رویداد۲۴ صدیقه فتاحی: تربیت فرزند کار بسیار دشواریست البته اگر به آن اهمیت دهید و بخواهیم فردی نرمال و باکفایت به جامعه تحویل دهید. کسی که بتواند از عهدهی زندگی خود برآید و سبب زحمت و آزار برای دیگران نباشد.
به گزارش رویداد۲۴ کودکان هر یک مشکلات مربوط به خود را دارند که برخی به دلایل تربیتی و برخی دیگر ذاتیست.
اگر شما بهعنوان پدر و مادر کودکی دارید که حاضرجواب است پیشنهاد میکنیم تا پایان این مطلب با ما همراه باشید. در جایی خواندم هنگامیکه فرزندتان نخستین "نه" را به شما گفت آن روز باید شادمان شوید و آن را جشن بگیرید چرا که فرزندتان آموخته است چگونه نه بگوید و بر سر خواستهای خود بماند و پافشاری کند.
باید بدانید کودکان مراحل رشد دارند و در هر مرحلهای از این رشد هم واکنشها و رفتارهای گوناگون از خود بروز میدهند. کودکان درگذر از سنین مختلف واکنشهای رفتاری متفاوتی از خود نشان میدهند. حاضرجواب یا زباندرازی یکی از این واکنشهای رفتاری است که معمولاً با گذر کودک از سن ۷ سالگی به بعد رخ میدهد. یعنی سنی که کودکان نیاز به استقلال و خودرایی را تجربه میکنند.
این رفتارها خوشایندند اما تا هنگامیکه فرزند شما از دایرهی ادب و احترام متقابل دور نشود. اگر اینگونه باشد شما باید این رفتارها را کاملا طبیعی بدانید و مهم این است که اصلا در برابر او جبهه نگیرید. اگر فرزندتان در این راستا دست به توهین و بیاحترامی زد بدون داوری و حتا فریاد و واکنشهای تند باید دربرابرش بایستید. فراموش نکنید در رابطه با فرزندتان جدیت و مهربانی را همواره باید توامان با هم داشته باشید تا بتوانید نتیجه بگیرید.
اما باید دید حاضرجوابی به چه معناست و به چه چیزی حاضرجوابی میگوییم؟ حاضرجوابی در کودکان یک عادت رفتاری و اکتسابی در واکنش و پاسخگویی به یک موضوع است که گاهی با لحن بیادبانه و شرورانه همراه است.
حاضرجوابی در سنین پایین ابزاری برای خودشیرینی کودک است و بیشتر ناراحتیها اتفاقا از همین جا آغاز میشود یعنی هنگامیکه کودک توهین یا حاضرجوابی میکند و بزرگترها به دلیل کار و حرف بهاصطلاح بامزهی او به روش میخندند و در بسیاری از مواقع بعد از گذشتن دوران کودکی پدرومادر نمیتوانند حاضرجوابی را در کودکشان کنترل کنند.
البته باید به این نکته توجه کرد که «نه گفتن» گاهی اوقات یک شجاعت محسوب میشود و والدین در موقع حاضرجوابی فرزندانشان بر سر دوراهی قرار میگیرند؛ از سویی دوست دارند کودک مستقلی داشته باشند که در برابر خواستههای نابجای دیگران بایستد و ازسوی هم هیچ خانوادهای گستاخی و بیادبی را نمیپسندد، بنابراین لازم است والدین دلایل حاضرجوابی کودکان خود را شناسایی کنند و متناسب با این دلایل بهترین شیوه را برای تربیت خود به کار بگیرند.
• ازآنجاکه کودک با شروع دوسالگی، خودمختاری خویش را به حیطه آزمایش میگذارد که یکی از راههای انجام این کار، حاضرجوابی به بزرگسالان است، ممکن است کودک خردسال با گفتن «نمیخواهم» یا «نه» میخواهد نشان دهد که از دستورهای شما خسته شده است و استقلال بیشتری میخواهد.
• ممکن است که کودکان، این ویژگی را تحت تأثیر محیط رفتاری اطراف خود بیاموزند. زیرا کودکان در محیطی که زندگی میکنند یا درس میخوانند، اگر اینگونه حرف زدنها، عادی باشد و یا بچههای دیگر هم نسبت به بزرگترهای خود بیاحترامی کنند، این کار را بهسادگی یاد میگیرند.
• ممکن است که کودک، متوجه نباشد که اینطور جواب دادن او زباندرازی و بیادبی محسوب میشود. شاید فکر میکند فقط دارد عقیده خود را در مورد یک موقعیت خاص بیان میکند. گاهی اوقات، بچهها دلیل خوبی برای اینگونه رفتارها دارند، اما راه مناسبی برای ابراز آن بلد نیستند.
• جالب است بدانید یکی از راههای به دست آوردن اعتمادبهنفس در کودکان حاضرجوابیست.آنها به تجربه زبانی و شناخت محدودیتهای آن بهمنظور یادگیری زبان و مهمتر از آن روش بهکارگیری مهارتهای زبانی نیاز دارند.
• ممکن است حاضرجوابی نشانه اضطراب، احساس دلسردی یا ناراحتی کودک باشد.
• درصورتیکه کودک با والدین یا بزرگترهای خود احساس امنیت و راحتی کند، ممکن است که آنها را با رفتارهایی مانند حاضرجوابی آزمایش کند. گاه، حاضرجوابی کودک نشاندهنده این است که کودک اطمینان دارد که بزرگترها علیرغم رفتارهای او، وی را دوست دارند.
پسازآنکه توانستیم دلیل حاضرجوابی را در فرزندمان شناسایی کنیم نوبت به در پیش گرفتن راهی برای اصلاح آن میرسد. در این بخش ۴ گام اساسی را برای مواجهه با حاضرجوابی کودکان و اصلاح آن توصیه میکنیم.
گام نخست: از واکنش با همان لحن خودداری کنید
درست است که گاهی حفظ کنترل بر خود در برابر فرزندی که دچار تغییرات کلامی و رفتاری شده است بهویژه در حضور دیگران نسبت به ما با حاضرجوابی بیادبانه پاسخ میدهد، سخت و دشوار است، اما بهعنوان والدینی مسئول باید بر رفتار خود کنترل داشته باشیم و در چنین مواقعی بههیچعنوان با همان لحن و زبان و یا با عصبانیت با فرزند خود صحبت نکنیم. درواقع شما باید سعی کنید که خودتان الگوی روشنی از بیان و رفتار مناسب و صحیح باشید. بروز خشم، فریاد زدن و کاربرد واژههای زشت بههیچعنوان نمیتواند الگوی جالبی برای فرزندان باشد.
البته والدین نباید اجازه ادامه حاضرجوابی را به فرزند خود بدهند. برای این منظور باید از یک سری دستورالعملهای رفتاری استفاده کنیم. برای نمونه یکی از بهترین رویکردهای والدین در این مواقع، استفاده از واژگان مثبتی مانند "خوب"، "بله" و یا "حق با تو است" است. اگر حاضرجوابیها حالتی لجباز گونه به خود گرفته است، به او بگویید که باید متوقف شود و به خودش و شما چند دقیقه استراحت کنید. لازم به ذکر است که نباید از عباراتی نظیر "حرف نزن یا بس کن" استفاده کنید و هنگام گفتگو نیز خود را با او ازنظر فیزیکی در یک سطح قرار دهید تا بتوانید در چشمانش نگاه کنید. دستانش را بگیرید و روبهرویش بنشینید.
بیشتر بخوانید: چگونه کودکان شادی تربیت کنیم؟
گام دوم: کوشش کنید به مشکل فرزندتان از دیدگاهی متفاوت نگاه کنید
هیچگاه فراموش نکنید که فرزندتان همچنان در حال یادگیری اصول زندگی است و در مراحل ابتدایی یادگیری کنترل بر خود قرار دارد. دقیقاً به همین علت است که آنها در بسیار از موقعیتها نمیدانند که رویکرد درست چیست و قابلیت خودتنظیمی بالایی ندارند؛ بنابراین کاملاً عادی است که نتوانند با مشکلات کنار بیایند و صبر و تحمل زیادی نیز نداشته باشند. پسازآن که لحن خود را در گفتگو با کودکتان بهخوبی مدیریت کردید، حالا نوبت به درک مشکل میرسد. در بیشتر مواقعی که یک کودک در مسیر حاضرجوابی قرار میگیرد، شما با نمایشی از عصبانیت نهفته، اضطراب، آسیب و یا ترس در کودک روبهرو هستید.
نکتهای که باید جدی بگیرید این است که حتما هر روز باید دستکم ۱۵ دقیقه با فرزند خود تنها باشید و فقط برای او وقت بگذارید. پدر و مادر در این بازه زمانی هرچند کوتاه میتوانند به درک بهتری از نیازها، آرزوها و دغدغههای کودک دست یابند. شاید فرزندتان عاشق کشف جهان هستی باشد و شما تاکنون وی را به یک موزه ستارهشناسی یا منابع طبیعی نبرده باشید. به همین سادگی!
گام سوم: به کودک خود بگویید که ناراحتیاش را میدانید
باید اجازه دهید فرزندتان بداند احساساتش برای شما مهم است و شما از آنها آگاهی دارید. براینمونه میتوانید از جملهای راهگشا با این مفهوم استفاده کنید: "کاملاً مایلم حرفای تو رو بشنوم، اما تا هنگامیکه اینجوری با من حرف میزنی نمیتوانم کمکت کنم".
در ادامه توضیح دهید که برای یک گفتوگوی مؤثر باید هر دو طرف به آرامشی نسبی رسیده باشند، در غیر این صورت همهچیز بیفایده خواهد بود.
گام چهارم: عواقب را یادآوری کنید و انتظار احترام داشته باشید
کودک باید آشکارا ببیند که رعایت ادب و احترام تا چه اندازه به نفع او است. والدین نباید از هر واژه ناخوشایند و یا تغییر حالات چهره مانند همان چرخش چشمها بهسادگی گذر کنند. کودکان بسیار هوشمند هستند و به همین علت بهتر است با قوانین رفتاری مشخصی روبهرو شوند. حتی اگر تمایل به استمرار حاضرجوابی خود داشته باشند، بازهم باید بدانند که شما تحت هیچ شرایطی با بیاحترامی، تندخویی و بیادبی موافق نیستید.
در اینگونه موارد پدر و مادر باید از استراتژی تشریح عواقب استفاده کنند. بدین معنا که شما بهعنوان پدر و یا مادری دلسوز، باید بتوانید پیامدهای رفتار نادرست و حاضرجوابی بدون مرز را به فرزندتان نشان دهید. برای نمونه مسئولیتهای بیشتری در کمک به کارهای خانه تعریف کنید یا زمان تماشای تلویزیون، بازیهای کامپیوتری و حضور در کنار دوستان را کاهش دهید. گفتنی است که ثبات در این امر اهمیت بسیار زیادی دارد و اصلاً نباید بیخیال چهارچوبهای رفتاری و گفتاری تنظیمشده در محیط خانواده خود شوید.