی – حمیرا حجتی امامی – محمود عطایی کاریزی – گلنار جواهری ساعتچی – مهریان حاجی نژاد – مرتضی اسماعیلیان مارنانی – دولت نوروزی منجیلی – زهرا بخشایی - محمد حیاتی – نیکو خائفی اشکذری - عذرا علوی طالقانی – جمیله ابریشم چی – محمود قجر عضدانلو – بدری پورطباخ – محمد جواد قدیری مدرسی – فرهاد الفت – رویا احمدی موسوی – بهزاد نظیری – فرشته یگانه – معصومه بلورچی – یاسر جهان نژادی – فائزه خیاط حصاری محمدی – صالح رجوی – محمد سادات خوانساری – پرنیان سرآمد – حکیمه سعادت نژاد – حمیده شاهرخی امیری – ثریا شهری – پروین صفایی – محمود فخارزاده – عشرت محبت کار – علیرضا معدنچی – عباس میناجی مقدم – حمیدرضا اسحاقی – علیرضا امام جمعه – اسدالله اوسطی – فاطمه آدرسی – مصطفی آسیفی – زهره بنی جمالی – محمود بنی هاشمی – اسدالله بهرامی – علیرضا بهرامی – عزیز اله پاک نژاد- مهرافروز پیکر نگار – مریم حاج خانیان – احمد حنیف نژاد- پرویز خزائی – حسین دادخواه – فاطمه داوران – حسین ربوبی خبوشانی – سپیده ابراهیمی – بیژن رحیمی – آزاده رضایی - هادی روشن روانی - محمد سادات دربندی – فریدون سلیمی – عباس شاکری – سهیلا شعبانی – احمد شکرائی – سهیلا صادق – مهران صادق – طاهره ضیائی – کبری طهماسبی – رقیه عباسی – زهره عطریانفر – مهری علیقلی – مرتضی فخار – سیداسدالله فقیه دزفولی – ایرج فیض بوسجینی- پرویز کریمیان سیچانی – احمد گلپایگانی – فرید ماهوتچی حسینی – مهدی مددی الموسوی – سید محمود احمدی علون آبادی – سید جواد احمدی علون آبادی – اسماعیل مرتضایی- محمود معیری – رقیه ملک محمدی – حسن نظام الملکی – نسرین نظری علی آبادی – علی هادی زاده و الله‌کرم هوشنگی از متهمان این پرونده هستند. 

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۹
ناشناس
۰۳:۲۴ - ۱۴۰۲/۱۰/۰۱
استنباط بخشی از جامعه این است فعلا که اینها در گتوهای البانی نگهداری میشوند . و تحت فشار هستند ما هم (یعنی حاکمیت) سریعا یک پرونده و کیفر خواست از انها در داخل تشکیل دهیم فقط نمیدانم مستندات و مدارک را برای دادگاههای البانی ارسال نکرده اند تا بررسی شود.؟؟
اگر مستندات محکم و بوده ارجاع انها به کشورهای ازاد اروپایی ارجاع میشد نتیجه بهتری داشت تا هیچ نتیجه ای اینجا در بر نداشته باشد؟؟شبهه سیاسی بودن بچشم میخورد!
پاسخ ها
ناشناس
۱۲:۰۶ - ۱۴۰۲/۱۰/۰۲
مجاهدین خلق الان آلبانی نیستن و کانادان ، آلبانی قبلا بودن ترورهای خیابانی و همدستی با صدام در جنگ با ایران و ...چیزی نیست که بگیم سیاسی و یا دروغ بوده ، اگر هم دادخواست ندادن کوتاهی از سمت نظام ایران بوده ، زمانیکه صدام هم در عراق که همسایه ایرانه محاکمه میشد فقط در دادگاه به جرم حمله به کردها و کویت محاکمه شد حمله و جنگش با ایران اصلا مطرح نشد کوتاهی دو دولت خاتمی و احمدی نژاد بود حالا چون اونا کوتاهی کردن بگیم صدام به ایران حمله نکرده ؟! خودت فهمیدی چی گفتی ؟!
فکر نمیکردم روزی ماله کش مجاهدین خلق و این بازمانده قاجار و هم ببینم
ناشناس
۱۲:۱۳ - ۱۴۰۲/۱۰/۰۲
مجاهدین خلق الان آلبانی نیستن و کانادان ، آلبانی قبلا بودن ترورهای خیابانی و همدستی با صدام در جنگ با ایران و ...چیزی نیست که بگیم سیاسی و یا دروغ بوده ، اگر هم دادخواست ندادن کوتاهی از سمت نظام ایران بوده ، زمانیکه صدام هم در عراق که همسایه ایرانه محاکمه میشد فقط در دادگاه به جرم حمله به کردها و کویت محاکمه شد حمله و جنگش با ایران اصلا مطرح نشد کوتاهی دو دولت خاتمی و احمدی نژاد بود حالا چون اونا کوتاهی کردن بگیم صدام به ایران حمله نکرده ؟! خودت فهمیدی چی گفتی ؟!
فکر نمیکردم روزی ماله کش مجاهدین خلق و این بازمانده قاجار و هم ببینم
ناشناس
۰۸:۱۰ - ۱۴۰۲/۱۰/۰۴
۱۲:۰۶ - ۱۴۰۲/۱۰/۰۲
خدا وکیلی شما که این کامنتها رو میشینید میخونید . کامنت این ...رو چطور تایید کردی.چی میگه دفاع از مجاهدین!و باز مانده قاجار !
ناصر از خمینی شهر
۲۳:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۹/۲۹
مریم رجوی متولد سیزدهم آذر ماه معروف به طیبه امامی و ناهید اسدیان نام پدر حسین و متولد ۱۳۳۲/۰۹/۱۳ شهر تهران است. او در ابتدا همسر «مهدی ابریشمچی» متهم ردیف سوم همین پرونده بود که با مرگ وی با مسعود رجوی ازدواج کرد

اشتباه نوشتی
آقااااا مهدی ابریشمچی که هنوز زنده است
یعنی ابریشمچی زنده بود و مریم به عقد مسعود درآمد

گفت به نام خدا
به نام مسعود و مریم!!!!!
ناشناس
۱۳:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۹/۲۹
مریم رجوی نه مریم عضدانلو قجر ، چرا زن اول و دوم رجوی نام خانوادگی رجوی رو انتخاب نمیکردن ؟ زن اولش اشرف ربیعی بود تا آخر هم به نام ربیعی میشناختنش زن دوم رجوی هم دختر بنی صدر بود تا آخر هم به اسم بنی صدر میشناختنش اما به مریم عضدانلو قجر که رسید این نواده قجر اسم خودش و به مریم رجوی تغییر داد تا قجری بودنش پوشیده بشه این قاجار و صفوی هم از بس زن میگرفتن مثل انگل بچه پس انداختن خدا شر صفوی و قاجار و نوادگانشون و از سر ایران کم کنه ان شاءالله
پاسخ ها
ناشناس
۲۱:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۹/۲۹
بوقچی های فتوشاپ کار ناشی و شایعه ساز و کذاب و بیکار در سایت رویداد
نظرات شما