رویداد۲۴ مریم آیتی: نوروز یکی از اعیاد مهم برای ایرانیان در سرتاسر دنیاست. این عید را میتوانیم یکی از قدیمیترین جشنها بدانیم که دارای مراسم و آداب و رسوم مخصوص به خود است. ریشه این کلمه از زبان اوستایی گرفته شده است. در دوران هخامنشیان به آن نوسارد یا نوسارجی، در زبان لاتین Nowrouz و در هند نیز آن را Nauroz مینامند. در هر صورت این ایام هر طور که تلفظ یا نوشته شود، ما را وارد فصل، ماه و سالی جدید میکند.
جشن عید نوروز که از دیرینهترین و مهمترین جشنهای ایرانی به شمار میرود به گفته پژوهشگران به احتمال زیاد به اقوام بومی نجد ایران قبل از مهاجرت و آریاییها برمیگردد.
راهیابی دو جشن نوروز و مهرگان به بین النهرین نیز توسط سومریان انجام شده است و موجب پدید آمدن دو جشن (ازدواج مقدس) و (اکیتو) شد که بعدها این دو جشن در آغاز سال نو به شکل یک جشن واحد در بین النهرین برگزار میشده است.
نوروز یک جشن قدیمی و کهن از اقوام متعددی است که به ما به ارث رسیده است، اما شناسنامه ایرانی به خود گرفته و از آن به عنوان نماد پیونددهنده افراد و اقوام ایرانی یاد میشود.
نوروز، با عنوان رسمی «روز بینالمللی نوروز»، توسط یونسکو به عنوان میراث فرهنگی و معنوی بشر به ثبت جهانی رسیده و این روز یکی از روزهای مقدس و اعیاد مذهبی زرتشتیان و بهاییان نیز محسوب میشود.
طبق بعضی از افسانهها، سه هزار سال قبل در چنین روزی، جمشید از کاخ خود در جنوب دریاچه ارومیه که امروزه منطقه حسنلو نام گرفته است بیرون میآید و با تابش نور خورشید به تاج زرینش، روشنایی و نور فراوانی دنیا را فرا میگیرد. به خاطر شادمانی مردم آن روز را نوروز مینامند. جمشید شاه بر آن میشود که همه ساله در چنین روزی آیین و مراسمهای خاصی تدارک دیده و برگزار کند.
روایت دیگر این است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان بوده است که دستور میدهد برایش تختی قرار داده و خود با تاجی پر زرق و برق روی آن تخت مینشیند؛ بنابراین با تابش نور خورشید به آن تاج زرین، دنیا نورانی میشود و به خاطر شادمانی مردم آن روز را نوروز نامیده اند؛ و هر سال به پاس بزرگداشت آن، جشنی را به نام نوروز برگزار کردند.
با وجود تمام داستانهای راست و دروغی که در مورد تاریخچه نوروز گفته و مطرح شده است، اولین پادشاهی که آن را به رسمیت شناخته کوروش کبیر است. در سال ۵۳۸ بود که او دستور داد تا در این روزهای سال، محیط زیست توسط نظامیان و مجرمان پاکسازی شود و در قبال آن ارتقاء به سربازان و عفو به مجرمان را در نظر گرفت.
بر اساس اطلاعاتی که از گذشته به جا مانده جشن نوروز و پایکوبی در آن زمان در تخت جمشید برگزار و از روز ۲۱ اسفند تا ۱۹ فروردین ادامه داشته است. البته عدهای میگویند که حتی قبل از فتح بابل توسط کوروش نیز در آنجا مراسم نوروز برگزار میشد و ساسانیان به مدت شش روز نوروز کوچک و بزرگ را جشن میگرفتند و اشکانیان نیز برای آن ارزش زیادی قائل بودند و مراسم خاصی را در آن دوران برگزار میکردند.
همچنین گفته میشود در زمان هخامنشیان، شاه، نوروز را در تخت جمشید برپا میداشت. گیرشمن باستانشناس فرانسوی در مورد مراسم نوروز در دربار هخامنشیان نوشته است: «همه چیز در تخت جمشید برای بزرگداشت این جشن ملی بنا شده است. پیش از انجام تشریفات نوروز، بزرگان شاهنشاهی و نمایندگان کشورها به تخت جمشید میآمدند و در دشت پهناور مرودشت که رود پلوار از میان آن میگذرد و در مغرب تخت جمشید قرار گرفته هزاران چادر میزدند.»
در نمای خارجی پلکان تخت جمشید اشخاصی که در تشریفات نوروز شرکت دارند، نشان داده شدهاند. در این سنگ برجستهها نمایندگان ۲۳ ملت پیرو شاهنشاهی و درباریان پارسی و مادی به همراه اسبها و گردونههای پادشاهی و سربازان شوشی دیده میشود.
با کشف بایگانیهای دولتی اشکانیان بر روی چوب توز و چرم نبشته در کوه مغ تاجیکستان و بر سفالنبشتهها که در خرابهٔ شهر نسا (در ۱۸ کیلومتری شمال غرب عشق آباد) بهدست آمد و با ترجمه و کشف رمز بعضی قسمتهای آن معلوم گردید که نوروز در دوران شاهنشاهی اشکانیان و ایامی قدیمتر از دو هزار سال پیش در آغاز بهاران بوده است.
از اجرای مراسم مهرگان در زمان اشکانیان میتوان پی برد که نوروز به ویژه در میان عامهٔ مردم به وسعت و با اهمیت جشن گرفته میشده است.
بر پایه تاریخچه نوروز، ساسانیان به گونهای متفاوت نوروز را جشن میگرفتند. آنها نزدیک به یک ماه فروردین و قبل از شروع بهار اقدام به برپایی ۱۲ ستون خشتی میکردند و کاشت غلات یا حبوبات را هم در میان فعالیتهای خود قرار میدادند. در نهایت در روز ۱۶ فروردین تمام کاشتها بار میداد. باور آنها این بود که بار بیشتر دانهها، نمادی از داشتن محصولات بهتر در آن سال است.
رسم دیگری که ساسانیان در ایام نوروز داشتند، پاشیدن آب به سمت هم، روشنکردن آتش، دادن سکه به عنوان هدیه و عیدی در ایام نوروز بود.
به دستور جلال الدین ملکشاه سلجوقی در دوران سلجوقیان برای بهسازی گاهشمار ایرانی چندین ستاره شناس ایرانی از جمله خیام گرد هم در آمدند، این گروه جایگاه نوروز را در یک بهار هنگام وارد شدن آفتاب به برج حمل ثابت کردند؛ بنابراین طبق گاهشمار معروف به تقویم جلالی برای اینکه نوروز در شروع بهار ثابت بماند قرار بر این شد که تقریبا هر چهار یا پنج سال یک بار به جای اینکه تعداد روزهای سال ۳۶۵ روز باشد ۳۶۶ روز در نظر گرفته شود. شروع این گاه شماری از سال ۳۹۲ است.
در اسلام نگاهی خجسته به نوروز شده و تاکید بسیاری به گرامی داشتن آن شده است به طوری که از دیدگاه آن روز ظهور امام زمان روز نوروز است. امام صادق (ع) در حدیثی فرموده است: روز نوروز همان روزی است که خداوند در آن از بندگانش پیمان گرفت که او را پرستش کنند و هیچ چیزی را شریک او ندانند و این که به پیامبران و اولیایش ایمان بیاورند؛ و آن نخستین روزی است که خورشید در آن طلوع کرده، و بادهای باردار کننده در آن وزیده است و گلها و شکوفههای زمین آفریده شده است.
آن روزیست که کشتی نوح (ع) به کوه جودی قرار گرفت و آن روزی است که در آن قومی که از ترس مرگ از خانههای خود بیرون آمدند و آنها هزارها نفر بودند. پس خداوند آنها را بمیراند و سپس آنها را در این روز زنده کرد؛ و آن روزیست که جبرئیل بر پیامبر (ص) فرود آمد و آن همان روزیست که ابراهیم (ع) بتهای قوم خود را شکست؛ و آن همان روزیست که پیغمبر خدا، امیرالمومنین علی (ع) را بر دوش خود سوار کرد تا بتهای قریش را از بالای خانه خدا به پائین انداخت و آنها را خرد کرد.
نام نوروز و یا اسامی شبیه به آن در جغرافیای نوروز شامل سراسر خاورمیانه، قزاقستان، بالکان، تاتارستان، در آسیای میانه چین غربی (ترکستان چینی) زنگبار، سودان و در آسیای کوچک سراسر قفقاز تا آستراخان و همچنین بنگلادش، آمریکای شمالی، پاکستان، بوتان، هند، تبت و نپال میشود.
فروردین این ماه زیبا و دلانگیز و عروس ماهها متعلق به فَرَوَهرها یا فروشیها (پشتیبان و محافظ انسان و همهی آفرینش های نیک اهورامزدا) است. جشنی که در عید نوروز به پا میگردد در واقع بیداری روح زمین را از خواب بلند زمستانی مژده میدهد و باز در فصل جدید زندگی و حیات دوبارهی طبیعت آغاز میشود.
فروهر در واقع شکل غیر مادی در نهاد انسان است و نوعی پشتیبان و محافظ که هم شامل انسان و هم آفرینشهای دیگر میگردد که پس از مرگ انسان دوباره به جایگاه اولیه خویش برمیگردد.
در عقیدههای باستانی این اعتقاد حاکم است که فقط قهرمانان دارای فروهر هستند، اما بعدها افراد با تقوا و پرهیزگار نیز از این نعمت الهی برخوردار شده اند. این افراد در سال یکبار برای دیدن بازماندگانشان پایین میآیند و برکت را به خانههای عزیزانشان میآورند به شرطی که خانه را تمیز و پاک ببینند، اما اگر خانه را در هم و کثیف ببینند برکت را نخواهند خواست و آن را ترک میکنند. فروهرها از اولین طلوع فروردین و نوروز حاضر میشوند و تا روز ده فروردین یا به روایتی روز نوزده ادامه مییابند. بدین گونه که در پشت بامها مراسم روشن کردن آتش انجام میپذیرد تا راه خانهها به فروهرها نشان داده شود.
با نگاهی به تقویم ایران شاهد دو نوروز کوچک و بزرگ در برخی از قومیتها خواهید بود. نوروز کوچک یا نوروز عامه همان روز اول فروردین است که آمدن بهار را مژده میدهد که در عرض پنج روز یعنی از یکم تا پنجم فروردین در حال اجرا میباشد؛ و در ششم فروردین (خرداد روز) جشن نوروز بزرگ یا خاصه انجام میگردد.
طبقات مختلف جامعه اعم از سپاهیان، دهقانان، روحانیان، و پیشه وران و اشراف هر کدام در هر یک از روزهای «نوروز عام» به محضر شاه شرفیاب میشدند تا شاه به حرفهای آنان گوش داده و در مورد حل مشکلاتشان تصمیم گیری کند. در روز ششم، شاه حقوقی که بر گردنش بود را در مورد طبقات مختلف مردم ادا میکرد و در این روز فقط افراد نزدیک شاه اجازه حضور داشتند.
در افسانههای اساطیری این گونه آمده است که نوروز سالگرد خلق انسان و طبیعت است و نوروز بزرگ روزی است که جمشید بر تخت شاهی نشست و افراد مخصوص دربار را خواست و رسم و رسوم خوب را پایه گذاری کرد و گفت خدای باری تعالی همهی جهانیان را خلق کرده است.
برای همین با آب پاک و نظیف بدنتان را شسته و غسل کنید و به سجده روید و به راز و نیاز با خدا بپردازید و از خداوند سپاسگزاری کنید و هر سال این اعمال را به جای بیاورید.
الهه آب یکی از رسوم دیرینه ایرانیان است که شاید کمتر در مورد آن شنیده باشید. مردم از همان دوران بر این باور بودند که نوروز سراسر رحمت است و باید ایام عید را به فال نیک گرفت تا آن سال برایشان سراسر خوبی و برکت شود و بدیها به سراغشان نیاید.
آنها بارش باران در این ایام را بیدارشدن زمین تشنه میدانستند و معتقد بودند که با این نم نم باران ردپای اردیسور اناهید یا الهه آب پیدا میشود و دستور میدهد تا از آسمان باران بیشتر، برف و تگرگ ببارد. مردم در این روزها با طلوع آفتاب از خواب بیدار میشدند و غسل میگرفتند. همچنین به زیر باران میرفتند و آب باران را به هم میپاشیدند. بر اساس نظر آنها این فعالیتها درد و بلا را از آنها دور میکرد.
مطابق با تاریخچه نوروز، اجداد ما این روز را یک سمبل از پیروزی خوبی بر بدی میدانستند. دعای غلبه گرمای نیمروز و ماههای تابستان در این روزها خوانده شده و غول زمستانی به زمین ریپتون و زیر زمین میرود. به همین دلیل آبهایی که در زیرزمین هستند، گرم میماند. در نتیجه گیاهان و درختان ریشهشان حفظ میشود و دیگر مرگ به سراغشان نمیآید.