رویداد۲۴ حشمتالله فلاحتپیشه نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در مورد عوامل حادثه تروریستی راسک و دلیل ناامنی مرزهای این منطقه گفت: من معتقدم، هرگاه خبرهای تلخ مانند حملات تروریستی از شرق کشور میشنویم، حاصل عدم همکاری مسئولان در موضوع انسداد مرزها است. بیش از دو دهه است که در بودجه هرساله کشور، ردیف بودجهای تحت نام انسداد مرزها گنجانده میشود. اما متأسفانه سیاست و هزینهکرد بودجه انسداد مرزها، نه تنها نتیجه عملی مربوطه و قابل محاسبهای برای امنیت کشور نداشته، بلکه بعضا باعث ایجاد مشکلاتی برای کشور شده است.
به گزارش ایلنا، بخشهایی از گفت و گوی فلاحت پیشه را در ادامه میخوانید:
نمونه آن را در چالش مرزی اخیر برخی از کشاورزان شرق ایران با حکومت طالبان دیدیم. اگر سیاست خودمان را با سیاست انسداد مرزها در ترکیه مقایسه کنیم، ترکیه در طول ۴ سال ۱۷۰ کیلومتر مرز استاندارد را در مناطق کوهستانی هممرز با ایران ایجاد کرد که عملا به بخش اعظم دغدغههای مهاجرتی و امنیتی این کشور پایان داد.
اما طی این مدت شاهد هستیم که دستگاههای مختلف ما بودجه انسداد مرزها را گرفتند و هیچ زمان این بودجه به شکلی هزینه نشده تا عملا موجب انسداد تهدیدهای امنیتی و نظامی علیه کشور شود.
قسمت دوم ضعف سیاست خارجی کشور در غیاب همسایگان است. متأسفانه در طول تاریخ شهادت ایرانیان در مرزهای شرقی، همواره مدیران، با کمکاری سازمان اطلاعات محرمانه ارتش پاکستان مواجه شدند و در شمال هم همواره امنیت کشور از نوسانات داخل افغانستان دچار آسیب شده است.
اما مشکل جدیتر و تلختر این است که بخش اصلی مشکلات مربوط به امنیت شرقی ایران مرتبط با کشور پاکستان است و هیچزمان دولت و البته سازمان اطلاعات محرمانه ارتش پاکستان پاسخ توجیهکننده و قانعکنندهای در این رابطه نداده است.
کما اینکه متأسفانه همواره اطلاعاتی از ارتباط بخشی از تروریستها با بخشهایی از نهادهای قدرت در پاکستان وجود داشته و این ضعف جدی است. متأسفانه در ایامی که ایرانیها برای گازکشی به پاکستان، متحمل بیش از ۱۸میلیارد دلار ضرر و زیان شدند، پاکستانیها نه تنها به وظایف خود در قبال خط توسعه و امنیت یعنی خط گاز به عنوان خط صلح عمل نکردند، بلکه حداقل تعهدات امنیتی خودشان در قبال ایران را هم انجام ندادند؛ بنابراین من معتقدم که باید سیاست جدی در قبال پاکستان اتخاذ شود.
موضوع دیگر به نظام مرزداری کشور مربوط است. متأسفانه مظلومترین، محرومترین و بیکسترین سربازان کشور به مرزهای شرقی اعزام میشوند. به عبارت دیگر سربازانی که از آموزش لازم برای حفاظت از مرزها برخوردار نبودند، به مرزها اعزام میشوند.
در حالی است که مرزها باید در اختیار نیروهای آموزشیافته و تأمینشده از لحاظ مالی قرار بگیرد؛ لذا ما میبینیم که در یک درگیری نامتوازن ۱۲ نفر از ایرانیها شهید میشوند و درمقابل فقط دو نفر از مهاجمین کشته میشوند. در صورتیکه نیروهای ایرانی میتوانستند با آموزش و امکانات تأمینی لازم تلفات متقابل بیشتری وارد کرده و باعث شکست این تهاجم و حمله شوند.
متاسفانه اینها مسائلی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته و انتظار میرود در آینده به عنوان یک سیاست در دستور کار قرار گیرد. اتفاقی که وجود دارد این است که متأسفانه تعریف امنیتی از مرزها نهتنها منجر به افزایش امنیت در برخی مناطق نشده، بلکه ناامنی را بیشتر کرده است.
یعنی آن دسته از نهادهایی که همواره مانع تعریف توسعهای و اقتصادی مرزها میشوند و به جای فعالیت و پویایی اقتصادی و اعطای امتیازات به مرزنشینان، بیشتر امتیازات را به تعاریف و مأموریتهای امنیتی خودشان اختصاص میدهند، نه تنها نمیتوانند امنیت را ایجاد کنند بلکه در لوای امنیت مشکلات دیگری همچون قاچاق کالا و سوخت به وجود آمده و این زمینه فراهم شده که حتی گروههای تروریستی هم از امکان مالی لازم برای تروریسم برخوردار شوند.
من معتقدم که در کشور ما، سیاست واحد درباره انسداد مرزها شکل نگرفته است. من با کلمه انسداد مشکل دارم و معتقدم باید توسعه مرزی جای انسداد مرزی را بگیرد. وقتی صحبت از توسعه مرزی باشد روز به روز عوامل ناامنساز مرزی در حاشیه قرار میگیرند.
اما وقتی که بحث انسداد مرز مطرح شده و به ویژه هیچ گزارشی از نتیجه هزینهکرد انسداد مرزها گرفته نشده، مرزها ناامن میمانند و موانع امنیتی در مقوله توسعه بیشتر متوجه مردم ایران میشود و کسانی که مسئول امنیت هستند، متأسفانه نمیتوانند به وظایف خودشان به صورت کامل عمل کنند.
متأسفانه ایران همواره در مرزهای شرقی با پدیده شومی به اسم تروریسم اجارهای مواجه بوده است. یعنی تروریستهایی که به رهن دشمنان جمهوری اسلامی درمیآیند و سعی میکنند ناامنی و آشوب را گسترده کنند؛ لذا من معقدم که باید کار بنیادی صورت داد. عوامل اختلافی و چالشی در مرزهای شرقی باید جای خودشان را به عامل اشتراکی بدهد تا زمینه برای نوعی روابط سودده و مشترکالمنافع فراهم شود.
متأسفانه هنوز در مرزهای شرقی میبینیم که چالشهای زیادی وجود دارد. چالشهای اجتماعی که در شرق وجود دارد زمینه را برای تروریستها فراهم میکند؛ لذا باید کار بنیادیتری صورت داد و بعد از آن مرز را به کانون توسعه تبدیل کرد.
در دنیای امروز مرزها کانون توسعه هستند. کما اینکه بخشهایی از مرزهای ایران هم به خوبی توسعه یافتهاند. اما در بخشهایی از مرزها که هنوز دید حاکمیتی بر دید توسعهای غلبه دارد، متأسفانه نتیجه در راستای منافع ملت و دولت نبوده است.