صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

جمعه ۱۵ دی ۱۴۰۲ - 2024 January 05
کد خبر: ۳۵۸۲۴۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۹ - ۱۲ دی ۱۴۰۲

بهترین شعر درباره مادر

سیزدهم دی ماه روز مادر و روز زن فرصتی برای گرامیداشت مادران و زنان است. خیلی از خانوده‌ها در این روز جشن می‌گیرند و این روز فرخنده را به یکدیگر تبریک می‌گویند.

رویداد۲۴ سیما صابری: سیزدهم دی ماه روز مادر و روز زن فرصتی برای گرامیداشت مادران و زنان است. خیلی از خانوده‌ها در این روز جشن می‌گیرند و این روز فرخنده را به یکدیگر تبریک می‌گویند. این فرصت خوبی است تا جایگاه والای مادران را بفهمیم و بتوانیم در حد وسع خودمان از آن‌ها تشکر کنیم. در این روز معمولاً اعضای خانواده دور هم جمع می‌شوند و برای مادرانشان هدیه تهیه می‌کنند. هدیه در عینحال لازم نیست گران قیمت باشد. بلکه هدیه‌ای مناسب است که ارزش معنوی مادر را روشن کند. خیلی اوقات ممکن است فرستادن یک پیامک تبریک برای مادر می‌تواند او را خوشحال کند. به ویژه اینکه اگر از بهترین اشعار فرهنگ و ادب فارسی برای مادر استفاده کنید.

در بین شعرای ایرانی تعداد زیادی از شاعران هستند که برای مادر شعر گفته‌اند. همچنین اشعاری از شعرای نه چندان معروف نیز وجود دارد که می‌توانید با پیامک کردن آن برای مادرتان اون را خوشحال کنید. از آنجا که سنت روز مادر در ایران بسیار طرفدار یافته است و در دورهمی و میهمانی‌های روز مادر می‌توانید هرچه بیشتر معاشرت کنید و احساس مورد توجه بودن به خانواده خود منتقل کنید، خوب است که این سنت را با شعرخوانی نیز همراه کنید. به ویژه که ایرانیان از دیرباز در انواع آداب و سنن مذهبی و غیرمذهبی شعرخوانی را به نحوی می‌گنجانند. یکی از این شعر‌های معروف شعری است که خیلی از ما در کتاب‌های درسی نیز آن را دیده‌ایم شعری که سعدی درباره مادر و جایگاه وی سرودهاست.

شعر سعدی درباره مادر

جوانی سر از رای مادر بتافت/دل دردمندش به آذر بتافت

چو بیچاره شد پیشش آورد مهد/که‌ای سست مهر فراموش عهد

نه گریان و درمانده بودی و خرد/که شب‌ها ز دست تو خوابم نبرد؟

نه در مهد نیروی حالت نبود/مگس راندن از خود مجالت نبود؟

تو آنی کز آن یک مگس رنجه‌ای/ که امروز سالار و سرپنجه‌ای

به حالی شوی باز در قعر گور/که نتوانی از خویشتن دفع مور

دگر دیده، چون برفروزد چراغ/چو کرم لحد خورد پیه دماغ؟

چو پوشیده چشمی ببینی که راه/نداند همی وقت رفتن ز چاه

تو گر شکر کردی که با دیده‌ای/وگر نه تو هم چشم پوشیده‌ای

معلم نیاموختت فهم و رای/سرشت این صفت در نهادت خدای

گرت منع کردی دل حق نیوش/حقت عین باطل نبودی به گوش

شعر مولانا درباره مادر

مولانا یکی از شعرایی است که در وصف مادر شعر سروده است و در اشعارش به صورت مستقیم و غیرمستقیم به مادر پرداخته است. این شاعر به کرات از مادر یاد کرده است که در ادامه ابیاتی از وی می‌بینیم.


بیشتر بخوانید: پیامک تبریک برای روز مادر و زن


 نگر به موسی عمران که از بر مادر

به مدین آمد و زان راه گشت او مولا

***

گفت نااهلان نکردندت بساز

پر فزود از حد و ناخن شد دراز

دست هر نااهل بیمارت کند

سوی مادر آ که تیمارت کند

ننگرم در تو، در آن دل بنگرم

تحفه او را آر‌ای جان بردرم

با تو او، چون است هستم من چنان

زیر پای مادران باشد جنان

در شعر و ادب فارسی مادر یک پناهگاه امن برای فرزند محسوب می‌شود. مادر کسی است که کودک به آغوز شو پیناه می‌برد تا از گزند زمانه و مشکلات دور باشد. مادر انواع فداکاری‌ها را برای فرزند انجام می‌دهد و این شاید مهم‌ترین مضمون شعر فارسی درباره مادر باشد. به ویژه جمله معروف بهشت زیر پای مادران است، در رثای مادر است.

گفت، چون طفلی به پیش والده

وقت قهرش دست هم در وی زده

خود نداند که جز او دیار هست

هم از مخمور هم از اوست مست

مادرش گر سیلیی بر وی زند

هم به مادر آید و بر وی تند

از کسی یاری نخواهد غیر او

اوست جمله‌ی شر او و خیر او

خاطر تو هم زما در خیر و شر

التفاتش نیست جا‌های دگر

مولوی در شعر دیگری درباره مادر می‌سراید:

رحمت مادر اگر چه از خداست

خدمت او هم فریضه است و سزاست

**‌

ای شمس و‌ای قمر تو‌ای شهد و‌ای شکر تو‌

ای مادر و پدر تو جز تو نسب ندیدم‌

ای عشق بی‌تناهی وی مظهر الهی

هم پشت و هم پناهی کفوت لقب ندیدم

یکی از مضامین شعر فارسی درباره مادر و فرزند مساله فرمانبرداری از مادر و تاکید بر نگه داشتن حرمت مادر است.

شعر ایرج میراز در وصف مادر

ایرج میرزا نیز یکی از شعرای معروف فارسی است که در ادامه شعر وی را می‌خوانید.

گویند مرا چو زاد مادر

پستان به دهن گرفتن آموخت

شب‌ها بر گاهواره‌ی من

بیدار نشست و خفتن آموخت

دستم بگرفت و پا به پا برد

تا شیوه‌ی راه رفتن آموخت

یک حرف و دو حرف بر زبانم

الفاظ نهاد و گفتن آموخت

لبخند نهاد بر لب من

بر غنچه‌ی گل شکفتن آموخت

پس هستی من ز هستی اوست

تا هستم و هست، دارمش دوست

شعر شهریار در وصف مادر

به خانه‌ای که نه در وی زن است، زندان است

چه دخمه‌ای که صدش رخنه هست و روزن نیست

چراغ خانه مرد خدا، زن و بچه است

تو را که نیست زن و بچه خانه روشن نیست

به خانه داری خود هرگز انتخاب مکن

زنی که خانه نگهدار و پاکدامن نیست

اغلب کسان که پرده حرمت دریده‌اند

در کودکی محبت مادر ندیده‌اند

 

نظرات شما