رویداد۲۴ نازنین فرزانجو: ایران شاعر و ادیب کم ندارد در هر سده و روزگاری یک شاعر و ادیب و نویسنده و حکیم بلندآوازه داشتهایم که هر یک آثار برجستهای از خود به جا گذاشتهاند که امروز جهانی شدهاند و دنیا آنها را میشناسد و از آنها بهره میبرد.
یکی از این افراد «نورالدین عبدالرحمن» فرزند «نظام الدین احمد» ملقب به جامیست.
جامی در ۲۴ آبان ۷۹۳ در تربت جام به دنیا آمد و به همین دلیل هم خود را جامی نام نهاد و او را با این نام میشناسیم. شوربختانه جامی در ۲۷ آبان ۸۷۱ در هرات چشم از دنیا فروبست و مزارش هم در هرات است.
اگر بخواهید از جای دقیق جامی به هنگام زادهشدنش بدانید باید بگوییم او در دهستان «خرگرد جام» از توابع خراسان قدیم در نزدیکی شهر هرات افغاستان به دنیا آمد.
عبدالرحمن جامی در زمان سلطنت «سلطان حسین بایقرا» در سن ۱۳ سالگی شهر هرات را برای زندگی انتخاب کرد و سفرهایی را به مکه، بغداد و تبریز آغاز کرد.
جامی هنگامیکه سرودن شعر را آغاز کرد برای خود لقب جامی نهاد و تا پایان عمرش آن را با خود داشت.
به گزارش رویداد۲۴ جالب است بدانید جامی افزونبر شعر و عرفان به علوم منطق، فلسفه، حکمت اشراق، ریاضی و طب نیز واقف بود و پس از مطالعه و تحقیق در علم عرفان و تصوف پای در رکاب بزرگان متصوف آن زمان گذاشت.
جامی در درازای زندگی خود مورد احترام حکام و بزرگان معاصر خود در شهر هرات بود، سلطان حسین بایقرا و «امیرعلی شیر نوایی» از جمله اشخاصی بودند که با درک شخصیت علمی جامی به وی احترام میگذاشتند.
جامی مقدّمات ادبیات فارسی و عربی را نزد پدرش آموخت و، چون خانوادهاش شهر هرات را برای اقامت خود برگزیدند، او نیز فرصت یافت تا در مدرسهٔ نظامیهٔ هرات که از مراکز علمی معتبر آن زمان بود، مشغول به تحصیل شود و علوم متداول زمان خود را همچون صرف و نحو، منطق، حکمت مشایی، حکمت اشراق، طبیعیات، ریاضیات، فقه، اصول، حدیث، قرائت، و تفسیر به خوبی بیاموزد و از محضر استادانی، چون خواجه علی سمرقندی و محمد جاجرمی استفاده کند.
در این دوره بود که جامی با تصوّف آشنا و مجذوب آن شد بهطوریکه در حلقهٔ مریدان سعدالدین محمد کاشغری نقشبندی درآمد و به تدریج چنان به مقام معنوی خود افزود که بعد از مرگ مرشدش (۸۶۰ ه. ق برابر با ۱۴۵۵ م) خلیفه طریقت نقشبندیه گردید. پس از گذشت چند سالی جامی راه سمرقند را در پیش گرفت که در سایهی حمایت پادشاهِ علمدوست تیموری، الغ بیگ، به کانون تجمع دانشمندان و دانشجویان تبدیل شده بود. در سمرقند نیز نورالدّین توانست استادانش را شیفتهٔ ذکاوت و دانش خود کند. او که سرودن شعر را در جوانی آغاز کرده و در آن شهرتی یافته بود، با تکیه زدن بر مقام ارشاد و به نظم کشیدن تعالیم عرفانی و صوفیانه به محبوبیتی عظیم در میان اهل دانش و معرفت دست یافت.
سبک شعری
سبک شعری جامی سبک نظامیست اما او ارج بسیار زیادی برای اشعار و سبک حافظ و سعدی داشت و به آنها بسیار علاقهمند بود.
جامی آثار ارزندهی بسیاری به ادبیات ایران هدیه کرده است که از مهمترین تألیفات وی که بیشتر اهل شعر و عرفان به آن دسترسی دارند، شامل: «دیوان اشعار»، «هفت اورنگ»، «نفحات الانس»، «بهارستان»، «لوایح»، «اشعه اللمعات»، «تاریخ صوفیان»، «نقدالنصوص فی شرح نقش الفصوص ابن عربی»، «مناسک حج منظوم»، «مناقب جلالالدین» رومی «منشأت» و «نینامه» است.
وی با الهام گرفتن از گلستان سعدی یکی از مهمترین کتابهای خود یعنی بهارستان را نوشت. اینجا هم ارادت او به سعدی نشان داده میشود.
آثار منظوم
جامی اشعار خود را در دو مجموعهی بزرگ گردآوری کردهاست: دیوانهای سهگانه و هفت اورنگ
دیوانهای سهگانه شامل قصاید و غزلیات و مقطعات و رباعیات است. دیوان قصاید و غزلیات این دیوان را جامی در سال ۸۸۴ تدوین و تنظیم کردهاست. قصاید جامی در توحید و نعت پیامبر اسلام و صحابه و اهل بیت و نیز مطالب عرفانی و اخلاقیاست. جامی همچنین قصایدی در مدح یا مرثیه سلاطین و حکمای زمانش سرودهاست. غزلیات جامی غالباً از هفت بیت تجاوز نمیکند و اکثراً عاشقانه یا عارفانهاست. از جامی مقطعات و رباعیاتی نیز باقیاست که یا محتوی مسائل عرفانی است و اشاره به حقایق صوفیانه دارد یا نکتهٔ لطیف عاشقانهای در آن نهفتهاست. دیوانی نیز به نام دیوان بینقاط از جامی بهجای مانده که در تمامی واژههای آن هیچ حرف نقطهداری استفاده نشدهاست.
جامی دیوان خود را در اواخر عمر به تقلید از امیر خسرو دهلوی در سه بخش زیر مدون کرد:
فاتحة الشباب (دوران جوانی)
واسطة العقد (اواسط زندگی)
خاتمة الحیاة (اواخر حیات)
هفت اورنگ که خود مشتمل بر هفت کتاب در قالب مثنویست:
مثنوی اول سلسلة الذهب (زنجیرهی طلا) به سبک حدیقةالحقیقه سنایی و در سال ۸۸۷ سروده شده است.
در این مثنوی از شریعت، طریقت، عشق و نبوت از دیدگاه عرفانی سخن رفتهاست. این مثنوی بر وزن «فعلاتن مفاعلن فعلن» است.
مثنوی دوم سلامان و آبسال که به نام سلطان یعقوب ترکمان آق قویونلو است و در سال ۸۸۵ نوشته شده است.
حکایت سلامان و آبسال نخستین بار در شرح اشارات خواجه نصیرالدین توسی و اسرار حکمه ابن طفیل آمده بود که جامی آن را به نظم فارسی درآورده و این مثنوی بر وزن «فاعلاتن فاعلاتن فاعلن» میباشد.
مثنوی سوم تحفة الاحرار (هدیهی آزادگان) نخستین مثنوی تعلیمی جامی است که به سبک و سیاق مخزنالاسرار نظامی سروده شدهاست. در این کتاب اشارتهایی به آفرینش، اسلام، نماز، زکات، حج، عزلت، تصوف، عشق و شاعری آمدهاست. در انتهای این مثنوی جامی به فرزند خود ضیاءالدین یوسف پندنامهای نگاشتهاست که در آن از جوانی خود یاد کردهاست. این کتاب بر وزن «مفتعلن مفتعلن فاعلن» سروده شدهاست.
مثنوی چهارم سبحةالابرار (نیایش نیکوکاران) و آن نیز مثنوی تعلیمیاست که در سال ۸۸۷ سروده شدهاست و در آن تعالیم اخلاقی و عرفانی در باب توبه، زهد، فقر، شکیبایی و صبر، شکر، خوف، رجا، توکل، رضا و حب آمدهاست. این کتاب بر وزن «فعلاتن فعلاتن فعلن» نوشته شده و میتوان گفت نخستین و شاید آخرین اثر بر وزن فعلاتن فعلاتن فعلن میباشد.
مثنوی پنجم یوسف و زلیخا مثنوی عشقی به سبک خسرو و شیرین نظامی و ویس و رامین فخر گرگانی است که به نام و یاد پیامبر و بیان معراج و مدح سلطان حسین بایقرا آغاز میشود. در این کتاب جامی از سورهی یوسف در قرآن و نیز از روایات تورات در سفر پیدایش بهره بردهاست. تاریخ تألیف این کتاب را سال ۸۸۸ هجری دانستهاند. جامی این کتاب را بر وزن «مفاعیلن مفاعیلن فعولن» آوردهاست.
مثنوی ششم لیلی و مجنون مثنوی عشقی است که به وزن لیلی و مجنون نظامی و امیرخسرو دهلوی ساخته شدهاست. این کتاب دربارهٔ عشق لیلی و مجنون بوده و شباهت بالایی با لیلی و مجنون نظامی دارد. این کتاب بر وزن «مفعول مفاعلن فعولن» سروده شدهاست.
مثنوی هفتم خردنامهٔ اسکندری که مثنوی تعلیمی در حکمت و اخلاق است و در آن از حکیمان یونان از سقراط، افلاطون، ارسطو، بقراط، فیثاغورث و اسکندر سخن رفتهاست. این کتاب بر وزن شاهنامه فردوسی بوده و به سبک اسکندرنامهی نظامی نگاشته شدهاست.
بیشتر بخوانید: قابوسنامه اثر کیست؟
آثار منثور
بهارستان
شواهد النبوه
نفحاتالانس
مورخان دست نوشتههای جامی را که در قالب رساله و بالاتر از آن را بوده نزدیک به ۱۰۰ اثر میدانند.
محمدصدیق میر کارشناس فرهنگی در هرات میگوید: «مولانا عبدالرحمان جامی» یکی از شاعران برجسته زبان پارسیست که از وی آثار فراوانی در بخش ادبیات، شعر، تصوف، عرفان و فلسفه به جا مانده است.
این کارشناس افغانستانی، آثار جامی را در ردیف شعرایی، چون «انوری»، سعدی، حافظ، «خیام»، «فردوسی» و «مولانا» دانسته و معتقد است: روشی که جامی در شعر و شاعری داشت دیگر تکرار نشده و از این رو میتوان جامی را از آخرین شعرای صوفی ادب فارسی دانست.
او افزود: جامی، با امیرعلی شیرنوایی وزیر اعظم دربار «تیموریان» رابطه نزدیک فرهنگی داشت و امیر در مجالس مختلف از وی کسب علم و فیض میکرد، تا جایی که جامی را «خاتم الشعرا» نیز نامید.
این کارشناس ادامه داد: اکنون هراتیان به خصوص اهل عرفان و تصوف به جامی ارادتی خاص دارند و از تعالیم و نوشتههای وی بهره میبرند.
نورالدین عبدالرحمن جامی در ۸۱ سالگی در شهر هرات چشم از دنیا فروبست و امیرعلی شیرنوایی وزیر دوره تیموریان، قطعه زمینی در شمال غربی و بالاتر از مصلای بزرگ هرات را مکان دفن وی انتخاب کرد.
با گذشت نزدیک پنج قرن هنوز هم آرامگاه وی مورد احترام همه افغانها و علاقهمندان به علم و ادب و عرفان در سراسر جهان است.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید جامی بسیار خوشرو و خوشاخلاق بوده است درواقع او به افتادگی و گشادهرویی شهرت داشت و با اینکه زندگی بسیار سادهای داشت و هیچگاه مدح زورمندان را نمیگفت، شاهان و امیران همواره به او ارادت میورزیدند و خود را مرید او میدانستند. جانشینان الغ بیگ خصوصاً سلطان حسین بایقرا و امیر او علیشیر نوایی تا آخر عمر او را محترم میداشتند و اوزون حسن آق قویونلو، سلطان محمد فاتح پادشاه عثمانی و ملک الاشراف پادشاه مصر از ارادتمندان او بودند.