بخشهایی از این گفتگو را در ادامه بخوانید؛
*ظاهرا همه طيفهايي كه در دوره گذشته رياستجمهوري از آقاي روحاني حمايت كردند در انتخابات ٩٦ نيز پشت سر او خواهند ايستاد. اصولگرايان نيز با توجه به استراتژي اجماع و وحدت حداكثري تلاش ميكنند تا يك نامزد براي انتخابات معرفي كنند. البته ممكن است تعدادي از اصولگرايان در انتخابات ثبتنام كنند اما در نهايت يك نفر براي رقابت با آقاي روحاني خواهد بود. اگر غير از اين رخ دهد اصولگرايان دوباره شكست را تجربه خواهند كرد. ممكن است گفتمانها و افراد مختلفي در مناظره تلويزيوني در مقابل آقاي روحاني مطرح شوند و نيز شايد گفتماني با بيشترين تضاد با گفتمان آقاي روحاني در مناظرههاي تلويزيوني حضور داشته باشد. در اين صورت فرصت براي اصولگرايان وجود خواهد داشت كه بتوانند عملكرد دولت يازدهم را نقد كنند.
*اگر اصولگرايان بخواهند در انتخابات آينده پيروز شوند، علاوه بر اينكه بايد وحدت داشته باشند بايد شخصيتي را براي رقابت با روحاني در نظر بگيرند كه هم بتواند آراي خاكستري را جذب كند؛ هم پاكدست باشد و هم بتواند اعتماد عمومي را جلب كند. به نظر شخص من يك شخصيت آخوند اين وظيفه را به عهده خواهد گرفت. به خاطر همين هم در يكي از مصاحبههايم گفته بودم كه رييسجمهور آينده يك روحاني و سيد است. به نظر ميرسد يك شخصيت آخوند كه سيد هم باشد، جزو اولويتهايي است كه در انتخابات آينده مطرح ميشود و از سمت اصولگرايان يك روحاني كه سيد است، مطرح ميشود.
*{در پاسخ به این سوال که آيا صحبت از فرد خاصي در بين اصولگرايان است؟}: مصداق آن مشخص نشده است اما گزينههاي مختلفي در اين زمينه وجود دارد.
*{در پاسخ به این سوال که اين روحاني بودن و سيد بودن به عنوان دو معيار
در جريان اصولگرايي مشخص شده است يا فرد يا افرادي هستند كه اين دو ويژگي
را دارند و در مضان انتخاب شدن در بين اصولگرايان هستند؟}: روحاني بودن،
پاكدست بودن و قابليت جذب آراي خاكستري به نظر من سه عنصر تعيينكننده در
انتخاب كانديداي اصولگرايان است. البته اين
تحليل شخصي من است. علت آن اين است كه اگر نامزدي بخواهد در مقابل آقاي
روحاني راي بياورد بايد يك شخصيت آخوند باشد و شرايط ديگر گفته شده را نيز
داشته باشد. ممكن است مصاديق آن، چند نفر در جريان اصولگرايي باشند و
اصولگرايان بايد روي يك نفر از آنها توافق كنند.