رویداد۲۴ زینب غبیشاوی: حجتالاسلام رسول منتجبنیا دبیر کل حزب اصلاحطلب جمهوریت در گفتوگو با رویداد۲۴ درباره انتخابات پیش رو، میزان مشارکت و رد صلاحیت حسن روحانی صحبت کرده است. مهمترین بخشهای سخنان منتجبنیا را در ادامه بخوانید:
*نظامی که امام خمینی تاسیس کرد، نظامی که مردم در اعتراضاتشان علیه شاه برای آن شعار سر میدادند، «جمهوری اسلامی» بود. «جمهوری» یعنی دموکراسی و رای مردم؛ یعنی همه امور باید با اراده و انتخاب مردم باشد. همانطور که در اصل ششم قانون اساسی آمده، امور کشور باید با اتکا به آرای عمومی باشد، از راه انتخابات یا همه پرسی.
*در زمان امام، تعارض افکار کمتر بود. در آن زمان شورای نگهبان مرجعی برای تظلم خواهی بود؛ کسانی که به آنها ظلم شده بود به این شورا رجوع میکردند. اما بعد از رحلت امام و خصوصا بعد از مجلس سوم، آقایان تصمیم گرفتند شرایط را تغییر دهند. از این تاریخ شورای نگهبانی که باید ناظر باشد تا تخلفی صورت نگیرد، خودش یک تنه به جای مردم رای و نظر میداد. نظارت استصوابی از اینجا به وجود آمد. اینکه میگویند نظارت استصوابی از مجلس اول به وجود آمد، اشتباه است.
*اواخر دوره سوم مجلس، مرحوم رضوانی، عضو شورای نگهبان و رئیس ستاد انتخابات، از شورای نگهبان استعلام کرد که نظارت شورای نگهبان استصوابی است یا استطلاعی؟ آنها گفتند استصوابی است و با همان جواب بیش از ۴۰ نفر از نمایندگان دوره سوم را رد صلاحیت کردند. مجلس چهارم تشکیل شد و ما همه معترض بودیم و تنها بنا بر تاکید مقام رهبری وارد صحنه شدیم؛ وگرنه همه ما تصمیم بر انصراف داشتیم. مشخص بود بنا بر مدیریت کردن انتخابات است. این بدعت و دعواها از همینجا شروع شد.
*در قانون اساسی از اصل ۵۶ تا ۹۹ درباره مجلس بحث شده است. یعنی ۴۳ اصل فقط در مورد مجلس است. امام هم مجلس را در راس امور میدانست. متاسفانه برخی از مقامات این نظر را قبول نداشته و ندارند و از رای مردم ترس و وحشت دارند، چون میدانند مردم از آنها فاصله گرفته اند و اگر رای دهند، به کسانی رای میدهند که مخالف این آقایان هستند.
*امام خمینی هشدار داده بود که مبادا انجمن حجتیه در شورای نگهبان نفوذ کند. آن زمان هم امام از این موضوع احساس نگرانی داشت.
بیشتر بخوانید:
مجلس بعدی چندصدایی است/ مشارکت در انتخابات رو به افزایش است
باید بیشتر از چشممان به شورای نگهبان اعتماد کنیم
*آقایان باید برای حل معضل نظارت استصوابی و رد صلاحیتهای گسترده، فکر اساسی کنند. وقتی برخی آقایان قانون اساسی را قبول ندارند، مجلس را در راس امور نمیدانند و حق انتخاب را برای مردم قبول ندارند، پس مردم چه کاره هستند. در چنین وضعیتی آقایان باید دو کار انجام دهند؛ یا باید انتخابات را آزاد بگذارند، نظارت استصوابی را بردارند و شورای نگهبان فقط وظیفه نظارت داشته باشد نه دخالت و مهندسی انتخابات. یا صراحتا قانون را تغییر دهند. بگویند در زمان امام از اصل ۵۶ تا ۹۹ درباره مجلس بود و حالا میخواهیم قانون را تغییر دهیم و همانطور که تعبیر میکنند، حکومت دینی را به جای جمهوری، جایگزین کنید.
*حکومت دینی همین است؛ اینکه عدهای از خوبان بر مردم حاکم هستند و مردم چه بخواهند چه نخواهند، باید تحمل کنند. به هر حال برای یک بار هم که شده این موضوع باید حل شود. به قول معروف مرگ یک بار، شیون یک بار. اینکه هر بار شاهد این تضادها و درگیریها باشیم نه درست است نه عقلانی است.
*آقایان بر اساس دیدگاه خودشان هزاران نفر را رد صلاحیت میکنند و بعد به صورت قطره چکانی کسانی را تایید میکنند که برایشان خطری نداشته باشند.
*به همه مقامات عالی کشور پیشنهاد میدهم که قانون اساسی را تغییر دهند و بگویند نیاز به مجلس نداریم؛ حکومت دینی که نیازی به رای و دموکراسی ندارد. به این ترتیب مردم هم تکلیف خودشان را میدانند.
*آقایان خودشان را بالاتر از هر پرسش و پاسخی میدانند و به هیچکس، حتی نمایندگانی که رد صلاحیت شدند پاسخگو نیستند و ادله درستی ارائه نمیدهند.
*صادقانه، مانند کره شمالی باشند. کره شمالی در انتخابات یک کاندیدا دارد که همه به او رای میدهند. حالا شما برای مجلس خبرگان انتخابات برگزار میکنید، اما در برخی از حوزهها یا همه کاندیداها را رد صلاحیت کردهاید یا فقط یک نفر را باقی گذاشتید و اسمش را گذاشتید انتخابات. خب این که انتخابات نیست. فرد به خودش هم رای بدهد وارد خبرگان میشود.
*حالا که بنا است به جای مردم تصمیم گیری کنید و معتقدید مردم شعور لازم را ندارند، برای یکبار هم که شده قانون اساسی را کنار بگذارید و حکومت دینی را حاکم کنید؛ مجلس را از دایره نظام خارج کنید و یک مجلس مشورتی مانند عربستان تشکیل دهید.
*امروز مردم به ما میخندند. مردم ده قدم از ما جلوتر هستند. کاری با مردم کردیم که اگر بگوییم الان روز است میگویند شب است. اعتماد مردم سلب شده و یخ سیاسی مردم باز نشده و بعید میدانم آب شود. حتی اگر به مردم بگویید اگر در انتخابات شرکت نکنند، شناسنامهشان را باطل میکنید یا از شغلشان محرومشان میکنید، انگیزهای برای شرکت در انتخابات در مردم ایجاد نمیشود. تنها راه مشارکت بالا جلب اعتماد مردم است که متاسفانه کاملا خدشهدار شده و بعید میدانم حضور فعالی در انتخابات داشته باشند.
*فکر میکنم برخی از مسئولان هم به این نتیجه رسیدهاند که نیازی به رای حداکثری مردم ندارند و به اندازهای که یک انتخابات صوری و نمایشی برگزار شود، رای دارند.
*با این اقدامات میخواهند به مردم این پیام را میدهند که ما تصمیم گیرنده هستیم و شما باید مطیع تصمیمات ما باشید. پیامشان این است که ما مردم را برای تظاهرات، ۲۲ بهمن، جنگ و رای دادن میخواهیم، اما برای اداره کشور این خود ما هستیم که تصمیم میگیریم.