رویداد۲۴ نسرین نیکنام در دیدار نیوز نوشت: هیچ کس انتظار نداشت مردمی که عزم خود را جزم کرده بودند تا در چهارمین سالگرد حاج قاسم سلیمانی شرکت کنند، فردا را نبینند. ماجرای تروریستی در کرمان دورترین اتفاقی بود که در تصور همگان قرار داشت از همین رو مردم، بی خبر از حادثهای که بیخ گوش آنها بود راهی گلزار شهدای کرمان شدند و در کمتر از ۱۵ دقیقه همه چیز به شکل غمانگیزی تغییر کرد.
ابعاد فاجعه آنقدر وسیع و اتفاق، آنقدر غیرمنتظره بود که تا چند ساعت هیچ کس نمیدانست این زخم از سوی چه کسی یا کسانی بر بدن مردم بیدفاع و کودکان کرمانی زده شد، البته همه گمانهها ابتدا به سوی اسرائیل بود، اما روز بعد مشخص شد که متهم اصلی این ماجرای تلخ، داعش بوده است.
ساعتی بعد از این اتفاق، وقتی عمق فاجعه مشخص شد و آمار کشته و زخمیها رو به ازدیاد رفت، پیامهای تسلیت و ابراز همدردی از سوی مردم عادی و سلبریتیها در شبکههای اجتماعی منتشر شد، یکی از دورترین نقطه جهان پیام تسلیت خود را ارسال میکرد یکی از شرق و جنوب و دهها هنرمند هم از داخل کشور.
بیشتر بخوانید: استوری تسلیت معین برای حمله تروریستی کرمان
اما این پیام تسلیتها حاشیه زیادی داشت، آنهایی که سال گذشته کولهبار خود را بستند و بعد از ماجرای مهسا امینی ترجیح دادند ترک وطن کنند و از راه دور و از طریق شبکههای مجازی غم و شادی خود را در پی هر اتفاقی بروز دهند، نقش پررنگ تری در این حاشیه سازی داشتند هر چند که واکنش سلبریتیهای داخلی هم کمتر از بقیه نبود.
در این هیاهو که هر کدام از چهرههای مشهور به دنبال این بود که جواب آن یکی را با کلمات محکم، گویا و شفاف (شما بخوانید توهین آمیز) بدهد، آمار کشته شدههای کودک و نوجوان کرمانی بیشتر شد و امروز هم تعدادی از دبستانیها و دبیرستانیهای کرمانی، بدون حضور برخی دوستانشان راهی مدرسه شدند و روی صندلیهای همکلاسی هایشان عکس و گل گذاشتند.
جالبتر اینکه واکنش هنرمندان و سلبریتیها آنقدر برای رسانههای داخلی جذاب بود اگر عبارت "واکنش هنرمندان به ماجرای کرمان" را جستوجو کنید میبینید که خیلی از رسانهها با نام بردن تک تک از هنرمندان این اتفاق را به گونهای برجسته سازی کردند که گویا اگر آنها ابراز همدردی نمیکردند یک جای کار لنگ میزد.
تلخی ماجرا اینجاست که غم مردم کرمان آنقدر بزرگ و عمیق است که ارسال پیامهای تسلیت از سوی هنرمندان آن هم در فضای مجازی که از همه طرف فیلتر شده، شاید تنها فشارها را از روی آنان به دلیل واکنش هایشان در حوادث ۱۴۰۱ بردارد نه اینکه تاثیر زیادی در کاهش غم اهل کرمان داشته باشد، چه برای خانوادهای که ۸ نفر از اعضای خانواده خود را از دست داد و چه خانواده دختری با کاپشن صورتی و گوشواره قلبی.
شاید زخم به جامانده از حادثه کرمان به مرور زمان التیام پیدا کند، اما جای آن تا ابد بر تن تک تک مردم ایران خواهد ماند و فراموش نخواهد شد، مانند ماجرای کشتی سانچی که درست در همین امروز (۱۶ دی ماه)، سالگرد آتش گرفتن و غرق شدن آن است و شاید به ظاهر آن اتفاق در ذهنها نمانده باشد و غبار فراموشی روی آن نشسته باشد، اما با کوچکترین تلنگر چنان زخم آن تازه میشود، انگار که همین امروز رخ داده است.
القصه، در این بغض به گلو نشسته و غروب غمانگیز انسانیت، به جای حمله کردن به یکدیگر که نتیجهای هم ندارد بهتر است راه همدردی کردن را پیش بگیریم. شمشیر کشیدن روی یکدیگر آن هم با تیغ کلمات توهین آمیز کِی تا حالا دردی از مردم درمان کرده که این بار دوم باشد.
هدف از این نوشته رساندن پیام مردم غمگین و زخم خوردهای است که در حال حاضر همراهی میخواهند نه فحاشی.